یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

دستان شیطان


دستان شیطان
در جریان تحولات سال گذشته در عراق و در روزهای پایانی سال ۱۳۸۴ هنگامی که برای اولین بار حرم مطهر امامین عسکریین (ع) مورد تعرض قرار گرفت به درخواست یکی از دوستانم طی مقاله ای موضوعی را تحت عنوان “تروریسم در عراق و جای خالی سازمان کنفرانس اسلامی” مورد ارزیابی قرار دادم. از نگاه‌های عامه‌پسندانه در کوچه وخیابان تا تحلیل‌های متفاوت از نخبگان و اندیشمندان دانشگاهی متوجه یک واقعیت شدم و آن حرمت اماکن مقدس بود در بین دو فرقه اصلی اسلام یعنی شیعه وسنی‌.
زمانی که اهل تسنن درعراق برای محافظت از حرمین با شیعه مجادله می‌کند درست یاد آن صحنه‌ای افتادم که در فیلم “اولاد”، زن و مرد هندی برای تصاحب عزیزترین گوهر وجودی خود یعنی فرزندشان با هم مجادله و گفتگو می‌کنند. گلدسته‌ها و مناره‌ اماکن مقدس نه برای شیعه و نه برای اهل تسنن بلکه این گلدسته و مناره و حرم امامان معصوم یادگار و میراثی است از وجود پیامبر عظیم‌الشان اسلام حضرت محمد(ص. ) مردم سامرا که از زمان خلافت عثمانی سالیان سال با هم زندگی مسالمت‌آمیزی داشتند به ناحق درگیر اختلافات مذهبی شدند که این اختلافات نه در گذشته حاکم بوده و نه اکنون تمایلی به تداوم آن دارند.عشق ،‌محبت و ارادت هر دو فرق به اهل بیت پیامبر نشان می‌دهد که این حرم نماد وحدت و یکدلی مسلمانان است اما چرا فتنه‌انگیزان این حرم‌ها را نشانه گرفتند؟ هدف از توطئه مجدد چه بود و چرا؟ قبل از هر چیز باید در تحلیل این وقایع این نکته را یادآوری نمود که زمانی که می‌گوییم جهان اهل سنت یا فرقه اهل سنت یا مذهب اهل سنت باید شناخت دقیقی از تقسیم‌بندی‌ها و جریانات حاکم بر جهان اهل سنت و بویژه در عراق داشته باشیم.
همان طور که می‌دانیم با پیروزی انقلاب‌اسلامی ۱۳۵۷ به رهبری امام خمینی(ره) و تشکیل حکومت شیعی، جهان اهل سنت به این فکر افتاد که آیا می‌شود که چنین موردی هم در دل جهان اهل سنت روی دهد. بعد از تحولات سال ۱۹۹۰و فروپاشی شوروی سابق گروهایی از جهان اهل سنت خواهان تشکیل حکومت اسلامی به شیوه جمهوری اسلامی ایران که یک انقلاب شیعی داشت شدند.
دسته‌هایی از مردم جهان اهل سنت که عمدتا عرب تبار بودند با حمایت مالی بسیاری از کشورهای عرب منطقه و ایالات متحده در صدد برآمدند تا با تشکیل یک حکومت رادیکال در افغانستان به نام طالبان مقدمات حکومت اسلامی اهل تسنن را فراهم نمایند. اما در همان زمان بسیاری از اندیشمندان و متفکران اهل سنت به عملکرد طالبان انتقادات ویژه‌ای داشتند و با مرتجع خواندن طالبان مشروعیت این دولت را زیر سوال بردند اما همزمان همین حکومت طالبان به منظور مقابله با انقلاب شیعی توسط ایالات متحده که خواهان دفاع از دموکراسی وحقوق بشر بود حمایت می‌شد.
گروه‌های عرب و افغان در حکومت طالبان با الهام از اندیشه‌های ابن تیمیه و ابوحنیفه سعی در بازگشت به اندیشه‌هایی داشتند که قبول آن برای خلق‌های دنیای اهل تسنن تا حدی دشوار بود. در آن زمان شخصا در بطن جامعه اهل تسنن بودم و اقدامات وحشیانه طالبان و سلفیون نوعی تیشه بر پیکره اسلام و بویژه جهان اهل سنت قلمداد می‌شد آن هم در جامعه‌ای که اکثریت آن پیرو فقه اهل سنت بودند. با این پیش زمینه اکنون باید بگوییم که حساب اهل تسنن از وهابیت و سلفیون جداست. اکثریت عظیم جهان اهل سنت را امروز مسلمانان میانه‌رویی تشکیل می‌دهند که ریختن خون هر انسان آزاده‌ای را حرام می‌دانند،‌شیعیان و دوستداران اهل بیت پیامبر را برادر و از خود می‌دانند.
بر اساس نظرات و تئوری‌های امام محمد شافعی که یک سنی میانه‌رو بود و بنیانگذار فقه شافعی بود، پیروان مذهب شیعه‌ اثنی‌عشری به مانند دیگر مذاهب چهارگانه اهل سنت (حنفی، حنبلی، مالکی و شافعی) جزء مسلمانان محسوب شده و از آن به عنوان مذاهب پنج‌گانه یاد می‌شود. بنابراین یک اختلاف آشکار بین وهابیون وعناصر القاعده وجود دارد در حالی که عناصر القاعده و سلفیون برادران شیعی را کافر می‌پندارند و ریختن خون آنان را مباح می‌شمارند.عناصر اهل سنت و بویژه شافعی‌ها اهل تشیع را مسلمان و ریختن خون آنان را حرام می‌شمارند. شمال عراق و عمدتا شهر سامرا مردمانی شافعی مذهب هستند که سالیان سال در کنار اهل تشیع زندگی مسالمت‌آمیزی داشتندو احترام آنان بر اهل بیت و ارادت آنان به حرمین امامان عسکریین (ع) بر کسی پوشیده نیست. پس ریشه این وقایع در کجاست؟
جریان القاعده و سلفیون در جریان انفجار سامرا در اسفند سال ۱۳۸۴ از حداقل حمایت مردمی در بین توده‌های شمال عراق برخوردار بود و شمال عراق به جز مناطق اقلیم کردستان به صورت لانه‌ نیروهای سلفی درآمد. اما با گذشت زمان و آشکار شدن ماهیت پلید این گروه در عراق این گروه رفته رفته توان خود را از دست داد. در جریان انفجار اسفند ۱۳۸۴ القاعده و سلفیون با هدف نفوذ در بین توده‌های اهل سنت دست به این اقدام زدنند اما در جریان کنونی و پس از آشکار شدن این ماهیت، اقوام و مذاهب عراقی هر کدام نفرت و انزجار خود را از سلفیون اعلام نمودند. کردها که در انفجارهای اربیل در جریان عید سعید فطر بسیاری از رهبران و مقامات محلی خود را از دست دادند به شدت به مبارزه با القاعده برخاستند.
در حزب دموکرات کردستان و اتحادیه میهنی کردستان عراق که پیروان مذهب اهل سنت هستند به مبارزه وسیعی برای پاکسازی عناصر القاعده دست زدنند، شیعیان نیز که همواره مورد تهاجم القاعده قرار گرفته‌اند با تمام امکانات به مخالفت با القاعده پرداختند. اعراب اهل تسنن و بویژه عشایر عرب شمال عراق نیز کینه خود را از اقدامات تروریستی این گروه پنهان ننمودند بنابراین موج جدیدی از القاعده زدایی یا به عبارتی سلفی‌زدایی در میان ملت‌ عراق ایجاد شد . مرگ ابومصعب زرقاوی به این وضعیت کمک نمود.
اتخاذ تدابیر امنیتی در عراق توسط دولت نوری المالکی که بعضا با اعتراض بسیاری از کشورهای عربی منطقه همراه بود سبب شد موج القاعده زدایی در میان توده‌های ملت عراق دو چندان شود بسیاری از روحانیون سلفی عربستان رسما ریختن خون شیعیان را مباح شمردند و دولت قانونی و مشروع نوری المالکی را به ژنوسید اهل تسنن محکوم نمودند در چنین شرایطی سلفیون تاکتیک خود را تغییر داده و به جای تغییر در میان توده‌های اهل تسنن تاکتیک فتنه‌انگیزی در میان شیعه وسنی را انتخاب کردند.
سامرا و حمله به حرمین امامان عسکریین مکان مناسبی بود تا فتنه انگیزان از آن بهره‌برداری نمایند بار اول با پیام آیت‌‌الله سیستانی مرجع بزرگ شیعیان مبنی بر فراخواندن اهل تشیع به خویشتن‌داری با اهل تسنن و پرهیز از اختلاف القاعده ناکام ماند.این بار القاعده سعی نمود تا یک بار دیگر بخت خود را آزمایش کند. سامرا شهری است که در حدود ۹۸ درصد آن را اهل تسنن تشکیل می‌دهند. محافظان و کلیدداران حرم امامین (ع) اهل سنت هستند. پرواضح است که هدف القاعده از اقدام مجدد در حمله مجدد ،‌ایجاد اختلاف بین شیعه وسنی بوده است زیرا سلفیون گمان می‌کردند که این بار شیعیان محافظت از حرمین را به اهل تسنن نخواهند سپرد و این امر خود مقدمه‌ای است بر یک آشوب سراسری.
سیستانی مرجع بزرگ شیعیان بار دیگر خویشتن‌داری شیعیان را خواستار شد از ملت عراق خواست وحدت خود را حفظ نمایند. جلال طالبانی که یک کردسنی است این اقدام وحشیانه را محکوم کرد ، روحانیون سنی عراق خواستار پیگیری این اقدام تروریستی شدند و نوری المالکی رسما چند ساعت پس از وقوع بحران در محل حادثه حاضر شد. مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان و عبدالعزیز حکیم این اقدام غیر ‌انسانی را محکوم نمودند. همین عکس‌العمل‌ها به این اقدام از سوی مسلمان شیعه و سنی موجب شد تا بار دیگر برای مسلمانان ثابت شود که گلدسته‌ها و مناره‌ حرمین (ع) نماد وحدت و برادری است و هیچ انسان آزاده‌ای عملکرد تروریست‌ها را مورد تائید قرار نمی‌دهد. این جریان اگر چه باعث نگرانی مسلمانان و جریحه دار شدن احساس انسانی آنان شده است اما همین احساس انسانی بارگاه ملکوتی حرمین (ع) را بازسازی خواهد نمود.
این توطئه یک نتیجه خواهد داشت و آن کاهش نفوذ القاعده در استان‌های سنی نشین عراق و افزایش نفرت از سلفیون این نفرت هنگامی به اوج خود رسید که علمای شیعه و سنی در جهان اسلام بویژه عراق و ایران از مسلمانان خواستند که وحدت خود را حفظ کنندو در مقابل توطئه جدید موضع‌گیری کنندو اختلافات میان شیعه و سنی را جزئی دانستند. آنان با استناد به حدیث نبوی پیامبر عظیم الشان اسلام “اختلاف الا‌متی رحمه” یعنی اختلاف امت من رحمت است ، تنوع فقهی از اسلام را ارتقای عظمت اسلام نامیدند و توطئه مجدد به حرمین عسکریین (ع) را محکوم نمودند و انزجار خود را از عملیات تروریستی القاعده اعلام نمودند.
● مسئولیت بین‌المللی اشغالگران:
در تمامی عمر شورای امنیت سازمان ملل تاکنون این رکن سازمان ملل ، بی‌هنجارترین و بی‌ قاعده‌ترین قانون را تا زمان اشغال عراق به خود ندیده بود. عراق بدون مجوز شورای امنیت مورد تجاوز آمریکا و متحدانش قرار گرفت‌. کوفی عنان در تاکید این گفته اعلام نمود که حمله به عراق یک اقدام غیرقانونی و غیرحقوقی بود.
بااشغال عراق و سقوط بغداد اگر چه صدام سقوط نمود اما بهای آن سنگین‌تر از وجود صدام نبود؟ ملت عراق حداقل در زمان صدام حسین از حاکمیت کشور خود برخوردار بودند با سقوط صدام حاکمیت عراق خدشه‌دار شد . بر اساس کنفدراسیون ژنو ۱۹۴۹ اشغال یک کشور موجبات مسئولیت بین‌المللی نیروهای اشغالگر را فراهم می‌آورد و آمریکائیان از این بابت متوجه هر گونه وقایع تروریستی که در عراق اتفاق می‌افتد هستند.
برای هر آدم ساده‌ای این سوال پیش می‌آید مگر می‌شود کشوری که هوای یکجانبه گرایی در جهان را در سرمی‌پروراند نتواند امنیت مناطق مرکزی عراق را تامین کند؟
همان‌طور که می‌دانیم القاعده و سلفیون یک جا پای مناسبی برای آمریکا باز کرده‌‌اند که آمریکا درصدد بهره‌برداری از آن است. عراق یک منطقه حیاتی برای آمریکا ونومحافظه‌کاران کاخ سفید محسوب می‌شود پیروزی نهایی به حل بحران عراق بستگی دارد و یک دولت دموکراتیک مردمی که خواهان بازگشت امنیت و صلح به عراق باشد دست آمریکا رااز منابع حیاتی نفت عراق کوتاه خواهد نمود از این نظر آمریکائیان با حمایت از گروه‌های تکفیری و بویژه القاعده در صددند که دولت نوری المالکی را یک دولت قانونی است تضعیف نمایند.
قبل از حوادث سامرا‌ المالکی در یک سخنرانی‌ اعلام کرده بود که عراق دیگر کشور کودتاها نیست حتی در جریان محاکمه صدام شواهد آن طور نشان می‌داد که آمریکائیان سعی دارند با فراری دادن صدام وی را دوباره به قدرت برگردانند که با ابتکار المالکی روبرو شد و صدام برای همیشه از صحنه گیتی رفت .
انفجارهای سامرا این بار بر خلاف بار اول آثار و نتایج تخریبی کمتری به بار می‌آورد توطئه اول حمله به سامرا‌ و حرمین عسکریین متعاقب افزایش خشونت‌ها و انفجارها بود. اما این بار دولت نوری المالکی شدت عمل بیشتری به خرج می‌دهد. علاوه بر آن موج جدیدی از ضدیت با سلفیون در میان اعراب اهل تسنن ایجاد شده که می‌تواند در ناکامی انفجارهای آینده از ناحیه القاعده موثر باشد.
در بررسی راهکارهای دولت برای مبارزه با القاعده باید گفت که کشورهای همسایه عراق می‌توانند با برگزاری نشست‌های امنیتی به تقویت لجستگی دولت نوری المالکی برای مبارزه با جریان تکفیری بپردازند. یک رابطه مستقیمی بین وضعیت نیروهای اشغالگر وتوان دولت مالکی وجود دارد. هر چه دولت مالکی قدرتمندتر باشد وضعیت اشغالگران به مراتب بدتر خواهد شد زیرا آنان مجبورند که برای تعیین جدول زمان‌بندی شده خروج از عراق دست به کار شوند ولی اگر دولت المالکی ضعیف باشد اشغالگران حضور خود را توجیه خواهند نمود.
اگر دولت نوری المالکی بتواند نحوه مشارکت نیروهای پلیس عراق و ارتش آمریکا، نحوه صلاحیت و حضور اشغالگران و اختیارات اشغالگران را به صورت قانون در پارلمان عراق به اجرا بگذارد مقدمات انتقال حاکمیت به معنای واقعی فراهم خواهد شد. این امر به اتحاد احزاب،‌طوایف‌،‌گروه‌های مذهبی و قومی در پارلمان عراق بستگی دارد.
● ایران و انفجارهای سامرا:
جمهوری اسلامی ایران در قبال بحران عراق سیاست واحد و مشخصی دارد. تامین امنیت عراق و تمامیت ارضی این کشور همسایه مسلمان جمهوری اسلامی ایران در قبال انفجار سامرا نهایت همدردی خود را با ملت و دولت عراق اعلام نمود و رهبران بالای نظام تا احزاب، گروه‌ها و تشکل‌ها این اقدام غیر‌انسانی را محکوم نمودند وخواستار وحدت و برادری ملت عراق شدند.
جمهوری اسلامی ایران بارهاو بارها از ناحیه اشغالگران متهم به دخالت در عراق شد اما باید گفت جمهوی اسلامی ایران هیچ مسئولیتی و ماموریتی قانونی و حقوقی برای حل بحران عراق ندارد وتنها به منظور حفظ ثبات درعراق که یک کشور مسلمان همسایه است مجبور به همکاری است بر خلاف اشغالگران که مسئولیتی حقوقی دارند.
جمهوری اسلامی هیچ وجه اشتراکی با القاعده ندارد وانفجارهای سامرا را شدیدا محکوم می‌نماید ودولت و ملت ایران در آینده قطعا نقش فعالی در بازسازی حرمین عسکریین ایفا خواهندنمود. این امر نشان از حسن نیت جمهوری اسلامی ایران در حل بحران عراق دارد.
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید