شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

کابینه تعارضات درونی و تقابلات بیرونی


کابینه تعارضات درونی و تقابلات بیرونی
روز سه شنبه ۳۱ مارس با رای اعتماد کنست به دولت راستگرای «بنیامین نتانیاهو» با ۶۹ رای نمایندگان عضو احزاب لیکود، اسرائیل خانه ما، کارگر، شاس و خانه یهودی، ترکیبی از تناقضات ساختاری در زمانی حساس، این کشور را در چنبره خود گرفت. اظهارات «اویگدور لیبرمن» وزیر امور خارجه جدید اسرائیل و رهبر حزب افراطی اسرائیل خانه ما در جلسه معارفه خود مبنی بر اینکه دولت جدید هیچ تعهدی نسبت به توافقنامه آناپولیس و تشکیل دولت مستقل فلسطینی ندارد، از همان ابتدا نشان داد این دولت در لحظه یی مهم از تاریخ در مسیر اشتباهی در حال گام برداشتن است. این سخنان که در همان لحظه خشم و عکس العمل «تزیپی لیونی» وزیر خارجه قبلی اسرائیل را برانگیخت و اعراب هم به تندی ناخشنودی خود را نسبت به آن نشان دادند، بیانگر ماهیت واقعی این دولت ائتلافی بوده است. لیونی بلافاصله با قطع سخنان لیبرمن تلویحاً بیان داشت که توافقات دولتی منفک از تمایلات شخصی مقامات است و «محمود عباس» رئیس تشکیلات فلسطینی نیز اظهار داشت به نظر می رسد توافق برای صلح با شروع به کار دولت جدید تل آویو در بن بست قرار گرفته است. این در حالی بود که «باراک اوباما» رئیس جمهوری امریکا در کنفرانس مطبوعاتی چهارشنبه خود با «گوردون براون» نخست وزیر بریتانیا درخصوص صلح خاورمیانه به صراحت از تعهد کشورش نسبت به تشکیل دولت مستقل فلسطینی تاکید کرد. نتانیاهو نخست وزیر جدید اسرائیل نیز هرچند قبلاً به صراحت گفته بود هیچ گاه به تشکیل کشور فلسطینی اعتقادی ندارد ولی با درک مشکلات پیش روی خود ضمن سکوت در این خصوص تنها به توافق با فلسطینی ها برای بهبود شرایط زندگی آنان به عنوان زمینه لازم جهت دستیابی به صلح اشاره کرد. وضعیت تازه یی که با تشکیل دولت راستگرای نتانیاهو در ساختار سیاسی اسرائیل شکل گرفته است برخلاف دیدگاه انتزاعی بسیاری از تحلیلگران مبنی بر اینکه الزامات موجود دولت تل آویو را به سمت تعقل گرایی سوق می دهد، آن اندازه مهم خواهد بود که تنها در چارچوب شکست این دولت یا انزوای اسرائیل در جامعه بین الملل و متحدان سنتی آن رقم خواهد خورد. پارادوکس های درونی و بیرونی دولت جدید اسرائیل با توجه به حضور حزب کارگر در این دولت ائتلافی که شدیداً معتقد به تشکیل دولت مستقل فلسطینی و تعامل با جامعه جهانی است و استراتژی جدید دولت واشنگتن برای تعامل بیشتر با کشورهای اسلامی از هم اینک شمارش معکوس برای فروپاشی آن را رقم زده است.
راستگرایانی که در انتخابات زودرس پارلمانی اخیر اکثر کرسی های کنست را کسب کرده و شاکله اصلی دولت نتانیاهو را شکل می دهند، در گذشته یی زندگی می کنند که حداقل یک دهه از پایان آن سپری شده است. جامعه جهانی، ایالات متحده و اتحادیه اروپایی هرگز قادر نخواهند بود نقض آشکار توافقنامه های صلح از طرف دولت نتانیاهو را آن هم در زمان تغییرات کنونی در واشنگتن و اولویت یافتن حل و فصل بحران های عراق و افغانستان در پرتو همکاری های منطقه یی نادیده گرفته و سیاست دوگانه یی را در این مورد به اجرا بگذارند. انتخابات پارلمانی اسرائیل که در آن راستگرایان پیروز شدند و هم اکنون نیز موفق به تشکیل دولت ائتلافی شده اند شاید بیشتر به یک طنز چخوفی شبیه باشد چرا که پیروزمندان کنونی دقیقاً شکست خوردگان در آینده نزدیک خواهند بود. حتی فراتر از شکست این دولت در ادامه حیات و مسیر راه خود، می توان به وضوح اذعان کرد که در این برهه حساس از تاریخ منطقه و تحولات ژئوپولتیک در عرصه بین المللی موجودیت و موقعیت اسرائیل بزرگ ترین زیان کننده این تحولات خواهد بود. از یک طرف چنانچه راهبرد سیاست خارجی دولت ائتلافی نتانیاهو همان گونه رقم بخورد که در جلسه معارفه وزیر امور خارجه توسط وی بیان شد، ادامه حضور حزب کارگر به رهبری «ایهود باراک» که به بهانه جلوگیری از افراطی گری دولت جدید رهبران این حزب را به حضور در دولت راضی کرد، تحت هیچ شرایطی توجیه منطقی نخواهد داشت و فشار ناراضیان حزبی وی را مجبور به خروج از این ائتلاف می کند. هرچند برخلاف بهانه باراک در این خصوص که توانست حمایت حدود ۶۰ درصد کمیته مرکزی حزب کارگر را کسب کند، می توان کیش شخصیت وی برای ماندن در قدرت و همچنین هراس از پیامدهای قضایی جنگ ۲۲ روزه غزه که وی مسوولیت وزارت دفاع اسرائیل را بر عهده داشت و هم اینک شدیداً توسط مجامع حقوق بشری داخلی و خارجی دنبال می شود را دلیل اصلی پیوستن وی به دولت نتانیاهو به حساب آورد. به هر دلیل مواضع اساسی حزب کارگر ادامه همکاری آنان را با دیدگاه های افراطی لیبرمن در حوزه سیاست خارجی و کسب امتیازات داخلی توسط حزب مذهبی شاس که مغایر با سکولاریسم حاکم بر حزب کارگر است، این ائتلاف را بسیار شکننده و توجیه ناپذیر کرده است. حیات و موجودیت اسرائیل تا به امروز مدیون حمایت های بی دریغ ایالات متحده و تا حدود زیادی اروپاییان بوده است و چنانچه دولت تازه این کشور با اتخاذ مواضع افراطی خود آنان را به چالش بکشد شرایط بسیار سختی را باید متحمل شود. واشنگتن و بروکسل در وضعیت نوین بین المللی قادر به همراهی با دولتی که معاهدات چند سال اخیر بین دولت تل آویو و تشکیلات خودگردان که با میانجیگری آنان انجام گرفته را نقض کند، نخواهند بود چرا که در شرایط بسیار حساس جهان کنونی این مسیر دقیقاً برخلاف الزامات مورد نظر آنان است و می تواند فضای منطقه یی و بین المللی را دستخوش بحران های غیرقابل پیش بینی کند. این وضعیت می تواند مشروعیت و موقعیت محمود عباس در مقابل جنبش حماس را به شدت تضعیف کرده و رادیکالیسم را در قسمت فلسطینی قضیه و جهان اسلام تقویت کند که این موضوع برای واشنگتن و بروکسل یک کابوس تلقی می شود.
اردشیر زارعی قنواتی
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید