چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

آینده مبهم پاکستان پس از ترور بوتو


آینده مبهم پاکستان پس از ترور بوتو
بی‌نظیر بوتو سیاستمدار پاکستانی در حالیکه تنها ۷۰ روز از بازگشتش به پاکستان می‌گذشت، در شهر راولپندی مورد سوءقصد قرار گرفت و کشته شد. این سومین اقدام برای ترور وی از زمان بازگشتش به پاکستان از تبعیدی ۸ ساله بود.‌
کشته شدن بی‌نظیر بوتو انعکاس بسیار وسیعی در جهان داشت و تقریبا همه کشورها این ترور را محکوم کردند. شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز با صدور بیانیه‌ای این اقدام را محکوم کرد.‌
عملیات ترور بی‌نظیر بوتو به گونه‌ای کاملا حرفه‌ای به اجرا گذاشته شد. به این ترتیب که وی ابتدا از ناحیه سر و سینه هدف گلوله قرار گرفت و سپس فردی که گفته شده همان ضارب بود، خود را در میان طرفداران بوتو که جهت استماع سخنرانی او گرد آمده بودند، منفجر کرد که طی این عملیات انتحاری بیش از ۲۰ نفر جان باختند. شبکه القاعده (همچنان که انتظار می‌رفت) مسئولیت این ترور را به عهده گرفت، دولت پاکستان نیز این اقدام را به القاعده نسبت داده و اطمینان داد که عاملان این جنایت را به سزای اعمال خود برساند. دولت پاکستان که قبلا در خصوص تامین امنیت خانم بی‌نظیر بوتو اطمینان داده بود، گفته است، وی در حادثه انفجار کشته شده و هیچگونه تیراندازی به خانم بوتو صورت نگرفته است.‌
خانم بی‌نظیر بوتو سیاستمدار ۵۴ ساله، دختر ذوالفقار علی بوتو نخست‌وزیر فقید پاکستان بود که ۲۸ سال قبل در مکانی که فاصله چندانی از محل ترور بی‌نظیر ندارد، توسط نظامیان اعدام شد.‌
● بوتو، ساعتی پیش از ترور
گمانه‌زنی در خصوص اینکه خانم بوتو به دست چه گروهی ترور شد، کار آسانی نیست و همان گونه که ذکر شد عملیات ترور وی کاملا حرفه‌ای طراحی شده بود. به گونه‌ای که سخنگوی دولت آمریکا نیز نسبت به دست داشتن شبکه القاعده در این ترور ابراز تردید کرده و می‌گوید، هنوز اطمینان ندارد که ترور توسط این شبکه صورت گرفته باشد.
خانم بوتو در اولین مورد سوءقصد که در روزهای بازگشت وی به پاکستان صورت گرفت و طی آن بیش از ۱۵۰ نفر کشته شدند، انگشت اتهام را به برخی از عناصر امنیتی دولت نشانه رفت. وی همچنین از زمان بازگشت تا لحظه‌ای که کشته شد، کرارا از توطئه این گروه برای ترورش سخن گفته بود.‌
بازگشت بی‌نظیر بوتو و متعاقب آن نواز شریف، سیاستمدار دیگر پاکستانی به کشور نتیجه بن‌بست سیاسی در این کشور بود. مشرف که برای بقای در قدرت نهایتا مجبور به کناره‌گیری از راس ارتش گردید، قصد داشت طی مصالحه با سیاستمداران صاحب‌نام و با نفوذ و مورد حمایت مردم، در راس هرم سیاسی این کشور باقی بماند. در حقیقت کناره‌گیری مشرف از فرماندهی ارتش، اجازه بازگشت به تبعیدیان سیاسی، لغو حالت فوق‌العاده که قرار بود به مدت یک سال ادامه یابد و نهایتا موافقت با برگزاری انتخابات در روز ۸ ژانویه، جملگی نتیجه فشارهای کشورهای خارجی و همچنین نیروهای سیاسی داخل بود و در صورتیکه امور آنچنان که طراحی شده بود، پیش می‌رفت حزب مردم بدون هیچگونه مشکلی در انتخابات به پیروزی رسیده و خانم بی‌نظیر بوتو برای سومین بار در تاریخ معاصر پاکستان، ریاست دولت را به دست می‌گرفت.
این سناریو می‌توانست رافع مشکل آمریکا در آن منطقه باشد. در حقیقت سیاست آمریکا در منطقه هندوچین بطور عام و پاکستان بطور خاص با پارادوکسی روبروست. پاکستان به عنوان متحد استراتژیک واشنگتن به دلیل حاکمیت نظامیان بر آن با شعارهای حمایت از دموکراسی آمریکا سازگاری ندارد و بازگشت به روند دموکراسی و سپردن حکومت به غیرنظامیان از ادعاهای همیشگی آمریکا درخصوص اسلام‌آباد بوده است. ولی پیچیدگی شرایط منطقه و معضل شبکه القاعده که پایگاه اصلی آن در مرزهای پاکستان و افغانستان قرار دارد و همچنین رشد مجدد طالبان در افغانستان، همواره از دغدغه‌های اصلی واشنگتن در پاکستان بوده است.
برای آمریکا حکومت مقتدر نظامیان برای حل مشکل القاعده بسیار اهمیت داشت، ولی مشخص بود که این روند هیچ گونه سازگاری با دموکراسی ندارد. شاید حاصل جمع تعدیل قدرت نظامیان و بازگشت به روند دموکراتیک از طریق انتخابات آزاد می‌توانست مشکل آمریکا را در این کشور کلیدی آسیای جنوب باختری حل نماید، ولی ارتش پاکستان که همواره پس از استقلال این کشور بازیگر نقش اول در صحنه داخلی این کشور بوده است، به راحتی حاضر به از دست دادن قدرت و نفوذ خود نیست. لذا ژنرالهای با نفوذ ارتش همچنانکه ارتباط خود را با آمریکا حفظ کرده‌اند، ولی بخشی از عناصر ارتش ارتباطات عمیقی با شبکه القاعده و طالبان دارند. از یاد نخواهیم برد که طالبان نیز ساخته و پرداخته پول کشورهای عرب خلیج فارس و آموزش اطلاعاتی ژنرالهای ارتش پاکستان در اوایل دهه ۹۰ بود.‌
از همان روزهای اول بازگشت سیاستمداران با نفوذ و بخصوص بی‌نظیر بوتو، مشخص بود که جناح‌های قدرت‌طلب و بانفوذ اطلاعات ارتش پاکستان بازگشت وی به قدرت را برنخواهند تابید. در حقیقت همین ژنرالها بودند که او را از قدرت به زیر کشیدند. بنابراین همانطور که بوتو پس از اولین سوءقصد به جانش گفت، بخشی از سازمانهای اطلاعاتی ارتش عاملان اصلی سوءقصد به او بودند. ‌
شبکه القاعده همواره محمل بسیار مناسبی برای قبول مسئولیت عملیات پیچیده ترورهای سیاسی است و افکار عمومی نیز به راحتی آمادگی پذیرش این‌گونه اتهامات را، با توجه به سابقه جنایتکارانه این گروه دارد.
با توجه به تناقضاتی که در روش ترور خانم بوتو مطرح است و روایت‌های مختلفی که از این واقعه گفته می‌شود، بعید نیست عامل شلیک به خانم بوتو و شخصی که عملیات انتحاری را انجام داده است، دو فرد کاملا مجزا باشند که توسط یک سازمان که طراح اصلی عملیات بود، به کار گرفته شده بوده اند.
علی‌ایحال با حذف خانم بی‌نظیر بوتو از صحنه سیاسی پاکستان به دلیل ساختار قبیله‌ای و خانوادگی حزب مردم و عدم جایگزین مناسب برای خانم بوتو، نفوذ این حزب حداقل به طور موقت با بحرانی جدی در صحنه سیاسی پاکستان روبرو خواهد شد و بعید است بتواند در آینده نزدیک خود را بازسازی نماید. زیرا تقریبا هیچ جانشین مطرحی برای خانم بوتو وجود ندارد. همچنین آقای نواز شریف به دلیل اتهامات فساد و کاهش محبوبیت وی در نزد مردم، نمی‌تواند رقیبی جدی برای مشرف تلقی گردد.
بنابراین با ترور خانم بوتو، آینده سیاسی و ثبات این کشور با ابهامی جدی روبروست، رویدادی که به لحاظ منطقه‌ای بهترین گزینه برای هند رقیب سنتی اسلام آباد و به لحاظ داخلی به نفع ژنرالهایی است که از زمان استقلال این کشور زمام امور را به طور مستقیم یا غیرمستقیم در دست داشته و حاضر به ترک قدرت هم نیستند.
جاوید قربان‌اوغلی
منبع : پایگاه خبری دیلم


همچنین مشاهده کنید