یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


نجات سنت قرض‌الحسنه از بخت‌آزمایی


نجات سنت قرض‌الحسنه از بخت‌آزمایی
دیدگاه‌‌های رئیس‌ کل جدید بانک مرکزی و اظهارات معاون وزارت اقتصاد، امیدهای تازه‌ای را برای پایان دادن به مسابقه بی‌حاصل بانک‌های کشور در کشاندن مردم به قرض‌الحسنه با قرعه‌کشی به وجود آورده است.
مهندس مظاهری در دولت پیش نیز که وزیر اقتصاد بود، این نوع قرعه‌کشی رایج در نظام بانکی را مشابه لاتاری می‌‌دانست و به تازگی، پورمحمدی، معاون بانکی وزرات اقتصاد، با قماربازی خواندن قرعه‌کشی کنونی، آن را بلای جان بانک‌ها خواند.
‌هم‌اکنون موضوع قرعه‌کشی حساب‌های پس‌انداز قرض‌الحسنه، به مسابقه‌ای میان بانک‌ها تبدیل شده که پایان آن مشخص نیست و هر یک از بانک‌ها برای جذب سپرده‌‌های مردمی و نقدینگی بالای موجود در دست مردم، به بالا بردن میزان جوایز شگفت و تبلیغ سرسام‌آور و تحریک‌کننده آن می‌پردازد. همچنین ورود بانک‌های خصوصی و به علاوه مؤسسات اعتباری به این رقابت، آن را حساستر کرده و گاه، این مؤسسات تازه‌تأسیس، به رغم وابستگی به برخی نهادهای ارزشی در فراخواندن مردم به شرکت در قرعه‌کشی به امید بهره‌مندی از جوایز رنگارنگ، از بانک‌ها هم پیش می‌افتند.
۱) فلسفه قرض‌الحسنه
قرض‌الحسنه، یک سنت اسلامی است که قرآن کریم، آن را قرض دادن به خدا دانسته و به عمل‌کنندگان به آن، وعده پاداش و بهشت داده است.
به گفته کارشناسان اقتصاد اسلامی،‌ اسلام از این سنت، دو هدف مشخص را دنبال می‌کند؛ یکی ارایه جایگزینی برای ربا با ترویج قرض بدون بهره و دیگری، جلوگیری از گداپروری در جامعه است تا حتی اقشار ضعیفتر نیز بتوانند با استقبال از این سنت، به فعالیت اقتصادی روی‌ آورند، تا هم به زندگی خود، سر و سامانی بدهند و هم در پایان، قرض صاحبان مال را به آنان بازگردانند و از همین روست که پاداش قرض، بیش از انفاق مال دانسته شده است. اما با اندکی اندیشه و مقایسه این سنت حسنه با آنچه به نام آن در جامعه جریان دارد، نیک درمی‌یابیم که تفاوت محسوسی میان آن دو هست.
آیا به غیر از آن‌که بانک‌ها در قبال گرفتن پس‌‌انداز قرض‌الحسنه از مردم، به آنها هیچ‌گونه مبلغ اضافه‌ای نمی‌دهند، شباهت دیگری میان فلسفه قرض‌الحسنه با آنچه در جامعه اجرا می‌شود، هست؟
۲) مشکل شرعی: لاتاری یا قرعه‌کشی؟
به راستی، آیا انبوه خانواده‌ها و حتی اقشار متدین، پس از هجوم تبلیغات رنگارنگ بانک‌های گوناگون و تحریک آنان‌ با هدف شرکت در ثواب قرض‌الحسنه، پول خود را در بانک قرار می‌دهند؟ یا تنها انگیزه‌شان امتحان شانس خود و دستیابی به جوایز عجیب و غریب بانک‌هاست؟
بیشتر مراجع تقلید، دادن جایزه قرعه‌کشی حساب‌های قرض‌الحسنه و گرفتن آن در صورتی که مشروط به گرفتن جایزه نباشد، جایز می‌دانند، اما به راستی، اکنون ده‌ها هزار تن از مردمی که پس‌انداز خود را به خاطر تبلیغات پی در پی بانک‌ها، از این بانک به بانک دیگر جابجا می‌کنند، این پول را با نیت آزمودن شانس خود در به دست‌ آوردن جوایز قرض می‌دهند، یا صرفا برای هدف اصلی قرض‌الحسنه؟
از این رو، با توجه به اوضاع کنونی، دادن پول برای این حساب‌ها و دریافت جایزه قرعه‌کشی شبهه‌ناک به نظر می‌رسد.
با این حال به نظر می‌رسد حتی اقشار متدین که بعضا تنها جواز شرکت در قرض‌الحسنه با جوایز قرعه‌کشی به آنها گفته شده، از شرایط آن بی‌اطلاعند و در صورت آگاهی از آن، در سپرده‌گذاری تجدیدنظر خواهند کرد.
۳ ) ضرر مردم
بنا بر آیین‌نامه بانک مرکزی که بانک‌های کشور، موظف به رعایت آنند، بانک‌ها می‌توانند تا دو درصد میزان سپرده‌های جذب شده از مردم را با قرعه‌کشی به مردم جایزه دهند. این در حالی است که پول مردم به طور متوسط، حدود سه ماه در بانک مقصد باقی می‌ماند و بانک می‌تواند با فعالیت اقتصادی خود، دست‌کم، ۵ درصد سود از قبل آن به دست‌ آورد. با این حساب،‌۳ درصد باقی مانده، سودی است که بانک‌ها در این میان از آن بهره‌مند می‌شوند و قاعدتا می‌توانند بخش زیادی از آن را صرف تبلیغات برای کشاندن شمار بیشتری از مردم به سپرده‌گذاری کنند. این در حالی است که تبلیغات باید صرفا برای قدردانی از مردم صورت گیرد، ‌البته هر از گاه، برخی بانک‌ها با ابتکار و خلاقیت، اقدام به ساخت تبلیغاتی برای ترویج اهداف اصلی قرض‌الحسنه،‌ همچون کمک به مردم و ایفای نقش در تولید می‌کنند که جای تقدیر دارد.
۴) نقش نداشتن در تولید
به نظر می‌رسد هم‌اکنون سپرده‌گذاری در قرض‌الحسنه آن گونه که رواج دارد، چندان به افزایش تولید منجر نخواهد شد و طبعا به ضرر اقتصاد ملی است، چرا که مردم تحت تأثیر تبلیغات گاه به گاه هر یک از بانک‌ها، پول‌های خود را از یک بانک خارج کرده و در بانک دیگر به ودیعه می‌گذارند و طبعا این شیوه، چندان به انباشت پول برای تولید منجر نمی‌شود.
چند سال پیش و زمانی که یکی از بانک‌ها برای پیشی گرفتن از دیگران، پس از مدتی تحریک کنجکاوی مردم اعلام کرده بود که یک خودرو «الگانس» به برنده جایزه می‌دهد، ناگاه بیشتر سپرده‌ها از دیگر بانک‌ها جمع و بیش از ششصد میلیارد تومان در این بانک جمع شد؛ بنابراین، مدیران بانک‌های دیگر، لب به اعتراض گشودند و برای پایان دادن این موضوع، ‌اعلام شد: از این پس، هیچ یک از بانک‌ها نمی‌توانند به برنده قرعه‌کشی قرض‌الحسنه «الگانس» جایزه دهند، اما این پایان ماجرا نبود، چراکه پس از آن، بانک‌ها به جوایز گرانقیمت دیگری چون ده‌ها خودرو خارجی یا مقادیر زیادی شمش طلا و ... روی آوردند.
۵ ) انفاق یا قرض؟
البته اذعان باید کرد در اوضاع کنونی که کشور تورم حدود ۲۰ درصدی را تجربه می‌کند، باید کار کسی را که پول خود را در بانک‌ می‌گذارد تا بودن ارایه ارزش افزوده به وی، دیگران از پول او بهره‌مند می‌شوند! «انفاق» نامید، نه «قرض‌الحسنه»، چرا که وی در پایان، تنها اصل پول خود را که به دلیل تورم، مقداری از ارزش آن کاسته شده تحویل می‌گیرد و این میزان تفاوت ارزش، ‌مقدار انفاق فرد را نشان می‌دهد.
در این مقطع، آنچه برخی مسئولان، ایده‌ آن را طرح و در مواردی پیاده کرده‌اند، اهمیت می‌یابد؛ مواردی چون بانک طلا یا ایده «محاسبه تفاوت وام بر اساس افزایش میزان تورم» که اولی به دلیل معنادار بودن ارزش طلا و سکه، چندان موجب ضرر فرد نمی‌شود و باعث می‌شود طلا یا سکه‌ای که افراد به عنوان سرمایه زندگی خود در خانه نگهداری می‌کنند، در خدمت فعالیت‌های سودآور بانکی قرار گیرد. دومی نیز ایده‌ای است که رئیس جدید بانک مرکزی مطرح کرده تا به جای ارایه سود تعیین‌شده سپرده که هم‌اکنون در بیشتر بانک‌ها اعمال هم می‌شود، سپرده افراد تنها به میزان تورم افزایش یابد تا هم شبهه ربا نداشته باشد و هم مانع ضرر سپرده‌گذاران شود.
۶ ) قرض‌ها به چه کسی می‌رسد؟
مشکل دیگر قرض‌الحسنه‌های کنونی بانک‌ها، مشخص نبودن دریافت‌کنندگان قرض‌الحسنه‌هاست؛ هرچند دهندگان قرض‌الحسنه مشخصند. به عبارت دیگر، هرچند صدها هزار تن از اقشار جامعه، ‌هر یک پول خود را در یکی از بانک‌های کشور بدون دریافت هرگونه بهره به ودیعه گذاره و قرض می‌دهد، معلوم نیست چه کسی یا کسانی از دریافت وام قرض‌الحسنه (بدون بهره) بهره‌مند می‌شوند! حال آن که فلسفه اصلی قرض‌الحسنه، رسیدن برخی اقشار مستحق قرض، از قرض و وام بدون بهره است.
هم‌اکنون به جز وام ازدواج که بدون بهره به زوج‌های جوان داده می‌شود، قریب به اتفاق وام‌های دیگر، اعم از ساختمان، ‌مسکن،‌ صنعتی، کشاورزی و ... دارای بهره هستند، هرچند برخی از آنها بهره پایین دارند.
از سوی دیگر، هیچ تضمینی نیست که میزان پولی را که از قبل قرض‌الحسنه مردم به دست می‌آورند، بابت قرض به دیگران هزینه کنند!
۷) راه جبران مافات بانک‌ها
البته از نگاه دیگر به بانک‌ها نیز باید تا اندازه‌ای حق داد که می‌خواهند با جذب سپرده‌های مردمی، برخی فشارهای وارد بر خود در مدت اخیر را جبران کنند. از آنجا که آنها در سال‌های اخیر، از یک سو با حجم گسترده وام‌های دستوری دولت و از سوی دیگر با کاهش دستوری سود سپرده‌ها روبه‌رو هستند، «قرض‌الحسنه با جایزه»، کوتاهترین دیواری است که بانک‌ها می‌توانند با پناه بردن به آن، برخی تنگناها را جبران کنند. اما روشن است که چنین شیوه‌ای راهگشا نیست و اگر فشار وارد بر بانک‌ها غیرمنطقی است، باید آن فشارها را برداشت، نه آن‌که با یک اشتباه دیگر آن را جبران کنیم.
۸) در جستجوی را‌هکار
برخی اظهار‌نظرهای مسئولان اقتصادی کشور، ‌بیانگر آن است که آنان هم تا اندازه‌ای از وضع نابهنجار وضعیت قرض‌الحسنه‌ در بانک‌‌های کشور آگاهند و به دنبال چاره‌اندیشی برای آنند، ‌اما راه چاره چیست؟
مورد نخست، قاعده جلوگیری از اقدام کنونی بانک‌ها در جذب سرمایه مردم با تحریک تبلیغاتی است که همان گونه گفته شد، بیشتر نوعی لاتاری و بخت‌آزمایی بوده و جواز شرعی آن به شدت مورد سؤال است. همزمان، دولت و بانک‌ مرکزی، می‌توانند به تقویت قرض‌الحسنه‌های واقعی بپردازند که در آنها بسیاری از مردم با انگیزه معنوی پول خود را به ودیعه می‌گذارند و وام آنان نیز بدون بهره، ‌صرفا به افراد نیازمند تعلق می‌گیرد و قرعه‌کشی نه تنها در ارایه جایزه نباشد،‌ بلکه در تعلق گرفتن وام نیز استفاده نشود و افراد، تنها به دلیل استحقاق خود، توان دریافت وام داشته باشند. به نظر می‌رسد با توجه به وجود نقدینگی گسترده و انگیزه بالا در خیرین کشورمان، استقبال از چنین صندوق‌هایی که مورد اعتماد باشند و مشخص شود عواید آنها صرفا به نیازمندان می‌رسد، زیاد هم باشد.


همچنین مشاهده کنید