شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

خلیج‌فارس؛ ضرورت دستیابی به نظام امنیت دسته‌جمعی


خلیج‌فارس؛ ضرورت دستیابی به نظام امنیت دسته‌جمعی
ژئوپلیتیک امنیت و تهدید جهان جدید تغییر کرده است. سیستم‌های گوناگون امنیتی به‌سرعت در حال شکل بخشیدن به نظم‌های جدید در مناطق مختلف جهان هستند. در این حالت برخی مناطق بیش از دیگران دستخوش تحول و دگرگونی قرار گرفته‌اند؛ تحولی که نه‌تنها با جایگزینی و استقرار نظم جدید همراه نبوده، بلکه به‌سرعت در حال رشد بی‌ثباتی در منطقه است. اهمیت استراتژیک خاورمیانه و به‌ویژه منطقه خلیج‌فارس در امنیت جهانی باعث شده است در سال‌های ابتدایی قرن جدید، این مناطق تبدیل به قلب زمین یا هارتلند گردیده و تلا‌ش برای یافتن جایگاه برتر یا حتی تسلط بر این منطقه در دستورکار بسیاری از قدرت‌ها قرار گیرد.
طی چند قرن گذشته حضور قدرت‌های بزرگ فرامنطقه‌ای در خاورمیانه و به‌ویژه خلیج‌فارس چهره منطقه را به‌شدت دگرگون ساخته است. رشد بی‌ثباتی در نتیجه رشد نظامی‌گری و استفاده از ابزارهای تهاجمی برای پیشبرد نظم جدید در منطقه که عمدتاً ریشه در منافع اقتصادی، سیاسی و امنیتی قدرت‌های بزرگ دارد، باعث شده است رشد مولفه واگرایانه، ‌بیش از عواملی باشد که می‌تواند باعث همگرایی و همکاری در این منطقه حساس جهان گردد. از بعد از لشکرکشی دامنه‌دار آمریکا به خلیج‌فارس بعد از حمله عراق به کویت در اوت ۱۹۹۰ و ماندگار شدن حضور نظامی گسترده آمریکا در منطقه، استقلا‌ل خلیج فارس از قدرت‌های جهانی به‌طور جدی به چالش کشیده شد. در شرایط جدید تلا‌ش ایران بعد از اخراج عراق از کویت برای احیای <ترتیبات امنیتی منطقه‌ای> که به نحوی در بند ۸ قطعنامه ۵۹۸ نیز درج شده بود، بی‌حاصل ماند. برخی تلا‌ش‌های مجدد از سوی ایران در دوره بعد از سرنگونی صدام در سال ۲۰۰۳ نیز سرنوشت مشابهی یافت. ‌
اکنون حضور گسترده قدرت‌های خارجی در منطقه از یک‌سو و فقدان ترتیبات امنیتی مشخصی از سوی دیگر دو مساله‌ای است که ثبات منطقه‌ای را تحت‌تاثیر خود قرار داده است.به‌طور مشخص از اوایل دهه ۱۹۹۰ کشورهای منطقه به‌جای آنکه به ‌دنبال ترتیبات امنیتی منطقه‌ای قائم به ذات برای خلیج‌فارس و طراحی و ایجاد مکانیسم‌های لا‌زم برای همکاری و امنیت دسته‌جمعی باشند، در پی دریافت تضمین‌های امنیتی از بازیگران غیرمنطقه‌ای و عقد موافقتنامه‌های دفاعی با آنها بوده‌اند.حضور گسترده قدرت‌های خارجی در منطقه و میلیتاریزه کردن منطقه از یک‌سو و فقدان تضمین‌های امنیتی از سوی دیگر دو مساله‌ای است که ثبات منطقه‌ای را تحت‌تاثیر خود قرار داده است. پارادوکسی که اکنون در منطقه خودنمایی می‌کند، تامین امنیت و نظم از طریق بی‌ثبات‌سازی یا تغییر نظام‌های سیاسی از طریق کاربرد زور و براندازی است.
چنین اقدامی در عمل باعث رشد تروریسم در منطقه از یک‌سو و رشد هزینه‌های نظامی کشورهای منطقه از سوی دیگر شد که نسبت به سال‌های اخیر افزایش چشمگیری یافته است. همچنین از زمان حمله آمریکا به عراق، هر روز بر دامنه بی‌ثباتی‌های موجود در منطقه افزوده می‌شود و نه‌تنها این ناآرامی‌ها مانع از شکل‌گیری یک دولت باثبات در عراق گردیده است، بلکه مسائل داخلی در این کشور در عمل می‌تواند روابط دیگر کشورهای منطقه را نیز تحت تاثیر خود قرار دهد. تلا‌ش برای پیشبرد دموکراسی هدایت‌شونده در جوامع منطقه خلیج‌فارس و خاورمیانه که می‌تواند با کاربرد زور و براندازی در نظام سیاسی نیز همراه باشد، منطقه را از وضعیت‌های کنش مبتنی بر همکاری به واکنش‌های تدافعی ادغام در سیستم‌های امنیتی فرامنطقه‌ای سوق داده است. کشورهای منطقه به‌جای آنکه به‌دنبال سیستم جامع امنیت منطقه‌ای خلیج‌فارس و طراحی و ایجاد مکانیسم‌های لا‌زم برای همکاری و امنیت دسته‌جمعی باشند، به‌دنبال تضمین‌های امنیتی در خارج از منطقه بوده و همین امر باعث گسترده‌ترین حضور نیروهای نظامی قدرت‌های خارجی در منطقه در طول تاریخ گردیده است.
‌ فقدان مولفه‌های باثبات در چنین شرایطی باعث می‌شود نظام‌های سیاسی منطقه با فقدان تضمین‌های امنیتی و مولفه‌های تامین‌کننده امنیت مواجه گردند. وجود تضمین‌های امنیتی در شرایطی دشوار گردیده است که:
۱) حضور نظامی بیگانگان در منطقه و به‌ویژه خلیج‌فارس، ضمن آنکه پتانسیل‌های تهدید را فعال نگاه می‌دارد، مانع از شکل‌گیری نظم و ثبات منطقه‌ای و همکاری کشورهای منطقه برای شکل‌دهی به روندهای تسهیل‌کننده همکاری‌ها می‌گردد. خلیج‌فارس همچنان فاقد <نظام جامع امنیتی>، متشکل از <جامعه امنیتی> و <سیستم امنیت دسته‌جمعی> است.
۲) تروریسم به‌عنوان منبع تهدید عمده نظام جهانی محوریت یافته است. تروریسم نه‌تنها باعث بی‌ثباتی کشورهای منطقه شده، بلکه مبنای بسیاری از مداخلا‌ت در امور داخلی کشورها یا اقدام نظامی علیه آنان است.
۳) سیاست‌های توسعه‌طلبانه و جنگ‌محورانه اسرائیل در عمل مانع از شکل‌گیری ثبات و صلحی پایدار در خاورمیانه می‌شود. این رژیم تنها کشور دارنده سلا‌ح‌های کشتارجمعی در خاورمیانه است که هیچیک از معاهدات خلع سلا‌ح را نیز نپذیرفته است.
۴) برداشت‌های افراطی از اسلا‌م در قالب وهابی‌گری و سلفی‌گری باعث رشد اقدامات خشونت‌آمیز در منطقه شده- در گذشته کمک به شکل‌گیری و رشد طالبان و اکنون نیز ناآرامی‌های داخلی در عراق و حمله به اماکن مقدس شیعیان - و در عین حال باعث ممانعت از خروج نیروهای بیگانه از منطقه می‌گردد. در چنین شرایطی بهترین تضمین امنیتی، تدوین نظام جامع امنیت منطقه‌ای کشورهای منطقه و سیستم امنیت دسته‌جمعی است.
مبنای این سیستم همکاری بوده و بر تقویت مولفه‌های مشترک و کاهش تدریجی مولفه‌های اختلا‌ف‌زا تاکید دارد. این سیستم ضمن آنکه باعث کاهش حضور قدرت‌های خارجی در منطقه و تغییر کارکرد آنان از میلیتاریزه کردن منطقه به کمک برای تقویت سیستم همکاری‌های جامعه منطقه‌ای و کمک به ایجاد و تقویت زیرساخت‌ها می‌گردد، می‌تواند عدم توسعه که یکی از اصلی‌ترین دلا‌یل ناامنی است را برطرف نماید. در عین حال سیستم همکاری منطقه‌ای و امنیت دسته‌جمعی، مکانیسم مناسبی خواهد بود برای مبارزه با تروریسم و ریشه‌های آن. بنابراین می‌توان گفت <سیستم همکاری‌های جمعی منطقه‌ای>، به‌عنوان اصلی‌ترین عامل تضمین‌کننده امنیت کشورهای منطقه، قبل از هرچیز به اعتمادسازی کامل و جامع نیاز دارد. وجود یک سیستم همکاری جمعی منطقه‌ای برای همکاری‌های سیاسی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و نظامی به منظور اعتمادسازی کامل و جامع، عدم مداخله قدرت‌های خارجی در منطقه، صلح و ثبات و امنیت پایدار، تحکیم روابط ملت‌ها و توسعه پایدار منطقه‌ای، یک <ضرورت حیاتی> است.
کابک خبیری
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید