شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

جانبداری ایران از روسیه و اولویت های ثابت سیاست خارجی مسکو


جانبداری ایران از روسیه و اولویت های ثابت سیاست خارجی مسکو
محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران، در اجلاس شانگهای صراحتا از گرجستان به عنوان کشوری غربگرا نام برده و در تحولات اخیر منطقه قفقاز، از روسیه جانبداری کرد. همزمان با اظهارات احمدی نژاد، ولادیمیر پوتین، نخست وزیر روسیه در مصاحبه با سی ان ان، اعلام کرد که همکاری روسیه برای حل مناقشه هسته ای ایران، نه به دلیل درخواست های غرب، بلکه به این دلیل است که این اقدام در راستای منافع ملی این کشور است.
▪ یادداشت شفاهی الهه کولایی، کارشناس مسائل روسیه و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران:
سیاست خارجی ایران در سال های اخیر با اتکای روزافزون به روسیه همراه بوده است. در واقع برای ایران در شرایط رویارویی روز افزون با غرب( امریکا، اروپا و دیگر متحدان امریکا) ظاهرا چاره و راهکاری جز این باقی نمانده است.
به دنبال تغییر در سیاست خارجی روسیه از دهه گذشته ( پیش از دوران پوتین) این کشور سیاست خود را در قبال خاورمیانه بازسازی کرد و نسبت به کشورهای این منطقه توجه بیشتری را نشان داد و در سیاست خارجی خود نسبت به مناطق پیرامونی به ویژه آسیا، بر خلاف سال های اولیه بعد از فروپاشی، حساسیت بیشتری را نشان داد.
در چهارچوب تغییر در سیاست خارجی خاورمیانه ای روسیه، ایران از درجه اهمیت بالاتری برخوردار شد. در آیین سیاست خارجی جدید روسیه، این کشور همچنان اولویت همکاری خود را با امریکا و اروپا پس از کشورهای CIS اعلام کرده و خاورمیانه در اولویت بعدی برای این کشور قرار گرفته و در بطن خاورمیانه، ایران، چهارمین اولویت سیاست خارجی روسیه را در میان کشورهای این منطقه به خود اختصاص داده است.
نتیجتا ایران برای روسیه از جایگاه چندان مهمی برخوردار نیست ضمن اینکه مواضع ایران در حوزه آسیای مرکزی، قفقاز و دریای مازندران، برای مسکو حائز اهمیت است. بنابراین زمانی که اولویت های سیاست خارجی روسیه را مورد بررسی قرار می دهیم، بیشتر به این نکته واقف می شویم که اتخاذ مواضعی چون حمایت ایران از روسیه در برابر غرب و گرجستان – که از سوی رئیس جمهور ایران مطرح شده است- تاثیر مستقیمی بر این اولویت بندی ها ندارد کما اینکه در گذشته نیز نداشته است چراکه روس ها ترتیب اولویت های خود در قبال جهان را بر اساس میزان منافع و تهدیداتی که از سوی این کشورها درک می کنند؛ قرار می دهند.
در خصوص ایران، به دلیل فضای حاکم بر سیاست خارجی کشورمان، متاسفانه امکان استفاده بهینه از ظرفیت های ژئوپلتیکی فراهم نیامده و در نتیجه جمهوری اسلامی ایران نتوانسته به گونه ای شایسته از این ظرفیت ها در مناطق شمالی کشور بهره گیرد.
در نتیجه، اعلام مواضع ایران در خصوص حمله روسیه به خاک گرجستان با در نظر داشتن صلاحدید حفظ رابطه با روسیه، به روشنی پاسخی این گونه را به همراه خواهد داشت که نخست وزیر روسیه علی رغم حمایت ایران از مسکو، همچنان بر همکاری خود با امریکا در برابر برنامه هسته ای ایران، تاکید ورزید، و انتظاری جز این نیست نباید داشت.
در خصوص برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران، این مسئله از ابتدا در کرملین مطرح بوده که یک ایران دارای توان هسته ای مستقل و قابل اعتنا، برای روس ها نیز قابل تحمل نخواهد بود؛ همکاری هسته ای مسکو و تهران به گونه ای تنظیم شده که با روند اتکای فزاینده ایران و تضمین حفظ این رابطه همراه باشد.
لذا نمی توان انتظار داشت که جهت گیری هایی حمایت گرایانه از روسیه، دیدگاه این کشور را نسبت به برنامه هسته ایران تغییر داده و در همکاری این کشور با امریکا تاثیر گذار باشد، اما می توان انتظار داشت که وضعیت موجود برای روس ها همچنان زمینه و فرصت لازم را برای چانه زنی با امریکا و بدست آوردن امتیازات بیشتر از کشورهای غربی فراهم سازد.
● مسیر پر پیچ و خم در برابر مسکو
با توجه به تحولات چند روز گذشته در روابط مسکو و واشنگتن و به رسمیت شناخته نشدن استقلال اعطایی روسیه به دو منطقه آبخاز و اوستیای جنوبی از سوی سایر کشورها، باید گفت بسیار روشن است اقدام مسکو در شناسایی جدایی طلبان در اوستیای جنوبی و آبخازیا، واکنشی به اقدام اروپا در شناسایی جدایی کوزوو از صربستان به عنوان متحد تاریخی و سنتی روسیه است. موضع اعلام شده مقامات روس در زمان استقلال کوزوو، دقیقا به ترتیبی که امروز شاهد آن هستیم بود.
در آن زمان روس ها تهدید کردند چنانچه استقلال کوزوو به رسمیت شناخته شود، این امکان نیز پذیرفته خواهد شد که اوستیای جنوبی و آبخازیا هم استقلال خود را اعلام کرده و مورد پذیرش روسیه قرار گیرد. بنابراین مواضع امروز مسکو را باید درچهارچوب سیاست خارجی این کشور در سال های بعد از فروپاشی و تاکید رهبران آن بر بهره مندی از ظرفیت ها و توانایی های ژئوپلتیکی این کشور، مورد ارزیابی قرار داد. به نظر می رسد روند رو به افزایش شکاف بین روسیه، امریکا و اروپا به ویژه در مناطق پیرامونی روسیه مصادیق خود را پیدا کرده و این اختلافات در مورد مسائل گوناگون ظاهر شود . همچنین می توان این انتظار را داشت که در تک تک جمهوری هایی که می کوشند با افزایش رابطه خود با اروپا و امریکا، فشارهای روسیه را مهار و قدرت مقاوت خود را ارتقا بخشند، این نوع تقابل ها و رویارویی ها ادامه داشته باشد.
باید توجه داشت که مفهوم این روند، احیای دوباره جنگ سرد بین غرب و شرق نیست چراکه روس های به خوبی از نیاز خود به رابطه با امریکا و اروپا و اهمیت پیشگیری از تکرار شرایط دوران اتحاد جماهیر شوروی، مطلع هستند. لذا آنها تنها در پی ساختن ابزارهای مناسب برای دفاع از منافع ویژه خود هستند.
در واقع روس ها می کوشند کارت های بیشتری برای بازی بدست آورند و توانایی خود را در نقاط مختلف به رخ رقبا و نه دشمنان بکشند. بنابراین به نظر می رسد که در آینده نیز شاهد بروز این نوع اختلاف نظرها و بحران های کنترل شده در روابط غرب و روسیه باشیم.
با وجود این روس ها به خوبی از ضرورت سیاست رقابت و همکاری، آگاهی دارند و سعی خواهند کرد تا از طریق مذاکره و چانه زنی در تامین منافع خود پیش روند.
نویسنده : الهه کولایی
منبع : دیپلماسی ایرانی


همچنین مشاهده کنید