شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

تطهیر منافقین؛ اهداف شخصی یا سازمانی


تطهیر منافقین؛ اهداف شخصی یا سازمانی
در سال های پیش از انقلاب، پس از آن که سازمان مجاهدین خلق با ضربه های پی در پی ساواک از هم پاشید، مسعود رجوی در زندان سرکرده این سازمان شد. رجوی برای رهبری سازمان در کنار خود ایدئولوگ هایی را داشت که به او در تجدید ساختار گروهش کمک می کردند. محمد جواد قدیری مدرس از جمله این ایدئولوگ ها بود که در زندان قصر حضوری پر رنگ داشت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی قدیری در چرخشی ۱۸۰ درجه، خود را در صف انقلابیون جا زد و تبدیل به یکی از مهره های کلیدی شبکه نفوذ منافقین گردید. عزت شاهی از مبارزان قدیمی در خاطرات خود درباره چگونگی رفتار او جهت جلب اعتماد مسئولین می گوید: «بعد از انقلاب و بعد از این درگیری ها من روزی رفته بودم بیمارستان سوم شعبان تا خون بدهم. جواد قدیری را دیدم، گفت می خواهم بروم دانشگاه. گفتم من هم با تو می آیم. ترک موتور گازی اش نشستم و در راه به جواد گفتم الان چه کار می کنی گفت من دیگر با آنها نیستم و با دکتر پیمان و در جاما هستم. من از پشت زدم توی سرش و گفتم اگر قرار باشد دنبال این حرف ها بروی، به دنبال مسعود بروی که بهتر است. جواد خندید. بعد که قضایای کودتای نوژه پیش آمد ـ من خبر نداشتم ـ معلوم شد که ایشان در دادرسی ارتش نفوذ کرده بود. محمد رضوی از بچه های مجاهدین انقلاب و در دادستانی ارتش بود.
خلاصه من یک روز در کمیته بودم که دیدم جواد آمده به دنبال یک سری مدارک. چون یک سری از مدارک کودتای نوژه در کمیته بود. گفت که این مدارک را بده به من ببرم. من گفتم تو می دانی که من اگر چهارتا گوسفند هم داشته باشم به تو نمی دهم بچرانی، حالا تو می خواهی مدارک کودتا را از من بگیری. محمد رضوی ـ که الان هم زنده است ـ چند دقیقه بعد تلفن زد و گفت مدارک را بده بیاورد. مخالفت کردم. کشمیری هم در دادستانی بود. اینها پرونده های کودتای نوژه را کپی می گرفتند و شب ها آنها را با مجاهدین بیرون می بردند و همه چیز دست آنها بود. من گفتم اینها مشکوک هستند. در آخر هم رضوی پذیرفت که اینها مشکوک هستند، ولی گفت بالاخره باید اینها را جذب کنیم و دفع نکنیم. من گفتم اینها اصلاً طرز فکرشان درست نمی شود. رضوی گفت چون اینها در زندان به تو بدی کرده اند و تو را بایکوت کرده اند، نسبت به اینها موضع شخصی داری.
بعد از قضیه ۷ تیر روشن شد که جواد قدیری قبل از آن در جایی گفته بود که همه اینها در این پنج ـ شش روز فاتحه شان خوانده است و از بین می روند. من تلفن زدم و این موضوع را به خسرو تهرانی گفتم و تأکید کردم که حواستان باشد. تهرانی هم گفت که ما بررسی می کنیم. بعد که قضیه (ترور) آقای خامنه ای پیش آمد، ما به آدرسی که از جواد قدیری داشتیم، رفتیم و دیدیم که آنجا را تخلیه کرده اند.، گویا مدتی در منزل محمد عطریانفر در اختفا به سر می برد و بعد هم... از کشور گریخت.»اشاره آخر عزت شاهی مربوط به یکی از عملیاتهای تروریستی قدیری است. گفته می شود، جواد قدیری در جلسه سخنرانی مقام معظم رهبری در مسجد اباذر شخصاً ضبط صوتی را در برابر ایشان قرار داد که دقایقی بعد منفجر شد و موجب مصدومیت شدید ایشان گردید.
اگر چه پس از انفجار کاغذی از ضبط صوت برجای ماند که بر روی آن نوشته شده بود: «عیدی گروه فرقان به جمهوری اسلامی» اما همان زمان نیز در حالی که هنوز هویت عامل انفجار مشخص نشده بود، افکار عمومی این موضوع را نپذیرفت؛ چه آنکه مدتها بود که بساط فرقان برچیده شده بود و رهبرانش اعدام شده بودند. روزنامه کیهان در گزارشی از محل انفجار نظر مردم را این گونه منعکس می کند که مردم آن را کار جنبش خلقی ها می دانند.
اما هویت عامل بمب گذار تا مدتی مخفی می ماند تا سرانجام خیانت جواد قدیری در جریان انفجار نخست وزیری مشخص شد و برخی درباره حضور او و قرار دادن ضبط صوت در مقابل مقام معظم رهبری اطلاعاتی می دهند که منجر به پیگیری پرونده او می شود. بنابر اظهار برخی مسئولین وقت، تفتیش از منزل مسعود کشمیری و جواد قدیری توسط یک تیم به سرپرستی بهزاد نبوی انجام می گردد. حجت الاسلام والمسلمین ری شهری در خاطرات خود به این نکته اشاره کرده است که مهندس محمدکاظم پیرو رضوی که مسئولیت تیم های متعددی را بر عهده داشته که کشمیری و قدیری در آن حضور داشته اند (همچون رکن ۲ ارتش و کمیته ضد کودتای نوژه، شنود و...)، حتی پس از انفجار نخست وزیری نیز نفوذی بودن آنها را باور نکرده بود.جواد قدیری پس از انفجار مسجد اباذر به دلیل سابقه همکاری با دو تیم فنی و نفوذ منافقین، مسئولیت انتقال بمبها از قسمت فنی سازمان به عوامل اجرایی یعنی کلاهی و کشمیری را بر عهده گرفت و تا زمانی که بر اثر به هوش آمدن برخی از مجروحین حادثه انفجار نخست وزیری، دروغین بودن جنازه کشمیری لو نرفته و شبکه آنها شناسایی نشده بود، همچنان در تهران به فعالیت مشغول بود اما با لو رفتن بخشی از شبکه نفوذشان ناگزیر به فرار از کشور شد. در سال ۱۳۶۴ نام قدیری در لیست شورای مرکزی منافقین به عنوان «عضو مرکزیت» سازمان درج گردید.
همسر او، زهره عطریانفر نیز از عوامل تروریستی منافقین بود که مدتی کوتاه پس از فرار قدیری با کمک باقیمانده شبکه نفوذ از کشور گریخت. او در راستای سیاستهای سازمان (مبنی بر ارتقای ایدئولوژیک!!) از همسرش جدا گردید و گفته می شود هم اکنون به صورت غیر رسمی همسر چهارم مسعود رجوی است و بخشی از تشکیلات نظامی این سازمان را رهبری می کند. آخرین باری که نام زهره عطریانفر به عنوان مشارکت در عملیات تروریستی در اینترپل ثبت گردید، مربوط به اصابت خمپاره در تاریخ ۵فوریه سال ۲۰۰۰ (۱۶بهمن۱۳۷۸) به یک چاپخانه و مجتمع مسکونی توسط گروهی ۱۶ نفره بود که نام عطریانفر نیز در میان آنها دیده می شد. در این ترور کور آنها ۵ تن از مردم عادی را کشتند و افراد دیگری را مجروح نمودند.نکته جالب در این میان آن است که یک نشریه که مسئولین آن از منسوبین همسر جواد قدیری هستند، در سال جاری برای دومین بار بر این موضوع اصرار نمود که ترور مقام معظم رهبری در سال ۱۳۶۰ توسط گروهک فرقان انجام گرفته است. این در حالی است که در مرتبه قبل نیز بسیاری از کارشناسان و رسانه ها با بیان ادله مختلف اظهار می داشتند که آن کاغذ تنها یک حقه روانی و تبلیغاتی بوده است تا جواد قدیری بتواند همچنان به اقدامات تروریستی اش ادامه دهد.
همچنین این ادعا در حالی مطرح می شود که پیشتر روزنامه ای که زیر نظر برخی از اعضای همین تیم اداره می شد نیز بر این که فرقان نمی توانست چنین تروری را انجام دهد صحه گذاشته بود:«در حالی که مؤسس و اعضای اصلی گروه فرقان در سال های ۵۹-۵۸ شناسایی و دستگیر شده بودند و هیچ تشکیلاتی از این گروه در سال ۶۰ در داخل کشور وجود نداشت که قادر به انجام یک اقدام مسلحانه باشد. آشکار بود که سازمان در همان آغاز عملیات تروریستی خود در تیرماه سال ۶۰ با طرح نام گروه فرقان و انتشار اطلاعیه جعلی به نام آن گروه کوشید تا هم چهره تروریستی خود را پنهان کند و هم علاوه بر انحراف افکار عمومی ،مسئولان امنیتی و انتظامی را نیز گمراه کند.»
به هر حال آنچه به نظر غیرمنتظره می آید، اصرار برخی بر انکار رابطه جواد قدیری با ترور مقام معظم رهبری پس از ۲۷ سال است؛ درست در زمانی که انگلیس نیز بار دیگر اعلام نموده دیده بر فعالیت های تروریستی منافقین بسته است. امری که به نظر می رسد نیاز به پاسخ روشن گردانندگان این نشریه درباره چرایی آن دارد.
محمد مهدی اسلامی
منبع : رجا نیوز


همچنین مشاهده کنید