یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

انهدام همزمان دو شبکه نفوذ چپ و راست


انهدام همزمان دو شبکه نفوذ چپ و راست
آنچه در جریان شناسی دهه شصت قابلیت بررسی دارد مربوط به جریان های سیاسی درون خط امام است اما در سال های اول این دهه حوادث مهمی در ارتباط با جریان های سیاسی فرسوده راست و چپ درکشورمان رخ داد. خشک مغزی جنایتکارانه منافقین در مدت زمان کوتاهی سرکردگان جاه طلب آن ها را به آن سوی مرزها راند و اعضا و هواداران سطح پایین شان را در کنج خانه های تیمی به انتظار سرنوشتی نامعلوم نشاند.
گردش سران گروه به ظاهر چپ گرای منافقین به راست و ارتباط مستمر آنان با پارلمان های کشورهای غربی برای کسب مقبولیت و سپس تبدیل شدن شان به عناصر دون پایه جاسوسی امنیتی و نظامی نظام صدام ، چهره سازمانی بود که زمانی خود را محور تمام مبارزات ضدامپریالیستی در ایران می دانست. تشکیلات نیم بند گرفتار شدگان در داخل کشور نیز با تلاش سربازان گمنام امام زمان در کمتر از دو سال تقریبا به طور کامل منهدم شد. در اوج درگیری نظام با این گروهک و نیز دست و پنجه نرم کردن جمهوری اسلامی با جنگ نظامی با جبهه بزرگی از قدرتمندان عالم و مشکلات اقتصادی و ... ناشی از آن، کشور شاهد انهدام دو مجموعه مهم از راست گرایان و چپ گرایان ضد انقلاب بود.
کودتای قطب زاده- شریعتمداری محصول یک خام اندیشی غیظ آلود بود. قطب زاده که از قبل از پیروزی انقلاب به عنوان فردی تکرو در میان نیروهای سیاسی شناخته می شد فاقد ارتباط تشکیلاتی با منافقین و نیز دارای رقابتی دیرینه با بنی صدر بود. جاه طلبی قطب زاده و تشکیلات ناپذیری او از سال ها پیش از آن به همکاری تشکیلاتی او با نهضت آزادی پایان بخشیده بود. بدین ترتیب کسی که زمانی از مترجمان امام در نوفل لوشاتو بود، توطئه قتل حضرت امام در خانه ای در مجاورت بیت ایشان در جماران همزمان با انجام یک عملیات نظامی علیه نظام را با پشتیبانی گروه فراری شاپوربختیار طراحی کرد. قطب زاده همچنین از طریق بازماندگان جریان منهدم شده حزب خلق مسلمان توانسته بود علاوه بر جذب حمایت مالی سیدکاظم شریعتمداری قول مساعد وی را برای حمایت از خودش پس از براندازی نظام جمهوری اسلامی اخذ کند.
برخی از افراد معمم مثل عبدالرضا حجازی، محمدجواد مناقبی و مهدوی- که در زمان رژیم سلطنتی همکاری هایی با ساواک داشتند- همراه با عباسی داماد شریعتمداری در شرایط انزوای کامل خود و مرجع تقلیدی که به زعم آنان می توانست در به قدرت رسیدن شان نقش ایفا کند، وارد این اقدام مشترک با قطب زاده و دار و دسته بختیار شدند. اقدامی که به حیات قطب زاده پایان داد و مهر خاتمه بر مرجعیت پرمسئله و پانزده ساله شریعتمداری نهاد. وقتی فقهای فرهیخته جامعه مدرسین حوزه علمیه قم فقدان صلاحیت مرجعیت شریعتمداری را اعلام کردند و خود او نیز در صفحه تلویزیون از کرده خویش ابراز پشیمانی و استعفا کرد، در واقع جریان راست ضد انقلاب آخرین پایگاه های سنتی و مردمی خود را از دست داد.
همزمان با این واقعه اسرار یک جریان نفوذی دیگر از پرده برون افتاد که از قضا یکی از موضوعات جاسوسی آن ردیابی عناصر راست گرای سلطنت طلب و وابستگان به آمریکا در ارتش جمهوری اسلامی بود! حزب توده پایگاه سیاسی دیرینه بلوک کمونیسم در ایران در شرایطی به دام دستگاه اطلاعاتی نوپا و ابتدایی جمهوری اسلامی افتاد که توانسته بود مهره چینی خود را تا رده هایی مثل ناخدایکم افضلی فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی و سرهنگ عطاریان فرمانده لشکر یک پیاده توسعه بخشد و تعداد قابل توجهی از افسران رده های میانی ارتش را برای مقاصد خود به کارگیرد.
این افراد درموضع گیری های خود در زمان بنی صدر هم او را از خود راضی کرده بودند و هم چهره ای موجه از خویش برای نیروهای خط امامی ترسیم کرده بودند. اگر جریان قطب زاده در تصوری عجولانه خیال خام سرنگونی نظام از طریق به شهادت رساندن امام را در سرمی پروراند، توده ای ها یک افق دراز مدت را برای گسترش نفوذ خود در بخش های مختلف نظام تعقیب می کردند. افسران توده ای عمدتا به کارجمع آوری اطلاعات از جبهه های جنگ، وضعیت تجهیزات نظامی (از جمله هواپیمای اف ۱۴) و خصوصا انتقال اطلاعات مربوط به فن آوری آنها و در مواردی آرایش نظامی ایران در مرزهای افغانستان زیر سیطره عوامل شوروی وانتقال آنها از طریق تشکیلات مخفی حزب توده به دستگاه نظامی و امنیتی ابرقدرت شرق مشغول بودند.
از اواسط سال ۱۳۵۷ توده ای ها در داخل کشور از طریق افرادی مثل رحمان هاتفی ( سردبیر وقت روزنامه کیهان)و محمدمهدی پرتوی تشکیلات نیمه مخفی نوید را راه اندازی کرده بودند. آنها بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی و بازگشت سرکردگان شان به کشور تا سال ۱۳۶۱ درکنار جذب شاعران و نویسندگان کهنسالی مثل سیاوش کسرایی، هوشنگ ابتهاج، به آذین و ... توانسته بودند عناصری نفوذی را به گروه های سیاسی مختلف آن زمان مثل جبهه ملی ، حزب ایران، چریک های فدایی، حزب ملت، حزب خلق مسلمان و دفتر هماهنگی بنی صدر بفرستند. این اقدام البته اطلاعات چندان ارزشمندی را نصیب توده ای ها نساخته بود.
اما کار اصلی آنها نفوذ در نهادهای نظام جمهوری اسلامی بود. هدف ابتدایی این نفوذ ایجاد اختلال در مسائل جاری نبود، بلکه آنها از سویی با بدست آوردن اطلاعات و ارسال آن به شوروی وظیفه جاسوسی خود را انجام می دادند و از سوی دیگر با کسب وجاهت در دستگاه های نظامی و غیرنظامی تلاش می کردند تا جایگاه خود را در این دستگاه ها ارتقا دهند و در زمان لازم بتوانند کنترل آنها را به دست گیرند. از باب نمونه آقای ری شهری رئیس وقت دادگاه انقلاب ارتش از فردی توده ای سخن به میان آورده است که از طریق حضور در کلاس های آمادگی حزب جمهوری اسلامی و کسب اعتماد توانسته بود جایگاه خود را تا مسئولیت رسیدگی به شکایات مربوط به کارگران و انجمن های اسلامی کارگران کارخانه ها در نخست وزیری ارتقا دهد.
پس از سال ۶۰ و به دنبال بروز اختلاف دیدگاه های اقتصادی در مجموعه خط امام یکی از موارد جمع آوری اطلاعات توده ای های نفوذی به همین موضوع مربوط می شود. به دنبال دستگیری جاسوسان حزب توده گزارش های مربوط به قانون کار و موضع گیری های وزیر کار (آقای احمد توکلی)، برخوردهای جاری میان مدیریت و انجمن اسلامی کارخانه ها، سیر انتخاب نامزد های حزب جمهوری اسلامی، اخبار مربوط به کنگره حزب جمهوری اسلامی، اخبار مربوط به جریان های امور صنفی و وزیر بازرگانی ( آقای عسگراولادی) و ... از نفوذی های حزب توده کشف شد.
حتی فردی نظامی مثل فرمانده نیروی دریایی ارتش از سوی مرکزیت حزب توده علاوه بر وظیفه جمع آوری و ارسال اطلاعات نظامی، ماموریت یافته بود درباره موضوع احتمال نخست وزیری عسگراولادی اطلاعات بدهد. این احساس نیازمندی اطلاعاتی از دلبستگی توده ای ها به اختلاف های درون نظام حکایت دارد. پرتوی مسئول تشکیلات مخفی حزب توده پس از دستگیری ، در بازجویی های خود گفت:« ما از انقلاب به آن صورت طرفداری می کردیم که فکر می کردیم اگر در مسیری قراربگیرد که حزب اصطلاحا به آن راه رشد غیر سرمایه داری اطلاق می کرد، موجب گرایش به سمت اردوگاه سوسیالیسم و وابستگی به شوروی فراهم می شود.»
به عقیده پرتوی حزب دو راه بیشتر در مقابل انقلاب تشخیص نمی داد... یا باید به شوروی وابسته شویم و یا در غیر این صورت انقلاب شکست خواهد خورد. آقای ری شهری در بررسی اهداف نفوذ حزب توده علاوه بر تلاش توده ای ها برای ارتقا به پست های حساس و نیز جمع آوری اطلاعات نظام و انتقال آن به حزب به یک نکته مهم در تلاش این حزب کمونیست اشاره دارد:« طرح والقای نظرات حزب در قالب مفاهیم اسلامی» این تحلیل شاید چندان دور از ذهن نباشد که فاش شدن این گونه اطلاعات مربوط به پرونده حزب توده باعث حساسیت بیش از پیش نسبت به اندیشه های چپ گرایانه اقتصادی در بخشی از نیروهای خط امامی شد.
صبح صادق شماره ۳۲۸
مرتضی صفار هرندی
منبع : سایت بصیرت


همچنین مشاهده کنید