شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

آیت اشراق


آیت اشراق
در تأملات سهروردی‌پژوهی به طریق تأویل و تفسیر قرآنی ـ فلسفی سهروردی كمتر توجه شده است. كتاب آیت اشراق كه به‌زودی از سوی انتشارات مهر نیوشا به چاپ خواهد رسید، به تفصیل بیشتری درباره موارد فوق می‌پردازد.
در این كتاب از چهار مجلد مجموعه مصنفات شیخ اشراق تصحیح هانری كربن و دكتر سیدحسین نصر و دكتر نجفقلی حبیبی و متن عربی هیاكل النور تصحیح محمد‌علی ابوریان به عنوان منبع اصلی استفاده شده است. ابتدا آیات، به ترتیب سور و آیات قرآن كریم تنظیم شده‌اند. پس از ذكر آیه، ترجمه آن داخل كروشه آمده و سپس عین عبارت سهروردی كه تفسیر یا تاویل و یا صرفاً شاهدی از قرآن كریم است به ترتیب از مجموعه مصنفات مجلد ۱، ۲، ۴ و۳ آمده است. حكیمان مسلمان بر اساس توافق میان شرع و عقل و با به‌كارگیری عقل و ادراك فلسفی، در تفسیر و تأویل قرآن كریم به سنت تفسیر فلسفی دست یافتند. آنها ماهیت نبوت و وحی را از جهت معرفت‌شناسی تحلیل كرده‌اند. فارابی نخستین كسی است كه در این زمینه سخن گفته است. اندیشه او با ابن‌سینا و سهروردی و ملاصدرا به اوج خود رسید. در رسائل اخوان الصفاء، استنادهایی به قرآن كریم صورت گرفته است. بهترین نمونه، استنادی است كه ابن‌سینا از آیه نور در الاشارات و التنبیهات كرده است. همچنین رساله‌های مستقلی در تفسیر سوره‌های توحید، فلق، ناس، اعلی، تفسیر آیه ثم استوی الی السماء و هی الدخان دارد. رساله النیروزیه با عنوان رساله الحروف یا رساله فی فواتح سور الكریم منسوب به اوست. این رساله‌ها از حیث حجم، كوچك‌اند اما از حیث محتوا بسیار عظیم و دارای مطالب ژرف و تحقیقاتِ عمیق است. یكی دیگر از تفاسیر مهم مشكاه الانوار و مصفاه الاسرار ابوحامد محمد غزالی است كه فقط به تفسیر و تأویل آیه نور پرداخته و بی‌شك منظر تأویلی او در اندیشه متفكران پس از وی، خصوصا سهروردی بسیار تأثیر نهاد. همچنین ملاصدرا به تفسیر برخی سور قرآن مانند نور، جمعه، طارق، اعلی، زلزال، یس، واقعه و حدید پرداخت و نیز در مفاتیح الغیب از ماهیت و مبادی و غایت علم تأویل بحث كرده است. وی در ضمن تفسیر، عقاید فلسفی و عرفانی خود را مطرح كرده و با استناد به آیات قرآن كریم بر صحت آنها استدلال كرده است. سهروردی رویكردی عظیم نسبت به قرآن كریم و حدیث دارد و این دو از مهم‌ترین منابع اندیشه او در سلوك فلسفی و عرفانی است. او بیش از هر فیلسوف مسلمان دیگر به قرآن و سنت توجه كرده است. وی با تفصیل بیشتری به ماهیت وحی پرداخت. به نظر او صور غیبی و فرشته وحی و الفاظ مسموع در القای وحی، مربوط به عالم مُثُل مُعلقه یا خیال منفصل است. در عالم مثال، صدق تجربه‌های شهودی و مشاهدات نبوی و مكاشفات عرفانی ثابت و قطعی شده و رموز و اشارات، تحقق می‌یابد. سهروردی در كلمه التصوف فصلی را به «لزوم تمسك به كتاب و سنت» اختصاص داده و در آن، ضمن توصیه «دوستان» خود به تقوای الهی و توكل به خدا كه موجب حفظ انسان از شكست و ناكامی و سقوط در ورطه هلاك می‌شود، به حفظ شریعت و رعایت قوانین الهی تأكید می‌كند و در ادامه می‌گوید «هر سخنی كه شاهدی برای آن در كتاب خدا و سنت [رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم] نباشد بیهوده است و كسی كه به رشته محكم قرآن اعتصام نجوید در چاه ضلالت و گمراهی سرنگون خواهد شد. به نظر او در پرتو نور منبعث از وحی قرآنی و نورمحمدی می‌توان به حقیقت ادیان و حكمت پیشینیان از هرمس و فیثاغورس تا زردشت و حكمای فرس دست یافت. لذا حكیمی كه پایه گذار حكمت اشراق و احیا‌كننده فلسفه ایران باستان است بیش از تمام فلاسفه مسلمان قبل از خود به آیات قرآنی و احادیث نبوی توجه كرده است. او پس از طرح مسائل فلسفی، مانند وجود، واجب‌الوجود، عقل و نفس و انسان، به قرآن كریم به عنوان موید استناد می‌كند. قرائت قرآن كریم و تسریع در بازگشت به خداوند و توبه از گناه، از شرایطی است كه سهروردی برای وصول سالك طریقت به مقام توحید كه غایت حكمت و عرفان است، مفید دانسته است. به رغم این كه شهرزوری، یكی از مهم‌ترین مورخان و شارحان آثار سهروردی، در فهرست مصنفات وی از رساله‌ای با عنوان تفسیر آیات من كتاب الله و خبر عن رسول الله نام می‌برد اما چنین اثری در دست نیست. سهروردی ضمن سایر آثارخود به تأویل یا تفسیر آیات بسیاری از قرآن كریم پرداخته است. این معنویت در رساله‌های كوتاه‌تر وی مثل پرتونامه، بستان القلوب، كلمه التصوف، قصه الغربه الغربیه وخصوصاً الالواح العمادیه بیشتر مشهود است. كتاب اخیر، تأویلی حِكمی از آیات قرآن كریم است كه در آن برخی از مهم‌ترین اصول اشراقی توأم با تفسیر دقیق كلام الهی بیان شده و بنا بر تصریح وی، سعی بسیار كرده تا آرای فلسفی را پس از مستدل‌كردن به برهان، توسط شاهدی از قرآن كریم تایید كند. در نوع استناد و استفاده سهروردی از قرآن كریم نكاتی چند قابل ملاحظه است:
۱) در موارد بسیاری آیه‌ای را با استناد به آیات دیگر تفسیر و تأویل می‌كند.
۲) سهروردی برخی آیات را فقط در یك جا ذكر كرده و به برخی، در چند قسمت از آثارش اشاره كرده است.
۳) تایید مسائل فلسفی با شواهد قرآنی، ثمره استنادهای سهروردی به قرآن است.
۴) برخی از منازل و مقامات سلوك را با آیات الهی بیان می‌كند.
۵) سهروردی در التلویحات اللوحیه و العرشیه در وجود محض بودن حق تعالی، قهاریت حق، وجود كمال و عشق برای تمام موجودات، رغبت انسان به طلب رضایت حق تعالی، نیاز بشر به شارع و هادی، جایگاه فلاسفه نائل به علم حضوریِ شهودی، هلاكت امت فاجر، ویژگی‌ها و جایگاه نفوس سعادتمندان، وصف و جایگاه شقاوتمندان، تألم با جهل مركب استناد كرده است.
۱) در المقاومات كه جز، آثار مشائی سهروردی است به آیه‌ای اشاره نشده است.
۲) در المشارع و المطارحات در مورد قیم كتاب و احكام فرعی اجسام به آیاتی استناد كرده است.
۳) وی در حكمت الاشراق در مورد علم خداوند متعال و بخیل نبودن او در بخشش علم، نور بودن حق، ملك حق، حكمت، خلیفه خداوند، مراتب حكما، تذكر درباره مرگ، مشتاقان به بارگاه حق و اهل شقاوت به آیاتی استناد كرده است.
۴) او در رساله فی اعتقاد الحكماء در مورد واحد‌بودن حق تعالی، عدم جسمانیت حق تعالی، نتایج جهل نسبت به حق، شرافت انسان نسبت به سایر موجودات چندین آیه استناد كرده است. ۵) قصه الغربه الغربیه داستان رمزی و تمثیلی است كه مجموعاً در آن به ۳۳ آیه استناد شده است.
۶) سهروردی در پرتو‌نامه در مورد نظام متقن، لذت مشاهده عجایب عالم نور، لذت حكیمان، وضعیت مقربان و سعدا، جهل مركب به آیات متعددی استناد كرده است.
۷) اودر هیاكل النور در مورد تسبیح خداوند، در قالب مثال بیان كردن حقایق وحیانی، نفس ناطق، آرزوی عالم حسی پس از مفارقت از بدن توسط دوستداران این عالم استناداتی به قرآن کرده است.
۸) سهروردی در الواح عمادی در معرفت ذات حق تعالی، شریك نداشتن حق عز و جل، نور بودن خداوند، قهاریت و قیومیت حق، ملك مطلق بودن خداوند، غنی مطلق بودن خداوند، غرض‌نداشتن پروردگار، وسعت رحمت الهی، بخشنده كمالات بودن او، نصرت و غلبه خداوند بر نفوس نورانی، محجوب‌بودن حق تعالی با كمال نورانیتش، ظالم نبودن حق، تفكر در نظام متقن، قضا و قدر، لوازم مقدورات، قاهریت عقول، تعداد عقول، تمایز عقول، استعلای عقل اول بر سایر مخلوقات، نسبت عقل فعال با عقل انسان، نفس و عقل، نفوس و ملكوت، تجرد نفس، بقای نفس، حیات حقیقی، انقسام نفوس، خلیفه خدا بودن نفس، طهارت نفس، نفس ناطقه، شرافت نفس انسان، بارقات الهی و نورانیت فكر، ضعف انسان، جهل مركب، قیامت انسان، تناسب ثواب و عقاب و لذت مشاهده ملكوت به آیات متعددی اشاره می‌كند.
۹) وی در كلمه التصوف به علم واجب‌الوجود، واحد‌بودن امر الهی، غیرمتناهی‌بودن كلمات حق تعالی، قوت و كمال كلمه الهی، جرمانی نبودن كلمات حق، روح القدس، مقام انسان، ذكر خدا، مقام شكر و صبر، تكمیل نفس توسط معرفت و محبت، هدایت توسط قرآن، حكمت، مرید، مفارقت نفس، عذاب نفس و كیفیت عذاب اشقیا به آیاتی استناد كرده است.
۱۰) او در اللمحات در مورد علم الهی، نظام متقن، نتیجه تفكر در عالم قدس، وسعت مراتب آخرت، مراتب داشتن سعادت، قوت نفوس طاهر و نفس شریربه آیاتی اشاره كرده است.
۱۱) سهروردی در پایان رساله الطیر از دو آیه استفاده كرده است.
۱۲) او در آواز پر جبرئیل در مورد اقسام و مراتب كلمات حق به چندین آیه استناد كرده است.
۱۳) در آغاز عقل سرخ فقط به یك آیه اشاره كرده است.
۱۴) روزی با جماعت صوفیان نیز داستان تمثیلی است كه در آن استنادی به قرآن نشده است. ۱۵) فی حاله الطفولیه فقط یك آیه در مورد عدم تقدیم و تأخیر اجل آمده است.
۱۶) سهروردی در [رساله] فی حقیقه العشق داستان رمزی ـ تأویلی كه با استفاده از داستان حضرت یوسف علیه‌السلام به رابطه میان عشق، حسن و حزن با توسل به شانزده آیه می‌پردازد. ۱۷) او در لغت موران در مورد عدم مماثلت خدا با اشیا، علم الهی، فنای اشیا در پیشگاه حق‌تعالی، فراموش كردن خداوند، نتیجه تجرد نفس، در احیای نفس، لقا، مقام سر، رجوع به حق، حسرت روز قیامت به آیاتی اشاره كرده است.
۱۸) وی در رساله صفیر سیمرغ در مقام لاهوت، مقام سكینه، مقام علم، اوقات اصحاب تجرید و زمان نزد اهل حقیقت به چند آیه استناد كرده است.
۱۹) در بستان القلوب در مورد علم الهی، حیات حق تعالی و انسان، مقدرات الهی، اقسام آفرینش، آفرینش بدیعِ آسمان و زمین، نرسیدن به كنه معرفت حق، ذكر و تاثیر آن، فراموشی حق، جهات نفس، ریاضت، نام انسان، شقاوت و گمراهی و ادراك و انكار بشر از حق به آیات متعدد اشاره شده است.
۲۰) سهروردی در یزدان شناخت در علم الهی، اراده الهی، نور‌بودن خداوند، عالم صغیر‌بودن انسان، مقام قلب، گزینش بندگان، فنا دنیا و بقای آخرت و انواع لذات و آلام بر اساس نفوس گوناگون به چندین آیه استناد كرده است.
۲۱ ) وی در رساله الابراج در نطق حق تعالی، اشراق انوار، عروج نفس و رجوع نفس به آیاتی اشاره كرده است. طریق تأویل و تفسیر سهروردی تاثیر بسیاری در عالم اسلام و خصوصاً در جهان تشیع از خود بجای گذاشت. بسیاری از حكما پس از او، حكمت اشراق را از مقدمات فلسفه خود دانسته و آن را تكامل بخشیدند. ملاصدرا و حاج ملا هادی سبزواری و حكیم و مفسر قرآن علامه سید محمد‌حسین طباطبایی قدس سره الشریف از برجسته‌ترین آنها هستند.
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید