چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

ارتباط پزشک و بیمار


ارتباط پزشک و بیمار
امور پزشكی، مداخله مستقیم در حیطه شخصی افراد را موجب می شود؛ امری كه از لحاظ اخلاقی چندان پسندیده نیست. از سوی دیگر پزشكی حرفه ای است كه بدون بهره مندی از احساس انسانی و همدلی و اعتقاد نمی توان آن را به درستی انجام داد و همین باعث می شود كه پزشكان از لحاظ اخلاقی جایگاه ویژه ای داشته باشند. در سال های اخیر، اخلاق پزشكی در سطح وسیعی در جامعه مطرح شده و موجب افزایش آگاهی مردم نسبت به این امور شده است. بخشی از این آگاهی ها به توسعه دانش و ظهور فناوری های نوین در زمینه هایی نظیر بیولوژی، بیوتكنولوژی و مهندسی ژنتیك در چند دهه گذشته مربوط می شود كه موجب ایجاد و گسترش مباحث اخلاق پزشكی در زمینه های مزبور هم شده و بخش دیگر به خاطر تحولات جامعه بشری در دهه های اخیر است.در صحنه طبابت، پزشك همیشه با بیمارانی روبه رو می شود كه به بیماران مشكل مشهورند. برخورد با چنین بیمارانی از همان لحظه اول دیدگاهی منفی در ذهن پزشك ایجاد می كند. این نگرش منجر به تلاش هایی می شود كه حاصل آن دوری جستن از بیمار و یا انجام اقدامات تشخیصی و آزمایشگاهی غیرضروری است. از طرف دیگر به بیمارانی مشكل گفته می شود كه به طور مكرر با ناراحتی های حاد و مزمن به پزشك مراجعه می كنند، تعداد زیادی نسخه دارویی در دست دارند، اقدامات تشخیصی آزمایشگاهی و رادیولوژیكی بیش از حدی برای آنها انجام پذیرفته، به متخصصان مشاور متعددی معرفی شده اند و پرونده این بیماران نشان دهنده حجم وسیع كار و تلاشی است كه پزشكان معالج به منظور تشخیص و درمان این بیماران انجام داده اند. امروزه بر این باور هستند كه چنین اقدامات غیرضروری و زیاده از حد، حاصل ارتباط پزشك با بیمار است كه هر دو در آن مسئولیت دارند. علاوه بر خصوصیات فردی پزشك و بیمار، عوامل اجتماعی نیز بر انتظارات و رفتار پزشك و بیمار تاثیر می گذارد. رضایت بیمار از ملاقات با پزشك، تبعیت از دستورات ارائه شده و ارائه تشخیص بالینی مناسب، نتیجه حاصل از ملاقات پزشك و بیمار است. در مورد بیماران مشكل، هدف، بهبود تبعیت از دستورات و پذیرش نتایج اقدامات انجام شده از طرف بیمار، رفع نگرش منفی و كاهش حجم پرونده بیمار از طرف پزشك معالج است.
●خصوصیات بیماران مشكل
از نظر تاریخی، قانون و مقررات مشخصی برای تعریف و شناخت بیماران مشكل وجود ندارد. اغلب این بیماران خانم ها هستند و از علایم جسمی نامشخص كه برحسب زمان نیز متغیر است، شكایت دارند. این بیماران اغلب ابراز تنفر، ناسازگاری، ترس و ناامیدی دارند و نسبت به پزشك معالج نیز بدبین هستند. این بیماران اغلب نوعی از بیماری را مطرح می كنند كه تظاهر غیرطبیعی دارد و همواره سعی در وانمود كردن علایم جسمی آن دارند. این قبیل بیماران ممكن است اختلال شخصیتی نیز داشته باشند.
●تظاهر غیر طبیعی بیمار
طبق شواهد علمی و تجربی براساس فیزیولوژی و روان شناسی، هر بیماری اعم از جسمی و درمانی از علایم خاصی برخوردار است. بنابراین بروز هر نوع علامتی در بیماران نشانه وجود یك بیماری خاص است و شخص را وادار می سازد تا در جهت تسكین و بهبود آن اقدام نماید. باید توجه داشت كه واكنش افراد نسبت به بیماری ها متفاوت بوده و احتمال دارد كه تظاهرات آنها نیز در هر فرد به گونه ای ویژه باشد. برخی مواقع ممكن است تظاهر به بیماری وجود داشته باشد در صورتی كه فرد دچار عارضه جسمی نیست. بیمارانی كه با شكایات متعدد به پزشك مراجعه می كنند و ضایعات عضوی آنها ناچیز و كم اهمیت است، اغلب در ردیف بیمارانی قرار می گیرند كه بیماری آنها رفتار غیرطبیعی دارد و اطلاق لقب بیمار روانی نیز به آنها محتمل است.
●اختلال شخصیتی
اگر بیمار یا پزشك از اختلال شخصیتی برخوردار باشند، برقراری ارتباط بین آنها اغلب با مشكل مواجه می شود.اغلب این بیماران در برابر مسائل روحی و روانی حالت دفاعی به خود گرفته، واكنش های تندی از خود نشان می دهند كه موجب برداشت غیرواقعی و توجیه و تفسیر نامناسب از مسائل می گردد. به نحوی كه به طور مستقیم در رفتار و برقراری ارتباط با دیگران اثر می گذارد. این بیماران در برخورد با مسائل اجتماعی از استرس و اضطراب درونی رنج می برند كه كارایی و بازدهی آنها را كاهش می دهد.
●تظاهر به بیماری عضوی
تظاهر به بیماری عضوی اغلب در بیمارانی مشاهده می شود كه به طور مرتب از علایم جسمانی شكایت می كنند؛ در حالی كه بیماری آنها را نمی توان به یك عارضه عضوی نسبت داد و یا میزان و شدت علایم به مراتب بیشتر از عارضه جسمی است. پزشكان به چنین بیمارانی، لقب بیماران مشكل داده اند. تظاهر به بیماری جسمی همانند رفتار غیرطبیعی بیماری، ناشی از ارتباط بین جسم، روح، بیماری و احساس بیماری است و علت آن كاملاً مشخص نیست و به عوامل فرهنگی و خانوادگی بستگی دارد. اگر این بیماران را با بیماران روانی مقایسه نماییم، مشاهده می كنیم كه این افراد از افسردگی كمتری برخوردارند و میزان نارضایتی آنها از جامعه، میزان استرس اجتماعی و شغلی و همچنین وابستگی آنها به دیگران به مراتب كمتر است. گاهی اوقات این بیماران را هیستریك یا هیپوكندریازیس (خود بیمارانگاری) می نامند.
●خصوصیات پزشكان
آموزش پزشكی، رفتار و روش هایی را به پزشكان می آموزد كه به همراه خصوصیات ذاتی خود به بررسی و معالجه بیماران بپردازند. اگر چه این روند در ملاقات با بیماران ثابت است، با این وجود ممكن است تحت تاثیر عوامل مختلف قرار گرفته و در خصوصیات پزشك تاثیر بگذارد. نفوذ عوامل به پزشك و نظرات او وابسته است، یا اینكه پزشك در ملاقات با بیماران تا چه حد به محوریت بیماران احترام قائل است و یا تا چه حد به محوریت پزشك معتقد است، بیمار را از دریچه بیماری و پزشكی می نگرد و یا اینكه در برابر مسائل روحی و هیجانی بیمار تحت تاثیر قرار می گیرد و سعی در درك آن دارد تا بتواند در جهت حل مسائل بیمار تلاش نماید. پزشكان در مواردی احساس می كنند كه در ارائه كمك و درمان به برخی از بیماران با مشكل مواجه هستند. اغلب این بیماران افرادی هستند كه مرتب مراجعه می كنند و هیجان و استرس دارند، علایمی كه اظهار می دارند بر پایه و اساس بیماری عضوی قابل توجیه نیست، از بیماری عضوی مزمن همراه با مسائل شدید روانی رنج می برند و یا دچار بیماری مزمن عضوی هستند كه به درمان، پاسخ كامل و خوب نمی دهد. البته باید در نظر داشت قبول و پذیرش بیماری برای برخی از بیماران بسیار سخت است و تحمل و ظرفیت آن را ندارند. اختلال شخصیتی پزشك نیز همانند بیمار در پیچیدگی روابط تاثیر می گذارد و به همان اندازه در نتایج ملاقات تاثیر دارد.
سمیه شرافتی
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید