جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

عطار نیشابوری


عطار نیشابوری
نام او را «محمد» و لقبش را «فریدالدین» نوشته‌اند. در اشعارش بیشتر به «عطار» تخلص نموده و گاهی هم «فرید» را برای خود برگزیده است. عطار بیش از هفتاد سال و کمتر از هشتاد سال عمر کرده است و ظاهراً در سال ٦١٨ به دست مغولان به شهادت رسید.
شیخ عطار داروخانه‌ای داشته که در آن به کار طبابت می‌پرداخته است. به روایت جامی، سبب گرایش عطار به تصوف آن بود که: «روزی در دکان عطاری مشغول معامله بود. درویشی آن‌جا رسید و چندبار شیءٌ لله گفت (یعنی چیزی برای خدا بده). وی به درویش نپرداخت، درویش گفت: ای خواجه تو چگونه خواهی مرد؟ عطار گفت: چنان‌که تو خواهی مرد. درویش گفت: تو هم‌چون من می‌توانی مرد؟ عطار گفت: بلی. درویش کاسه‌ی چوبین داشت، زیر سر نهاد و گفت: الله و جان بداد. عطار را حال متغیر شد و دکان بر هم زد و به این طریق درآمد.»
▪ آثار مسلم عطار را می‌توان از این قرار دانست:
- مصیبت نامه
- الهی نامه
- اسرار نامه
- مختار نامه
- منطق الطیر
- خسرو نامه
- جواهر نامه
- شرح القلب
- دیوان قصاید و غزلیات.
و چون کتاب منثور تذکرهٔ الاولیا را هم بر این مجموعه بیفزاییم، تعداد آثار مسلّم او به ده کتاب بالغ می‌گردد که بی‌گمان شاهکار او کتاب منطق ‌الطیر است. سبک اشعار او عراقی و دارای مفاهیم بلند عرفانی است.
غزل زیبایی از او را می‌خوانیم:
● درد بر من ریز
آتش عشق تو در جان خوش‌تر است
جان ز عشقت آتش‌افشان خوش‌تر است
هرکه خورد از جام عشقت قطره‌ای
تا قیامت مست و حیران خوش‌تر است
تا تو پیدا آمدی پنهان شدم
زان‌که با معشوق پنهان خوش‌تر است
درد عشق تو که جان می‌سوزدم
گر همه زهر است از جان خوش‌تر است
درد بر من ریز و درمانم مکن
زان‌که درد تو ز درمان خوش‌تر است
می‌نسازی تا نمی‌سوزی مرا
سوختن در عشق تو زان خوش‌تر است
چون وصالت هیچ‌کس را روی نیست
روی در دیوار هجران خوش‌تر است
خشک‌سال وصل تو بینم مدام
لاجرم در دیده طوفان خوش‌تر است
هم‌چو شمعی در فراقت هر شبی
تا سحر عطار گریان خوش‌تر است
منبع : مجله آفتاب