یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

افول پرستیژ جهانی اسراییل


افول پرستیژ جهانی اسراییل
موج فزاینده اعتراضات جهانی علیه رژیم صهیونیستی و به آتش کشیده شدن پرچم این کشور در بسیاری از نقاط جهان و از جمله در اروپا، حاکی از قرار گرفتن پرستیژ جهانی اسراییل در سراشیبی افول است.
با وجود گذشت بیش از دو هفته از حملات رژیم صهیونیستی به نوار غزه ، هر روز بر دامنه مخالفت های عمومی به کشتار وحشیانه اسراییل افزوده می شود. این وضعیت، آشکارا نشان داده که تأکید جامعه جهانی بر توسعه دیپلماسی عمومی بوده و خواستار خاتمه بخشیدن به بحران انسانی در غزه است.
از سوی دیگر، اعتراضات بین المللی علیه فجایع غزه به معنای از بین رفتن احترام و پرستیژ جهانی اسراییل است که این امر، به خودی خود امنیت ملی این کشور را نیز تهدید می کند. هر چند موجودیت اسراییل به صورت دو ژوره (شناسایی قانونی) از سوی برخی کشورها از جمله ایران و عراق شناخته نشده ، اما با وجود تعامل کشورهای غربی و برخی کشورهای عربی با رژیم عبری، اعتراضات ملت ها و دولت ها به رویکرد اسراییل در کشتار بی رحمانه مردم فلسطین، تلآویو را در شرایط کنونی با چالش امنیت در نظام بین الملل مواجه کرده است.
اگر سیاست و نظام بین الملل را از منظر "قدرت" مورد مطالعه قرار دهیم، این قدرت است که میان بازیگران بین الملل و سیاست یا رفتار دولت ها بر اساس آگاهی از موقعیت شان در مقایسه با سایرین رابطه برقرار می کند. بر این اساس؛ دولت ها در چارچوب قدرت دارای سه انتخاب بیشتر نخواهند بود: ۱) حفظ وضع موجود ۲) افزایش قدرت ۳) نمایش قدرت. این انتخاب ها بر سیاست خارجی دولت ها تأثیر مستقیمی دارد به ترتیبی که اگر دولتی سیاست خارجی خود را در جهت حفظ قدرت استوار سازد از سیاست حفظ وضع موجود پیروی می کند، دولتی که سیاست های امپریالیستی را دنبال می کند در مسیر تحصیل قدرت بیشتر گام بر می دارد و دست آخر دولت هایی که سیاست کسب اعتبار را پی می گیرند، سیاست خارجی خود را بر نمایش قدرت متمرکز می نمایند.
در این راستا، توجه به استفاده از "قدرت نرم" در تعامل با کشورها از اهمیت بسیاری برخوردار است چرا که از این طریق، زمینه تنازعات و چالش های بین المللی برطرف و موجبات هم گرایی دولت ها و ملت ها فراهم می آید. کسب وجهه و اعتبار بین المللی و نفوذ در افکار عمومی از راه بهره گیری از قدرت نرم در دیپلماسی کشورها به دست می آید که این مهم، به تناسب موقعیت، امکانات و فرصت های هر کشوری به مکانیسم های مختلف دنبال می شود.
قدرت نرم؛ به آن دسته از قابلیت ها و توانایی های کشور گفته می شود که با به کارگیری از ابزارهایی چون ارزش های اخلاقی به صورت غیر مستقیم بر منافع یا رفتارهای دیگر کشورها اثر می گذارد. به تعبیر بهتر ، قدرت نرم محصول و برآیند تصویر سازی مثبت، ارایه چهره موجه از خود، کسب اعتبار در افکار عمومی داخلی و خارجی و قدرت تأثیرگذاری غیر مستقیم همراه با رضایت بر دیگران است. این قدرت معمولاً در مقابل قدرت نظامی و تسلیحاتی (قدرت سخت) به کار برده می شود. (۱)
در حالی که جنس قدرت نرم از نوع اقناع بوده و به روش های مسالمت آمیز اعمال می شود، جنس قدرت سخت از نوع واداشتن و اجبار نمودن است. از جمله عوامل ایجاد کننده قدرت نرم؛ موقعیت استراتژیک، قدرت کنترل افکار عمومی، قدرت نفوذ در باورها و نگرش ها، التزام به رعایت معاهدات و قراردادهای بین المللی، رعایت استانداردهای حقوق بشر، کاهش دشمنی ها و مخالفت های موجود و محتمل داخلی و خارجی و خرد رهبری و روحیه ملی است . (۲)
از آنجا که دستگاه دیپلماسی هر کشوری می کوشد ارزش ها و هنجارهای داخلی خود را که سازنده هویت جامعه است به هنجارها و ارزش های جهانی تبدیل نماید، بکارگیری از قدرت نرم را در اولویت سیاست خارجی خود قرار می دهد. در این ارتباط، وظیفه کشورها حول سه محور ارتقای میزان مشروعیت نظام سیاسی در دیدگاه افکار عمومی جهانی ، کسب پرستیژ بین‌المللی و مدیریت افکار عمومی تعریف می شود. لازم است این مؤلفه ها به صورت هم زمان و در تعاملی نزدیک با یکدیگر مورد توجه نظام های سیاسی قرار گیرند چه، از این طریق است که کشورها می توانند با ارتقای جایگاه و موقعیت خود در نظام جهانی، اهداف خود را که تابعی از منافع ملی شان است، پیش ببرند.
مشروعیت سیاسی کشورها رابطه ای نزدیک و همسو با تقویت قدرت نرم دارد. هر چه مشروعیت سیاسی یک کشور در اذهان و افکار عمومی جهان افزایش یابد، میزان همکاری‌های بین‌المللی به تناسب آن گسترش خواهد یافت زیرا واحدهای سیاسی، تنها از طریق همکاری‌ها و توسعه مناسبات است که منافع و اهداف یک کشور را مورد شناسایی قرار می‌دهند.
با وجود افزایش آگاهی های سیاسی و رشد افکار عمومی در سطح بین الملل، هنوز هم برخی کشورها با توسل به زور به دنبال پیشبرد منافع خود هستند. رفتار این کشورها که معنایی جز "توسعه طلبی" نمی تواند داشته باشد، از یکسو بر تعارضات و تنش های جهانی می افزاید و از سوی دیگر، باعث از بین رفتن احترام و پرستیژ بین المللی آنان می شود.
با عنایت به تحولات اخیر فلسطین و نوع رویکرد رژیم صهیونیستی در کشتار غیرنظامیان غزه که اعتراضات بسیاری را در گستره های وسیع جهانی برانگیخته، می توان به طرح این مدعا پرداخت که عدم التفات اسراییل به افکار عمومی ، احترام و پرستیژ این رژیم را مخدوش کرده است. عمق فاجعه در نوار غزه تا به حدی بوده که در راه پیمایی های جهانی، پرچم اسراییل به آتش کشیده می شود. این امر، به معنای اوج انزجار همگانی از رژیم عبری و هم نوایی با داغداران و آسیب دیدگان غزه تلقی می گردد.
تازه ترین گزارش ها از بازتاب های جنگ غزه حاکی است موج جدیدی از تظاهرات در چند کشور اروپایی به راه افتاده است. به گزارش شبکه الجزیره، تظاهر کنندگان انگلیسی با حمله به سفارت رژیم صهیونیستی در لندن و پرتاب سنگ، چوب و کفش به سوی پلیس انگلیس در صدد عبور از دیوار امنیتی گارد ویژه پلیس و ورود به داخل سفارت اسراییل برآمدند. آنان از دولت انگلیس خواستند با توجه به روابط قوی که با اسراییل دارد جهت توقف حملات به نوار غزه اقداماتی مقتضی به عمل آورد. روزنامه مصری "الاهرام" نیز گزارش داده برخی از نمایندگان پارلمان انگلیس با تجمع در میدان "ترافالگار" لندن با انتشاربیانیه ای، از دولت خواستند صادرات سلاح به اسراییل را متوقف کرده و در راستای توقف اجرای توافقنامه مشارکت اروپا و اسراییل وارد عمل شود. نمایندگان مجلس عوام انگلیس همچنین خواستار توقف کشتار اسراییل در نوار غزه و خاتمه فوری عملیات نظامی علیه فلسطینی ها و دخالت جامعه جهانی شدند .
در بروکسل نیز حدود ده ها تن در شهر "لیگ" واقع در شرق بلژیک در اعتراض به عملیات نظامی اسراییل در نوار غزه دست به تظاهرات زدند. در زلاند نو نیز حدود ۵۰۰ تظاهر کننده در تظاهراتی پرچم اسراییل را به آتش کشیدند. در پاریس و دیگر شهرهای فرانسه گروه های عربی و مسلمان با مشارکت جمعیت های وابسته به حقوق بشر و برخی احزاب چپ گرا دست به تظاهرات زدند. این اعتراضات در اسکاتلند و یونان نیز در قالب تجمع هزاران نفر در مقابل سفارتخانه های اسراییل و آمریکا علیه سیاست های ضد انسانی رژیم صهیونیستی و نسل کشی در غزه و ضعف مفرط سازمان ملل گزارش شده است. همچنین کشورهای واقع در حوزه دریای کارائیب در آمریکای مرکزی هم، در فراخوانی مشترک خواستار پایان یافتن سریع جنایت های رژیم صهیونیستی در غزه شدند.
افزون بر این ها، باید به تصمیم بسیاری از کشورها مبنی بر اخراج سفیر رژیم صهیونیستی و فراخواندن نمایندگان سیاسی خود از تلآویو اشاره کرد که این، نشانه دیگری از قرار گرفتن پرستیژ جهانی اسراییل در سرآشیبی سقوط است.
در همین پیوند، جبهه داخلی اسراییل و رسانه های این کشور با دریافت افول احترام جهانی رژیم عبری،خواستارعقب نشینی فوری ارتش از نوار غزه و خاتمه بخشیدن به کشتارها در این منطقه شده اند. روزنامه عبری زبان "هاآرتص" در مطلبی با عنوان "فقط عقب نشینی کنید و بس" با اشاره به افزایش فشارهای جهانی و داخلی، خواستار عقب نشینی ارتش از غزه شده است. این روزنامه همچنین از اختلاف بین اعضای شورای وزیران اسراییل خبر داده و مدعی شده که در صورت ادامه جنگ، جبهه داخلی اسراییل به شدت متشنج خواهد شد.
"معاریو" دیگر روزنامه پر تیراژ رژیم صهیونیستی هم به اختلاف اتحادیه صاحبان صنایع و اتحادیه کارفرمایان با وزارت دارایی این کشور اشاره کرد چرا که به گزارش این روزنامه، جنگ غزه باعث رکود اقتصادی و بیکار شدن بسیاری از کارگران و تعلیق فعالیت های مراکز تجاری شده است.
از سوی دیگر، بیانیه های رسمی منابع اسراییلی نشان می دهد که این رژیم از آغاز حمله به غزه تاکنون، حدود یک میلیارد دلار زیان مالی دیده؛ لغو توافقنامه های همکاری، بلوکه شدن معاملات تجاری و تعطیلی کارخانه ها و بنادر که در نتیجه این جنگ رخ داده از جمله دلایل زیان مذکور اعلام شده است.
بدین سان، مشخص می گردد که سیاست های ستیزه جویانه رژیم صهیونیستی و ادامه اشغالگری های این رژیم، ضمن آشکار نمودن چهره جنگ جویانه رژیم عبری نزد افکار عمومی و اذهان سیاستمداران جهان، احترام و پرستیژ بین المللی این کشور را مخدوش کرده است.
امیرحسین کبیری
منبع : خبرگزاری جمهوری اسلامی ـ ایرنا


همچنین مشاهده کنید