سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

علامه سیدمحمدحسین فضل‌الله


علامه سیدمحمدحسین فضل‌الله
علامه سیدمحمدحسین فضل‌الله در سال ۱۳۱۴ هجری شمسی در نجف دیده به جهان گشود. در مدت اقامت خود در آن شهر، نزد پدرش (آیت‌الله سید عبدالرئوف)، سیدمحسن حكیم و آیت‌‌الله سید ابوالقاسم خویی تلمذ كرد.
از فعالیت‌های آغازین فرهنگی و مطبوعاتی وی می‌توان از انتشار مجله «الاضواء» ـ ۱۳۷۷ ش ـ از سوی «جماعهٔ العلما»ی نجف و با همكاری شیخ محمدمهدی شمس‌الدین و سیدمحمدباقر صدر اشاره کرد.
همكاری فضل‌الله و شهید صدر با تشكیل «حركت اسلامی عراق» ادامه یافت. فضل‌الله از سال ۱۳۴۵ هجری شمسی در لبنان سكنی گزید. كتاب‌های او به چهار بخش عمده تقسیم می‌شود. سید عبد‌الله غریفی و سیدحسن نوری، ویژگی‌های شیوه استنباطی آیت‌الله سیدمحمدحسین فضل‌الله را چنین برشمرده‌اند: تكیه بر دیدگاه قرآنی به عنوان اساس فرایند استنباط و تلاش برای به كارگیری روایات و احادیث در راستای این دیدگاه؛ تعامل با فرایند استنباط به دور از پیچیدگی‌های فنی اصولی كه در تعامل با روح، دلالت و داده‌های نص، فهم عرفی را دچار تشویش می‌كند؛ و دیدگاه فقهی همه جانبه. وی در این راه می‌كوشد مسئله فقهی را با همه مسائل دیگری كه در آن گستره قرار دارد، پیوند دهد. چهارم رویكرد آگاهانه و واقع‌بینانه به مسائل موجود؛ درنظر داشتن فرآورده‌های نوین جهان علم؛ ذوق والای ادبی و توان لغوی.
آغاز قرن بیستم، با تلاش مسلمانان برای دستیابی به آزادی و استقلال از استعمار (فرانسه، آلمان، انگلستان، ایتالیا، پرتغال و...) همراه بود و رهبری بیشتر این تلاش‌ها و جنبش‌ها را علمای دین عهده‌دار شدند: انقلاب عراق به سال ۱۹۲۰ میلادی كه نخستین جرقه ضدانگلیسی به شمار می‌آید، به رهبری مرجع دینی آیت‌‌الله شیرازی انجام پذیرفت. در الجزایر، شیخ عبدالقادر جزایری، در لیبی عمر مختار، در فلسطین عزالدین قسام و در ایران امام خمینی زمام زعامت را به عهده گرفتند. چنین جنبش‌ها و رهبری‌هایی، نگرش مسلمانان را دگرگون كرد. از این شمار، علامه فضل‌الله است. وی از علمایی است كه به مسائل اساسی اسلام و جهان، در زمینه‌های فراوانی اهتمام می‌ورزد. فضل‌الله در زمینه پژوهش‌های قرآنی هفت كتاب، در زمینه فقه و استدلال نوزده كتاب و در باب اندیشه اسلامی بیش از شصت كتاب نگاشته است. برخی از این كتاب‌ها، مجموعه سخنرانی‌ها و یا مصاحبه‌هایی است كه با وی در این زمینه‌ها صورت پذیرفته است. می‌توان آثار فضل‌الله را در سایه قرائت نوین وی از قرآن بررسی کرد. اگرچه گاهی این قرائت‌ها و یا فتواها ـ مانند حرمت سیگار كشیدن ـ چندان با مذاق آدم سازگار نباشد، اما رویكردهای واقع‌بینانه فضل‌الله با تكیه بر دیدگاه‌های قرآنی او را به ابراز چنین سخنان و فتواهایی وامی‌دارد. فضل‌الله، آگاهانه و هوشیارانه مسائل روز جهان را دنبال و «دیگری» را بر پایه قوانین و شعارهایش مجاب می‌كند. هوشیاری فضل‌الله در بحران حجاب كشور فرانسه ستودنی است. وی، در نامه‌ای سرگشاده به ژاك شیراك، حجاب اسلامی را فریضه‌ای دینی و نه یك نماد و یا شعاری اسلامی نامید. بدین معنا كه بی‌حجابی در دیدگاه اسلام، گناهی است همچون دیگر گناهان... و از این رو، مبارزه دولت فرانسه با حجاب علاوه بر نادیده گرفتن حقوق شهروندی آنان، دموكراسی و سكولاریزم، به تنگ كردن عرصه بر آزادی‌های فردی مسلمانان می‌انجامد حال آن‌كه دموكراسی و سكولاریزم و در نتیجه آزادی، از شعارهای آن كشور بوده و هست.
آیت‌الله سیدمحمدحسین فضل‌الله در تفسیر قرآن «من وحی القرآن» كوشیده است مفاهیم بنیادین و پویای قرآن را استخراج كند. این تفسیر تربیتی ـ اجتماعی ـ به تعبیر محمدهادی معرفت ـ برترین تفسیری است كه روح انقلابی‌گری را با حیات اسلامی پیوند زده است. این تفسیر، با تفسیر سیدقطب «فی ظلال القرآن» مشابهت دارد؛ با این تفاوت كه فضل‌الله، آموزه‌های اهل بیت(ع) در زمینه تربیت مسلمانان را بر آن افزوده و تفسیر خویش را متناسب با همه ادوار زمانی ارائه داده است. در این تفسیر كوشش شده رابطه تنگاتنگی میان انسان و محیط طبیعی و اجتماعی وی به وجود آید تا خلافت الهی در زمین تحقق یابد. از دیگر مزیت‌های این تفسیر، باید به شیوه ادیبانه آن اشاره کرد. تلاش مفسر آن است كه تفسیری علمی و استدلالی ارائه دهد. از این رو نكات دقیق تفاسیر دیگران را كاویده و با ریزبینی به تأمل و بررسی مسائل پرداخته تا با ارائه تفسیری عصری، به نیازهای انسان معاصر، پاسخ گوید.
به نگر فضل‌الله، باید قرآن را با خوانشی نو كاوید. زیرا قواعد بسیاری می‌توان از آن استخراج کرد؛ و از این شمار قاعده‌ای است كه برای سیگاری‌ها خوشایند نیست؛ یعنی حرمت كشیدن سیگار با استناد به حرمت شراب‌خواری و قماربازی «یسألونك عن الخمر و المیسر قل فیهما ائم كبیر و منافع للناس و اثمهما اكبر من نفعهما» در منطق و در شكل اول آیه را چنین می‌خوانیم: در شراب و قمار، زیانی بزرگ و منافعی برای مردم نهفته است، ولی زیان این دو بیش از سود آن‌هاست و هر چیزی كه زیانش از سود آن بیشتر باشد، حرام است.
نگرش نوین فضل‌الله درباره روابط زن و مرد و احكام زناشویی یكی دیگر از تفاوت‌های ایشان با سایر علما است. به نگرش وی، فلسفه ازدواج، صیانت مرد و زن است و آیات قرآن بر این مسئله دلالت دارد «فامساك بمعروف أو تسریح باحسان» (بقره ‎/ ۲۲۹) و «عاشروهن بالمعروف فان كرهتموهن فعسی أن تكرهوا شیئاً و یجعل الله فیه خیراً كثیرا» (نساء‎/ ۱۹) و همچنین «امسكوهن بمعروف او سرحوهن بمعروف و لاتمسكوهن ضراراً لتعتدوا» (بقره‎/ ۲۳۱)
بنا به نگرش او، این آیات همه و همه بر حسن معاشرت با زنان و اكرام ایشان دلالت دارد. فضل‌الله، پس از بررسی دیدگاه علما در این باره به چهارگونه فتوا می‌رسد: تأمین نیاز جنسی زن جز در هر چهار ماه یك بار، بر مرد واجب نیست. اگر مردی با زنی ازدواج كند و از او به مدت‌های بسیار طولانی دوری گزیند، زن حق مطالبه تمكین ندارد. زن ـ در صورت غیبت شوهرش ـ تنها می‌تواند از حاكم شرع، مطالبه نفقه کند. بنابر فتوای مشهور علمای شیعه و سنی، زن حق ندارد بدون اجازه شوهر خود از خانه بیرون رود؛ چه شوهر او حاضر باشد و چه غایب. بدین معنا كه اذن خروج، حق ذاتی شوهر است. سپس فضل‌الله، به داوری درباره این فتاوا در پرتو قرآن می‌پردازد و به این نتیجه می‌رسد: با توجه به آیاتی چون «ما جعل علیكم فی الدین من حرج» چه تنگنا و فشاری بالاتر از این كه زنی در اوج سرزندگی و بالندگی، با مردی ازدواج كند كه ا و را یكسره از ضروریات زناشویی و زندگی بازدارد... ما می‌گوییم، آنچه مخالف كتاب خداست، باطل است و این دیدگاه مخالف كتاب خداست؛ زیرا معنای آیه «ولهن مثل الذی علیهن بالمعروف و للرجال علیهن درجهٔ» این است: هر حقی كه برای مردان به اثبات می‌رسد، بیكسان برای زنان ثابت است.فضل‌الله این یك درجه برتری را كه از آیه ۳۴ سوره نسا برمی‌آید «الرجال قوامون علی النساء» را سرپرستی می‌داند: قوامیت و قوام بودن، همان نظارت بر خانه، سرپرستی خانواده و حق طلاق است. وی، با بررسی همه جانبه آیات و روایات صحیح نتیجه می‌گیرد اگر همه امور را درنظر گیریم درخواهیم یافت كه تأمین نیازهای جنسی، همان اندازه كه حق مردان است، حق لاینفك زنان نیز است؛ زیرا ممكن نیست، با برخوردهای نادرست و ناروا صیانت زن، جامه عمل پوشد.
فضل‌الله، درباره اعمال خشونت علیه زنان، از اصلی یاد می‌كند كه به موجب آن برای هیچ انسانی ـ پدر، برادر، شوهر، فرزند و یا هر یك از نزدیكان زن ـ جایز نیست زن را به موجب زن بودنش از آزادی‌های خدادادی‌اش محروم دارد؛ چرا كه از نظر اسلام، اگر چه زن از لحاظ جسمی، همسر مرد است، از نظر حقوق عمومی، همانند خواهر او است. به اعتقاد فضل‌الله، علمای دین موظفند با دادن حكم اسلامی روشن در باب تحریم خشونت علیه زنان ـ چه در خانه پدری و چه در خانه شوهر ـ و بیان آثار منفی و زیانبار مترتب بر این خشونت و برشمردن آن به مثابه ظلمی انسانی كه خداوند مانند هر جرم دیگری مرتكب آن را مجازات می‌كند، نسبت به آگاه ساختن عمومی جامعه اقدام ورزند.
پذیرش مفاهیم سترگ و نوینی چون دموكراسی به عنوان یكی از شیوه‌های واقع‌بینانه دستیابی به قدرت و تغییر وضع موجود توسط علامه فضل‌الله، یكی دیگر از نگرش‌های ویژه اوست. پیش از این، پاره‌ای از فقیهان كه همكاری با نظام حاكم را مستلزم تأیید و وابستگی به آن برمی‌شمردند، به شیوه‌های كهن حكومتی ـ یعنی استبدادی و فردی ـ نظر داشتند. اما به نظر فضل‌الله، این برداشت از حكومت در دوره كنونی، پسندیده نیست، زیرا قبول نهادهای دموكراتیك، نیازمند بازنگری در این مسئله نیست؛ چرا كه اصول دموكراسی به یك فرد یا نهاد این امكان را می‌دهد كه آزادانه برای دستیابی به كرسی‌های نمایندگی یا مناصب سیاسی و اقتصادی تلاش كند و از طریق جایگاه‌های یاد شده، ابزار مناسبی برای زیر فشار قرار دادن حكومت یا سیطره بر آن در اختیار بگیرد.
فضل‌الله، دیدگاه گروهی از اندیشمندان مسلمانان را در باب نامشروع بودن دموكراسی و انتخابات و منافات این دو با مبانی حاكمیت الهی ـ اسلامی، برنمی‌تابد. وی، چهار اشكال عمده بر این نظرگاه دارد: یكم، پذیرش دموكراسی، برای دستیابی اسلام‌گرایان به موقعیت‌های برتر و بهتر است كه سلطه آنان را بر اهرم‌های قدرت آسان‌تر می‌كند. دوم، ورود اسلام‌گرایان به مجالس قانونگذاری راه را بر تصویب قوانین ضداسلامی ـ كه در جهت تأمین منافع استعماری و نظام‌های خودكامه است ـ می‌بندد. سوم، اسلام، دینی فردی و اجتماعی است و از این رو هر گاه اصلاح جامعه میسر نباشد، پیروان اسلام موظف به تنظیم زندگی فردی خویش، بر پایه برنامه‌های الهی هستند. بنابراین با پذیرش نهادهای دموكراتیك و فعالیت در چارچوب نظام‌های سیاسی حاكم می‌توان از فروافتادن امت اسلام در دامان جریان‌های صد در صد ضددینی پیشگیری کرد. چهارم، سخن گفتن از غیراسلامی بودن اصل انتخاب، سخنی ناپخته و غیردقیق است، زیرا انتخابات، یكی از مصادیق شورا در اسلام است. سیدمحمد حسین فضل‌الله، مفاهیمی چون «گفت‌وگوی تمدن‌ها»، «ولایت فقیه»، «شورا» و «دموكراسی» را در سایه پایبندی به سنت‌ها و اصالت‌های قرآنی ـ روایی از یك سو و رویكردهای روشن، نو و باز به جهان معاصر و دركی تازه و متناسب با زمانه از سوی دیگر بررسی می‌كند. وی، در پاسخ به این پرسش که «اسلام از چه منظری به سلطه (dami nation) می‌نگرد؟» آورده است: با بررسی متنوع فراوانی و گوناگونی كه جایگاه سلطه را در اسلام تعیین می‌كند، درمی‌یابیم اسلام، قدرت را وظیفه‌ای اجتماعی برمی‌شمارد كه براساس آن شأن رهبران، روبه‌رو شدن با مسائل جامعه از دریچه شریعت اسلامی است. چندان كه رهبر، هیچ گاه نمی‌تواند با نادیده گرفتن اصول موضوعه حكومت در اسلام، از سلطه استفاده مشخص کند... و هرچند پیامبر اسلام، فرستاده خداوند است، ولی حتی در واپسین ساعات زندگی، رفتارهای خود را در برابر توده مردم به محاسبه می‌گذارد. هنگامی كه پیامبر در برابر مردم قرار می‌گیرد و خویش را در معرض محاسبه قرار می‌دهد از موضع حكومت و به عنوان حاكم با مردم سخن می‌گوید... درونمایه طبیعی و تجربی رهبری حكومت ـ حتی اگر در شخصیت پیامبر گردهم آید ـ پیوند امت با حكومت است. چندان كه حاكم ـ بتنهایی ـ از هر قید و بندی رها نیست. فضل‌الله باسخن گفتن از روایات بیان شده در باب حكومت به این نتیجه می‌رسد كه امر حكومت ـ حتی اگر حاكم در جایگاه و سطحی برجسته همچون نبوت و امامت باشد ـ به عنوان یك وظیفه مطرح است كه بر پایه آن، حاكم / حاكمان، برای عملی كردن خطوط ترسیمی اسلام تلاش می‌كند، نه برای ابراز وجود شخصی و یا اجرای برنامه‌های فردی خویش و از این رو، در نگاه وی، حاكم، محكوم برنامه‌های خویش است و نمی‌تواند برای ملاحظه خواسته‌های نادرست توده مردم از اصول اساسی حكومت، یعنی احیای دین و سرزمین‌های اسلامی و ایجاد امنیت ستمدیدگان دست كشد. فضل‌الله از نقدپذیری امام علی(ع) در مسئله حكومت نتیجه بزرگی می‌گیرد: امام علی (ع) ـ باوجود معصومیت‌اش از خطا ـ می‌خواهد امت را به خرده‌گیری از خویش تشویق كند تا این كار در تعامل با حاكمان غیرمعصوم متداول شود. منظور از قدرت در اسلام به معنای حكومت الهی‌ای كه غربیان می‌گویند، نیست كه بر پایه آن، حاكم، به نام خدا و بنا به سلیقه شخصی خویش حكومت می‌كند، بلكه حاكم اسلامی پیرو برنامه‌ای است كه خداوند وضع نموده و حاكم حق ندارد یك كلمه بر آن بیافزاید و یا از آن بكاهد.
از سوی دیگر، در نگاه فضل‌الله، جامعه موظف است مشروعیت اقتدار رهبری را بپذیرد و از برنامه‌های اساسی‌ای كه بر او عرضه و یا تكلیف می‌شود، تخلف نورزد.
نزد فضل‌الله، تاریخ تمدن اسلامی سرشار از درس‌ها و عبرت‌هاست. شیوه حكومت در اسلام، ارج نهادن به مقام دانشمندان برای جلوگیری از فرار مغزها، و عدم تشویق و حمایت جاهلان و نابخردان از ویژگی‌های تاریخ اسلامی بوده است. فضل‌الله بر آن است كه مسلمانان دارای توان و نیروهای شگرفی برای حركت به سوی پیشرفت هستند، اما به شرط آن كه شرایط لازم و فرصت‌های مناسب برای فعالیت و پژوهش‌های علمی و فرهنگی در جوامع اسلامی فراهم آید.
علامه فضل‌الله، تعصب و نه اختلاف دیدگاه‌های اجتهادی را عامل واپس ماندگی می‌داند؛ عصبیت نزد وی انسان را چنان لبریز از اندیشه‌های نادرست می‌كند كه فهم دیگران را منكر می‌شود و چنین انسانی، تنها خویش را از حقیقت مطلق برخوردار می‌بیند و برای دیگران هیچ بهره‌ای از حقیقت قائل نیست؛ عصبیت این است كه از گفت‌وگو با طرف مقابل برای شناخت ماهیت و مبانی اندیشه‌اش امتناع ورزد. به نظر فضل‌الله، اعمال خشونت و فشار بر یك اندیشه، به تقویت آن اندیشه و تضعیف اندیشه مخالف آن می‌انجامد. یكی از بارزترین مثال‌های فضل‌الله، «نصر حامد ابوزید» است؛ نویسنده‌ای كم‌خواننده و كم‌طرفدار در مصر كه به خاطر مخالفت اسلام‌گرایان با اندیشه‌ها و كتابش، از شهرت جهانی برخوردار شد.
منبع : موسسه گفتگوی ادیان


همچنین مشاهده کنید