یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


به سوی جامعه اطلاعاتی


به سوی جامعه اطلاعاتی
● مدیریت دانش و توسعه فكری
دانش سبب ایجاد تحرک و پویایی در سازمانها می‌شود. با این حال، مدیریت آن بنا به دلایل مختلف ضروری است و همانند دیگر داراییهای سازمان باید در این زمینه نیز سرمایه‌گذاری کرد. «تغییر بیرحمانه در انتظارات بازار و تقاضا برای محصولات جدید، جایگزینی تدریجی سرمایه و كار را با دانش، و كار عادی را با كار دانشی در بنگاهها به‌همراه داشته است» (تنكاسی و بولاند، ۱۹۹۶؛ استارباك، ۱۹۹۲).
توانایی در تحلیل و شناخت تغییر بستگی به تركیب پیچیده‌ای از دانش، مهارت و تجربه دارد. توازن بین این سه عنصر بسیار حیاتی است. دانش به كار گرفته شده، بدون برخورداری از مهارت و تجربه به رضایت موقتی منجر می‌شود.
مهارت بدون دانش و تجربه نیز به ناامیدی به‌ویژه در مواردی منجر می‌شود كه كار آن چنان كه انتظار می‌رود، پیشرفت نمی‌كند. همچنین، تجربه بدون دانش و مهارت به احساس جدایی فرد از دیگران و اهمیت دادن بیش از حد به خود منجر می‌شود. بنابراین، سازمانها باید بر اساس سازو کاری مشخص به ایجاد ترکیبی پایدار از این مقولات اهتمام ورزند. بنا به دلایل زیر، مدیریت دانش از ضرورت بالایی برخوردار است:
▪ تغییرات شدید در بازار و ضرورت پاسخگویی سازمانها به آنها، به‌طوری که بتوانند محصولات متنوع و با قیمت مناسب را ارایه کنند.
▪ رقابت شدید که سازمانها را مجبور به کاهش هزینه کرده است. یکی از روشهای کاهش هزینه، کاستن از نیروی کار بی‌بهره از دانش روز است. در صورتی که سازمان نتواند افراد را از دانش کافی برخوردار كند، حجم ورود و خروج نیروی انسانی بالا خواهد رفت که این موضوع به افزایش هزینه‌ها منجر می‌شود.
▪ مطرح بودن دانش به‌عنوان موضوع رقابت سازمانها
▪ لزوم جایگزینی دانش رسمی و شفاف به جای دانش غیررسمی برای بهره‌گیری بهینه از کارکنان و روشهای اجرایی
▪ نیاز به یادگیری مادام‌العمر به‌عنوان واقعیتی گریزناپذیر
▪ توسعه حوزه دانش به‌عنوان زمینه‌ای برای اثربخشی سازمانی
▪ شکست روشهای مالی در ایجاد پویایی در دانش سازمانی
▪ شکست فناوری اطلاعات به‌عنوان ابزاری کافی برای ایجاد منافع پایدار برای سازمانها
▪ نتایج نامطلوب دسترسی جهانی به اطلاعات
مدیریت دانش و حرکت به‌سوی ایجاد سازمانی دانشمدار و خردمدار زمینه‌ای را برای توسعه و تعالی سازمان فراهم می‌کند. چنین وضعیتی به پویایی سازمان و یادگیری موثر منجر خواهد شد که نتیجه آن، پایداری در عرصه دستیابی به اهداف و مقاصد راهبردی تعریف شده است. توسعه فکری، آن چنان که در الگوی زیر نشان داده شده است، ابعاد و پایه‌های مختلفی دارد.
● سنجش آمادگی الكترونیك
ظرفیت یا میزان آمادگی كشورها برای ورود به دنیای الكترونیك و جامعه جهانی مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات با معیار آمادگی الكترونیك مورد سنجش قرار می‌گیرد. به‌عبارت دیگر، آمادگی الكترونیك به معنای میزان مشاركت یك جامعه در دنیای شبكه‌ای است. آمادگی مزبور مبتنی بر بررسی و پیگیری پیشرفتهای نسبی جوامع در زمینه‌های تعیین‌كننده فناوری اطلاعات و ارتباطات و كاربردهای آن است. با توجه به نتایج تحلیلهای مربوط می‌توان فرصتها و چالشهای پیش روی جوامع را در اشاعه و پذیرش فناوری اطلاعات و ارتباطات مورد شناسایی قرار داد. بدیهی است كه معیار مزبور باید به‌صورت متوازن به ارزیابی وضعیت كنونی و آینده بپردازد.
آمادگی الكترونیك علاوه بر تاكید بر استفاده بهینه از شرایط و امكانات موجود، اهم موارد قابل توجه كشورها را برای تداوم توسعه مبتنی بر انسجام فناوری اطلاعات و ارتباطات مشخص می‌كند. بر این اساس می‌توان تلاشها را از درون تمركز بخشید و پشتیبانیهای لازم را تشخیص داد. با این‌حال، ارزیابی مزبور كافی نیست و به كارگیری مؤثر این معیار مستلزم توجه به موارد زیر است:
▪ درك چگونگی كمك فناوری اطلاعات و ارتباطات به جوامع در دستیابی به مزایای اقتصادی و اجتماعی و چگونگی تنظیم اهداف واقع‌گرایانه بر این اساس؛
▪ تعیین مراحل و گامهای مؤثری در راستای كاربرد ثمربخش و پایدار فناوری اطلاعات و ارتباطات به‌منظور دستیابی آسان‌تر به اهداف توسعه.
شناخت درست روند آمادگی الكترونیك می‌تواند به سیاستگذاران در طراحی و پیاده‌سازی راهبردهای فناوری اطلاعات و ارتباطات كمك كنند. این امر به‌ویژه در كشورهای در حال توسعه بسیار اهمیت دارد؛ زیرا چنانچه از فناوری اطلاعات و ارتباطات به درستی استفاده شود،‌ امكانات بالقوه بسیاری را در اختیار مردم كشورهای در حال توسعه قرار می‌دهد تا بر موانع و مشكلات موجود بر سر راه توسعه فایق آمده و موجبات تحكیم و تقویت جوامع، نهادهای دموكراسی، مطبوعات آزاد و اقتصادهای محلی را فراهم سازند.
با تمامی قابلیتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در كمك به جوامع در رفع مشكلات اقتصادی و اجتماعی، باید به این موضوع توجه داشت كه تبدیل یك دیدگاه جامع به اقدامات عملی كه با ساختارهای موجود مطابقت داشته باشد كار ساده‌ای نیست. ارزیابی صحیح آمادگی الكترونیك، نخستین گام در راستای شناخت اولویتها و تبدیل اهداف و خواسته‌ها به برنامه‌های عملی است. هم‌اكنون شكاف دیجیتالی به‌عنوان مهمترین عامل آمادگی الكترونیك مورد توجه است و رهبران جوامع سعی می‌كنند با تعدیل آن، آمادگی الكترونیك خود را برای حضور موثرتر در جامعه اطلاعاتی افزایش دهند.
ریشه‌یابی این موضوع به تحلیلهای مختلفی منتهی شده است. برخی از تحلیلگران، توسعه رایانه و سخت‌افزارها و نرم‎‌افزارهای جدید را پیشنهاد می‌كنند و برخی دیگر، اقدامات دولتها را مانع توسعه و استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در كشورهای در حال توسعه می‌دانند و معتقدند تا سیاستهای دولت تغییر نكند، شكاف دیجیتالی برطرف نخواهد شد. برخی هم مشكل را فراتر از دسترسی فیزیكی می‌دانند و آن را به فرصتهای از دست رفته در بهره‌گیری مناسب از فناوری اطلاعات و ارتباطات نسبت می‌دهند. این دسته از افراد بر دانش چگونگی به كارگیری فناوریهای نوین و ارتباط آنها با سطح زندگی كاربران بالقوه و بالفعل تاكید می‌‌ورزند.
آمادگی الكترونیك به مولفه‌هایی همچون: زیرساخت ارتباطی،‌ منابع انسانی، چارچوبهای قانونی و سیاسی اشاره می‌كند. با ارزیابی شاخصهای توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات می‌توان راهبردهای توسعه در زمینه‌های مختلف فناوری اطلاعات و ارتباطات را تعیین كرد.
رویكردهای مختلفی برای ارزیابی آمادگی الكترونیك وجود دارد، اما تمامی آنها در موارد زیر مشتركند: بررسی كاربران نهایی، تجزیه و تحلیل آماری، بهترین تجربیات گزارش شده و تجربیات محققان.
ارزیابی شاخصهای مبتنی بر این مفاهیم، وضعیت را شفافتر می‌كند و به توسعه رویكردهای جدیدی در ارزیابی آمادگی الكترونیك منجر می‌شود. بر این‌اساس، ابزارهای گوناگونی در زمینه ارزیابی آمادگی الكترونیك جوامع مطرح است. این ابزارها با توجه به اهداف و نتایج مورد انتظار، از تعاریف گوناگونی برای آمادگی الكترونیك استفاده می‌كنند.
یزدان محمدبیگی
منبع : ماهنامه تدبیر


همچنین مشاهده کنید