چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

ناتو، پیمانی جذاب برای بلوک شرق


ناتو، پیمانی جذاب برای بلوک شرق
۱۶ سال پیش، در چنین روزهایی، سران ناتو در پاریس با رهبران بلوك شرق پیشین یعنی چین و روسیه دیدار داشتند و رسما پایان جنگ سرد را اعلام كردند. از آن زمان به بعد، رفته رفته بسیاری از كشورهای بلوك شرق به عضویت ناتو درآمدند.
سران ناتو برای رفع نگرانی روسیه از گسترش این پیمان نظامی به شرق، با این كشور پیمانهای همكاری و دوستی امضا كردند. پس از فاجعه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ مبارزه با تروریسم نیز از هدفهای اصلی ناتو به شمار آمد.در رابطه با دگرگونیهای بنیادین سیاسی در جهان نو، همین بس كه زمانی ایران ما از طریق اتحاد شوروی با اروپا همسایه بود، ولی اكنون از طریق عضو ناتو، تركیه با اعضای این پیمان همجوار شده است. اما این پیمان چه تاریخچه و تكاملی داشته و تا چه اندازه متحول شده است؟ پیمان آتلانتیك شمالی در روز چهارم آوریل ۱۹۴۹ میلادی، نخست توسط ۱۲ كشور، یعنی ایالات متحده آمریكا و كانادا، كشورهایبنه لوكس Benelux ایتالیا، فرانسه، پرتغال، ایسلند، نروژ، دانمارك و انگلستان، به امضا رسید.
پنج ماه بعد، این پیمان رسما به مورد اجرا درآمد. هر چند در مقدمه این قرارداد عنوان می شود كه امضاكنندگان، مفاد اعلامیه حقوق بشر و مصوبات سازمان ملل را در سرلوحه اهداف و كارهای خود قرار خواهند داد و به منظور استقرار صلح و آرامش و ایجاد دمكراسی و آزادیهای فردی و تسلط قانون بر كشورهای عضو، تلاش خواهند كرد، در عمل تا چهل سال، جنگ سرد و مقابله با شوروی سابق و اقمار آن، بر سیاست این پیمان سایه افكنده بود.زمانی پل هانری اسپاك سیاستمدار بلژیكی و مسوول اول ناتو گفته بود: ما باید مجسمه استالین را به نشانه قدردانی در پایتختهای كشورهایمان برپا كنیم، چون او باعث همبستگی و اتحاد اعضای پیمان ما شده است. اتحاد و همبستگی اعضای پیمان ناتو در آن زمان در تسلیحات نظامی و تقویت جبهه ضد كشورهای بلوك شرق، خلاصه می شد.
تقسیم اروپا به خصوص تقسیم آلمان به شرقی و غربی، نشانه آشكاری از تلاش ناتو برای این پیمان نظامی بود كه در موقع به اصطلاح لازم بتواند ضربه نخست را به دشمن وارد آورد. با فروپاشی نظام سوسیالیستی در اتحاد شوروی و اقمارش، پیمان ناتو دیگر نمی توانست استراتژی پیشین خود را توجیه و اعمال كند. در سال ۱۹۹۱ پیمان ورشو كه در مقابل ناتو برپا شده بود، بی هیچ شرط و اجباری خود را منحل اعلام كرد و عملا اعضای ناتو را به جست وجوی هدف و علت وجودی تازه ای واداشت.
پیش از آن، تلاش هایی جهت بهبود روابط دو بلوك در دوره گورباچف صورت گرفته بود كه پیمانهای محدودیت موشك های میانبرد هسته ای، از مهمترین آنها به شمار می آمد. هر چند اعضای ناتو تلاشهای شوروی را برای بهبود روابط با جهان سرمایه داری با تردید می نگریستند، در عمل می دیدند كه كشورهای عضو پیمان ورشو گام به گام ارزشهای جهان آزاد را می پذیرند و عملا به صف این كشورها می پیوندند.
در سال ۱۹۸۹ سران ناتو طی دو كنفرانس عالی در بلژیك بیانیه ای تنظیم كردند كه در آن ضمن ستایش از دگرگونی در كشورهای شرق، از آنها خواسته شد همگام با ناتو در محدودیت تسلیحات بكوشند. این اولین بیانیه ای بود كه مسائل امنیتی را به تضاد میان دو بلوك، محدود نمی ساخت و بحرانهای منطقه ای، تروریسم و معضلات جهانی را نیز مطرح می كرد. آن بیانیه حتی به همكاریهای بین المللی كه باید باشركت شوروی انجام می شد، اشاره داشت.به گزارش دویچه وله البته دیدگاه های مخالفی نیز در ناتو وجود داشت.
ناظرانی می پنداشتند با سقوط شوروی، بحرانها و تنشهای شدیدی میان كشورهای بلوك شرق ایجاد شود كه دامان آن، اروپای غربی را نیز بگیرد. آنها به همین علت سیاست صبر و تحمل را به سران ناتو پیشنهاد می كردند. در سال ۱۹۹۰ سران ناتو نشستی در Turnburry انگلستان برپا كردند و طی آن به بیانیه اصلی ناتو، كه هنوز نشانه هایی از تردید در آن وجود داشت، متممی افزودند كه به پیام ترنبری معروف شد.
در این پیام، اعضای پیمان ناتو دست دوستی و همكاری به سوی كشورهای بلوك شرق دراز كردند و اعلام داشتند كه دگرگونیهای پدیدآمده، موقعیت خاصی به وجود آورده است كه همه كشورهای اروپایی را به همكاری و دوستی فرا می خواند. آنچه در بیانیه ترنبری با تردید و شعارگونه مطرح شده بود، در كنفرانس سران ناتو در لندن به تصویب و تثبیت رسید. در این كنفرانس قرار شد كه همزمان با خروج نیروهای نظامی شوروی از كشورهای اروپای شرقی، تعداد نیروهای فعال نظامی در ناتو نیز تقلیل یابد.
در اعلامیه ای كه سران ناتو به همین منظور در لندن انتشار دادند، صریحا اظهار شده بود كه اعضای پیمان آتلانتیك كه از نیروهای هسته ای موجود در كشورهای عضو، تا آنجا كه لازم و ممكن است بكاهند و این تجهیزات را فقط و فقط آخرین وسیله حفاظت و پیشگیری از جنگ و برخورد بدانند.
در این بیانیه، همچنین به ایجاد همكاریهای سیاسی و امنیتی در چارچوب كنفرانس همكاریهای امنیتی كل اروپا اشاره شد و ایجاد كمیسیون هایی در این رابطه پیشنهاد گردید. سرانجام در سال ۱۹۹۱ سران ناتو تصمیم گرفتند متناسب با دگرگونیهای بنیادینی كه در سیستمهای سیاسی جهان پدید آمده بود، پیمان آتلانتیك شمالی را از حالتی نظامی به موسسه ای سیاسی تبدیل كنند و با ایجاد شورای همكاری و تشریك مساعی اروپا، كه در آن علاوه بر شانزده عضو ناتو كشورهای اروپای شرقی نیز عضویت داشتند، از برجسته كردن نقش ناتو در تعیین سیاستهای امنیتی اروپا، تا اندازه ای دست بردارند.در همین رابطه، سران ناتو بیش از پیش به جهانی شدن مسائل امنیتی تأكید كردند و نقش سیاست و دیپلماسی را در مقابل نظامی گری برجسته تر دانستند.
اما در عین حال این امكان را نیز برای خود باقی گذاشتند كه در صورت لزوم نیروهای نظامی خود را حتی در خارج از حوزه كشورهای عضو، مستقر سازند. تاریخچه ناتو نشان می دهد كه با فروپاشی نظام سوسیالیستی در بلوك شرق، اعضای این پیمان، مجبور به تغییر سیاستهای نظری و عملی خود در قبال كشورهای اروپای شرقی گردیدند.
آنها بهتر دیدند پیمان نظامی خود را به سازمانی بدل سازند كه تشكیلات سیاسی نیز در آن راه داشته باشد. هرچند ناتو همواره خود را یك پیمان دفاعی معرفی می كرد، اما از نظر دور نیست كه این پیمان پیش از پیمان ورشو تأسیس شد و هنوز با وجود انحلال آن قرارداد پابرجاست.نكته دیگر این كه اولین باری كه نیروهای نظامی ناتو در سطح گسترده ای وارد جنگ و عمل شدند، زمانی بود كه سالها پیش از آن علت وجودی این پیمان از میان رفته بود.
وقتی نیروهای ناتو در سال ۱۹۹۹ وارد یوگسلاوی شدند، هفت سال از انحلال شوروی گذشته بود. با این همه از قرار، همه كشورهایی كه قصد پیوستن به اتحادیه اروپا را داشتند و دارند، نخست باید عضویت ناتو را بپذیرند، چنان كه در معرفی اعضای نوپای اتحادیه اروپا پیش از این در چهارچوب همین برنامه گفته ایم. نیروهای ناتو در همگرایی با جهان نو، در بسیاری از منطقه های پرتنش به كمك پاسداران صلح سازمان ملل شتافته اند. آنها حتی سال گذشته به هنگام بروز زمین لرزه دریایی در جنوب شرقی آسیا، به كمك قربانیان و زلزله زدگان همت گماشتند.
منبع : روزنامه ابرار


همچنین مشاهده کنید