یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


احیای رباعیات خیامی


قصه پیدا شدن وزن آن و استماع جناب رودكی: «غلتان غلتان همی رود تا بن گو» یا «لب جو» و غیره از آن حرف هایی است ابداعی یا بهتر بگوییم جعلی كه در تاریخ اجتماعی و سیاسی و ادبی و خلاصه موجودیت ما انواع و اقسام بسیار دارد. گاهی رباعی در ادبیات ما و دیوان های شاعران بنام و گمنام جنبه حاشیه ای دارد. در بیشتر این كتاب ها رباعیاتی هست كه یا اصیل است و یا منسوب. به هر صورت جز چند شاعر كه به جد رباعی گوی هستند كسی را نداریم تا حضرت مستطاب خیام بزرگ.
خیام نه آن كه رباعی را شالوده كار خود قرار داد، بلكه با همین رباعی های محدود و معدود خود بیان اندیشه را هم دگرگون كرد. قالب و وزن رباعی را مظروف تفكری نكرد كه تكرار مكررات سطحی و عامه پسند باشد، بلكه جهانی را در این محدود پرسش انگیز كرد: چرا هستیم، چرا می رویم، كجا می رویم و همه و همه جهل بشری و آن هم بدون پاسخ. این تفكر خیامی زیربنای غزل یگانه حافظ شد و بی تردید همان اندیشه خیامی بود كه پرسشی جهل آمیز شد:
پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت
آفرین بر نظر پاك خطا پوشش باد
یا:
از هر طرف كه رفتم جز حیرتم نیفزود
زنهار از این بیابان، وین راه بی نهایت
یا:
حجاب چهره جان می شود غبار تنم
خوشا دمی كه از این چهره پرده برفكنم
اما سخن خیام چون در قالب كوچك رباعی بود و هركدام آن جهالت بشری را نشان می داد و بی نهایت جهل و نادانی و دیوار و دیوار و دیوار، ناگهان با ترجمه تعدادی از آن توسط شاعر و ادیب بزرگ انگلیسی فیتز جرالد جهان را گرفت. شعر خیام، جهانی شد و تنها رباعی خیام بود كه معرف شعر و ادب پارسی در جهان شد. هنوز هم رباعی خیام است كه توجه بزرگان پژوهنده جهان را متوجه ادب و شعر فارسی می كند. این بررسی كوتاه و گذرا برای آن بود كه با پرشی از قرن پنجم و ششم به عصر حاضر و رباعی معاصر برسیم و سخن از رباعی گوی امروز ایرج زبردست بگوییم. انتشار مطلبی درباره رباعی های زبردست نمی دانم چه سالی بود اما می دانم كه نوشتن همان مطلب در یكی از نشریات، واكنش های غوغابرانگیزی داشت. امروز نگاهی گذرا به گذشته كه می كنم خوشحال و خرسندم كه آنچه گفتم سخنی یاوه یا جهت دار نبوده و جز دریافت واقعیتی در وجود گوینده آن، عامل دیگری نداشته است. شعر امروز از درازگویی و قصیده واری جدا شده و ایجاز و گنجاندن مفهوم سترگ و اندیشه های شاعرانه و فلسفی در قالب های كوچك مطرح است و رباعی با پیشینه ای كه دارد خیلی خوب و حساس می تواند جایگاهی در كنار اصیل ترین شعرهای ناب معاصر داشته باشد. رباعی های ایرج زبردست برای من یك حادثه بزرگ، یك هنگامه و یك آوای تازه بود كه ناگاه مرا به تعمق و تفكر واداشت. رباعی بعد از اعجاز خیام به تسلسل و تكرار دچار شده بود. بیشتر عرفا مضامینی یكنواخت را در این قالب معصوم به صورت كلامی و اندیشه ای مكرر بازگو می كردند. این بود كه كسی كمتر رباعی نابی- جز در مواردی محدود- از شاعران گذشته و امروز عرضه می كرد.
كار او در رباعی آن قدر ماهرانه و استادانه بود و هست كه بزرگانی چون بهاءالدین خرمشاهی ، عمران صلاحی و... با تأیید سخن من به صورت شفاهی و تلفنی و مكتوب رباعی ایرج زبردست را واقعه ای در ادب معاصر شناختند.اینك باز می گویم همان گونه كه آفتاب آید دلیل آفتاب تنها بدون حب و بغض و تبلور واخوردگی بروید و یك یك رباعیات او را بخوانید و بعد به سخن من توجه كنید. رباعی زبردست لازم است به صورت فصلی از پیدایش تازه رباعی مورد بررسی قرار گیرد. رموز فكری او را باید یافت و كلیدهای خاص زمان او را به دست داشت. كار او را با خیام و دیگر رباعی سرایان مقایسه و نقد تطبیقی كرد و بی هیچ درونمایه، بدنگری و بداندیشی به اعتبارهای آفرینشی دست یافت. سعدی می گوید:
توانم آن كه نیازارم اندرون كسی
حسود را چه كنم كه به رنج خویش در است
ریلكه در كتاب«نامه هایی به یك شاعر جوان» می نویسد: تو انتظار شهرت ناگهانی و به قولی اجتماعی فوری نداشته باش. اگر میدانی حرفی داری بگو و باز بگو و تكیه بر اعتماد درونی خود داشته باش. این نكته در آخر گفتنی است كه زبردست خود ساخته است و معیار كارش آن چنان بر فراز است كه از نردبانی متعلق به كسی به بام ارزش ها نرسیده است و كسی هم در رباعی و شعر و هنر خرقه ای نداشته است كه به او ارزانی كند. من گاه پدرانه در اوایل نكاتی تجربی را به او گوشزد كردم و او چون فرزندی مستعد و خلف پذیرفت و زبانش امروز به پالایشی دست یافته كه جز با خواندن رباعیات او ممكن نیست، پس بخوانید و قضاوت كنید. یك نكته دیگر را هم بگویم در زمانه ای كه كتاب شعر شمارگانی محدود دارد كافی است بدانید تازه ترین كتاب ایرج زبردست «باران كه بیاید همه عاشق هستند» در كمتر از یك سال به چاپ سوم رسیده است . نوشته من بیشتر جنبه بیان واقعیت همراه با احساس است اما چه خوب است صاحب نظران نقدنویس شعر و ادب كار او را نقد و مطرح كنند.تقابل رباعیات سرایندگان گذشته و امروز با رباعیات جاندار و ماندگار زبردست خود صریح ترین سخن منطقی است همین و بس.
آذرماه - ۱۳۸۳
استاد پرویز خائفی
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید