چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

کابوس بین النهرین و خواب های آشفته


کابوس بین النهرین و خواب های آشفته
عراق بعد از ۵ سال که از جنگ این کشور می گذرد همچنان سیاهچاله نظام نوین بین المللی در هزاره سوم است و برزخ سیاسی، نظامی، امنیتی و اقتصادی آن همه ی نقش آفرینان و بازیگران در این محیط ژئوپلتیکی را در شرایط راه رفتن بر روی پوست موز دچار کرده است. این که به طور مرتب از بهبود اوضاع و تثبیت امور به خصوص از این جهت که با افزایش ۳۰ هزار نفری نیروهای نظامی آمریکا در میانه سال گذشته سخن گفته می شود هر چند که به لحاظ امنیتی و به صورت نسبی در قالب یک تاکتیک امنیتی می تواند مورد توجه باشد ولی در اصل معضل در هم تنیده عراق هیچ تغییری ایجاد نکرده است.
واقعیت این است که وضعیت همچنان بی ثبات و ناآرام است و در آنجا که به نظر می رسد درگیری و خشونت ها فروکش کرده است بازیگران خرد و بزرگ همچنان در پشت سنگرهای خود دست بر ماشه به انتظار نشسته اند. نبود یک استراتژی و راهبرد منسجم و مبتنی بر برایندهای عینی در وضعیت یک عقلانیت سیاسی و واگذاشتن تمام مسائل به تاکتیک های جنگی پنتاگون و منویات گروه های قومی – مذهبی در درون عراق، مانع از هر گونه تثبیت پایدار و حل واقعی مشکلات بوده است. هم اینک در شرایطی که انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در پایان سال جاری میلادی انجام خواهد گرفت و موضوع عراق یکی از محوری ترین کانون ها در طی تبلیغات انتخاباتی تلقی می شود و در عراق نیز در ماه های آینده انتخابات محلی این کشور برگزار می شود، به نظر می رسد که اوضاع جاری منبعث از این رقابت ها به سمت بی ثباتی بیشتری نیز سوق بیابد. اصولا صورت مسئله عراق بسیار فراتر از اینکه در یک مقطع زمانی خاص خشونت ها فروکش یا گسترش یابد، می بایست مورد ارزیابی قرار گیرد و بر همین اساس تا زمانی که در بنیاد مسئله یک راه حل منصفانه و سیاسی یافت نشود هیچ امیدی نمی توان به تغییرات شکلی و تاکتیکی داشت. گزارشات مستقل از سوی منابع بین المللی همچون سازمان ملل متحد، صلیب سرخ جهانی، پزشکان بدون مرز و حتی موسسه آمریکائی صلح که در روز یکشنبه ۶ آوریل انتشار یافته است به روشنی با گزارشات فرماندهان نظامی آمریکا و ادعاهای دولت نوری مالکی نخست وزیر این کشور در تناقض اساسی قرار دارد. چنانچه این منابع در گزارشات خود از بی ثباتی و خشونت بیشتر و ورود به باتلاق عراق سخن می گویند و در مقابل مثلث " رابرت گیتس، رایان کراکر، دیوید پترائوس " به پیروی از رئیس بزرگ در کاخ سفید تصویر متفاوت و بزک کرده ای از عراق به نمایش می گذارند.
در هفته گذشته فرمانده نیروهای آمریکائی در عراق به همراه سفیر این کشور در مقابل کنگره حاضر شدند تا گزارش جامع و کاملی از اوضاع عراق ارائه کنند در حالی که از قبل هم مشخص بود که آنان چون گذشته حرف های تکراری را تحویل قانونگذاران خواهند داد. با توجه به اینکه جمهوریخواهان و دمکرات ها در آستانه رقابت های انتخابات ریاست جمهوری قرار دارند و سناتور " مک کین " کاندیدای جمهوریخواهان برای تصدی این پست خود به عنوان اصلی ترین طراح افزایش نیرو در عراق به حساب می آید، انتظار هر گونه گزارش متفاوت از سوی کارگزاران آمریکائی در مقابل کنگره بیهوده بود. اظهارات پترائوس در طی هفته ها و ماه های اخیر جای هیچ شکی باقی نگذاشته است که وی کاهش خشونت ها در طی ماه های اخیر را به عنوان یک پیروزی استراتژیک در عرصه این جنگ محسوب کرده و انتقادات دمکرات ها را در این خصوص وارد نمی داند. اینکه در این چند ماه گذشته تا حدودی از دامنه خشونت ها کاسته شده است بیش از آنچه که به افزایش نیروهای آمریکائی مربوط باشد به نزدیکی رهبران واشینگتن به شورشیان سنی در قالب سازماندهی گروه های شبه نظامی " شوراهای بیداری " و مذاکره با کشورهای همسایه ارتباط دارد که در واقع می توان آن را شکست نرم آمریکائیان در مقابل این شورشیان تلقی کرد. همچنین برخلاف اظهارات گاه و بی گاه رهبران سیاسی – نظامی واشینگتن، مذاکرات دوجانبه بین کارگزاران آنان در عراق و نمایندگان ایران در فروکش کردن دامنه ناآرامی ها نقش اساسی ایفاء کرده است.
چنانچه درگیری هفته های اخیر در بصره، بغداد و دیگر شهرهای شیعه نشین جنوب نشان داد که شکستن این توازن مصلحت طلبانه هر لحظه می تواند وضعیت آشفته عراق را از آنچه که هم اکنون است بیشتر نیز کند. در اینجا رقابت های درونی عراق نیز بسیار دارای اهمیت خواهد بود و جنگ قدرت از یک طرف در بین سنی ها و شیعیان و از طرف دیگر بین جناح های شیعی می تواند آشوب های تازه و غیر قابل پیش بینی را موجب گردد. بعد از اعلام تمدید آتش بس ۶ ماهه از سوی مقتدا صدر و بازگشت جیش المهدی به پایگاه های خود، حمله هفته گذشته دولت مالکی به این شبه نظامیان در بصره، اگر نه برای سناریوسازی آمریکا جهت آغاز یک جنگ تازه در منطقه باشد، بدون شک نشان دهنده جنگ قدرت بین نیروهای رقیب درون عراق در کنار عدم درک واقعی از اوضاع توسط تصمیم گیران آمریکائی خواهد بود. چنانچه نخست وزیر عراق در سناریوی زمینه ساز برای کشاندن پای ایران به سیاهچاله عراق مورد سواستفاده قرار گرفته باشد آن چنان که از محتوای گزارش پترائوس – کراکر برمی آید، می بایست عرصه بازی عراق را با دیدگاه نوینی مورد بررسی قرار داد.
چرا که از یک طرف در منازعات قومی – مذهبی کنونی در این کشور برای اولین بار ارجحیت قومیت عربی بر مذهب در قالب شیعه گری فایق آماده است و از طرف دیگر متحدین سنتی تهران در عراق غیر اعتماد بودن خود را در منظر حامیان بیرونی خویش به نمایش گذاشته اند. به لحاظ بازی های ژئوپلتیکی در منطقه و حتی عرصه بین المللی نیز چنین تحولی می تواند دندان گرگ هار واشینگتن را در وضعیت زیر فشار کنونی درست مشابه اواخر دوران جنگ ویتنام و حمله این کشور به لائوس نشان دهد که به نوعی تکرار تجربه شکست خورده تاریخی تلقی می شود. اما به نظر می رسد که عاقلانه تر آن باشد که این وضعیت را در کنار نقش منازعه آمریکائی – ایرانی در خصوص رقابت حول صلح خاورمیانه، مسائل لبنان و پرونده هسته ای تهران مورد توجه قرار داد. اینکه مالکی اعلام کرده است که اگر مقدا صدر گروه جیش المهدی را منحل نکند اجازه شرکت در انتخابات آینده را به وی نخواهد داد، حتی با موضع گیری های متناقض مقتدا مبنی بر استعلام از مراجع تقلید در این خصوص و تایید و تکذیب های مسئولان دفتر وی در این مورد نمی تواند نقطه پایانی بر این ارتش شبه نظامی باشد.
واقعیت این است که تمام جناح های سیاسی در عراق از کردها با شبه نظامیان پیشمرگه، جناح شیعی عبدالعزیز حکیم با سپاه بدر و به تازگی اعراب سنی با شوراهای بیداری از چنین نیروهائی برای تثبیت قدرت خود استفاده می کنند و بدون خلع سلاح و انحلال این شبه نظامیان تاکید بر انحلال تنها سپاه مهدی چندان عاقلانه تلقی نمی شود. به هر حال همان گونه که اکثر کارشناسان امور بین المللی برخلاف دولتمردان کاخ سفید معتقدند راهکار مشکل عراق نه در طرح های نظامی که بیشتر به یک استراتژی منصفانه سیاسی در حوزه داخلی، منطقه ای و بین المللی احتیاج دارد و گزارش پترائوس در مقابل کنگره آمریکا نیز نشان داد که در میان سیاستمداران این کشور نیز در این خصوص شکاف عمیقی ایجاد شده است.
اردشیر زارعی قنواتی
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ توسعه


همچنین مشاهده کنید