سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

آپولو ۱۳ - APOLLO 13


آپولو ۱۳ - APOLLO 13
سال تولید : ۱۹۹۵
کشور تولیدکننده : امریکا
محصول : برایان گریزر
کارگردان : ران هوارد
فیلمنامه‌نویس : ویلیام برویلز جونیز و آل راینرت، بر مبنای کتاب ماه از دست رفته، نوشتهٔ جیم لاول و جفری کلوگر
فیلمبردار : دین کیوندی
آهنگساز(موسیقی متن) : جیمز هورنر
هنرپیشگان : تام هنکس، بیل پاکستن، کوین بیکن، گاری سینیسی، اد هریس، کاتلین کوئینلن و دیوید اندروز
نوع فیلم : رنگی، ۱۴۰ دقیقه


ـ بیستم ژوئیه سال ۱۹۶۹. چند نفر از فضانوردان مرکز فضائی ناسا به همراه همسران و فرزندانشان دور هم جمع شده‌اند تا لحظهٔ تاریخی پا گذاشتن ̎نیل آرمسترانگ̎ بر روی ماه را تماشا کنند. میزبان، ̎جیم لاول̎ (هنکس)، سرنشین سابق آپولوی هشت، قرار است در سفر آپولو سیزده، پنجمین نفری باشد که بر ماه پا می‌گذارد. همراهان او در این سفر ̎فرد هیز̎ (پاکستن) و ̎کن ماتینگلی̎ (سینیسی) هستند. آنان تمرینات خود را آغاز می‌کنند. روزی هنگام دیدار یک عده روزنامه‌نگار به ̎لاول̎ خبر می‌دهند که سفر آپولو سیزده به جلو افتاده و آنان قرار است یازدهم آوریل ۱۹۷۰ به سوی ماه پرواز کنند. اما ̎کن ماتینگلی̎ ناگهان سرخک می‌گیرد و جای خود را به ̎جک سوئیگرت̎ (بیکن) می‌دهد. سرانجام پرواز انجام می‌شود. اما و روز و نیم پس از پرواز و پس از نخستین تماس‌ها، یکی از کپسول‌های اکسیژن منفجر می‌شود. به این ترتیب ذخیرهٔ اکسیژن آنان برای پیش رفتن و سفر بازگشت کافی بر هم خورده و سفینه دچار افزایش گاز کربنیک در طول زمان خواهد شد. عملیات بازگشت را ̎جین کرانتس̎ (هریس) رهبری می‌کند. او ̎ماتینگلی̎ را به کمک می‌خواهد و ̎ماتینگلی̎ خاموش کردن موقتی باتری‌ها برای ذخیرهٔ انرژی را به فضانوردان می‌آموزد. در زمین همه نگرانند. خطرناک‌ترین لحظه، گذشتن سفینه از حلقهٔ جو و ورود به جاذبهٔ زمین است. از اینجا تماس با سفینه قطع است. دقایقی بعد سفینه در آسمان دیده می‌شود. همه نجات می‌یابند.
ـ به نظر می‌رسد نقطهٔ ضعف اصلی آپولو ۱۳، فقدان آن چیزی است که هوارد، این ̎بچه هالیوودی̎ کهنه‌کار برای سینمایش لازم دارد، یعنی قصه‌ای فانتزی و به نظر می‌رسد که متن و بستر واقعی قصه، یعنی حادثهٔ اصلی و واقعی ماجرای آپولو ۱۳ و چارچوب خاطرات لاول، جا برای آزاد شدن دست هوارد نگذاشته‌اند. چارچوب فیلمی در ̎نوع̎ ـ یعنی ̎نوع̎ فیلم‌های ماجرائی و فاجعه‌ای (مثل آسمان‌خراش جهنمی، جان گیلرمین، ۱۹۷۴ و فرودگاه، جرج سیتن ۱۹۷۰، و از این قبیل ... که انواع و اقسامش را، هالیوود از زیر آب و زمین و خاک و روی هوا، ساخته است) ـ از قبل مشخص و تعیین شده است، پس به سختی می‌توان در این چارچوب از پیش تعیین شده مانور داد. در هر حال آن نیم ساعت درون سفینه و در راه بازگشت را هر فیلمسازی کم می‌آورد و هوارد هم کم آورده است. یک ساعت مقدمه‌چینی اولیه و همهٔ کوشش‌ او برای ایجاد زمینه و گرم کردن فضا و در آوردن شخصیت‌ها و روابط، نه موفق است و نه می‌تواند یک ساعت بعد را نجات دهد. البته هوارد می‌کوشد با استفاده از کلیشه‌ها و تدوین موازی بین صحنه‌ها، سفینه ایستگاه هیوستن و تعلیق و پناه بردن به درام انتظار زن، به همان سینمای استاندارد معمولی سینمای فاجعهٔ هالیوودی برسد و می‌رسد، اما نه به چیزی بیش. آپولو ۱۳ نه جذابیت و کشش قصه‌گوئی هوارد در ویلو (۱۹۸۸) و سرزمین دوردست (۱۹۹۲) را دارد و نه آن بزنگاهی و تیپ‌سازی لازم برای سینمای فاجعه را باقی می‌ماند یک بازی درخشان از هریس که یک تنه از پس شهرت و دو اسکار هنکس بر می‌آید.