شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


صنایع دستی بوشهر


امروز علاوه بر بحث اشتغال توسعه صادرات غیر نفتی استراتژی اقتصاد بدون اتكاء به در آمد نفت به عنوان یك ضرورت اجتناب ناپذیر مورد توافق همه كارشناسان ، مسوولان ، و برنامه ریزان مملكت قرار دارد بر این اساس شناسایی و معرفی امكانات و استعدادهای موجود در مناطق و بخشهای مختلف اقتصادی كه بتواند جایگزین در آمدهای نفتی شود از اهمیت ویژهای برخودار است در این مناطق صنایع دستی به دلیل مزیتهای نسبی فوق العاده ، وفور مواد اولیه مورد نیا زآن در داخل كشور عدم سرمایه گذاری زیاد و تكنولوژی پیچیده وارادتی سهولت آموزش پایین بودن هزینه سرانه آموزش و ایجاد اشتغال در این بخش ، گستردگی فعالیت و تولید آن به ویژه در مناطق محروم و روستایی و بالاخره ارزش هنری و قابلیت صادراتی آن به عنوان یكی از مهمترین محورهای این استراتژی تلقی می‌گردد .لذا در شرایط فعلی كه مساله بیكاری و ایجاد اشتغال همواه با افزایش تولید داخلی و امحاء فقر و محرومیت به ویژه در مناطق روستایی و بالاخره افزایش درآمد ارزی و توسعه صادرات غیر نفتی مهمترین دغدغه های مسولین و رئوس اهداف برنامه توسعه اقتصادی و اجتماعی كشور را تشكیل می‌هد اهمیت توجه بیشتر به صنایع دستی به دلیل ویژگی و همسویی ذاتی آن با اهداف مورد نظر روشن ترو فوری ترمی‌گردد.
معرفی استان بوشهر
ویژگیهای جمعیت :
الف: جمعیت و پراكندی آن استان بوشهر براساس آخرین سر شماری بالغ بر ۷۴۳۶۷۵ نفر جمعیت داردازاین مقدار ۹/۵۰ درصد در نقاط شهری و۱/۴۹ درصد در نقاط روستایی سكونت داشته وكمتراز یكم درصد آنان غیر ساكن هستند. منطقه بوشهر به لحاظ موقعیت سوق الجیشی ووجود شركت های بزرگ نفتی واجرای طرح های صنعتی بزرگ مانند نیروگاه اتمی ، كشتی سازی ، نیروی انسانی فعال استان های مجاور ومناطق دیگر را به خود جذب كرده است. درداخل منطقه نیز جابجایی جمعیت افزایش یافته است ، زیرا به علت كمبود وامكانات كشاورزی خصوصاً كمبود آب واراضی مورد نیاز وعدم امكانات رفاهی وپایین سطح درآمد ، كشاورزان ، مهاجرت روستاییان به مراكز وشهرهای استان صورت گرفته است. به علت نزدیك بودن این استان به شیخ نشینهای خلیج فارس عده ای از اهالی ، منطقه برای كار وامرار معاش به كشورهای واقع در كرانة خلیج فارس ودریای عمان مهاجرت كرده اند.
ب: ساخت جنسی و سنی
در این استان در مقابل هر ۱۰۰ زن ۱۰۴ نفر مرد وجود داشته است. این نسبت در بین اطفال كمتر از یك ساله برابر ۱۰۵ و در بین بزرگسالان (۶۵ساله و بیشتر) برابر ۱۰۷ بوده است.
ج : وضع زناشویی
در مهر ماه ۱۳۶۵ ش در بین جمعیت ۱۰ ساله و بیشتر نقاط شهری استان بوشهر ۱/۵۶ درصد از مردان و ۴/۶۵ درصد از زنان ، حداقل یك بار ازدواج كرده بودند . این نسبت در نقاط روستایی برای مردان ۳/۵۶ درصد و برای زنان ۶/۶۳ درصد بوده است. نسبت افراد هرگز ازدواج نكرده در جمعیت ده ساله و بیشتر در نقاط شهری ، برای مردان ۹/۴۱ درصد و برای زنان ۱/۳۳ درصد و درنقاط روستایی ، برای مردان ۳/۴۲ درصد و برای زنان ۱/۳۵ درصد بوده است.
د: مهاجرت
منطقه بوشهر به لحاظ موقعیت سوق الجیشی و وجود شركتهای بزرگ نفتی و اجرای طرحهای صنعتی بزرگ مانند نیروگاه اتمی ، كشتی سازی ، نیروی انسانی فعال استانهای مجاور و مناطق دیگر را به خود جذب كرده است. در داخل منطقه نیز جا به جایی جمعیت افزایش یافته است. زیرا به علت كمبود امكانات كشاورزی ، خصوصاً كمبود آب اراضی مورد نیاز و عدم امكانات رفاهی و پائین بودن سطح درآمد كشاورزان مهاجرت روستائیان به مراكز و شهرهای استان صورت گرفته است. به علت نزدیك بودن این استان به شیخ نشینهای خلیج فارس عده ای از اهالی منطقه برای كار و امرار معاش به كشورهای واقع در كرانه جنوبی خلیج فارس و دریای عمان مهاجرت كرده اند.
نژاد :
با توجه به كشفیات باستانشناسی و مدارك مكتوب تاریخی ، معلوم گردیده است كه ایران من جمله استان بوشهر از آغاز رهگذر و محل سكونت نژادها و ملل گوناگونی بوده است ، زبانها و گویشهای مختلفی در این منطقه تكلم می شد . خصوصیات جسمانی متفاوتی در این سرزمین به هم آمیخته است .پیش از ورود و استقرار آریائیان در بوشهر ، نژادهادی بومی دراین منطقه می زیسته اند و مداركی كه از عصرحجر ، كاكولیتیك و برنز (مفرغ ) قدیم باقی مانده است بر این قضیه گــواهی می دهد كه علاوه بر نژاد مدیترانه ای نژادهای دیگر مانند : دراویدی ، سیاه پوست ،سامی ، عیلامی ، عرب درسرزمین بوشهر سكونت داشته اند و فرهنگهای متفاوتی درآنجا به هم اختلاط یافته است.
زبان:
مردم این استان به زبان فارسی وبا گویش محلی تكلم می كنند. لهجه ها در روستا ها بیشتر از شهرها تنوع دارد. برخی از اهالی « جزیره شیف» وبنادر كنگان ، علویه نیز به زبان عربی صحبت می كنند. لهجه های فارسی به گویش بردستانی ، دشتی ، تنگستانی وكازرونی دراستان بوشهر رواج دارد این لهجه ها كاملا با لحجه های شمال سرزمین فارس مانند لهجه های لری ، فارسی وسیوندی ارتباط دارد. زبان های مردم سواحل خلیج فارس وجزایر آن بازمانده های گویش شبانكاره ای ، بلوچی ، كردی ، تركمنی ، وبرخی از واژ ه های انگلیسی ، هلندی ، پرتقالی ، هندی ، عربی ، وتركمنی است.ولی استخوان بندی و ریشه آن فارسی است.
دین:
بیشتر اهالی استان را مسلمان تشكیل می دهند واقلیت های موجود در منطقه افراد مهاجری هستند كه بر حسب ضرورت شغلی در این نقاط مسكن گزیده اند. در بوشهر پیروان شیعه اخباری وشیخینه زیاد هستند. اهالی روستای دوان شیخی هستند ودر بنادر دیگرنقاط استان اهل سنت وجماعت شیعه هم وجوددارد. در سال ۱۳۵۵ ش استان بوشهر ۹۲۹ نفر مسیحی ، ۹۶ نفر حكیمی و۲۹ نفر زرتشتی زندگی می كردند ، لرستان بوشهر ۵۵/۹۹ درصد مسلمان هستند.
جغرافیای سیاسی :
استان بوشهر با مساحتی در حدود ۲۳۱۶۷ كیلومتر مربع بین ۲۷ درجه و ۱۴ دقیقه تا ۳۰ درجه و۱۶ دقیقه عرض شمالی و ۵۰ درجه و ۶ دقیقه تا ۵۲ درجه و ۵۸ دقیقه طول شرقـــی از نصف النهار گرینویچ در جنوب ایران واقع گردیده است . این اسنان از شمال به استان خوزستان و قسمتی از استان كهلیكویه و بویراحمد ، از جنوب و مغرب به خلیج فارس و قسمتی از استان هرمزگان و از شرق به استان فارس محدود می گردد . طبق آخریـن سرشـماری (۱۳۷۵ خورشیدی) جمعیت كل استان به ۷۴۳۶۷۵ نفر می رسد
آب و هوا :
عوامل متعددی از جمله كمی ارتفاع قرار گرفتن در محدوده عرض های جغرافیایی پایین ، مجاورت با دریا، وزش بادهای گرم جنوب غربی و بادهای گرم و مرطوب دریایی و عبور پاییزی زمستانی سیكلون های سودانی و مدیترانه ای از عوامل عمده تعیین كننده وضعیت اقلیمی منطقه می باشند.
این منطقه به دلیل نزدیكی به خط استوا و كمی ارتفاع به طور كلی دارای آب و هوای گرم ( نوع بیایان كناری ) است كه در داخل استان گرم و خشك و در سواحل گرم و نمناك است. حداكثر مطلق دمای استان ۵/۵۲ درجه سانتیگراد و حداقل مطلق درجه حرارت به ۱- درجه سانتیگراد می رسد میانگین دمای سالانه بوشهر ۷/۲۵ درجه سانتیگراد است . تغییرات فصلی درجه حرارت نیز تابع تغییر تابش خورشید در طول سال است اختلاف درجه حرارت در ماه های زمستان و تابستان نسبتا" زیاد و حدود ۲/۱۹ درجه سانتیگراد است بین فصول زمستان و پاییز و بهار و تابستان اختلاف كم تری مشاهده می شود.
میانگین بارش سالانه استان بوشهر ۲۲۰ میلیمتر است این بارندگی ها در فصول پاییز و زمستان روی می دهد، به طور كلی استان بوشهر ۶ ماه از سال گرم، دو ماه تقریبا" معتدل تا سرد و حدود چهار ماه از سال معتدل تا گرم می باشد. نم موجود در ساحل دما را تا حدودی متعادل می كند اما در صد رطوبت در برخی از ماه ها چنان بالا می رود كه به حد اشباع می رسد. در این حالت هوا از فعل انفعالات می افتد و یك هوا دم كرده و كم تحركی به وجود می آورد كه اصطلاحا" به آن شرجی می گویند.چشمه ها :
در این استان تعدادی چشمه های گوگردی و آب شیرین وجود دارد كه مهم ترین آن ها عبارتند از :
۱- چشمه های گوگردی دامنه های شرقی دشت برازجان ( چشمه آب گرم دالكی ) كه آب آن ها دارای تركیبات گوگردی است . این چشمه ها به رودخانه دالكی می ریزند.
۲- چشمه های آب گرم منطقه اهرم از جمله چشمه آب گرم آقا میراحمد كه به علت عمق زیاد برای معالجه بیماری های پوستی بسیار مورد توجه است.
۳- چشمه آب اباد اهرم
۴- چشمه های آب شیرین ناحیه خائیز اهرم كه تعداد آن ها نسبتا" زیاد بوده و دارای كیفیت بسیار خوبی هستند، چشمه زیبای بنیان پر آب ترین چشمه این ناحیه می باشد.
۵- چشمه های منطقه فاریاب كه از به هم پیوستن آب ان ها رود فاریاب و آبشار زیبای فاریاب تشكیل می شود مهم ترین چشمه این منطقه چشمه تنگ فاریاب سات كه اهالی روستای فاریاب برای آبیاری باغ های خود از ان استفاده می كنند .
علاوه بر چشمه های فوق چشمه كوچك تر و كم آب تر در نواحی دشتستان و جم و ریز وجود دارد همچنین در نزدیكی روستای زیراه سعد آباد آثار یك رشته قنات قدیمی كه به صورت یك آبشار حداكثر دو متری در دره حاصلخیز و زیبا كه خود ایجاد كرده سقوط می كند . همراه با پوشش گیاهی آن منظره زیبایی را به وجود آورده است.
جنگل ها و مراتع :
وسعت پوشش جنگلی استان بوشهر ۳۳۴۲۰۰ هكتاراست كه ۹۴/۱۸ در صد از كل وسعت منابع طبیعی استان را تشكیل می دهد. با در نظر گرفتن شرایط اقلیمی حاكم بر منطقه در حال حاضر جنگل های استان عموما" جنبه حفاظت شده داشته و اصولا" مورد بهره برداری قرار نمی گیرند.
مراتع :
وسعت كل مراتع استان بوشهر در حدود ۱/۱ میلیون هكتار می باشد كه شامل مراتع دشتی و كوهستانی است. قریب ۶۰۰ هزار هكتار از این مراتع در حاشیه خلیج فارس قرار دارد كه به علت شوری شدید خاك و وجود گیاهان نامرغوب ( از لحاظ تعذیه دام ) قابلیت استفاده چندانی ندارند ولی در فصول زمستان و اوایل بهار چشم اندازی خیره كننده در بسیاری از نقاط استان ایجاد می كنند.
بقیه مراتع استان كه حدود ۱/۱ میلیون هكتار می باشد از نظر عوارض طبیعی به دو قسمت تقسیم می گردد. یكی مراتع دشتی حاشیه خلیج فارس تا ارتفاع ۷۰ متر كه دارای شیب كم و بسیار یك نواخت می باشد. در بخش ساحلی، به دلیل بالا بودن سطح سآب های زیرزمینی گیاهان شور پسند سالسولا پوشش عمده را تشكیل می دهد و به تدریج كه به طرف ارتفاعات كم پیش می رویم گیاهان دیگری مانند اتریپلكس و سالكورنیا جای گزین می گردند. ناحیه شمالی و شرقی استان از ارتفاع تقریبی ۷۰ بالاتر كه دارای آب و هوای ملایم تر می باشد، از تنوع گیاهی بهرتی برخوردار است پوشش گیاهی این مراتع را عمدتا" گیاهان علفی با گونه غالب بهمن و انواع لگم های گرمسیری از قبیل یونجه، شبدر، ماشك گل خوشه ای نوعی اسپرس و غیره همراه با گونه های بوته ای خانواده بقولات مانند:
گون، اتنگرس و نوعی درمنه و گونه های درختی و درختچه ای مانند : كنار، بنه، بادام كوهی و كلخنگ تشكیل می دهد.
چشم اندازهای كوهپایه ای :
در استان بوشهر رویش گیاه همزمان است با فصل مرطوب ( فصل بارندگی ) به همین جهت در كوهپایه های منطقه دشتستان، تنگستان دشتی و جم و ریز در فصول پاییز، زمستان و اوایل بهار پهنه های وسیعی از گل های رنگارنگ و مراتع سرسبز و زیبایی به وجود می آید كه در نوع خود بی نظیر است این مناظر را می توان در مسیر جاده اهرم، برازجان ن كوهپایه های خورموج، پشتكوه، اطراف زیارت و محدوده كوهستانی شهرستان گناوه با كهكیلویه مشاهده كرد.
بادهای محلی :
در واقع قسمتی از همان توفان های خلیج فارس هستند كه در اثر اختلاف فشار بین بیابان عربستان و ارتفاعات جنوب ایران ( زاگرس) در ایران در فصول مختلف پدید می آید این بادها تقریبا" در تمام سواحل خلیج فارس می وزند و درنقاط مختلف فارس دارای اسامی متفاوت هستند بنا به مقتضیات زمانی یعنی فصول وقوع آنان و تصور ذهنی دریانوردی در خلیج فارس انجام می شده و خطرات ناشی از آن به نام های گوناگون معروف است كه مهم ترین آنان ها عبارتند از :
لیمو ( یا لحیمر ) لچیزب، باد شمال، باد سهیلی ، باد غبوب، باد تریه، باد سبعه، باد پیرزن و ... وقوع بیشتر این بادها در فصل پاییز و زمستان است.
در استان بوشهر تعدادی رودخانه های دائمی و فصلی وجود دارد علاوه بر آب های سطحی تعدادی چشمه های گوگردی و آب شیرین در اطراف برازجان و اهرم وجود دارد كه برخی از آن عبارتند از چشمه های گوگردی دامنه های شرقی دشت برازجان ( اطراف دالكی ) چشمه های آب گرم منطقه اهرم، چشمه های آب شیرین خائیز كه تعداد آن ها نسبتا" زیاد و دارای كیفیت بسیار خوبی هستند ، چشمه های منطقه فاریاب كه از به هم پیوستن آن ها رود فاریاب تشكیل می شود و مهم ترین چشمه این منطقه چشمه تنگ فاریاب است.
جغرافیای اقتصادی :
وضعیت و جایگاه صنعت استان :
از مهمترین شاخصه هایی كه می تواند جایگاه صنعت استان را در مجموع صنعت كشـــــــــــــور مشخص نماید تعداد كارگاههای بزرگ صنعتی ، میزان استغادل سرمایه گذاری >، ارزش افزوده و بهــره وری نیروی كار است كه طی دهه های گذشته وضعیت این شاخص ها در سطح استان به شرح ذیل بوده است نرخ رشد اشتغال در بخش صنعت استان در دو مقطع ۱۳۶۵ و ۱۳۷۵ برابر ۵/۲۸ و ۴/۱۰۱ درصد در سال ۱۳۶۵ به طور قابل توجهی بیش از متوسط كل كشور می باشند و سهم اشتغال بخش صنعت از ۹/۴ درصد در سال ۱۳۶۵ به ۱/۶ درصد در سال ۱۳۷۵ افزایش یافته است . تعداد كارگاههای بزرگ صنعتی استان طی سال های ۷۳ ـ ۱۳۵۵ در حدود ۶ برابر افزایش یافته و میزان اشتغال در این واحد نیز نزدیك به ۵/۴ برابر افزایش یافته است سهم تعداد كارگاههای بزرگ صنعتی استان از كل كشور طی دوره فوق دائماً رو به افزایش بوده است .
ارزش افزوده كارگاههای بزرگ صنعتی استان به قیمت جاری طـــــــی سال های ۷۳ ـ ۱۳۵۳به طور متوسط سالیانه در حدود ۲۶ درصد رشد داشته است. كمبود شدید تأسیسات زیر بنایی ، تسهیلات و تجهیزات شهری . خدمات آموزشی. بهداشت و درمان . كمبود نیروی انسانی متخصص و از همهمهمتر دوری از مراكز تصمیم گیری كشور و نقش ناچیز آن در سلسله مراتب در قبل و بعد از انقلاب اسلامی موجبات توسعه یافتگی مور نظر یا انتظار صنعت را در استان فراهم نیاورده است. علی رغم عوامل فوق مهمترین دلیل عقب ماندگی بخش صنعت در استان ، سهم بسیار پائین وناچیز سرمایه گذاری بخش عمومی در استان است . بیش از نیمی از اشتغال زایی بخش صنعت در كشور از طریق شركت های دولتی انجام شده است در حالتی كه ظرفیت اشتغال زایی بخش عمومی در استان بوشهر نزدیكبه ۴درصد بوده است . علی رغم بهبود نسبی گسترش صنعت خصوصاً صنایع كوچك در استان طی دو دهه اخیر تغییر محسوسی در سهم شاخص های بخش صنعت استان از كل كشور ایجاد نشده است . كه البته با در نظر گرفتن سهم ناچییز بخش عمومی در اشتغال و ارزش افزوده و سرمایه گذاری، عقب ماندگی بخش صنعت استان كاملاً طبیعی به نظرمی رسد . با توجه به قابلیت هایی كه در پی می آید سرمایه گذاری هر چه بیشتربخش عمومی و خصوصی را در بخش صنعت استان اقتضا می نماید.
روند تغییرات سیرتوسعه صنعتی :
صنعت در استان بوشهر در آغاز راه جوان است و بر اساس آمارهای موجود قبل از پیروزی انقلاب اسلامی تعداد ۱۷ واحد صنعتی با سرمایه گذاری یك میلیارد ریال در استان راه اندازی شده كه منجر به اشتغال ۱۳۶۳ نفر گردیده است ، عمده اشتغال صنعتی استان در قبل از پیروزی انقلاب واستقرار نظام جمهوری اسلامی مربوط به شركت های صنعتی دریایی ایران (صدرا)‌ و كارخانه اعتمادیه بوشهر و مابقی مربوط به چند واحد یخ سازی و چند واحد گچ بری سنتی می باشد.بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی در ده سال ۱۳۶۷ ـ ۱۳۵۸ تعداد ۱۴۳ واحد صنعتی با سرمایه گذاری ۱۰ میلیارد ریال به بهره برداری رسیده كه منجر به اشتغال ۱۶۸۹ نفر گردیده است غالب واحدهای به بهره برداری رسیده طی این دوره زمانی ، واحدهای تولیدی درب و پنجره سازی آهنی و آلومینیمی ، بلوك و موزائیك ، مصنوعات چوبی و گچ بزی سنتی بوده است .
از قبل از پیروزی انقلاب اسلامی تا پایان سال ۱۳۶۷ غالباُ تعداد ۲۴۸ فقره موافقت اصولی جواز تأسیس ) با پیش بینی سرمایه گذاری ۵۸ میلیارد ریال و پیش بینی اشتغال ۱۳۳ نفر صادر گردیده كه در سال های بعد به ثمر نشسته و تبدیل به واحدهای صنعتی دایر گردیده اند . در طی برنامه اول توسعه اقتصادی و اجتماعی كشور همزمان با آغاز دوران سازندگی و بهدنبال شكل گیری نسبی صنعت در استان بوشهر صنعت در این دوره سرعت بیشتری یافته به طوری كه در طی برنامه ۱۲۴ واحد تولیدی با سرمایه گذاری ۴/۳۶ میلیارد ریال به بهره برداری رسیده اند كه منجبر به اشتغال ۲۰۳۹ نفر گردیده است . بیشترین سرماهی گذاری صنعتی در این دوره متوجه صنایع غذایی مرتبط با صنایع شیلاتی (شامل بسته بندی خرما و فراورده های جانبی آن ) بوده است . طی این برنامه تعداد ۴۳۸ فقره جواز تأسیس با سرمایه گذاری ثابت ۲/۵۸۴ ملیلیارد ریال صادر گردیده است .
طی برنامه دوم توسعه ، تعداد ۱۵۳ واحد تولیدی با سرمایه گذاری ۱۶۵/۱۵۰ میلیارد ریال به بهره برداری رسیده كه منجر به اشتغال ۳۰۷۸ نفر گردیده است . ۸/۲۱ درصد اشتغال ایجاد شدهدر بخش صنایع نساجی و جرم ، ۹/۱۹ درصد در بخش صنایع غذایی و دارویی ۹/۱۸ درصد در بخش صنایع خودرو و نیز محركه ۱۵ دوره تعداد ۴۹۴ فقره جواز تأسیس با سرمایه گذاری ثابت ۱۱/۱۲۴۸ میلیارد ریال و پیش بینی تعداد كل جواز تأسیس صادره در سال ۱۳۷۸ ، ۱۵۳ واحد تعداد پروانه بهره برداری ۴۵ فقره ، میزان سرمایه گذاری انجام شده ۳۲۷۵۹ میلیون ریال و تعداد اشتغال ۴۷۱ نفر بوده است . گرایش سرمایه گذاری بخش خصوص در استان بوشهر در سال ۱۳۷۸ بیشتربه سمت صنایع غذایی ، كانی غیر فلزی و سلولزی و شیمیایی بوده است . بیش از ۸۰% تعداد واحدها نزدیك به ۹۳درصد سرمایه گذاری پیش بینی شده و بیش از ۸۳ درصد اشتغال پیش بینی شده واحدهایی كه در سال ۱۳۷۸ جواز تأسیس گرفته اند مربوط به ۳نوع صنعت مذكور بوده است . تعداد واحدهای فعال استان تا پایایان آبان ماه سال ۱۳۷۹ . ۲۶۴ واحد با مجموع سرمایه گذاری ۱۷۰۰۲۵ میلیون ریال و اشتغال ۵۵۶۴ نفر افزایش یافته است .عمده واحدهای فعال استان به تفكیك توزیع میزان سرمایه گذاری انجام شده در شهرستان ها عبارتند از :
۵۱ درصد در شهرستان كنگان ، ۲/۴ درصد شهرستان دیر ، ۲/۳ درصد در شهرستان دشتی ۲/۱ درصد در شهرستان تنگستان و ۶ درصد در شهرستان گناوه .توزیع میزالن سرمایه گذاری انجام شده بر حسب نوع صنعت عبارتند از ۵/۲۵ درصد صنایع غذایی و دارویی ، ۲۲ درصد صنایع شیمیایی ، ۹۰/۱۲ درصد صنایع كانی غیر فلزی ، ۲/۱۱ درصد صنایع خودرو و نیروی محركه ، ۸۵/۱۰ درصد نساجی و چرم ، ۷/۹ درصد صنایع سلولزی ، ۲/۵ درصد صنایع فلزی ، ۶/۲ درصد صنایع ماشین سازی و تجهیزات ۴% درصد صنایع ریخته گری و ۳% درصد در صنایع برق و الكترونیك مهم ترین محصولات تولیدی شركت های صنعتی فعال استان بوشهر شامل انواع ماكارونی ، آرد ، بستـه بندی ، خرما ، عمل آوری ماهی و میگو ، كسر و تن ماهی ، كیك و كلوچه ، محصولات جانبی خرما ، تولیدات انواع تور ماهی گیری ، چرم مصنوعی ، رنگ و رزین ، نایلون و نایلكس ، دستمال كاغذی ، پوشك كامل بچه ، نوار بهداشتی و گونی ، حصیر ،‌انواع قطعــــات فایبر گلاس ، قایق فایبر گلاس ، تولید و تعمیر كشتی ، ساخت سكو ، تولید انواع شوینده ها ، تولید خوراك میگو می باشد كه عمدتاً در دو شهرستان بوشهر ودشتستان قرار دارند . عمده ترین محصولات صادراتی واحدهای تولیدی استان نیز شامل حصیر پلاستیكی ، كنسر و تن ماهی ، میگو منجمد شده ، نوار بهداشتی ، دستمال كاغذی ، نایلون و كیسه فریزر ، متانول ، انواع میگو پرورشی و دریایی با سر و بدن ، گونیهای پلاستیكی و شن شكتر و غیره می باشد.
در سال ۱۳۷۸ مقدار و ارزش از میان كل صادرات كالاهای غیر نفتی به ترتیب سهمی معادل ۱۵/۱ ، ۵/۲ درصد را دارا بوده است .كنسرو ماهی با اختصاص ۶/۴۳ درصد و حصیر پلاستیكی با ۴۰/۱ درصد به ترتیب بیشترین و كم ترین سهم از مجموع كل صادرات را بخود اختصاص داده اند. آمار صادرات كالاهای صنعتی نشان میدهد كه به لحاظ قابلیت های استان در بخش پیلات می توان با راه اندازی و بهره برداری صنایع تبدیل و فن آوری در صنایع پسلاتی ارزش افزوده بالایی را در این بخش ایجاد نمود.
وضع موجود محورهای توسعه صنعتی :
موقعیت جغرافیایی و شرایط آب و هوایی استان علی رغم ایجاد برخی محدودیت ها در توسعه بخش صنعت در استان ظرفیت های بالقوه ای را در برخی زمینه ها خصوصاً آن جا كه به شرایط طبیعی استان مربوط می شود ایجاد كرده است . با توجه به وجود طولانی ترین ساحل در كشور و كشت گسترده غیلات در استان طی سال های اخیر بیشترین سرمایه گذاری در صنایع غذایی مرتبط با صنایع شیلاتی و غیلاتی صورت گرفته است . واحدهای عمل آوری میگو به واسط ارز آوری و سود مناسبی كه دارند توسعه فوق العاده ای داشته و توسعه مزارع پرورش میگو در استان كه هر ساله از بازدهی بیشتری نیز برخوردار می شوند چشم انداز توسعه هر چه بیشتر واحدهای عمل آوری را در استان طی سال های آینده بهتر نموده است . بیشترین میزان سرمایه گذاری ریالی پس از بخش صنایع غذایی به منسوجات و كانی های غیر فلزی اختصاص داشته است . امكان تأمین مواد اولیه ساخت منسوجات به دلیل گسترش واحدهای پتروشیمی در كشور و نیاز استان و سایر استان های ساحلی به صنایع مرتبط با دریا سرمایه گذاری در تولید تور ، نخ تابیده و طناب پلاستیكی را افزایش داده است
بررسی جایگاه تاریخی صنایع دستی در استان بوشهر:
همیشه از استانهای اصفهان ، یزد، مركزی ، فارس، كرمان ، همدان ، آذربایجان، گیلان و .... به عنوان قطبهای مهم صنایع دستی كشور یاد شده كه بعضاً از شهرت بین اللملی نیز برخودار هستند . نكته ای كه به ذهن متبادر می‌شود این است كه چرا استان بوشهر در تاریخ صنایع دستی ایران از جایگاهی مناسب برخودار نبوده است در این خصوص می‌توان علتهایی را برشمرد یكی از مهمترین آنها خود ماهیت وجودی صنایع دستی می‌باشد كه این صنعت ابتدا در ارتباط با رفع نیاز كشاورزی و تولید مواد و وسائل كار و زندگی به تدریج شكل و سامان یافته است.(می‌توان ملاحظه نمود در استانهایی كه فعالیت كشاوزری و دامپروری از رونق برخودار بوده ، زمینه مناسب رشد و بالندگی صنایع دستی نیز مهیا گردیده بود .بنابراین می‌توان گفت گفت استان ماهیتاً تجاری بوشهر در طول تاریخ به واسطه عدم برخوداری از جایگاه مناسب در تولید كشاورزی از صنایع دستی قابل توجهی نیز برخودار نبوده است .) در این بین تنها می‌توان به تولید نوعی پارچه در استان توجه كرد كه درگزارش یاكوب پولاك از وضعیت صنایع دستی ایران درسال ۱۸۵۰ میلادی آمده است. بهترین پارچه شبیه قدك اصفهان، یزد، كاشان و تا حدی هم در بوشهر به عمل می‌آمد این پارچه با اطمینان تمام بافته می‌شد و رنگ خوبی داشت و لذا برای مردم ایران و قفقاز در فصل تابستان پوشاك خوبی به شمار می‌رفت .[۱] (از طرفی به نظر می‌رسد كه برخی از محصولات صنایع دستی مانند گرگور بافی به دلیل نیازمندیهای مردم منطقه و حصیر بافی به واسطه وجود مواد اولیه و كاربردهای آن از دیرباز در این استان رواج داشته كه در حال حاضر نیز عده ای بدان مشغول هستند.)با ورود تولیدات خارجی به كشور و رقابت آنها با تولیدات داخلی صنایع دستی نظر به اینكه تجار خارجی از امتیازات گمركی برخودار بودند و از سوی دیگر هزینه تولیدات كارخانه ای به مراتب كمتر بوده به تدریج صنایع دستی ایران رو به نابودی رفت و تنها تولید چند كالا از جمله چرم، پارچه های ابریشمی و خصوصاً قالی به علت رونق صادرات رشد یافت.[۲] در این زمینه عبارات ذیل كه وضعیت را در نیمه دوم قرن ۱۹ به تصویر می‌كشاند گویای مزیت نسبی فوق العاده بخشی از صنایع دستی می‌باشد كه توانسته است در گذر تلخ تاریخ اقتصادی ایران خود را پایدار نگه داشته و به حیات خود تاكنون ادامه دهد .وقتی كسی توجه كند به اینكه از سوی دولت ایران برای بالا بردن سطح صنعت كشور هیچ نوعی اقدام نمی‌شود وبر عكس یك سیستم تعرفه غیر منطقی وارادت اجناس خارجی را برای منع كردن تولیدات داخلی تشویق می‌كند و جاده ها و وسایل حمل و نقل وجود ندارد و ذخائر فلزی در زیر زمینها مدفونند و تمام اهن مورد احتیاج با نرخهای گزاف از خارج وارد می‌شود و وقتی كسی راجع به نقص و فقدان وسایل و ماشین ، كمبود سرمایه ، نرخ زیاد بهره و فقدان گسترش و تسهیلات اعتباری فكر كند و بایستی هم واقعاً شگفت زده شود كه چطور ممكن است با این وضع تعدادی از تولیدات خارجی پهلو بزند و به رقابت برخیزد. [۳] با بروز انقلاب صنعتی و رشد تكنولوژی ماشینی بخش عمده ای از صنایع دستی در كشوررو به اضمحلال می‌رود اما از طرفی با رونق اقتصادی كشورهای صنعتی و افزایش سطح در آمدها و رفاه مردم گستره تقاضا برای صنایع دستی چون كه بیشتر از ارزش هنری برخودار است، از محدوده درباریان خارج شده و مورد تقاضای عموم قرار می‌گیرد . بنابراین ملاحظه می‌شود كه فرش به عنوان مهمترین صنعت دستی در ایران به حیات خود ادامه می‌دهد و مناطقی از كشور كه در این زمینه مستعد بودند به عنوان قطبهای تولیدی باقی ماندند .(صنایع دستی به ویژه فرش در میان عشایر كه ماهیتاً دامپرور بوده اند به دلیل نیازمندیهای آنها و همچنین وجود زمینه های لازم برای تولید آن رواج داشته است . شاید بتوان گفت فرش بافی كه بطور محدود درمناطقی از استان بوشهر در سالیان گذشته انجام می‌شده توسط عشایربوده و به واسطه مراودات آنها در میان مردم بومی استان نشات گرفته است نقشهای قالی در استان همان نقشهایی است كه به طور عموم در كشور خصوصاً در استان بوشهر مورد استفاده می‌گرفته است) با توجه به شهرتی كه در چندساله اخیر گبه استان بوشهر در سطح كشور بدست آورده است و با عنایت به اینكه بهترین نوع گبه در مناطقی از این استان تولید می‌شود كه در حال حاضر از عشایر نیستند بنابراین به نظر می‌رسد گبه صنعت بومی استان می باشد با این وجود بررسیهای به عمل آمده از اهالی مناطق عمده تولید گبه كه خصوصاً در شهرستان گناوه كه در حال حاضر گبه روستای شول آن شهرستان به لحاظ كیفیت و طرحهای زیبا از شهرت زیادی برخوداراست . و همچنین نظر خواهی از دست اندكاران این صنعت و علاوه برآن عدم وجود شواهدی دركتب تاریخی و سفر نامه ها طی قرنهای گذشته با توجه به اینكه حداقل طی قرن ۱۹ كمپانی هند شرقی و انگلسیها در این منطقه حضور گسترده ای داشته و جهانگردان متعددی از این منطقه دیدار كرده و یا گذشته اند و در خصوص اهم تولیدات و عمدتاً صنایع دستی و كشاورزی گزارشهایی به رشته تحریر در آورده اند به احتمال زیاد این صنعت نیز توسط اقوامی كه طی دهه های اخیر از سایر مناطق خصوصاً لرستان در برخی از نقاط استان بوشهر سكنی گزیده اند نشات گرفته و به تدریج گسترش یافته است .
ویژگیهای صنایع دستی :
از انجا كه در میان محصولات صنایع دستی ، فرش دستباف از اهمیت خاصی برخودار است لذا در آنچه به دنبال می‌آید بیشتر ویژگیهای این صنعت مد نظر می‌باشد.عدم وابستگی در تولید : از مهمترین ویژگیهای این صنعت خود اتكای آن می‌باشد بیش از ۹۰ درصد مواد اولیه ان از منابع داخلی تأمین می‌شود و بر خلاف دیگر صنایع احتیاجی به تخصص در سطح بالا و خصوصاً خارجی نمی‌باشد تكنولوژی بكار رفته بسیار ساده بوده و نیازی به استفاده ار تكنولوژی وارداتی نمی‌شود.ارزش هنری : عمده صنایع دستی خصوصاً فرش دستباف به عنوان یك اثر هنری كه جنبه های مصرفی نیز دارد شناخته می‌شود . چه در حال و چه در گذشته همواره از فرشهای دستباف به عنوان سرمایه و پس اندازهای قابل حمل و وسیله ای برای تامین اعتبار استفاده شده است.
وابستگی به بازار خارجی : رونق این صنعت به طور مستقیم به شرایط و تحولات اقتصادی و حتی سیاسی كشورهای وارد كننده محصولات آن بستگی دارد خصوصاً قالی و قالیچه از جمله كالاهای هستند كه در اغلب كشورهای وارد كننده جزء اقلام تجملی و غیر ضروری محسوب شده و از اولین دسته كالاهایی می‌باشند كه در شرایط بحران اقتصادی چه از نظر تقاضا و چه از نظر سیاستهای محدود كننده وارداتی آسیب می‌بینند.روستایی بودن : صنایع دستی و بخصوص فرش در ایران ، صنعتی عمدتاً روستایی است كه در اقصی نقاط كشور صورت می‌گیرد بطوریكه درسال ۱۳۵۵ از كل تعداد كارگاههای كوچك و بزرگ قالیبافی در سطح كشور ۷۵ درصد آن در مناطق روستایی متمركز بوده اند و در سال ۱۳۵۲ از كل روستاها كشور در حدود ۳۳ درصد از آنها صنعت دستی قالیبافی رایج بوده است .[۴]
نقش زنان : هنر صنایع دستی ، بخصوص هنر تولید فرش در طول تاریخ بیشتر حرفه ای زنانه بوده و اكنون نیز اكثر بافندگان را زنان تشكیل می‌دهند كه طبق بر آوردها در حدود ۸۰ درصد بافندگان می‌باشند .
وابستگی به مقررات صادرات و واردات و سیاستهای ارزی : مقدار تولید و حجم صادرات در این صنعت به شدت ازتغییر مقررات صادرات و واردات و سیاستهای ارزی متأثر می‌شود.به دلیل وابستگی زیاد این صنعت و بخصوص فرش به صادرات هرگونه تغییراتی در موارد فوق می‌تواند تولید داخلی – سطح در آمدی و شرایط زندگی قشر وسیعی را كه عمدتا در مناطق روستایی و محروم كشور سكونت دارن متأثر سازد.
نقش تعاونیها :
صنایع دستی به ویژه تولید فرش از جمله بخشهایی می‌باشد زمینه های مناسبی برای حضور موفق تعاونیها برخودار می‌باشد . ایجاد تعاونیهای تولید به منظور تهیه مواد اولیه و ابزار لازم با قیمت مناسب ، تهیه و ارائه طرحهای تولید متناسب با بازار ، ایجاد تسهیلات برای فروش تولیدات و ...... از جمله شیوه های موثر تقویت صنایع دستی و حمایت از بافندگانی می‌باشد كه در طول تاریخ این صنعت به نوعی استثمار شده و از منافع آن چندان بهره ای نبرده اند در سال ۱۳۷۳ در حدود ۱۶ درصد از كل تعاونیهای صنعتی با ۱۶۴۹۶۲ عضو كه ۹۱ درصد كل اعضاء را تشكیل می‌دهد مربوط به فرش دستباف بوده است .[۵]
-كار بر بودن : بطور متوسط در حدود ۵۰ الی ۶۰ درصد قیمت تمام شده صنایع دستی به صورت دستمزد صنعتگر سهم عامل كار می‌باشد در نتیجه هرگونه افزایش حجم تولیدات اثر مستقمی در ازدیاد در آمد صنعتگران شاغل خواهد داشت . برای فعالیت در این بخش احتیاج به سرمایه گذاری بمانند سایر صنایع نمی‌باشد.
-اشتغال : بدلیل اینكه این صنعت فرصتهای شغلی فوق العاده ای را برای نیروی كار در تاریخ حیات خود بوجود آورده و می‌آورد همیشه از جایگاه ویژه ای برخوداربوده است.
برپایه برآورد سال ۱۳۳۹ شاغلان صنایع دستی در حدود ۲۰۰ هزار نفر از این تعداد درصنعت فرش اشتغال
داشته اند . در سال ۱۳۴۵ بنا به آمار سرشمارهای عمومی كشور ۴۲۹ هزار نفر در این رشته از صنایع فعالیت داشته اند كه ازاین تعداد در حدود ۲۷۶ هزار نفر به تولید فرش اشتغال داشته اند .
در سال ۱۳۵۵ نیروی انسانی شاغل در قالیبافی و فعالیتهای جنبی در حدود ۲ میلیون نفر برآورد شده است كه ۲۰ درصد جمعیت فعال ۸/۹ میلیون نفری كشور را در آن سال تشكیل می‌دهد . [۶]در تیر ماه سال ۱۳۶۱ در سیمنار فرش اعلام شد كه بین ۴ تا ۷ میلیون نفر در كار قالیبافی فعالیت دارند .[۷] بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسكن سال ۱۳۶۵ تعداد خانوارهای معمولی ساكن دارای صنعت قالی ، قالیچه و گلیم بافی در حدود ۴۲۰ هزار خانوار بوده است كه از این تعداد نزدیك به ۲۴% در مناطق شهری و ۷۶% در مناطق روستایی ساكن بوده اند.[۸] البته باید به این تعداد خانوارهای عشایر كه از زندگی متحرك برخودارند و عمدتاً نیز در این زمینه فعالیت دارند اضافه گردد .قابلیت صادرات : صنایع دستی از دیرباز علاوه بر رفع نیازمندیهای داخل به عنوان یك منبع مهم در آمد ارزی ، عامل مهمی در اقتصاد كشور محسوب می‌شده است . در سال ۱۱۸۰ اقلام صادرات تولیدات صنایع دستی ایران شامل قالی ، قالیچه ، ابریشمی ، خشكبار /. گلاب ، گلابتون پنبه ای ، پارچه های ضخیم ، پارچه های مطلا ، شال ، آهن الات و شیشه های الوان بوده است [۹]. همانطور كه قبلاً نیر بیان شد از اوایل قرن ۱۹ با توسعه تولیدات ماشینی در اروپا ورود تدریجی این محصولات به ایران و رقابت آن با تولیدات عمدتاً داخل و از طرفی زمامداران وقت و …. تولیدات صنایع دستی رو به اضمحلال نهاده و تنها معدودی از فرش به دلیل فراهم امدن زمینه های مناسب برای صادرات مجدداً در اواخر قرن ۱۹ رونق یافته و تاكنون نیز به حیات خود ادامه می‌دهد . تا اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی بیش از ۵۰% كل صادرات جهانی فرش از آن ایران بوده است . از آن پس سهم ایران در بازار جهانی فرش رو به كاهش گذاشته است .[۱۰]به علت اینكه اطلاعاتی در زمینه های صادرات جهانی فرش طی سالهای اخیر در این بررسی ممكن نگردیده است . ولی علل متعددی را می‌توان در كاهش سهم ایران در بازار جهانی فرش بر شمرد كه در ذیل به علت عمده آن اشاره می‌گردد.

ركود حاكم بر اقتصاد غرب كه طی دو دهه گذشته تداوم داشته است از عوامل عمده ای بوده كه برر وی بازار فرش ایران اثر سوء گذاشته است . فرش ایران به دلیل افزایش هزینه تمام شده طی سالهای اخیر و از طرفی به دلیل حفظ اصالت و مرغوبیت آن از قیمت بالاتری نسبت به تولیدات سایر كشورها با توجه به اینكه عمدتاً از نقشهای مقبول ایرانی اقتباس كرده اند ، جایگزین فرش ایران در بازار كشورهای غربی شود.

در سال ۱۳۶۴ هزینه متوسط جاری شامل تار و پود و خامه رنگی برای بافت یك متر مربع بدون احتساب هزینه دستمزد در حدود ۷۸۰۰ ریال برآورد شده بود در حالیكه به عنوان مثال در كشور مراكش هزینه مواد اولیه برای تولید یك متر مربع فرش برابر ۲۷۰۰ ریال بوده است [۱۱]. هزینه مواد اولیه تولید فرش طی سالهای اخیر با توجه به تورم موجود در كشور در حال افزایش بوده بطوریكه شاخص قیمت عمده فروشی پشم و پنبه كه از عمده مواد اولیه این صنعت می‌باشد از نرخ رشد فوق العاده ای خصوصاً در سال ۱۳۷۳ برخودار بوده است. بدین ترتیب شاید بتوان گفت كه افزایش تولید و صادرات فرشهای ارزان قیمت مانند گبه طی سالهای اخیر به احتمال قوی به دلیل رقابت بیشتر آنها از لحاظ قیمت با تولیدات سایر كشورها در بازار جهانی فرش می‌باشد.
نگاهی اجمالی به مكانهای صنایع دستی بوشهر
گبه : شول ، پشتكوه ، بوشكان . تنگ ارم ، ده رود سفلی و علیا ، رود فاریاب ، پرچونك ، شل دان ،
عبا بافی : كردوان سفلی و علیا
جاجیم بافی : كردوان سفلی و علیا
سفال : شهرستان دیر ، شهرستان دشتستان (برازجان)
گلیم : اسلام آباد ، شهرستان دشتی (شنبه ، طسوج ، سرمك ، دهدك ، جم و ریر ، درویشی ، بن بید)
شهرستان دشتستان (سرخه ، كله رود ، فاریاب) شهرستان گناوه(شول)
گرگور بافی : مناطق ساحلی استان (بوشهر ، گناوه ، كنگان و ....)
تور بافی : مناطق ساحلی استان (بوشهر ، گناوه ، كنگان و ....)
حصیر بافی : سعد آباد ، آبپخش، شنبه
منبت كاری : بوشهر
صدف سازی : بوشهر و مناطق ساحلی استان و جزیره خارک
معرفی صنایع دستی بوشهر :
گبه بافی:
برجسته ترین صنعت دستی و خانگی استان بوشهر كه تقریباً دراكثر نقاط روستایی و حتی در بسیاری از مناطق شهری رایج بوده و شغل اول یا حرفه دوم تعداد از خانوارها محسوب می‌شود . بافت گبه [۱۲] است . گبه كه به وسیله پشم خود رنگ مخلوط با موی بز نژاد عدنی بافته می‌شود مراكز عمده تولیدش روستاهای شول ، كلر، كمالی ، فخر آوری ، محمد صالحی ، چهار روستایی ، بهمن یاری ، محمد جمالی ، خیارزار ، دشتگور ، پلنگی ، برم ، چهل گزی عجم و عرب ، سرخو ، زكریایی ، شاه پیروز ، لای پهن ، بهرو ....... است و در هر یك از روستاهای یاد شده تقریباً تمامی زنان و دختران خانه دار به بافت گبه اشتغال دارند به طور مثال در روستای شول ۳۸۰ خانوار و در روستای كلر ۹۰ خانوار حرفه اصلی شان بافت گبه است .در بافت گبه كه معمولاً بر روی دارهای قالیبافی و به شیوه قالی بافته می‌شود تفكیك رنگ پشم از اهمیت فوق العاده برخودار است در این مرحله ابتدا پشمی كه از دامهای خود خانواده تأمین شده یا در صورتیكه خانواده فاقد دام باشد .از سایر دامداران و دامپروران و عشایر خریدار ی گردیده به نسبت نوع رنگی كه دارند كاملاً تفكیك و پس از شستشو توسط زنان و دختران و به وسیله دوكهای كوچك و قابل حمل ریسیده می‌شود و به صورت نخ های چند لای رنگارنگ در می‌آید.گاهی نیز موی بزهای عدنی را كه از تنوع فوق العاده زیادی برخودار است با پشم گوسفند مخلوط نموده و به عنوان تار یا جهت دوخت سجافها مورد استفاده قرار می‌دهند و در آخرین مرحله به بافت می‌پردازند.زمینه های گبه های بافت مناطق مختلف بوشهر ، تقریباً همانند سایر نقاطی كه در انها تولید گبه رایج است (كهكیلویه و بویر احمد ، چهار محال و بختیاری ، فارس و ....) دارای رنگهایی نظیر سفید ، كرم یا شیری است و نقوش به رنگهای مشكی، قهوه ای ، حنایی و ... می‌باشگبه بافان برای ایجاد نقوش بر روی فرآورده های خود و در حین بافت از نقشه استفاده نمی‌كنند . اكثراً به طور ذهنی به این كار می‌پردازند و بیشتر بافندگان یك یا طرح خاص را در ذهن داشته و در بافت آن دارای مهارت هستند . ولی به طور كلی نقش اصلی محصولات تولیدی در نقاط روستایی استان بوشهر عبارت از یك مربع مستطیل بزرگ و یك ردیف لوزی در وسط آن می‌شود كه راس هر یك از لوزیها به دیگری متصل است و در اصطلاح محلی كم نامیده می‌شود و در مجموع می‌توان گفت وجه مشترك تمامی گبه های تولیدی در استان بوشهر (اعم از آنچه توسط عشایر كوچ رو ، نیمه كوچ رو ، اسكان یافته یا روستانشینان بافته می‌شود) گونه ای نقش پرداز ی سنتی است كه طی هزاران سال پرورش یافته و نیزصور هندسی و نگاره های پرندگان و حیوانات زمینه ممكن است مركب باشد از چند ردیف صور هندسی یا انواع گل (مانند نقوش فرشهای تركمنی) یا مانند دستبافهای قشقایی راه راه و یا یك تا سه ترنج در هر گوشه گاهی نیز ممكن است زمینه مركزی منقسم به چند مربع و یا بر حسب روش دیرینه و باور داشتهای ذهنی هر هنرمند مركب از ردیفهای بوته جقه باشد و هر چند لازم به توضیح نیست كه هر یك از نقوش رایج در گبه بافی قرنهاست كه به ایل منطقه خاصی منسوب است ولی از ذكر این نكته نباید گذشت كه هم عشایر و هم روستا نشینان از گروههای همسایه خود و نیز گروههایی كه به هر مناسبتی كه به ایل یا روستای آنها نزدیك شده اند تاثیر گرفته اند و به همان نسبت بر آن تاثیر گذاشته اند و این تبادل و تحول قرنها ست دوام داشته و در نهایت نیز منجر به پیدایش نقوش دو رگه بسیار زیادی شده در حد خود پذیرفتنی و برخودار از نوعی ارزش هنری ویژه است گبه های بافت استان بوشهر اكثر دارای ابعاد ۱۰۰*۲۰۰ سانتیمتر است و برای بافت هر تخته آن همكار ی یك ماهه دو بافنده با روزی شش ساعت كار الزامی است .تولیدات گبه مناطق استان بوشهر ضمن تامین نیازهای داخلی در بازارهای بندر گناوه و بندر كنگان نیز عرضه و معمولاً مسافران سایر نقاط كشور از مشتریان آن محسوب می‌شوند ولی خریدار عمده این نوع محصول ساكنان حوزه خلیج فارس و امارات عربی هستند كه در گذشته چه از طریق سفر به ایران و چه از طریق مبادلات بازرگانی هر ساله مقادیر زیادی از گبه های بوشهر را خریداری می‌كردند ولی در سالهای بعد از انقلاب به دلیل محدودیت رفت و آمد اتباع كشورهای حوزه خلیج فارس و نیز ممنوعیت صدور فرش و قطع مبادلات بازرگانی گبه ها منطقه بوشهر بازار قبلی خود را كاملاً از دست داده و تولید كنندگان اكثراً قدرت تولید خود را از دست داده و به علت بضاعت مالی محدودی كه دارند بعد از نافروش ماندن یك یا حداكثر دو تخته گبه دست از تولید كشیده یا جذب مشاغل دیگری شدند و یا به صورت انجام دهنده سفارشات مشتریان اتفاقی و احتمالی در آمدند و در اخیر نقاطی كه مورد بازدید قرارگرفت بیشتر بافندگان گبه های موجود داشتند كه حاضر به فروش آنها قیمت مواد اولیه و یا حتی قیمتی كمتر از قیمت تمام شده باشند و این مسله یكی از مشكلاتی است كه در صورت تداوم یافتن موجب كاهش تعداد دست اندر كاران و به پشتوانه آن كاهش میزان تولید خواهند شد .
خوشبختانه در هنگام بررسی (بنا به اظهار دست اند كاران خبر شدیم كه مقامات مسئول در زمینه بازرگانی استان موافقت خود را با شروع فعالیتهای پیله وری اعلام نموده و به اطلاع ساكنان منطق مركزی رسانده اند كه در صورت ایجاد شركتهای تعاونی می‌توانند نسبت به مبادله كالا با كشورهای حوزه خلیج فارس و امارات عربی اقدام كنند مشروط بر اینكه معادل ریالی كالای صادراتی ، ارز یا كالای مورد نیاز مملكت وارد نموده و با دریافت سود مجاز جهت توزیع در اختیار واحدهای بسیج اقتصادی و ستادهای توزیع عادلانه كالا قرار دهند كه در صورت اجرای این تصمیم می‌توان تا حد زیادی به آینده گبه بافی در مناطق روستایی استان بوشهر خوش بین بود .)
گلیم بافی
در روستاهای بخش جم و ریز از توابع شهرستان كنگان بافت نوعی گلیم نیز رایج است كه اگر چه میزان تولید محدود است ولی از نظر اصالتهای هنری قابل تامل می‌باشد .در مناطق یاد شده گلیم بافی حرفه خانگی و فرعی زنان و دختران خانه دار است و فصل بافت معمولاً از زمستانها تجاوز نمی‌كند و خانوارهای روستایی به موازات سایر فعالیتها ی كشاورزی و دامپروری از اوایل پاییز كه فصل چیدن پشم گوسفندان آغاز میشود خود را برای شروع كار در زمستان آغاز نموده و تدریجاً شتستو ، رنگرزی ، و ریسیدن را آغاز می‌نمایند و به طور متوسط اوایل دماه به كار بافت می‌پردازند.تار گلیم های زمستانی بخش جم و ریز پشم ریسیده معمولاً با رنگهای جوهری كه در برابر عوامل جوی نظیر نور ، حرارت، رطوبت و ... فاقد ثبات كافی است رنگرزی می‌شود و همین مساله به نحو محسوسی از كیفیت و قهراً میزان تقاضا برای گلیم های تولیدی می‌كاهد . در حالیكه استفاده از رنگهای طبیعی كه هم دارای قیمت مناسبتر و هم دارای ثبات بیشتری است كاملاً مقدور بوده و مواد تعاونی یا رنگزایی مانند پوست میوه بلوط (جفت) پوست انار ، روناس ، چوبك ، برگ مو ، پوست گردو ، قارا ، (قره قورت) و ....به راحتی در منطقه یافت می‌شود.اینگونه مواد یا مستقیماً رنگهای مورد نظر را به دست می‌دهند . مثل روناس و پوست بیرونی گردو كه تولید رنگ قهو های می‌كنند یا در تركیب با مواد شیمایی رنگهایی ثابت بوجود می‌‌‌‌‌‌‌آورند مثل پوست گردو كه در تركیب با زاج سفید رنگ خاكی ایجاد می‌نماید یا برگ مو و روناس نیز ضمن تركیب با زاج سفید باعث پیدایی رنگ كرم می‌شوند.
نمد مالی
نمد یكی از سنتی ترین تولیدات منطقه بوشهر است و در گذشته هایی نه چندان دور تنها در شهر برازجان ۳۵ كارگاه به تولید انواع فرآورده های آن اشتغال داشته اند ، از جمله محصولاتی است كه به دلیل سبكی وزن و نمگیر بودنش مورد توجه خاص عشایر و كوچ نشینان می‌باشد بطوری كه در گزارش بررسی وضع صنایع دستی استان بوشهر (از انتشارات سازمان صنایع دستی ایران – خرداد ماه ۱۳۵۳)آمده است در تاریخ بررسی قبلی دو استاد كار ۳۵ ساله و ۵۰ ساله در شهر برازجان به تولید نمد اشتغال داشته اند و با دستمزدی معادل ۷۵ الی ۸۵ ریال برای هر كیلو پشم اقدام به تولید نمد می‌كرده اند . ولی در هنگام بررسی اخیر مشاهده شد كه استاد كاران فوق الذكر نیز كارگاه خود را تعطیل و جذب حرفه دیگری شده اند . علت این امر میزان ترقی فوق العاده بهای مواد اولیه دستمزد و كاهش میزان تقاضا برای تولیدات نمدی در فاصله انجام بررسی است .
سفالگری :
به دلیل اهمیت حیاتی آب در منطقه كم آب و محروم بوشهر ساخت وسایلی كه بتواند نقشی در خنك كردن و خنك نگاهداشتن آب داشته باشد از دیر باز مرسوم بوده و كارگاههای كوزه گری در جوار تهیه و تولید وسایل خنك كننده آب به ساخت سایر فرآورده های سفالین نیز اشتغال داشته و دارند . قسمت اعظم فعالیتهای سفالگری این استان در بندر كنگان ، حومه اهرم و شهرستان برازجان جاری است و تولیدات را عمدتاً ساخت كوزه آب ، كوزه قلیان ، سر قلیان ، بستو، كشك ساب و حب تشكیل می‌دهد . خاك مصرفی سفالگران از معادن اطراف شهر و به طور رایگان تأمین می‌شود و تنها هزینه حمل از سوی صنعتگران پرداخت می‌شود.در هر كارگاه دو یا سه نفر به همكاری با یكدیگر اشتغال دارند و به شكلی تعاونی امور مربوط به كوبیدن كلوخه و تهیه گل – روشن كردن كوره و ساخت تولیدات را انجام می‌دهند . و مراحل تولید با این نحو است كه ابتدا خاك را كه به صورت كلوخه است در آب خیسانده و بعد از خشك شدن به وسیله ای چوبی شبیه حرف T كوبیده و پس از سرند كردن با آب مخلوط می‌نمایند سپس به ورزدادن آن با دست و پا می‌پردازند تا حبابهای هوا از داخل گل خارج شود و در آخرین مرحله گل را به چانه های مناسب تقسیم نموده و بر روی چرخهای پایی كه ساختمانی شبیه سایر چرخهای سفالگری دارد و عبارت از یك صفحه گچی دایره شكل و كوچك در بالا و یك صفحه فلزی بزرگ در پایین است و به وسیله محوری به یكدیگر مرتبط است قرار داده و به شكل دادن آن می‌پردازند.چرخهای مورد استفاده در سفالگری استان بوشهر اگر چه ساختمانی شبیه چرخهای سفالگری رایج در سایر نقاط كشور دارد اما به شكلی كه در دیگر مناطق مرسوم است مورد استفاده قرارنمی‌گیرد.چنانكه معمولاً چرخ سفالگری بر روی زمین نصب و صنعتگر برای انجام كار بر روی نیمكتی كه در پشت آن تعبیه شده می‌نشیند در حالیكه چرخهای سفالگری در استان بوشهر تماماً در داخل زمین نصب شده و محل نشیمن صنعتگر سطح زمین است .حصیر بافی :
درروستای دالكی از توابع شهرستان بندر گناوه روستای چشمه دو راهی كه در جاده گناوه به براز جان قرار گرفته و نیز در روستای خیر آباد ، سر بست ، بته چاموشی ، مزارعی بهر حاج . جم بافت نوعی حصیر از الیاف خرما نیز رایج است و تقریباً اكثر روستاییان (اعم از پیر و جوان) در دوران فراغت از فعالیتهای كشاورزی به آن اشتغال می‌ورزند.
در گذشته حصیر بافی اغلب به وسیله مردان انجام می‌شده ولی در حال حاضر هم زنان و هم مردان به تولید آن اشتغال دارند و در نقاطی كه بافت حصیر رایج است قسمت اعظم در آمد خانوارهای دست اندركار را در آمد حاصله از بافت و فروش فراورده های حصیری تشكیل می‌دهد . زیرا با بررسی منطقه این نتیجه بدست می‌آید كه اگر چه حصیر بافی در منطقه گسترش فوق العاده ای دارد و بدلیل فراوانی الیاف خرما بافت ان تقریباً عمومیت دارد ولی خوش نشین ها یعنی كسانی كه كار زراعی ندارند و از طریق كارگری در روستا امرا رمعاش می‌كنند تولید كنندگان جدی تری هستند و تولیداتشان هم از نظر كمی و كیفی بیشتر و مرغوبتر است به طور مثال در روستاهای مورد اشاره در ابتدای مقال ، بیش از دویست خانوارخوش نشین وجود دارند كه غالباً یا مهاجرند یا از روستاهای بی آب گریخته اند و یا اینكه در گذشته دارای زندگی كوچ نشینی بوده اند و بر اثر اتلاف دامهایشان ناچار به اسكان در روستاها شده اند و به دلیل فقدان سرمایه و از آنجا كه بافت حصیری
حرفه ای كاملاً كاربردی است و سرمایه در ان هیچگونه نقشی ندارد به این حرفه روی آورده اند.در باره بازدهی اقتصادی حصیر بافی در روستاهای استان بوشهر ذكر این نكته الزامی است كه به علت نظام خرده مالكی بر نخلستانهای منطقه ، برگ درخت خرما كه در اصطلاح محلی «كلل» نام دارد به هیچ عنوان خرید و فروش نمی‌شود و خانوارهای خوش نشین به رایگان از برگهای اضافی درختان نخل استفاده می‌كنند .

مهمترین محصول حصیری استان بوشهر كه هم از نظر اقتصادخود مصرفی دارای اهمیت ویژه ای می‌باشد و هم در گذشته در امارات عربی دارای بازار مناسبی بود نوعی فرش حصیری به نام «تك» است كه معمولاً با عرض ۱۰ سانتیمتر و طولی حدود ۳۰ متر (كمی بیشتر یا كمتر) بافته می‌شود بعد به نسبت اندازه فرشی كه تولید آن مورد نظر است و چیده و در كنار یكدیگر دوخته می‌شود.

فرشهای حصیری یاد شده معمولاً دارای ابعاد ۲۰۰*۲۰۰ سانتیمتر است و بافت هر قطعه از آن حدود هشت ساعت وقت می‌طلبد و یك بافنده ماهر قادر به تولید روزانه یك تخته فرش می‌باشد . از این نوع حصیر به عنوان پوشش سقف كپرهای روستایی استفاه به عمل می‌اید چه انكه به دلیل نوع بافتش می تواند آب باران را بدون آنكه به داخل كپر نفوذ كند از خود عبور دهد.

نوع دیگری از تولیدات حصیری كه نقش موثری در اقتصاد روستاها دارد نوعی فرش حصیری و شبیه به گلیم است كه با ساقه گیاهان خودرویی شبیه به ساقه گندم بافته می‌شود .این گیاهان در اصطلاح محلی «خامه» نامیده می‌شود معمولاً در زمین شور می‌روید و شیوه استفاده از آن چنین است كه بعد از درو كردن ساقه و خشكاندن در آفتاب ،آن را بوسیله رنگهای جوهری به رنگهای قرمز ، سبز، بنفش و آبی رنگرزی نموده سپس چند ساقه را به یكدیگر تابیده و از آنها به عنوان چله كشی استفاده نموده و بر روی دارهای مخصوصی كه دارای عرض ۸۰ سانتیمتر است عمل چله كشی را انجام می‌دهند. آنگاه دسته ای تار خامه را از لابلای الیاف چله عبور داده و با شانه های فلزی بر آن ضربه می‌زنند تا در گیری الیاف مستحكم شودمحصول این دار عرضی حدود ۷۵ سانتیمتر دارد و طول فرآورده ها گاهی به ۶ متر نیز می‌رسد كه در پایان كار از وسط نصف و با دوختن قطعات آن در كنار یكدیگر فرشی به ابعاد ۳۰۰*۱۵۰ سانتیمتر بدست دمی‌آید.این نوع فرش كه معمولاً هر بافنده در روز قادر به تولید یك تخته از آن می‌باشد در بازارهای براز جان ، گناوه ، كنگان و حتی بوشهر عرضه می‌شود ولی مصرف كننده عمده آن خود روستا نشینان هستند.
سایر محصولات حصیری كه در روستاها استان بوشهر تولید می‌شود عبارت است از :
مخرف كه نوعی زنبیل كوچك است.
«تویزه» كه دارای فابی دایره ای شكل به قطر ۷۰ سانتی متر است و بیشتر به عنوان جانانی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
«تلی» یا «كراخه» كه ظرف مناسبی برای نگاهداری گندم و جو و سایر حبوبات و غلات است و ظرفیت بعضی از انواع آن حتی به یك خروار نیز می‌رسد .«سپك» كه ظرفی سینی مانند است و برای پاك كردن گندم مورد استفاه قرار می‌گیرد .«كنده» كه جای نگهداری میوه است و برای بافتن آن رشته های خوشه خرما را به صورت نوارهای لوله ای در آورده و «كلل»سفید خرما را در اطراف آن پیچیده و به هم می‌دوزند. «چاكان» كه سبدی برای جمع آوری خرماست و به عنوان كفه ترازو نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد .«باد بزن» كه در انواع مختلف كوچك و بزرگ و ریز بافت و درشت بافت و گاهی نیز با تزیین و نوار دوزی رنگی دیده می‌شود.افزودن براین برگ خرما و الیاف خامه ، مصنوعات دیگری نیز ساخته می‌شود كه صرفاً دارای مورد مصرف محلی است . مثلاً از كوبیدن و بهم تابیدن خامه طناب ضخیم و محكمی بافته می‌شود كه برای بالا رفتن از درخت نخل یا بالا كشیدن دلو آب از چاه مورد استفاده قرار می‌گیرد.
سوزندوزی:
در اكثر روستاهای شهرستان كنگان و به ویژه در جم و ریز و ولایت و .... نوعی سوزن دوزی رایج است كه از آن برای تزیین روقوری ، در قندان ، كیسه چیق ، رویه كوسن و ... استفاده به عمل می‌آید و در پاره ای موارد بر روی محصولات بزرگتر نظیر رویه پشتی ، رومیزی و لبه پرده علاوه بر سوزن دوزی تكه دوزی نیز می‌شود و به این ترتیب كه حاشیه فرآورده را به صورت كنگره ای تكه دوزی نموده و سپس وسط آن را با نخهای رنگین سوزن دوزی كرده و نقشهای اصیل و محلی را كه اكثراً دارای شكلی هندسی و ساده است بر روی محصول می‌دوزند.در سال ۱۳۵۴ با اعتباری معادل دو میلیون پانصد هزار ریال یك باب كاركارگاه سوزن دوزی نیز در روستاهای جم حداث شده كه تاكنون هنور به مرحله بهره برداری كامل نرسیده و هم اینك نیز در اختیار جهاد سازندگی و تعطیل است .ارچه مصرفی سوزن دوزان معمولاً چلوار است و نخ مورد استفاده آنان در گذشته از الیاف رنگین پارچه های مستعمل تامین می‌شد كه به علت بی دوامی از كیفیت كار می‌كاست . ولی در حال حاضر صنعتگران سوزن دوز از انواع نخ های دمسه با رنگ متنوع استفاده می‌كنند.نكته قابل توجه اینكه اگر چه با بهره برداری از كارگاه سوزندوزی روستای جم می‌توان برای گروهی از زنان و دختران روستایی ایجاد اشتغال نمود. معهذا به علت اینكه سوزن دوزی روستایی بوشهر تاكنون به گونه ای دقیق معرفی نشده و از سویی سوزن دوزی متكامل و شناخته شده سایر نقاط كشور نظیر بلوچستان رقیب سر سختی برای آن به شمار می‌رود به فروش داخلی آن به صورتی قابل توجه نمی‌توان خوش بین بود ولی این اطمینان وجود دارد كه استفاده از سوزن دوزی های استان بوشهر در اجناس تكمیلی بتواند با استقبال مساعدی از سوی مصرف كنندگان داخلی و خارجی مواجه شود.
نساجی:
نساجی كه روزگاری در ایران و به ویژه در مناطق روستایی دارای گستردگی فراوانی بوده در حال حاضر به گونه ای بسیار ابتدایی در پاره ای از نقاط استان بوشهر هنوز وجود دارد و بافندگان كه اكثراً نیز در سنین بالا هستند نوعی عبای پشمی درشت باف تولید می‌كنند كه علیرغم پایین بودن كیفیتش دارای بازار مناسبی در روستاهای استان می‌باشد و بنا به اظهار دست اندر كاران در گذشته به امارات عربی و كشورهای حوزه خلیج فارس نیز صادر می‌شده است.هم اینك صنعت نساجی و بافت عبا در روستاهای تنگ، ارم ، نیاز آزادگان ، زیارت ، سعد آباد و حومه اهرم رایج است و در روستا یك بافنده به كار مشغول می‌باشد كه هر یك قادرند روزانه یك قواره عبائی تولید نمایند. [۱۳] دستگاههای بافندگی در روستاهای یاد شده شكلی بسیار ابتدایی دارد و شامل ابزار چوبی ساد ه ای است كه اكثراً توسط خود صنعتگران و با بهره گیری از چوبهای موجود در محل ساخته شده است این دستگاهها تماماً در بیرون از خانه های روستایی و در زیر سرپناهی از الیاف خرما ، در داخل گودالهایی كه برروی زمین كنده شده نصب گردیده كه جزوردها شانه و تعدادی ساز و ماسوره چوبی اجزاء دیگری ندارد.دستگاه بافندگی اغلب دو وردی یا چهار وردی [۱۴] است . شانه بافندگی نیز نئی و ساخت خود استادكاران است كه از نوعی نی مردابی بنام «لاس» ساخته می‌شود و دارای ۳۰ یا ۵۰ دندانه در هر ده سانتی متر طول است هر ورد دارای تعداد زیادی نخ پشمی بجای میل میلك است كه دارای چشمی در وسط می‌باشد و میان قابل از طناب پشمی محصور شده است عرض دستگاه حدود ۷۵ سانتی متر بوده و چله شامل ۱۲ قلب یا گندله می‌باشد كه هر قلب عبارت از تعدادی در حدود ۷۲ تار نخ است.[۱۵] مهمترین ماده اولیه موردمصرف نساجان موی شتر یا پشم گوسفند است كه در تمام موارد از سوی سفارش دهنده در اختیار بافنده گذاشته می‌شود و شیوه تولید به ا ین صورت است كه ابتدا پشم بوسیله كمك استادكار كه معمولاً نیز همسر بافنده است به گونه ای بسیار ظریف و با قطری تقریباً به ضخامت نخ ، قرقره رسیده می‌شود سپس به كمك دو میله فلزی عمل چله دوانی و پس از آن عمل چله كشی انجام می‌گردد در این مرحله نخهایی به شكل خاص از چشم میل میلك عبور داده می‌شود . [۱۶]ماسوره نیز توسط كمك صنعتگرپر و پیچیده می‌گردد. آنگاه بافنده در پشت دستگاهها قرار می‌گیرد با فشار وارد آوردن بر پدال ورد دسته هایی از نخ مانند تیغه های قیچی از یكدیگر باز شده و به بافنده امكان می‌دهد تا ماسوره را با دست ار لابلای تارها بگذارند.با تكرار حركت پا به گونه ای بر عكس نخ های كه قبلاً در زیر قرار گرفته بودند در بالا و نخ های كه در بالا قرارداشتند در زیر قرار گرفته و. مجدداً دسته ای از نخها از همدیگر جدا شده و بافنده می‌تواند ماسوره را از لابلای آنها عبور دهد و با ادامه این عمل عبا بافته می‌شود.
جاجیم بافی:
بافندگان عبا ، نیز در صورت دریافت سفارش ، به وسیله دستگاههای بافندگی چهاروردی خود و با استفاده از شیوه بافت عبا نسبت به تولید نوعی جاجیم اقدام می‌كنند . با این تفاوت كه نخ مورد استفاده واقع می‌شود در بافت جاجیم از نخ های رنگ شده بوسیله مواد رنگرزی نباتی استفاده به عمل‌می‌آید.
منبت كاری :
منبت كاری را در این استان تنها در شهر بوشهر می‌توان دید كه از نمونه های قدیمی آن می‌توان درب دبیرستان سعادت بوشهر «دومین دبیرستان بعد از دارالفنون»نام برد یك كارگاه نجاری با تجهیزات مدرن در بوشهروجود دارد كه كارهای منبت كاری را هم انجام می‌دهد از جمله درب استان داری بوشهر كه ۷۰ میلیون تومان درسال ۱۳۷۸ برای استانداری هزینه برداشت را ساخته است كه نقوش گل فرنگ در آن به چشم می‌خورد.
قالی بافی :
عشایر منطقه كه بیشتر قشقایی ها هستند به این امر اشتغال دارند . قالیهای آنها با نقوش ساده است . رنگ لاكی برتری خاصی به سایر رنگها دارد نقش شیر ، اژدها ، بز ، گوزن، مار ، قندان ، سماور ، پله ، چهار پا و .... به صورت ساده شده و سبمولیك مشهود است . نقشها بسیار با مفهوم و زیبا است كه به علت گستردگی مجال دیگر می‌طلبد.
صدف سازی :
كه با چسباندن صدفهای دریایی گلها یا موجودات را می‌سازند . این صنعت دست در مناطق ساحلی رواج دارد خصوصاص در بوشهر و خارك این صنعت رواج دارد .گرگور بافی :
با توجه به ساحلی بودن استان بوشهر و اهمیت ماهیگیری در زندگی مردم شهرها و روستاهای ساحلی ، صنعت گرگور بافی تأمین تجهیزات مورد نیاز صید در گذشته رواج داشته و امروزه نیز بعد از صنعت دستی فرش دستبافت به لحاظ طولانی بودن سواحل و تعداد صیادان در ردیف دوم اهمیت قرار دارد و شهرستانهای كنگان ، تنگستان (بخش ساحلی) دیلم و بوشهر از عمده مناطق تولید می‌باشند . در حال حاضر در حدود ۷ مورد كارت شناسایی برای افراد بافنده از طرف صنایع روستایی سازمان جهاد سازندگی صادر شده است كه در هر مورد چهار نفر بافنده برای هر كارگاه مشغول به فعالیت هستند و در فصل صید به دلیل تقاضا برای تولیدات این صنعت به احتمال زیاد به تعداد كارگاههای موجود اضافه می‌شود بدین ترتیب بر اساس اطلاعات فوق الذكر نزدیك به ۷۰ نفر در تولید گرگور فعالیت دارند لازم به ذكر است كه تولیدات این صنعت صرفاً برای نیاز صیادان بومی استان بوده و از طرفی تفاوت آن نسبت به سایر صنایع دستی كه ارز بری نداشته و یا ارز بری انها حداقل می‌باشد این است كه به دلیل وارادتی بودن مواد اولیه مورد نیاز برای تولید گرگور ارزبری آنها نسبتاً بالا می‌باشد.
اشتغال در صنایع دستی :
بر اساس سرشماری عمومی آذر ماه سال ۱۳۵۵كشور از مجموع ۶۸۴۴۳ خانوار شهری و روستایی ساكن در استان بوشهر شغل اول ۴۷۲۳ خانوار و شغل دوم ۱۰۰۳ خانوارتولید محصولات صنایع دستی بوده است كه جمعاً ۵۷۲۶ خانوار دست اندكار تولید صنایع دستی شامل قالی ، قالیچه ، گبه ، جاجیم ، زیلو ، پارچه ، عبا ، چادر شب ، مصنوعات چوبی ، حصیر و سبد ، سفالگری ، ریسندگی و .... بوده است كه اگر به طور متوسط از هر خانوار دو نفر شاغل به فعالیتهای مذكور در نظر گرفته شودجمعاً ۱۱۴۵۰ نفر شاغل بكار صنایع دستی بوده اند .بر اساس آخرین اطلاعات رسمی منتشره از آمارگیری خانوارهای دارای فعالیت صنعتی در سال ۱۳۷۳ از كل تعداد ۲۱۹۷۲۱۲ نفر دارای فعالیت صنعتی خانگی تعداد ۶۰۸۱ نفر مربوط به استان بوشهر بوده است كه از این تعداد ۸۵% آن یعنی ۵۱۷۴ نفر مربوط به زیر بخش تولید قالی ، قالیچه و گلیم است و در حدود ۵/۹۹ % شاغلین مربوطه به زنان و دختران روستایی تشكیل می‌دهند .
اما از آنجاییكه تولید صنایع دستی از دیر باز توسط عشایر و روستاییان و اقشار كم در آمد در كارگاههای كوچك و خانگی و به صورت غیر منظم و در اوقات فراغت از كارهای روزمره و خانگی صورت می‌گیرد لذا محاسبه تعداد دقیق افرادی كه دست اندكار تولیدند به سهولت مقدور نیست و به همین جهت است كه شاغلین در این بخش در آمارهای اشتغال آورده نمی‌شوند لذا آمار واقعی دست اندكاران صنایع دستی به خصوص بافندگان زیر اندازها را در میان جمعیت غیر فعال یعنی زنان و دختران خانه دار و محصل باید جستجو كرد كه در بیشتر موارد سهم آنان در تولید و تأمین معاش خانواده بیشتراز مردان ظاهراً شاغل ، در بخش كشاورزی و دامداری و غیره است چراكه این افراد به عنوان جمعیت غیر فعال و بالطبع غیر شاغل به حساب می‌آیند .
طبق بر اورد كارشناسان ما در حال حاضر در حدود ۱۰ تا ۱۲ هزار نفر صنعتگر صنایع دستی در استان وجود دارند كه در صورت فراهم بودن شرایط و امكانات می‌توانند به صورت تمام وقت یا پاره وقت به تولید مصنوعات دست ساز بپردازند.
بطور كلی اشتغال در صنایع دستی در استان بوشهر به ۲ گروه اصلی تقسیم می‌شوند یكی تولید در كارگاههای انفرادی خانگی به صورت بافت گلیم و گبه و قالی توسط زنان و دختران غالباً روستایی كه قریب ۹۰% شاغلین را در بر می‌گیرد.
عوامل موثر بر اشتغال و تولید صنایع دستی :
از آنجاییكه تولیدات صنایع دستی علاوه بر جنبه مصرفی دارای ویژگی هنری نیز می‌باشند و از جمله كالاهای لوكس هم به حساب می‌آید لذا تولیدات آن نیز تحت تاثیر شرایط و اوضاع و احوال اقتصادی داخلی و بازارهای بین المللی می‌باشند به عنوان مثال تورم وگرانی سالهای اخیر موجب استقبال مردم به فرشهای ماشینی و كالا و ظروف پلاستیكی و مصنوعات كارخانه ای كه قیمتهای پایین تری دارند گردیده است از طرف دیگر گرانی مواد اولیه و كاهش ارزش پول ملی بر بازار صادرات این كالا تأثیر بسزایی داشته است بنابراین اشتغال و تولید صنایع دستی تحت تاثیر تحرك و رونق در بازار داخلی و افزایش صادرات آن است كه این امر به عوامل متعدد ساختاری ، اقتصادی ، فرهنگی‌، سیاسی و اجتماعی وابسته است به عنوان مثال فقدان یك دستگاه متولی واحد و كار آمد جهت سیاستگذاری مشكلات قانونی و ادراری ، ضعف مدیریت و تشكیلات صادراتی ، بالا بودن هزینه های تولید به دلیل گرانی و تورم و وجود مالیاتها و عوارض متعدد بالا بودن نرخ سود سپرده گذاریها و سود آوری در بخش خدمات تجاری و دلالی به فعایتهای تولیدی ، كمبود تسهیلات موثر بانكی ، سختی كار ، تنزل كیفیت محصولات به دلیل گرانی مواد اولیه و فقدان آموزشهای اصولی و بی توجهی به سلیقه مشتریان و بالاخره عدم مشاركت فعال بخش خصوصی از جمله موانع و مشكلات موجود در این مسیر نام برده می‌شود كه بررسی جزییات هر كدام از عوامل به تفصیل فراوان نیازمند است .
به طور كلی مشكلاتی كه فرا روی بخش صنعت قرار دارد در رابطه با صنایع دستی نیز صداق دارد مضافاً بر اینكه برخی از این مشكلات ناشی از تنگناها و عوامل ساختاری است كه در سطح كلی و كلان خودنمایی می‌كند و تعدادی نیز به شرایط خاص اقلیمی و اقتصادی استان بوشهر مرتبط می‌گردد كه ذیلاً به مهمترین آنها اشاره می ‌گردد .
بالا بودن هزینه های تولید به علت گرانی و تورم و هزینه های حمل و نقل و سربار اضافی.
پراكندگی وسیع صنعتگران در مناطق صعب العبور و دور افتاده.
ضعف بنیه مالی صنعتگران كه غالباً زنان و دختران روستایی می‌باشند و به سفارش دیگران اقدام ‌می‌كنندو فقدان تشكیلات نیرومند صنفی .
مشكلات فرهنگی ناشی از زنانه پنداشتن بعضی فعهالیتها مانند بافندگی و عدم همكاری مردان.
عدم ثبات شغلی صنعتگران به دلیل نوسانات بازرگانی داخلی و خارجی به ویژه صادرات فرش و زیر انداز كه موجب بی ثباتی در امر تولید می‌گردد.
فقدان انگیزه لازم جهت سرمایه گذاری بخش خصوصی به دلیل شرایط نا مساعد اقلیمی و محرومیت استان و سود آوری بیشتر در بخش خدمات تجاری و دلالی و سپرده گذاری .
راهكارهای افزایش تولید و اشتغال در بخش صنایع دستی :
با توجه به آنچه گذشت ۹۰% شاغلین و تولید صنایع دستی استان بوشهر در حال حاضر شامل تولید گلیم و گبه مرغوب و صادراتی بوشهر می‌گردد كه فعلا با ۳ مشكل عمده روبرو است.الف – بازار جهانی فرش با مشكل و ركود مواجه است و لذا این امر بر بازار داخلی و از جمله فروش محصولات مذكور تاثیر اجتناب ناپذیر دارد.
ب- بخش خصوصی به دلیل مشكلات پیش گفته انگیزه لازم جهت حضور و سرمایه گذاری در این فعالیت مولد و ارز آور را ندارد.
ج- اكثر شاغلین در این رشته ها را زنان و دختران روستایی تشكیل می‌دهند كه در آمارهای اشتغال و به عنوان بیكار لحاظ نگردیده اند.
اگرچه بار اصلی امرار معاش خانواده را بر دوش داشته و لذا حفظ اشتغال و وضعیت موجود یكی از ضروریات انكار ناپذیری است كه بی توجهی به آن موجب استیصال بیشتر خانواده های فقیر و زحمتكش و افزلیش مهاجرت و ناهنجاریهای اجتماعی و بدبینی صبورترین اقشار مردم از مسولین و پیامدهای ناگوار آن كاهش تولید محصولات كشاورزی داخلی ، كاهش در آمدهای ارزی و ... خواهد بود.
لذا اگر چه حل كامل این مشكل در گرو تمامی مشكلات پیش گفته خواهد بود كه در چهار چوب یك برنامه بلند مدت سنجیده میسر است.
اما در كوتاه مدت و به عنوان راه حل عاجل موضوع در زمان در زمان حاضر تنها ۲ راهكار اجرایی و عملی در پیش است .
تضمین خرید مصنوعات دست ساز صنعتگران از طریق شركت بازرگانی صنایع دستی یا هر دستگاه صالح دیگر .
اعطای تسهیلات بلند مدت بدون بهره یا بسیار كم بهره به افراد یا شركتهای تعاونی یا بیكاران ثبت نام شده توسط مراجع قانونی كه با سرمایه گذاری در این مناطق با مشاركت صنعتگران مذكور به تولید محصولات مورد بحث بپردازند.
لازم به ذكر است كه این اعتبارات به كارگاههای صنایع دستی كه توسط مردان در زمینه های گرگور بافی ، صدف سازی و سایر فعالیت ها مشغولند نیز می‌توان اعطا نمود تا با تحرك تولید موجب جذب تعداد قابل توجهی از نیروهای بیكار جامعه گردندو به تضمین خرید محصولات آنها هم نیازی نیست
در اینجا طرح اجرایی ایجاد اشتغال در ۳ رشته اصلی صنایع دستی یعنی گلیم بافی ، گبه بافی ، گرگوربافی با اشتغال حدود ۹۰۰ نفر از طریق تأمین سرمایه در گردش آنان ارائه گردیده است.
لازم به توضیح است كه از ویژگیهای بارز طرحها صنایع دستی انعطاف پذیری چشمگیر آنهاست بدین معنمی كه با افزایش میزان تسهیلات و سرمایه گذاری امكان افزایش چشمگیر تولید نیز وجود دارد زیرا هزینه هاوسرمایه گذاری ثابت در این طرحها بسیار كمتر از سایر طرحهای صنعتی است و ابزار كار آن نیز ساده و فابل تحرك دئر منازل روستایی صنعتگران خواهد بود.
طرحهای پیشنهادی :
ای طرح شامل ۳ پروژه به شرح زیر است :
الف ) پروژه گلیم بافی :
با پیش بینی اشتغال ۴۰۰ نفر و تأمین ۲۰۰ دستگاه دار بافندگی همراه با ابزار كار مانند قیچی و شانه و غیره به عنوان سرمایه ثابت و تأمین مواد اولیه و دستمزد بافت تولیدات در یك دوره شش ماهه به عنوان سرمایه در گردش است . میزان تولید هر نفر ماهیانه ۳ متر مربع و مواد اولیه مصرفی در هر متر مربع حدود ۲۱ كیلو گرم و دستمزد بافت هر متر مربع در حدود ۴۰۰۰۰ ریال و قیمت هر كیلو گرم مواد اولیه گلیم بافی نیزحدود ۲۰۰۰۰ریال در نظر گرفته شده است.
ب) پروژه گبه بافی :
این پروژه نیز با پیش بینی اشتغال ۴۰۰ نفر از خانوارها كه بر روی ۲۰۰ دستگاه دار بافندگی فعالیت نمایند و هزینه ثابت هر دستگاه دار بافندگی با ابزارآلات مربوط شامل قیچی و شانه و غیره در حدود ۱۵۰۰۰۰ ریال بوده است.
تولید سرانه هر نفر گبه باف در ماه حدود ۲ متر مربع و مواد اولیه مصرفی در هر متر مربع قریب ۹ كیلوگرم شامل ۳ كیلو ریشه و پود و ۶ كیلوگرم خامه به قیمت میانگین ۲۰۰۰۰ ریال در هر كیلو گرم و دستمزد بافت هر متر مربع تولید به طور متوسط ۱۲۰۰۰۰ ریال در نظر گرفته شده است .
پروژه گرگور بافی :
گرگور بافی كه در كارگاههای ۳ الی ۵ نفره در سواحل طولانی استان انجام و می‌گیرد مواد اولیه مورد نیاز آن سیم گالوانیزه است كه هر حلقه آن به وزن ۴۵ تا ۵۰ كیلو گرم به طور متوسط از ۲۰۰۰۰۰ ریال تا ۳۰۰۰۰۰ ریال با توجه به كیفیت آن می‌باشد كه برای تولید حدود ۸ عدد گرگور بكار می‌رود .
هر كارگر هم روزانه قادر به تولید ۳ قفسه گرگور در حدود ۱۵۰۰۰ ریال می‌باشد لذا ۱۰۰ كارگر در یكدوره شش ماهه قادر به تولید ۵۴۰۰۰ قفسه با دستمزد ۸۱۰ میلیون ریال و مصرف ۶۷۵۰ حلقه سیم به قیمت تقریبی ۱۶۸۷ میلیون ریال می‌باشد كه جمعاً ۲۴۹۷ میلیون ریال خواهد بود.
تحلیل هزینه و فایده طرح :
الف – بر آورد قیمت تمام شده :
برای محاسبه قیمت تمام شده تولیدات این طرح در یكسال اجزاء آنرا به شرح زیر بر آورد می‌نماییم .
هزینه مواد اولیه مصرفی سالیانه
هزینه دستمزد نقدی بافت تولیدات
هزینه استهلاك سرمایه ثابت كه با نرخ ۱۰% برای طرح محاسبه می‌گردد.
سایر هزینه ها شامل هزینه های نظارت ، حمل و نقل و اداری و هزینه فروش می‌گردد كه برای گلیم با توجه به حجم تولید و سبك بدون وزن آن ۵% قیمت تمام شده تولید و برای گبه بافی و گرگور بافی با نرخ ۱۰% محاسبه می‌گردد.
هزینه وام تسهیلات كه در این طرح تسهیلات بدون بهره در نظر گرفته شده است هزینه های جزیی مربوطه نیز در سایر هزینه های مستقر می‌باشد.
ب- برآورد قیمت فروش و سود سالیانه طرح :
اگر چه قیمت هر محصولی به ویژه زیر اندازها به شرایط بازار و كیفیت آن بستگی دارد ولی با توجه به سوابق موجود كیفیت سه محصول تولیدی این طرح از مرغوبیت كافی برخودار است و در حال حاضر به طور متوسط قیمت هر متر مربع گلیم مرغوب و صادراتی بوشهر به صورت عمده فروشی بوده در بازار داخلی حدود ۱۰۰۰۰۰ ریال و قیمت صادراتی آن طی چند ساله اخیر به طور متوسط ۲۰ دلار بوده است همچنین قیمت هر متر مربع گبه مرغوب و صادراتی بوشهر نیز ۳۸۰۰۰۰ ریال و ۷۰ دلار می‌باشد كه ملاك محاسبه ما قرار گرفته است.
همچنین قیمت فروش هر قفسه گرگور به طور متوسط در حدود ۵۵۰۰۰ ریال (بستگی به بزرگی آن دارد) در نظر گرفته می‌شود.
ج- تحلیل سود و زیان طرح:
۱- در جدول ملاحظه می‌شود كه با اجرای طرح فوق در پروژه گلیم بافی مبلغ ۲/۲۰۵ میلیون ریال و گبه بافی ۴۴۷ میلیون ریال و گرگور بافی نیز ۴۴۶ میلیون ریال و جمعاً قریب ۱۰۹۸ ریال سود خالص عاید می‌گردد كه به اعضاء تعاونی برگشت داده خواهد شد و سرانه آن برای هر نفر محاسبه گردیده است .
البته باید توجه داشت كه قیمت فروش محصولات نیز در شرایط ركودی فعلی و تقریباً حداقل محاسبه گردیده است لذا در صورت رونق تولید امكان افزایش سود نیز زیاد خواهد بود . همچنین صنعتگران شاغل در پروژه های گلیم بافی و گبه بافی می‌توانند با افزایش ساعت كار خود در آمد بیشتری كسب نمایند .
۲-نكته مهم دیگری آنكه از محل سود حاصل از اجرای طرح می‌توان بخشی از هزینه های آموزش صنعتگران و ارتقاء كیفیت تولید با توجه به سفارشات بازار و صادر كنندگان تأمین نمود كه در نهایت باعث افزایش در آمد كسب در آمد ارزی و توفیق و تحكیم پروژه خواهد شد .
۳- شك نیست كه حل نهایی مشكل فروش و صادرات صنایع دستی در گرو حل مسائل بیشمار دیگری است كه برخی درون زا و بعضی پارامترها نیز بیرونی و خارج ار دسترس ماست یعنی مجموعه مسائل اقتصادی ، فنی ، ساختاری اعم از خرد و كلان در عملكرد سیستم اقتصادی و تولید بازرگانی دخالت دارند اما در شرایط ركودی فعلی كه مشكل صادرات و فروش زیر اندازها كاملا مشهود است به دلیل اهمیت موضوع اشتغال و حفظ فرصتهای شغلی موجود و تأمین عدالت اجتماعی چنانچه سیستم تضمین خرید محصولات تولید صنعتگران برقرار گردد دراین طرح امكان صرفنظر كردن از ۵۰% سود سالیانه طرح كه مبلغ قابل توجهی نیز می‌باشد برای تضمین طرح موجود است .
همچنین چنانچه مكانیسمی برای شركت بازرگانی صنایع دستی ایران به منظور اجرای سیستم مذكور لحاظ گردد امكان فروش گلیم و گبله مرغوب بوشهر در فروشگاههای سازمان به قیمت بالاتر و سود آور نیز میسر خواهد بود.
۴-و بالاخره اجرای این طرح كه به تولید گلیم و گبه صادراتی بوشهر منتهی می‌گردد حتی با روال فعلی قادر است سالیانه قریب ۹۶۰۰۰۰ در آمد ارزی از محل صادرات غیر نفتی استان عاید مملكت نماید.نتیجه گیری :
تدوام حیات صنعت دستی فرش دستباف ، اشتغال و گذارندن زندگی بخش عمده ای از نیروی فعال جمعیت كشور به حضور فرش ایران در بازارهای جهانی وابسته است به طوری كلی در این برهه از زمان، صادرات نه تنها خوب است بلكه یك ضرورت است كه در خصوص صنعت دستی فرش دستباف از شدت بیشتری برخوداراست ، زیرا این صنعت علاوه بر برخودار بودن از مزیت نسبی در بازرارهای جهانی و ارز آوری قابل توجه آن در طول تاریخ حیات اقتصادی كشور ، به دلیل ویژگیهای این صنعت از جمله بومی بودن ، روستایی بودن ، هزینه كم سرمایه گذاری ماهیت انفرادی و ... از حضور گسترده ای در سراسر كشور برخودار است و بخش قابل توجهی از نیروی كار كشور كه عمدتاً نیز در روستاها و یا به عبارتی در مناطق محروم كشور هستند به این صنعت اشتغال دارند .
بنابراین هرگونه مانعی كه در راه صادرات فرش دستباف بوجود می‌آید نه تنها كشور را زا منابع ارزی محروم می‌نماید ، بلكه اشتغال بخش عمده ای از نیروی كار و در آمدهای اقشار عمدتاً محروم جامعه نیز از اثرات سوء آن متأثر می‌شود . بنابراین با توجه به اینكه دولت نیز عزم خود را برای محو كردن فقر در جامعه خصوصاً در میان اقشار روستایی جزم كرده است ،گسترش صنعت دستی خصوصاً فرش بافی و رونق آن كه تنها با صادرات بیشتر تحقق پذیر است ، می‌تواند ابزاری موثر در این استراتژی باشد.
استان بوشهر با اینكه از نظر تعداد اشتغال و میزان تولیدات در این بخش از جایگاه قابل توجهی در كشور برخودار نیست با این وجود با توجه به شهرتی كه برخی از انواع فرش آن از جمله گبه و گلیم طی چند سال اخیر كسب كرده اند ، از زمینه بسیار مناسبی برای توسعه بیشتر صنعت دستی فرش برخودار است . همانطور كه بیان شد قسمت اعظم تولیدات فرش استان با توجه به كیفیت مناسب بافت آنها ارزش صادراتی داشته كه توسط مدیریت صنایع دستی ، تعاونیها و تجارت مربوطه صادر گردیده است .
با توجه به ترویج فرهنگ بافت فرش در
روستاهای استان ، به دلیل اثرات مثبتی كه اشتغال به این صنعت بر زندگی روستانشینان طی سالیان اخیر داشته است و همچنین گسترش و انجام بیشتر فعالیتهای سازمانهای متوالی این صنعت در استان مبنی بر ارائه تسهیلات مالی ، تشكیل تعاونیها ، خدمات آموزشی و .... انتظار می‌رود امكان اشتغال حداقل ۴۰ هزار بافنده طی سالهای آینده در مناطق روستایی استان در صورت رونق فرش وجود داشته باشد.
پیشبینی می‌شود در صورتی كه این تعداد بافنده به طور عادی و در اوقات فراغت خود به بافت فرش مشغول باشند . حتی اگر نیمی از ظرفیت آنان در این شرایط نیز استفاده شود ، بیش از یك میلیون متر مربع از انواع فرش در استان قابل تولید باشد. بر آوردهای انجام شده ، نشان دهنده این است كه در حداقل قیمتهای ۱۴۰ و ۶۰مارك برای هر متر مربع گبه و گلیم ، ارزش كل صادرات انواع فرش استان در صورتی كه ۷۰%آنها از ارزش صادراتی برخودار باشند، در حدود ۴۷ میلیون دلار خواهد بود .
البته بایستی مد نظر داشت كه بر آوردهای انجام شده ، با توجه به شرایط و واقعیتهای موجود ، صرفا محدوده توان بالقوه صادرات انواع فرش را در استان نشان می‌دهد و تحقق این پیش بینی ها از طرفی بستگی به شرایط اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی كشور در سالهای آتی و نوع استراتژیهای تعیین شده برای تو سعه و همچنین عملكرد واقعی دست اندكاران صنعت فرش در كشور و استان بوشهر دارد و از طرف دیگر به حجم و گسترده بازارهای جهانی فرش و وضعیت اقتصادی كشورهای عرضه كننده ومصرف كننده دیگر بستگی دارد. در خصوص شرایط اقتصادی كشور و نوع استراتژیهای تعیین شده توسعه در كشور ، خوشبختانه با توجه به پیش بینی عدم صادرات نفت در آینده نه چندان دور ، ضرورت محصولاتی توجه به صادرات محصولات غیر نفتی كاملاً احساس گردیده است و در این راستا صادرات محصولاتی كه به طور سنتی كه از مزیت نسبی در بازارهای جهانی برخودار بوده اند از جمله فرش در اولویت كامل قرار خواهند داشت ، بنابراین این امیدواری وجود دارد كه استراتژی مناسب پایداری كه بتواند صادرات فرش را رونق بخشید اتخاذ گردد . در خصوص حجم و ابعاد بازار جهانی فرش ، با توجه به در دسترس نبودن اطلاعات مربوط به مقدار صادرات و تولید فرش در كشورهای مختلف و همچنین حجم واردات كشورهای مختلف كه عمدتاً كشورهای صنعتی و پیشرفته را در بر می‌گیرند امكان بر آورد روند عرضه و تقاضا وجود ندارد.با این وجود با توجه به سابقه و حسن شهرت فرش ایران در بازارهای جهانی ، با برنامه ریزی دقیق اتخاذ سیاستهای مناسب و پایدار می‌توان جایگاه تضعیف شده فرش ایران را علی رغم حضور رقبای متعدد در بازار جهانی تا حدود زیادی قوت بخشید . در این راستا توجه به نكاتی چند ضرروت دارد:
با توجه به نوع مصرف فرش در كشورهای وارد كننده و شرایط بازار جهانی كه با حضور رقبای قدرتمند و فعال همراه است كیفیت بافت فرش ، هنری بودن آن ، هزینه تمام شده محصول و ثبات قوانین و مقررات صادرات فرش از اهمیت فوق العاده ای برخودار می‌باشد . لذا با توجه سازمانهای متولی این صنعت در استان آموزشها و مهارتهای مناسب به بافندگان ، تهیه نقشه های مناسب ذوق بازارهای جهانی ، فراهم نمودن مواد اولیه با كیفیت مناسب و هزینه پایین ، انجام نظارتهای لازم بر روی كیفیت بافت فرش ، ارائه تسهیلات مالی به بافندگان و .... كاملاً ضرورت دارد.
منابع :
عیسوی چارلز : تاریخ اقتصادی ایران چاپ اول – انتشارات نشر گسترده
رزاقی ابراهیم – اقتصاد ایران چاپ سال ۱۳۶۰
آشنایی اجمالی با صادرات غیر نفتی كشور – خردا ۱۳۶۵
النامه آماری كشور سال ۱۳۷۳ – مركز آمار ایران
سرشماری نفوس و مسكن سالهای ۱۳۶۵ ، ۱۳۷۵
بازار جهانی فرش وزارت بازرگانی آذر ۱۳۶۴
سرشماری عمومی صنعت و معدن مرحله دوم ۱۳۷۴ / مركز آمار ایران
علی امیری
محمد رضا شریفی
منبع : مرکز علمی و پژوهشی فرش ایران