چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


بازگشت مارکس


بازگشت مارکس
حقیقت فرزند زمان است نه مقامات «برشت»
دوستی از آلمان تعریف می‌کند؛ آثار مارکس در ردیف پرفروش‌ترین کتاب‌ها قرار گرفته به‌طوری که به محض قرار گرفتن روی قفسه‌ی کتابخانه‌ها پرواز می‌کند.
توجیه مساله ساده است، بحران مالی جهان، در حقیقت همان بحران ساختاری نظام سرمایه‌داری است، اما نظریه‌پردازان و طرفداران سرمایه‌داری اسمی از معیوب بودن نظام نمی‌برند و معتقدند که این بحران گذرا است و بزودی دوران رونق فرا می‌رسد. این همان شعر معروف، بزک نمیر بهار میآد، است درحالی که بحران پیوسته عمیق‌تر می‌شود و هر روز تعداد بیشتری در آمریکا دژ سرمایه‌داری دنیا شغل خود را از دست می‌دهند، نظام سرمایه‌داری به امید معجزه‌ی دست پنهان بازار است.
در دهه‌ی ۹۰ که بحران کشورهای بلوک شرق منجر به فروپاشی اتحاد شوروی و بلوک او گردید، سرمایه‌داری جهانی سینه را جلو داده بود و از امپراتوری بازار صحبت می‌کرد. آمریکا یا امپراتوری آمریکا، ختم مارکسیسم و نظم نوین جهانی را اعلام کرد.
در ایران پادوهای سرمایه‌داری مانند عنایت‌الله رضا و غیرو جشن گرفته و چراغانی کردند و با خراب شدن دیوار برلین، شادی به اوج خود رسید. نظام سرمایه‌داری شروع به پس گرفتن امتیازاتی نمود که مردم در جنبش‌های مردمی از او گرفته بودند. خصوصی سازی از جمله حمله های او بود. یعنی آن چه متعلق به مردم است در اختیار سرمایه‌داران قرار گیرد.
خصوصی‌سازی، زنده‌ها که هیچ مرده‌ها را هم راحت نگذاشت، رئیس بهشت زهرا اعلام کرد که گران شدن هزینه‌ی کفن و دفن به علت این است که بخشی از خدمات ما توسط بخش خصوصی انجام می‌شود.
ریگان رئیس جمهور سابق آمریکا و خانم تاچر نخست وزیر آن وقت انگلیس همراه با مشاوران خود سوسیالیسم را دفن کردند. خانم تاچر که معتقد بود با مشت آهنین باید دنیا را اداره کرد، طبقه‌ی کارگر را «دشمن درون می‌نامید». بهمین دلیل هم بود که اعتصاب یک‌ساله‌ی معدنچیان انگلستان را با نیروهای ضد شورش درهم شکست.
بعد هم چپاول بلوک شرق سابق شروع شد، بالاخره صابون سرمایه‌داری باید به جامعه‌ی آن‌ها هم می‌خورد. حمله به عراق و افغانستان و سایر نقاط دنیا هم آغاز گردید.
در ایران بازار یا بورژوازی تجاری بیشتر از همه خوشحال شد و سود برد. آقای مهندس سحابی پژوهشگر معاصر در پژوهشی تحت عنوان «رهاورد بورژوازی تجاری برای ایران» معتقد است که بازار در این میان به سودهایی با ارقام نجومی رسید که در تاریخ سابقه ندارد.
یک حاجی بازاری می‌گفت: این کمونیست‌ها نمی‌دانستند که دنیا را بازار می‌گرداند و رقابت آزاد، بهمین دلیل هم بود که جمع کردند و رفتند.
در ایران بورژوازی تجاری به دو بخش سنتی و مدرن تقسیم می‌شود که هر دو طرفدار سیاست‌های درهای باز اقتصادی، خصوصا واردات هستند. اگر امروز کارخانه‌ها مرتب بسته شده و کارگران بیکار می‌شوند به علت سلطه‌ی بورژوازی تجاری است. بورژوازی تجاری یا سرمایه‌داری دلال طرفدار سودهای کلان بی‌دردسر و فوری است. تولید؛ سواد، مدیریت، قناعت و صبر و تحمل می‌خواهد که این دلال هیچکدام از آن را ندارد.
اقتصاد تک محصولی نفت بیماری خطرناکی است که سرمایه‌داری جهانی و پادوی او سرمایه‌داری دلال به جان ملت انداخت و بیشتر از اعتیاد به مواد مخدر، او را به «مصرف زائد» و تنبلی و لوکس‌پرستی معتاد کرد.
رئیس راهنمایی و رانندگی تهران در یک مصاحبه‌ی تلویزیونی گفت: تهران ظرفیت بیشتر از پانصد هزار اتومبیل را ندارد، اما اکنون سه میلیون و ششصد هزار اتومبیل در تهران وجود داد و قفل ترافیک به آسانی باز نخواهد شد.
رئیس راهنمایی و رانندگی تهران فراموش کردند که روزانه هزار اتومبیل هم نمره شده و به این تعداد اضافه می‌شود.
ما باید رابطه‌ای بین گسترش جنگ در دنیا و بحران ساختاری سرمایه‌داری پیدا کنیم و آن اهمیت مجتمع‌های نظامی- صنعتی برای آن است. دلیل جنگ اول و دوم جهانی و سایر جنگ‌های منطقه‌ای در دنیا سودی است که از تجارت اسلحه نصیب کشورهای بزرگ سرمایه‌داری می‌شود. به‌عبارت ساده‌تر سرمایه‌داری نظامی است که نان حلال از گلویش پایین نمی‌رود. شعارهای اخلاقی و صلح‌طلبانه زیاد می‌دهد، سنگ حقوق بشر را هم زیاد به سینه می‌زند اما همه چیز در منافع او خلاصه می‌شود. دین، شرف، آبرو و سرانجام اساس وجود او سود است.
مارکس نظام سرمایه‌داری را نظام کالایی مینامید که همه چیز خصوصا انسان کالاست. لنین می‌گفت: سرمایه‌داری اگر نفع او ایجاب کند دو دوتا را پنج‌تا حساب می‌کند!!
سرمایه‌داری به‌هیچ چیز جز منافع آنی خود فکر نمی‌کند. مردم دنیا برای این مجددا رو به مارکس آوردند که متوجه‌ی سراب سرمایه‌داری شدند. مارکس پیامبر و غیب‌گو نبود، دانشمندی بود که نظام سرمایه‌داری را مانند پزشکی معاینه کرده بود و متوجه‌ی تضادهای آن شده بود.
سرمایه‌داری برای از بین بردن سوسیالیسم تا امروز از هیچ اقدام غیرانسانی خودداری نکرده، اما مارکسیسم به علت حقانیت علمی خود از زیر خاکستر جنگ‌ها و استخوان‌های انسان‌ها سر درآورده، راه را از چاه به انسان نشان می‌دهد.
خطری که در حال حاضر ایران را تهدید می‌کند همان وابستگی به نفت و اعتیاد به مصرف است. سقوط بهای نفت اقتصاد کشور را فلج خواهد کرد و فقر و ناامنی را گسترش خواهد داد.
سرمایه‌داری جهانی و پادوهای آن در دنیا دنبال یک ناجی و بهانه‌ای می‌گردند تا خود را نجات دهند. در بحران ۱۹۲۹، نظام سرمایه‌داری فاشیسم و جنگ جهانی را راه انداخت اما معلوم نیست امروز دست نامریی بازار چطور نجاتش خواهد داد. او از قدیم عادت داشت که برای روز مبادا پول‌های خود را در بانک‌های خارج ذخیره کند، اما با ورشکستگی بانک‌های بزرگ غرب نمی‌داند چه خاکی به سرش بریزد.
«مزاروش» از نظریه‌پردازان چپ معاصر معتقد است: یا مردم جهان با یک انقلاب سوسیالیستی سرمایه‌داری جهانی را نابود می‌کنند، یا او آن‌ها را نابود خواهد کرد.
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ توسعه


همچنین مشاهده کنید