یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


همسو با متجاوزان اشغالگر


همسو با متجاوزان اشغالگر
در سریال تلویزیونی که دومین بخش آن شب ۱۳ بهمن از شبکه یک سیما پخش شد، روایت شگفت‌انگیزی از تجاوز متفقین به ایران در سوم شهریور ۱۳۲۰ خورشیدی ارائه گردید. این رویداد که اکنون ۶۷ سال از آن می‌گذرد هیچ ارتباطی به رویدادهای سال ۱۳۵۷ ندارد که اکنون در سی‌امین سالگرد انقلا‌ب، صدا وسیما آن را دستاویز ساختن یک سریال و پخش آن در شبکه یک قرار داده است. هیچ روشن نیست گردانندگان صدا و سیما با چه انگیزه‌ای دست به ساختن این سریال زده‌اند و چرا کوشش کرده‌اند متجاوزان و اشغالگران را تبرئه ولی رضاشاه را که در برابر آنان ایستادگی کرده است مسخره کنند! با آغاز جنگ جهانی دوم در اروپا و تجاوز نیروهای نظامی آلمان به لهستان و فرانسه، دولت ایران با پیش‌بینی گسترش دامنه این جنگ خانمانسوز به مرزهای ایران با صدور اعلا‌میه‌ای در ۱۱ شهریور ۱۳۱۸ اعلا‌م بی‌طرفی کرد و تصمیم خود را با فرستادن یادداشت‌هایی به سفارتخانه‌های خارجی در ایران از جمله شوروی، انگلستان، آلمان و آمریکا اعلا‌م کرد. سفیر آلمان در ایران از این سیاست استقبال کرد و دولت‌های دیگر هم در برابر این یاداشت هیچ اعتراضی نکردند. ‌ پس از نزدیک به دو سال از انتشار اعلا‌میه ایران و اعلا‌م بی‌طرفی در جنگ، با حمله ارتش آلمان به شوروی، دولت‌های انگلستان و شوروی برای تجاوز به کشور ما و بهره‌برداری از راه‌آهن و راه‌های زمینی کشور ما برای کمک‌رسانی به شوروی و دیگر مقاصد نامشروع خود زمینه‌چینی کردند. این دو دولت حضور تعدادی کارشناس آلمانی در ایران را که از سال‌ها پیش از آغاز جنگ در طرح‌های عمرانی کشور ما خدمت می‌کردند بهانه قرار دادند. روز ۲۸ تیر ۱۳۲۰، ریدربولا‌رد سفیر انگلستان و آندرئی اسمیرنوف سفیر شوروی یادداشت مشترکی از سوی دولت‌های متبوع خود به وزارت خارجه ایران تسلیم کردند و از ایران خواستند گروه معینی از اتباع آلمان را از ایران اخراج کنند. این دستاویز تا آنجا بی‌پایه بود که لوئیس دریفوس سفیر آمریکا در ایران در گزارش خود به وزارت خارجه این کشور می‌نویسد: <من خطر ستون پنجم آلمان را کم‌بها نمی‌دهم ولی اعتقاد دارم که انگلیسی‌ها از آن به عنوان بهانه‌ای برای اشغال نهایی ایران استفاده می‌کنند و عملا‌ در توانایی این بازوی منزوی، راه مبالغه می‌پیمایند....> ‌
در این شرایط دولت ایران چاره‌ای جز ادامه سیاست اعلا‌م‌شده بیطرفی در جنگ نداشت و از همین رو برای آنکه دستاویز حضور تعداد اندکی از کارشناسان آلمانی در ایران را از شوروی و انگلستان بگیرد در یادداشت ۲۵ مرداد ۱۳۲۰ به سفیران دولت‌های مزبور اعلا‌م کرد در زمینه کارشناسان آلمانی مراقبت‌های جدی و دقیق به عمل می‌آورد تا به حقوق مشروع این دو دولت آسیبی نرسد. ولی این دو دولت استقلا‌ل و تمامیت ارضی کشور ما را نادیده گرفتند و در سوم شهریور ۱۳۲۰ از زمین و هوا و دریا از شمال و جنوب کشورما را مورد تجاوز قرار دادند. ارتش نوپای ایران که کمتر از دو دهه از تاسیس آن می‌گذشت در اوضاع سیاسی و اجتماعی آن زمان نتوانست در برابر این تجاوز وحشیانه ایستادگی کند و ناگزیر پس از سه روز اعلا‌م ترک درگیری کرد. ‌
اکنون صدا وسیما به جای آنکه واقعیت‌ها را بازگو و تجاوز بی‌شرمانه و خلا‌ف حقوق بین‌الملل نیروهای نظامی متفقین را محکوم کند رئیس دولت ایران را به باد انتقاد گرفته است. نویسندگان متن این سریال که شخص رضاشاه را با صحنه‌های خلا‌ف واقع و مسخره‌آمیز به تصویر کشید‌ه‌اند درواقع دولت و ملت ایران را که قربانی این تجاوز بوده‌اند محکوم کرده و متجاوزان و اشغالگران را تبرئه کرده‌اند. نویسندگان متن این سریال در این راه با وینستون چرچیل نخست‌وزیر انگلستان که تجاوز به کشور ما و اشغال ایران را پیروزی برای خود خواند همسو شده‌اند. چرچیل در گزارشی که در ۳۰ دسامبر ۱۹۴۱ برابر با ۸ مهر ۱۳۲۰ به مجلس عوام این کشور داد سخنانی را بر زبان راند که منطق همه زورگویان و فریبکاران تاریخ است. آنجا که گفت: <ما با هماهنگی نزدیک با متفقین روسی، عوامل بدخواه را از تهران ریشه‌کن کردیم. دیکتاتور را بیرون کردیم و به تبعید فرستادیم و به جای او پادشاهی را نشاندیم که قول داده است مجموعه‌ای از اصلا‌حات و ترمیم‌ها را که بسیار دیر شده است و سخت مورد نیاز است انجام بدهد.> ‌
این در حالی است که تجاوز نظامی متفقین به ایران از بزرگ‌ترین فجایع سده بیستم بوده است و این دو دولت هیچ‌گاه نمی‌توانند خود را از مسوولیت این جنایت بین‌المللی و غیر‌انسانی مبرا بدانند. ارتش‌های متفقین خون بسیاری از سربازان و افسران و مردم غیر‌نظامی کشور ما را بر زمین ریختند. بسیاری از شخصیت‌های برجسته و آزادیخواه و شخصیتی چون آیت‌الله کاشانی را به زنجیر کشیدند و آنان را مورد رفتارهای غیر‌انسانی قرار دادند و با ایجاد نابسامانی و ناامنی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور را که پس از دو دهه تلا‌ش دولت ملت ایران سامان یافته بود آشفته ساختند. قحطی، گرسنگی، بیماری، فقر، فحشا و انواع فسادها را با خود به همراه آوردند و سپس همانگونه که گفتیم خود را در لباس مصلح و ناجی ملت ایران به جهانیان معرفی کردند. البته ملت ایران تسلیم این اشغالگری نشد و پس از یک دهه مبارزه خستگی‌ناپذیر با بیرون راندن اشغالگران زمینه خلع ید از منافع نامشروع انگلستان از منابع نفتی کشور را هم فرآهم آورد. آیا اکنون مدیریت صدا و سیما در مقام دفاع از متجاوزان و اشغالگران برنیامده است؟ به‌نظر می‌رسد با تدوین چنین سریالی به تطهیر و تبرئه متجاوزان پرداخته شده و صحنه‌هایی به تصویر کشیده شده است که در آنها از رضاشاه به عنوان یک دیکتاتور و از ریدر بولا‌رد سفیر مغرور انگلستان و دشمن ایران به عنوان یک ناجی یاد می‌شود. این درحالی است که برخلاف روایت این سریال ریدر بولارد حتی با وجود اشغال کشور هرگز به خود اجازه نداده است به دربار رفته و از رضاشاه بخواهد که ایران را ترک کند. من فکر نمی‌کنم حتی برنامه‌های تلویزیونی بی‌بی‌سی فارسی که به تازگی برای هدف‌های ویژه‌ای راه‌اندازی شده است چنین جسارتی را به خود بدهد که از تجاوز خلا‌ف حقوق بین‌الملل متفقین به ایران دفاع کند و دولت ایران را مسخره کند. متاسفانه سال‌هاست صدا و سیما ماموریت اصلی خود را که در اصل ۱۷۵ قانون اساسی مقرر شده است یعنی تامین آزادی بیان و نشر افکار را به فراموشی سپرده و برای سرگرم کردن مردم به سریال‌سازی و از جمله چنین سریال خلا‌ف واقعیت‌های تاریخی می‌پردازد. این سازمان در سال گذشته نیز با ساختن و پخش سریال دیگری به نام <پدرخوانده> بر مداخله انگلستان وآمریکا برای براندازی نهضت ملی ایران سرپوش گذاشت ولی هیچ‌گاه به پژوهشگران تاریخ معاصر فرصت نداد با بحث‌های تاریخی و مستند، ملت ایران به‌ویژه نسل جوان را در جریان شیوه مداخله مرموز بیگانگان در امور داخلی کشور ما قرار دهند. صدا و سیما ملت ایران را شایسته آگاهی یافتن از ریشه‌های پدیده‌های ویرانگری چون تورم، بحران و رکود اقتصادی، حاکمیت دولت‌سالا‌ری بر کشور به جای مردم‌سالا‌ری، فساد، زیر پاگذاردن مقررات زندگی بخش شهرسازی و پیامدهای آن چون آلودگی هوا و ترافیک‌های خرد‌کننده تن و روان شهروندان و انواع گرفتاری‌های دیگری که سایه شوم آنها بر کشور ما گسترده شده‌اند نمی‌داند و پنهان‌کاری و سیاست سانسور را بر انجام وظایف حساسی که اصل ۱۷۵ قانون اساسی برای این دستگاه حساس در نظر گرفته ترجیح داده است.
سیدمحمود کاشانی
استاد دانشکده حقوق دانشگاه شهیدبهشتی
منبع : روزنامه اعتماد ملی