یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


از انکار تا همدلی


از انکار تا همدلی
كودك استثنایی كودكی است كه در بعضی موارد از كودك طبیعی یا متوسط متفاوت است. اصطلاح كودك استثنایی شامل تمامی كودكان با مشكلات خاص در ارتباط با ناتوانی های جسمی، نارســایی حسی، آشفتگی هیجانی، نقص های یادگیری و عقب ماندگی ذهنی می شود. بسیاری از كودكان استثنایی نیاز به درك و تحمل به علاوه آموزش خاص و خدمات مرتبط با آن دارند تا از این طریق بتوان آنها را به توانایی رشدی خودشان رساند.
طبق برآورد صورت گرفته در آمریكا از هر ۱۰ كودك، یك كودك استثنایی است. آمار كلی ارائه شده نزدیك به ۸ میلیون كودك استثنایی است. البته تعیین دقیق تعداد كودكان استثنایی در یك طبقه بندی مشخص به دلایل مختلف دشوار است. در بیان دلایل تعریف ها از معلولیت اغلب مبهم است، تشخیص یك موقعیت ممكن است با موقعیت دیگر همپوشی داشته و یا تشخیص در هر زمان تغییر كند. همچنین بسیاری از كودكان استثنایی ناشناخته باقی می مانند و اغلب خانواده ها از داشتن كودكی به عنوان استثنایی امتناع می كنند چرا كه از نظر آنها عنوان كودك استثنایی برای كودكانشان یك عیب است.
خانواده هایی كه دارای كودكانی با نیازهای خاص می باشند تنها در بعضی موارد با خانواده های دیگر شباهت دارند. آنها معمولاً خانواده هایی هستند كه مشكل های بسیاری دارند مثل سنتی، تك فرزندی، چند فرهنگی و آشفته.
آنها همچنین از زمینه های قومی و اقتصادی- اجتماعی گوناگونی هستند.
●تأثیر بر خانواده: داشتن كودكی با نیازهای خاص می تواند اعضای خانواده را در موقعیتی قرار دهد كه به لحاظ زندگی كاملاً با خانواده های دیگر متفاوت می باشند. متولد شدن یك كودك استثنایی در یك خانواده نیاز به سازگاری قابل ملاحظه ای بین اعضای خانواده دارد. بسیاری از والدین برنامه ای را برای كودك استثنایی دارند از جمله بچه های شاد، سلامتی مورد انتظار. هنگامی كه یك نقص یا ضایعه مستقیماً قابل مشاهده است واكنش در برابر آن اغلب آسیب زا است و خانواده ها ممكن است به همین خاطر دچار فرآیند غم شوند، شبیه به همان غمی كه به دنبال مرگ یا مردن ایجاد می شود.
●انكار: والدین و اعضای خانواده ممكن است یك دوره انكار را هنگامی كه با این درد روبه رو می شوند نشان دهند و ناامید شوند چرا كه تغییراتی دور از انتظارات خانواده ایجاد شده است.
تداوم فرآیند مذكور ممكن است باعث ایجاد دوره ای از غمگینی، اضطراب شدید، خشم و احساس گناه شود.
●سوگ: آنها همچنین ممكن است به خاطر رویاها و انتظاراتی كه داشتند فرآیند سوگ یا غم را نشان دهند با حمایت و كمك مناسب بسیاری از والدین به طور معمول دوره ای از سازگاری تدریجی را آغاز نموده و به بازسازی خود پرداخته تا از این طریق اعتماد بیشتری به توانایی كودكانشان پیدا كنند و به مراقبت بهتری از آنها به شیوه ای مناسب اقدام نمایند.
●پذیرش: مرحله پذیرش از مجموعه مثبت بیشتری تشكیل شده است. والدین آگاهی بیشتری از این كه فرزندشان متفاوت است دارند آنها در می یابند كه فرزندشان مشكلی دارد كه نیاز به كمك و حمایت آنها است پس آنها به جست وجوی علت این مشكل، درمان و شناسایی محدودیت های كودك اقدام می كنند. این فرآیند معمولاً باعث پذیرش كامل كودك به عنوان عضو ارزشمندی از خانواده است.
●همشیرها: همشیرها كودكانی هستند كه در پیش بینی پذیری و برانگیختگی یك نوازد تازه به دنیا آمده در خانواده سهیم هستند. آنها همچنین در غم و دردی كه به واسطه متولد شدن یك نوزاد با ناتوانی ایجاد می شود سهیم هستند. به علاوه پذیرش كودك به عنوان یك عضو ارزشمند خانواده. بزرگ شدن در یك خانواده ای كه دارای یك كودك استثنایی است می تواند تجارب ارزشمندی را هم برای والدین و هم برای همشیرها داشته باشد.
●تحمل: كودكان و بزرگسالان ممكن است از افرادی كه دارای صندلی چرخ دار هستند یا نگاه كردن و صحبت آنها متفاوت از دیگران است بترسند. تنها به این علت كه هرگز تجربه بودن با یك فردی كه دارای ناتوانی است را ندارند.
همشیرهای كودكان استثنایی دارای تحمل بیشتری از افراد دیگر هستند. به این علت كه آنها تجارب دسته اولی را با كسی كه متفاوت است دارند. به نظر می رسد كه آنها نسبت به افراد دیگر پذیرش بیشتری هم دارند.
●تعصبات دست و پاگیر: همچنین به نظر می رسد كه همشیرها از تأثیرات زیان بار تعصبات در این زمینه آگاه هستند به این خاطر كه آنها تجاربی دارند كه در بردارنده واكنش های دیگران به خواهر و برادران نا توان آنها می باشد آنها می دانند كه تعصب چه می تواند انجام دهد.
●درك و فهم و همدردی: داشتن تجربه زندگی با كودك استثنایی سبب می شود كه همشیرها درك و همدردی بیشتری با دیگران داشته باشند. همشیرها همچنین در نگهداری از كودك استثنایی به ویژه در زندگی خانوادگی سهیم هستند و همین سهیم بودن در نگهداری موجب می شود كه آنها در كمك كردن به افراد دیگر نیز تحریك شوند.
●نزدیكی خانوادگی: در بسیاری از خانواده هایی كه كودك استثنایی وجود دارد به نظر می رسد كه در آنجا احساس خاص نزدیكی خانوادگی وجود دارد. اگر خانواده با یكدیگر كار كرده و مسئولیت نگهداری كودكان استثنایی را با هم تقسیم كنند به نظر می رسد كه نزدیكی خانوادگی بیشتری بین آنها وجود دارد. به نظر می رسد كه این ویژگی بین خانواده هایی كه بزرگتر هستند و افراد بیشتری در نگهداری كودك سهیم هستند. آشكارتر می باشد.
●تقسیم مسئولیت :خانواده ها همچنین می توانند كارهای بسیاری را در جهت تشویق پذیرش مثبت و كمك از طریق همشیرها انجام دهند. آنها نیاز دارند به فراهم كردن اطلاعات مستقیمی به همشیرها درباره ناتوانایی و كمك به آنها تا انتظارات واقع بینانه تری از رشد خواهر و برادر خود داشته باشند. خانواده ها همچنین می توانند كمك كنند تا كودكانشان از طریق احساس و هیجان شان در ارتباط با كودك استثنایی عملی را انجام دهند، از واكنش های طبیعی كه روبه رو شدن با آن نیاز به دانش دارد می توان تنفر، ترس، خجالت و احساس گناه را نام برد.
اینها مسائلی هستند كه اگر دانش كافی وجود نداشته باشد و به طریقی مناسب بیان نشود ممكن است باعث مشكلات طولانی مدت شود.
●سطح علاقه و تحمل: والدین می توانند كمك كنند كه همشیرها در برنامه كودكان استثنایی درگیر شده و فرصت هایی را برایشان ایجاد كنند تا مهارتهای خاصی را در مواجهه با ناتوانی بهبود بخشند.
در انجام این كار آنها نیاز دارند كه در نگهداری هر كودك، علاقه و تحمل آن ناتوانایی را در ذهن خود داشته باشند. والدین همچنین، نیاز دارند به خاطر داشته باشند كه همشیرها باید زندگی خودشان را بكنند و نباید انتظار داشته باشند كه آنها خود را وقف نگهداری كودك نمایند.هر كودكی نیاز كیفی به تنها بودن با یك والد را دارد.
مترجم: روح الله حدادی
منبع: سایت رسمی انجمن روانشناسی آمریكا
منبع : روزنامه همشهری