سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

قفل سکوت ملی را چه کسی می‌شکند؟


قفل سکوت ملی را چه کسی می‌شکند؟
آرای خاموش و یا همان سکوت ملی در انتخابات ریاست جمهوری کشورمان، مرکز ثقل بسیاری از نیروها، احزاب و شخصیت‌های سیاسی کشور است که دل به حضور ۴۶ میلیونی و یا بیشتر در انتخابات آینده ریاست جمهوری بسته‌اند. نگاه به این موضوع در بین جریانات سیاسی کشور نگاه یکسانی نیست. گروهی از آن به عنوان نردبان قدرت آتی خود نگاه می‌کنند و گروهی از آن به راحتی عبور می‌کنند و گروهی دیگر از آن به عنوان یک مقوله مهم در امنیت ملی کشور می‌نگرند:
۱) برخی از جریانات سیاسی کشور معتقدند که با حضور اکثریتی مردم در انتخابات و به حرکت در آوردن آرای خاموش جامعه، دگرگونی سیاسی کاملا روشنی در انتخابات دهم ریاست جمهوری شکل می‌گیرد و زمام امور اجرایی کشور در دستان فرد و گروهی جدید قرار می‌گیرد. برخی از احزاب و جریانات اصلاح طلب، با تکیه بر تجربه دوره اول انتخابات ریاست جمهوری سید محمد خاتمی، بر این معادله تکیه ایی دو چندان نموده‌اند.
۲) برخی از جریانات سیاسی کشور اصلا اعتقادی به موضوع آرای خاموش و یا سکوت ملی ندارند. آنها سوال می‌کنند که انتخابات دیگر کشورها از جمله آمریکا یا فرانسه و دیگر کشورها مگر با حضوری حداکثری برگزار می‌شود ؟ صندوق‌های رای، از نگاه این گروه فضایی آزاد برای حضور است که هر که می‌خواهد با هر دلیل یا حجتی حاضر می‌شود و آن که نمی‌خواهد نیز حاضر نمی‌شود و این امر هیچگونه خللی به اصل انتخابات و نتایج آن وارد نمی‌کند.
۳) اما گروهی دیگر از جریانات سیاسی کشور معتقدند که حضور رای خاموش یا شکستن قفل سکوت ملی در کشور ماهیتی ملی دارد از همین رو آن را با شکسته شدن سکوت ملی ایرانیان در جنگ و انقلاب مقایسه می‌کنند.
البته پر واضح است که فضای جاری انتخاباتی کشور هیچ نشانه ایی ندارد که ثابت کند در انتخابات آینده ریاست جمهوری، قفل سکوت ملی شکسته شود و این در کشوری که در طول حیات سیاسی سی ساله نظام اش حداقل بیست انتخابات بسیار مهم با حضوری پر رنگ و البته سرنوشت ساز برگزار کرده است، جای توجه و بررسی دارد.
چهارچوب‌های قانونی انتخابات ریاست جمهوری در ایران کاملا روشن است و همه طرف‌های سیاسی ایران اعم از حامیان دولت کنونی و منتقدان و مخالفان آن، خود را با آن سازگار نموده‌اند. در کنار همه این سازو کارها، رهبری انقلاب نیز در سخنرانی نوروزی خود در مشهد، خطی راست و شفاف را اعلام نمودند که هر کس بر اساس قانون به ریاست جمهوری ایران برسد، از او حمایت خواهند کرد چرا که نماینده مردم ایران در قوه مجریه خواهد بود.
اما برای این که ساز و کار حضور حداکثری در انتخابات ریاست جمهوری تحقق یابد لازم است تا قوانین مربوط به فعالیت‌های انتخاباتی و نیز ساز و کار روش‌های سیاسی احزاب نیز تغییر کند. ساز و کار انتخاباتی از آن رو تغییر کند که کاندیداهای واجد شرایط زودتر از یک ماه تکلیف خود را بدانند و حداقل دو ماه پیش از آغاز انتخابات بدانند که از مجراهای قانونی کشور عبور کرده‌اند و با اطمینان از فرایند قانونی، زودتر کارها و برنامه‌های خود را عرضه کنند.
اما ساز و کار احزاب و جریانات سیاسی کشور از آن رو تغییر کند که نظام‌های حزبی و یا ائتلافی، عرف‌های موجود در فرآیند دمکراسی را نشکنند.
برای روشن شدن این امر، نگاه کنید به تقسیم بندی‌هایی که در اطراف دو کاندیدای مطرح کنونی کشور ایجاد شده است. دبیر کل یک حزب سیاسی مشهور از مواضع رسمی حزب خود فاصله گرفته است و ریاست ستاد انتخاباتی کاندیدایی را عهده دار شده است که حزب رسمی‌اش از او حمایت نمی‌کند. و یا منتقدی که تا دیروز از سید محمد خاتمی حمایت می‌نمود و خود از یک مجمع روحانی با مواضعی روشن به شمار می‌رفت پیش از تعیین موضوع رسمی مجمع اش، از کاندیدایی حمایت می‌کند که خود پیشتر منتقد حضور او بود در حالی که بیشتر یاران سیاسی و حزبی‌اش از کاندیدایی دیگر حمایت می‌کنند.
از سویی دیگر جریانی که در کشور حامی سرسخت دولت ائتلافی هستند تا کنون نتوانسته‌اند مذاکرات داخلی خود برای انتخاب کاندیدای واحد را به سرانجامی برسانند و انتخاب فرد مورد نظر را در بین چهار گزینه احتمالی همچنان مبهم باقی گذارده‌اند و بالطبع برنامه رسمی اعلامی آنها نیز در پرده ایی از ابهام باقی مانده است. در این میان احزاب دیگر سیاسی کشور که در جناح اصولگرایان حامی دولت بیشتر نمود دارد، مذاکرات خود برای انتخاب کاندیدای اصلی را همچون مذاکرات هسته‌ای کشور با ۱+۵ را سری و در پشت درب‌های بسته نگهداشته‌اند با آن که نتیجه فرایند این مذاکرات برای همه حتی مردم عوام به دور از سیاست روشن است که چه خروجی ایی خواهد داشت.
با این اوضاع و احوال تحقق حضور حداکثری در انتخابات ریاست جمهوری دهم در کشوری که مراکز رسمی تعداد آنها را ۴۶ میلیون نفر ذکر می‌کنند بسیار مشکل و به دور از انتظار است. اما شکسته شدن سکوت ملی در قالب تعداد آرای رسمی کشور، نیاز به یک همت ملی دارد؛ گر چه هنگامی که شنیده می‌شود که شکستن این سکوت به شکسته شدن سکوت در طول انقلاب و جنگ تشبیه می‌شود این امیدواری به وجود می‌آید که نسلی آزمون پس داده و پرورش پیدا کرده در کشور وجود دارد که فراتر از دغدغه‌های کرسی صدارت، همچنان مصالح ملی ایران را سرلوحه سیاستمداری خویش قرار داده است. با این همه هنوز به درستی نمی‌توان قضاوت کرد که به راستی چه کسی می‌تواند قفل سکوت ملی کشور در انتخابات دهم ریاست جمهوری اسلامی ایران را بشکند؟
علی منتظری
منبع : سایت تابناک


همچنین مشاهده کنید