شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

اتحادیه خاورمیانه بزرگ


اتحادیه خاورمیانه بزرگ
بعد از دو واقعه خونبار جنگ‌های جهانی اول و دوم در نیمه اول قرن بیستم میلادی، افکار عمومی جهان به‌ویژه سیاستمداران غرب متوجه این مهم شدند که جنگ‌های ویرانگر، نه تنها قشر فقیر و ضعیف جامعه را به کام مرگ و نابودی می‌کشاند بلکه ثروتمندان و اغنیا را نیز در این آتش می‌سوزاند به ویژه آنکه بمب‌های اتمی و شیمیایی و سلاح‌های کشتارجمعی تکلیف نسل بشر را در حال و آینده به درد و تباهی می‌کشاند.
درک این واقعیت خونبار بعد از جنگ‌های جهانی اول و دوم که از بزرگ‌ترین جنگ‌ها بعد از جنگ صلیبی و حمله مغولان طی قرون ششم تا یازدهم قمری بود صاحبان اندیشه غرب را علیرغم همه نزاع‌ها و کینه‌توزی‌ها بر آن داشت تا برای زیستن مسالمت‌آمیز، جامعه ملل و اتحادیه تشکیل دهند اتحادیه‌ای که مرزهای سیاسی را از بین ببرد و پول واحد، ارتش واحد، مجلس واحد و... و دهها سازمان و نهاد مشترک بین‌المللی را بسازد. این اتحادیه در حالی شکل گرفت که جنایت وحشتناک فاشیست مسیحیت آلمان علیه یهودیان اروپا و پدیده نسل‌کشی هلوکاست را در پرونده گذشته خود داشت.غربی‌ها به خوبی دریافتند برای بودن و چاپیدن سایر ملت‌ها باید اتحاد داشته باشند تا هیچ‌کس بین آنها خللی ایجاد نکند و این استراتژی به حدی مهم و بنیادین بود که تمام خصومت‌های دینی مانند مسیحی بودن فاشیست‌ها در برابر یهودی بودن قربانیان آنها یا کاتولیک بودن در برابر پروتستان بودن و حتی خصومت‌های قومی آلمانی، فرانسوی‌، انگلیسی و آمریکایی را کنار گذاشتند و ارتش واحد ناتو و مجلس واحد اروپا و پول واحد یورو را ساختند. منافع ملی هر کشور اروپایی و هر قوم غربی در منافع جمعی اروپا و غرب تعریف شده است وحدت نظری و رویه عملی غرب در برخورد با پدیده‌های سیاسی اجتماعی مناطق گوناگون جهان این واقعیت را اثبات می‌کند که مفاهیم اجتماعی به زبان ریاضی در قالب‌های اقتصادی برای آنها تعریف شده است و همین منافع در پایه‌ای‌ترین وضعیت، غرب را بر سر تعاریف مشترک متحد می‌سازد.
اوضاع خاور دور نیز به همین شکل در حال رقم خوردن است. چین با پیشرفت اقتصادی با جمعیتی بالغ بر یک میلیارد و دویست میلیون نفر با مدیریت قوی و نیروی ارزان کار کالاها را بسیار کم‌‌هزینه تولید و به بازار جهانی عرضه می‌کند. کره و ژاپن نیز در این رقابت عقب نیستند علیرغم دخالت‌های آمریکا در شبه‌جزیره کره و ژاپن، خاور دور وضعیت بهتری از جهت اقتصادی نسبت به خاورمیانه دارد عمده اشکال در خاورمیانه عدم درک صحیح از منافع مشترک و نزاعهای پوچ به سبب مداخله‌های آمریکاست دولت‌سازی و تجزیه دولت‌های بزرگ به دولت‌‌های کوچک بدون لحاظ منافع مشترک مانند کردستان عراق و... هیچ دردی از محرومیت‌های مردم منطقه را درمان نمی‌کند از آنجایی که ساختار اقتصادی بین اشخاص حقیقی و حقوقی در منطقه خاورمیانه صحیح نیست . علیرغم منابع زیرزمینی غنی مانند نفت و گاز باز هم تحول چشمگیری در اقتصاد مردم به چشم نمی‌خورد مردم، خودشان را مالک ذخایر غنی خود نمی‌بینند شهرها ویران، روستاها ویران‌تر و محیط‌زیست رو به نابودی است علاوه بر فقدان ساختار اقتصادی منطقه،‌ جنگ‌افروزی آمریکا و غرب در افغانستان و عراق و تجهیز گروه‌های تروریستی و حمایت از سرکردگان آنها برای آشوب و فتنه بیشتر در منطقه خاورمیانه اوضاع را بی‌ثبات‌تر و به هم ریخته‌تر می‌کند به ویژه آنکه دین ابزارهای استعمار همواره در هاله‌های ابهام تا سالهای سال زندگی می‌کنند و هیچکس خبری از آنها مانند بن‌لادن ندارد. جوانان ترک و کرد و عرب و فارس خاورمیانه بیش از آنکه به منافع مشترکشان فکر کنند با توطئه و تبلیغات دشمنان منطقه خاورمیانه مشغول نزاع عرب و عجم، کرد و ترک، شیعه و سنی، این قبیله و آن قبیله، این مذهب و آن مذهب می‌شوند مضاف بر همه آنها، عده‌ای مزدور و قلم به مزد که انگار وظیفه دارند همواره زحمت‌های مسئولان دلسوز را ناکارآمد و بی‌فایده نمایش دهند تنها راه نجات را در نوکری و سرسپردگی بیگانگان به‌ویژه آمریکا ترسیم می‌کنند.آینده جهان در تقسیم دوگانه غرب (اتحادیه اروپا به سرکرد‌گی ناتو و آمریکا) از یک سو و خاور دور با تسلط اقتصادی چین و ژاپن و کره از سوی دیگر ضرورت تشکیل اتحادیه خاورمیانه بزرگ را با شرکت کشورهای حوزه قفقاز و سایر کشورهای غیرمتعهد و در حال توسعه انکارناپذیر می‌سازد جهان کنونی منافع ملی را در راستای منافع جمعی اتحادیه‌ای تفسیر می‌کند تا وحدت نظر اعضای بیشتر احتمال شکست یک کشور را به حداقل برساند.ساختار اقتصاد منطقه خاورمیانه با توجه به منابع غنی نفت و گاز می‌تواند از کشورهای کره و چین پیشی بگیرد به شرط اینکه مردم خودشان را در مصدر تصمیم اقتصادی و صاحبان واقعی منابع بدانند نه اینکه عده‌ای دیگر برای آنها تصمیم بگیرند اگر امور به مردم واگذار شود مردم خاورمیانه هیچ کاستی از چینی و کره‌ای و اروپایی ندارند. تولیدگران خاورمیانه می‌دانند که یارانه حاصل از منابع زیرزمینی، آنها را در برابر تولید‌گران غرب و خاور دور حمایت می‌کند.آنگاه محصولات کشاورزی و صنعتی در تمام زمینه‌ها حتی موارد پیش پا افتاده از آن سوی دنیا به سرزمین آنها حمل نمی‌شود زیرا آنها خودشان با حمایت دولتشان دست‌کم نیاز بازار کشورشان و منطقه خاورمیانه را با پشتوانه منابع انرژی ارزان، بسیار ارزانتر از دیگران تولید و تامین می‌کنند.
ضرورت تشکیل اتحادیه خاورمیانه بزرگ از شمال آفریقا تا غرب شبه‌قاره هند از شمال قفقاز تا جنوب عدن بزرگ‌ترین منابع و بازارهای اقتصادی را جهت پیشرفت پایدار سامان می‌بخشد و از بسیاری منازعات پوچ و درگیری‌های خسارت‌بار جلوگیری می‌کند.
احمد اسماعیل تبار
منبع : مجله خانواده سبز


همچنین مشاهده کنید