یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

لحظه سرنوشت


لحظه سرنوشت
لایه افراطی جبهه اصلاحات روز شنبه اعلام کرد لوگوی سیدمحمد خاتمی را از صدر فهرست خود در دور دوم انتخابات مجلس هشتم، حذف می کند. برای کسانی که تحولات داخلی اصلاح طلبان افراطی به عنوان نزدیک ترین نیروهای سیاسی داخل ایران به غرب را رصد می کنند این خبر به خودی خود اتفاق مهمی است و جا دارد تامل شود که چرا چنین تصمیمی گرفته شده است. اگر به نتیجه انتخابات مجلس هشتم توجه کنیم، چنین اتفاقی باز هم مهم تر می شود. اصلاح طلبان مبارزات انتخاباتی خوشمزه خود در این دوره را با ادعای عدم وجود رقابت در برخی حوزه های انتخابیه آغاز کردند. کمی که گذشت، با اعلام اسامی کاندیداها در حوزه های مختلف معلوم شد که اصلاح طلبان تقریبا در همه حوزه ها نه فقط حضور دارند بلکه در بسیاری موارد از ماه ها قبل مشغول تدارک و رایزنی بوده اند و دیگر مجالی برای انکار نماند. پس از به بن بست رسیدن مسیر بهانه جویی ورق برگشت. کسانی که تا چند روز قبل از آن می گفتند تکلیف اکثریت مجلس از پیش مشخص شده، یکباره ادعا کردند انتخابات را خواهند برد و اکثریت مجلس هشتم از آن اصلاح طلبان است! با این حال اشتباه تکراری «اپوزیسیون فرض کردن مردم» باز هم کار دست تندروها داد و شعارهای تند و تیز در نفی اساس اندیشه انقلاب اسلامی و دولتی که مردم به عزم آن برای خدمتگزاری باور دارند، شکستی قاطع برای سردهندگان آن به دنبال آورد. غربگرایان افراطی انتخابات را باختند و معانی این باخت البته بسیار وسیع تر از آن بود که در نگاه اول به نظر می رسید.
نکته بسیار مهم در تحلیل رفتار اصلاح طلبان رادیکال در آستانه انتخابات مجلس هشتم این است که آنها در این مدت هر چه کردند به نام خاتمی کردند. تندروها عمدا و به دنبال یک برنامه ریزی به خیال خودشان هوشمندانه تلاش می کردند خاتمی را به عنوان لیدر خود معرفی کنند و البته عملا هم علائم روشنی وجود داشت که نشان می داد خاتمی صاحبان آنچه را که خود زمانی «صدای دشمن در اردوگاه اصلاحات» خوانده بود، به عنوان حواریون خود پذیرفته و آنها را مدیریت می کند. به این ترتیب اصلاح طلبان خود شرایطی به وجود آوردند که بتوان نتیجه انتخابات مجلس هشتم را مستقیما به پای خاتمی نوشت. هدف از این برنامه ریزی هم البته این بود که میزان محبوبیت خاتمی برای انتخابات ریاست جمهوری آزموده شود و اصلاح طلبان ببینند می توانند به او امید ببندند یا نه؟ به عبارت دیگر،
۱) اصلاح طلبان انتخابات مجلس هشتم را صرف نظر از اهمیتی که به خودی خود دارد به عنوان مقدمه ای برای انتخابات ریاست جمهوری مهم می دانستند،
۲) به این نتیجه رسیده بودند که خاتمی تنها کاندیدای قابل سرمایه گذاری برای آنها در این انتخابات است؛ و به این ترتیب
۳) عمدا انتخابات مجلس هشتم را با این تصور که می توانند در آن توفیقی نسبی به دست بیاوردند به «آزمونی برای محبوبیت» خاتمی تبدیل کردند و خود خاتمی هم البته این ریسک را پذیرفت که هم نام او لوگوی فهرست تندروها باشد و هم آشکار و نهان بگویند خاتمی صحنه گردان ستاد ائتلاف اصلاح طلبان است. ستادی که فهرست آن نهایتا در تهران عاقبتی جز یک شکست سنگین نیافت.
آنچه ستاد ائتلاف اصلاح طلبان درباره حذف نام خاتمی از پیشانی فهرست تندروها اعلام کرد نشان دهنده این است که برنامه ریزان جبهه اصلاحات اگرچه کمی دیرهنگام، بالاخره پیام ۲۴ اسفند را دریافته اند. اگرچه فردای آن روز، کسانی مانند یک عضو همزمان سازمان مجاهدین وحزب مشارکت به قاعده همیشگی خود مارش پیروزی نواختند و ضمنا نتیجه گرفتند «اقبال مردم به شخصیت خاتمی بی نظیر بود!»، اما حالا معلوم شده در کنار این سخنان بامزه تلاش هایی برای تفکیک واقعیت از خیالات هم در میان اصلاح طلبان در جریان است.
چرا اصلاح طلبان تصمیم گرفتند نام خاتمی را از تابلوی خود خط بزنند؟ به این سؤال دو پاسخ کمی متفاوت ولی هر دو به یک اندازه با اهمیت می توان داد. اما اجازه بدهید ابتدا سخنان بسیار جالب مرتضی حاجی عضو ستاد ائتلاف اصلاح طلبان در تهران را که در توجیه این تصمیم بیان شده بخوانیم، آن وقت بهتر می توان پاسخ آن سوال را دریافت. حاجی دیروز درباره چرایی تصمیم اخیر اصلاح طلبان گفته است: «به استنباط من دلیل اصلی این تغییر این است که هم خود کاندیداها و هم اصلاح طلبان ترجیح داده اند که لزومی ندارد این هزینه به نام آقای خاتمی انجام شود و گفته شود که هم از نام آقای خاتمی خرج کردید اما نتیجه ای به دست نیاوردید... با توجه به نتیجه انتخابات در دور اول، امیدی به این که نتیجه مورد نظر ما به دست آید، وجود ندارد؛ لذا توجیه زیادی برای فعالیت گسترده وجود ندارد، اما آقای خاتمی همواره مورد علاقه همه اصلاح طلبان بوده و خواهند بود. در عین حال حمایت ایشان از نامزدهای اصلاح طلب نیز وجود خواهد داشت. حال این که آیا به مصلحت است که نام آقای خاتمی با توجه به این نتایج قابل پیش بینی خرج شود و مورد استفاده قرار بگیرد، به نظر من لزومی ندارد؛ لذا این تصمیم، یعنی حذف لوگوی خاتمی در این دوره دوم انتخابات عاقلانه بود و وفاداری و علاقمندی نامزدهای اصلاح طلبان را به حفظ شخصیت آقای خاتمی نشان می دهد».
در خلال سخنان این یار دیرین رییس جمهور سابق و کنار هم نهادن مجموعه ای از قرائن می توان دو تحلیل درباره این تصمیم ارائه داد که هر کدام درست باشد آقای خاتمی را در معرض یک آزمون تاریخی بزرگ قرار می دهد.
۱) شکل اول تحلیل این است که فرض کنیم تندروها بالاخره این حقیقت را پذیرفته اند که مردم ایران قاطعانه از آنها روی گردانده اند و نخواهند توانست از انتخابات آینده پیروز بیرون بیایند، بنا بر این تصمیم گرفته اند اجازه ندهند شکست آنها به پای خاتمی نوشته شود و چهره او را به عنوان تنها امید اصلاح طلبان به حضور موثر در انتخابات ریاست جمهوری آینده مخدوش کند. این طرز تلقی فراگیر در میان اصلاح طلبان که می گوید پس از شکست سنگین انتخابات مجلس هشتم، خاتمی تنها مجرای بازگشت دوباره آنها به قدرت است، باعث شد آنها نگران از به هدر رفتن این آخرین تیر در ترکش، از جلو انداختن خاتمی در مبارزه ای که می دانند باخت در آن حتمی است، پرهیز کنند.
۲) اما شکل دوم تحلیل ضعف را در خود خاتمی می بیند نه لزوما تندروهای اصلاح طلب. بنا بر این تحلیل -که حاجی به تلویح نزدیک به تصریح آن را تایید کرده- می توان این اقدام را علامتی از ناامیدی اصلاح طلبان از خاتمی ارزیابی کرد. اکنون کسانی در جبهه اصلاحات می گویند خاتمی لکوموتیو قدرتمندی برای کشیدن قطار اصلاح طلبان نیست و اساسا محبوبیتی ندارد که بخواهد چیزی از آن را به فهرست یک ستاد خاص وام بدهد.
این تحلیل ها صرف نظر از اینکه کدام درست باشد، قبل از هرکس باید خود آقای خاتمی را به عنوان کسی که علاقمندی اش به آرمان های انقلاب را انکار نمی کند، حساس کند. اگر تندروها نامحبوبند پس چرا خاتمی پذیرفت با این شدت و حدت بازار گرم کن آنها باشد و اگر خاتمی محبوبیت خود را از دست داده چه کسانی و کدام رفتارها عامل این سقوط بوده اند؟ فقط درصورت برخورد صادقانه با این سوال هاست که خاتمی می تواند راه کم آسیب تری برای آینده خود برگزیند.
مهدی محمدی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید