یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

اروپا و چالش های پیش رو


اروپا و چالش های پیش رو
پنجاه سال پیش، زمانی كه شش كشور اروپایی پیمان رم را امضا كردند،جمعیت بیست و هفت كشور كنونی عضو اتحادیه اروپا در حدود چهارصد میلیون نفر بود (در نگاهی مقایسه ای می توان چنین گفت كه تقریبا دو برابر جمعیت آمریكا، حدودا برابر با هند (چهارصد و چهل و دو میلیون نفر) و كمتر از دو سوم چینی ها یعنی ششصد و پنجاه و هفت میلیون نفر. اما امروز شرایط تغییر كرده است: ۴۹۵ میلیون نفر ساكنان اتحادیه اروپایی هستند، در حالی كه جمعیت چین ۱۱۰۳۱۳۱۶ است.
طبق آمار موجود، اگر روند موجود حفظ شود، تا سال ۲۰۵۰ نابرابری جمعیتی افزایش بیشتری خواهد یافت. در حالی كه اتحادیه اروپایی كنونی پنجاه سال پیش ۱۲ درصد جمعیت جهان را تشكیل می داد، اكنون تنها حدود ۵ درصد را به خود اختصاص داده است.این ارقام برای تعیین بزرگترین چالش هایی كه اروپا باید با آنها روبه رو شود، به كار می آید. ممكن است اروپا به موزه ای بزرگ تبدیل شود كه توریست های بسیاری از چین و هند از آن بازدید كنند؛ البته اگر گرم شدن دمای هوای جهانی در این قاره خرابی به بار نیاورده باشد.
اگر اروپا وظایف خود را به درستی انجام دهد، شاهد كاهش نسبی جمعیت خود خواهد بود، اما اقتصادش به رشد خود ادامه خواهد داد و از نظر ثروت سرانه، كشورهای عضو این اتحادیه همچنان در میان كشورهای پیشرو جای خواهند داشت.
در دهه شصت میلادی، جمعیت اتحادیه اروپایی (۲۵ كشور) با ریتم سه میلیون نفر در سال در حال رشد بود، اما در دهه هفتاد و هشتاد میلادی به ۳/۱ میلیون نفر در سال كاهش یافت. به لطف مهاجرت در سالهای آغازین هزاره جدید رشد آن به ۸/۱ میلیون نفر در سال رسیده است. یورواستیت از سازمان آماری اتحادیه اروپایی، معتقد است كه «در شرایط عادی» جمعیت ۲۵ عضو (اكنون ۲۷ عضو) اتحادیه اروپایی در سال ۲۰۲۵ به ۴۷۰ میلیون نفر خواهد رسید، اما در سال ۲۰۵۰ به ۴۵۰ میلیون نفر كاهش خواهد یافت.
جمعیت قبرس، ایرلند، لوكزامبورگ و سوئد به طور قابل توجهی افزایش خواهد یافت، اما از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۵۰ جمهوری چك، اسلوواكی، مجارستان و لهستان ۱۰ درصد از جمعیت خود را از دست خواهند داد.اسپانیا كه تقریبا جمعیتی برابر با لهستان دارد (۹/۴۲ میلیون نفر در برابر ۱/۳۸ میلیون نفر) در سال ۲۰۲۵ به رشد ۶/۴۵ دست خواهد یافت و در ۲۰۵۰ به ۸/۴۲ كاهش خواهد یافت. در آن زمان یعنی سال ،۲۰۵۰ لهستان به مرز ۷/۳۳ سقوط خواهد كرد. آلمان نیز متحمل كاهش از ۶/۸۲ به ۶/۷۴ خواهد شد.
تقسیم قدرت اقتصادی نیز در جهان تغییر خواهد یافت. مطالعه جالبی كه سال گذشته توسط رئیس كمپانی عظیم اقتصادی پرایس واترهاوس، جان هاوكسوورس انجام شد۷، G (آمریكا، ژاپن، آلمان، فرانسه، ایتالیا و كانادا كه اسپانیا، استرالیا و كره جنوبی را به آنها می افزاید) را با ۷ E (چین، هند، برزیل، روسیه، اندونزی، مكزیك و تركیه) كه در حال ظهور است، مقایسه می كند. ۷ E تا سال ۲۰۵۰ از ۲۰ درصد ۷ G در حال حاضر به ۲۵ درصد بالاتر صعود خواهد كرد.چین با مشكلات پیری جمعیت و كاهش افراد شاغل روبه رو خواهد شد، برعكس هند كه در نهایت بر همسایه بزرگ خود غلبه خواهد كرد.
آمریكای لاتین، با جمعیت جوانی كه دارد از فرصتهای بزرگی برخوردار خواهد بود. اروپا تا آن زمان پیرتر خواهد شد و بیش از پنجاه درصد جمعیت آن بالای ۶۵ سال سن خواهند داشت و در نتیجه از بازار كار خارج خواهند شد؛ البته اگر سن بازنشستگی افزایش نیابد.تا سال ،۲۰۵۰ اقتصاد چین بین ۹۴ تا ۱۴۳ درصد و هند بین ۵۸ تا ۱۰۰ درصد اقتصاد آمریكا خواهند بود؛ اقتصاد برزیل مانند ژاپن خواهد بود؛ اقتصاد اندونزی یا مكزیك قوی تر از آلمان؛ روسیه مانند فرانسه.
این مثالها برای پیش بینی تغییر قدرت در جهانی چند قطبی و متوازن تر كافی است، جهانی كه در آن جایی برای طمع های استعمارگرایی وجود نخواهد داشت.اما اینگونه نیست كه اروپا یا آمریكا عقب بمانند.
این تنها از نظر نسبی است. در مورد ثروت سرانه، مطالعه پرایس واترهاوس خاطر نشان می كند كه در سال ۲۰۵۰ آمریكا، كانادا، استرالیا، انگلیس، ژاپن، فرانسه، آلمان، ایتالیا و اسپانیا در مقام های اول قرار خواهند داشت (تقریبا با دو برابر قدرت خرید در برابر چینی ها).چالش رودرروی اروپا نه تنها دور نیست- اگر چه جهانی شدن فاصله ها را كوتاه كرده باشد- بلكه نزدیك نیز هست، در مدیترانه، زیرا میزان نابرابری میان دو سوی مدیترانه با ثبات نیست.
اگر تركیه را كه جمعیتش از ۲/۷۳ میلیون به ۲/۱۰۱ میلیون نفر تا سال ۲۰۵۰ افزایش خواهد یافت، به شمار نیاوریم، مدیترانه غیراروپایی، از لبنان تا مغرب، شاهد افزایش صد میلیون نفر به جمعیت ۱۸۰ میلیون كنونی خواهد بود و پشت سر آن آفریقا قرار دارد كه بعد از آسیا بیشترین افزایش جمعیتی را خواهد داشت. دور از انتظار نیست كه اتحادیه اروپا خیلی پیش تر از زمان موردنظر اقدامات كافی برای پیوند میان مناطق همسایه را به فضای مرفه خود، با رابطه ای جدید با روسیه، انجام داده باشد.اتحادیه اروپا باید چه اقداماتی انجام دهد؟
همانطور كه گزارش مذكور نشان می دهد، اولین اقدام، به دست آوردن برتری مقایسه ای پیش برتری رقابتی است. متمركز شدن و باز شدن. از نظر ساختاری، این اتحادیه باید گسترش خود را به ۳۶ عضو یا بیشتر كامل كند، كه كشورهای بالكان و احتمالا تركیه را شامل می شود. البته نه تركیه كنونی، بلكه تركیه چند دهه دیگر كه بسیار متفاوت خواهد بود.
موارد بسیاری، خیلی بیشتر از موارد كنونی بین كشورها مشترك خواهد شد، به علاوه، جوامع مختلف آنها خواهند آموخت كه چگونه رفتار كنند. در حالی كه سازمان هایی كه صد سال پیش خلق شدند، هنوز وجود دارند، اتحادیه اروپا- اگر هنوز اینگونه نامیده می شود- خواهد توانست به یكصدایی دست یابد و وزنه ای در صندوق بین المللی پول یا بانك جهانی یا سازمان ملل باشد. اما باید دید طی پنجاه سال آینده چه اتفاقاتی روی خواهد داد؟
منبع : روزنامه ابرار


همچنین مشاهده کنید