شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


تاثیر برتمامی‌ بخش‌ های‌ حیات‌ اجتماعی‌


تاثیر برتمامی‌ بخش‌ های‌ حیات‌ اجتماعی‌
گامهای‌ تند و سریع‌ تحول‌ و دگرگونی‌ در عصر تجدد، گستردگی‌ حوزه‌ و قلمرو تحول‌ و دگرگونی‌ و نهایتا تغییرات‌ ذاتی‌، ماهوی‌ و درونی‌ ظاهر شده‌ در نهادهای‌ جدید جامعه‌ متجدد را تبدیل‌ به‌ جامعه‌یی‌ فرار و ناپیوسته‌ ساخته‌ است‌. به‌ گونه‌یی‌ كه‌ یكی‌ از تفاوت‌های‌ بارز دنیای‌ متجدد، نسبت‌ به‌ تمام‌ دوران‌های‌ پیشین‌ زندگی‌ اجتماعی‌ پویایی‌ و تحرك‌ بی‌سابقه‌ آن‌ است‌. به‌ نظر «گیدنز» برای‌ درك‌ این‌ پویایی‌ و تحرك‌ بی‌سابقه‌ و خارق‌العاده‌ زندگی‌ اجتماعی‌ توجه‌ به‌ سه‌ عنصر ضرورت‌ دارد:
۱. جدایی‌ زمان‌ و فضا كه‌ امكان‌ جا انداختن‌ روابط‌ اجتماعی‌ محل‌ یا موضعی‌ در گستره‌های‌ پهناوری‌ از زمان‌، فضا تا حد ایجاد نظام‌های‌ یكپارچه‌ جهانی‌ را موجب‌ شده‌ است‌.
۲. تكه‌ برداری‌ از نهادهای‌ اجتماعی‌ یعنی‌ بیرون‌ كشیدن‌ برخی‌ مناسبات‌ اجتماعی‌ از زمینه‌های‌ محلی‌ و تركیب‌ دوباره‌ آنها، رد فواصل‌ زمانی‌، مكانی‌ نامحدود از طریق‌ نشانه‌های‌ نمادین‌ و نظام‌های‌ كارشناسی‌.
۳. بازتابندگی‌ نهادین‌ یعنی‌ كاربرد منظم‌ اطلاعات‌ و دانش‌های‌ محلی‌ مربوط‌ به‌ شرایط‌ زندگی‌ اجتماعی‌ به‌ عنوان‌ عنصر ساختاری‌ در سازماندهی‌ و تغییر و تبدیل‌های‌ همان‌ شرایط‌.
به‌ نظر «دیوید هلد» از دیدگاه‌ گیدنز چهار وجه‌ یا بعد نمادین‌ عمده‌ برای‌ مدرنیته‌ وجود دارد.
الف) وجه‌ سرمایه‌داری‌: نظام‌ تولید كالا برای‌ بازار كه‌ در آن‌ كار دستمزدی‌ نیز نوعی‌ كالا به‌ حساب‌ می‌آید.
ب‌) وجه‌ صنعت‌گرایی‌: كاربرد و استفاده‌ از منابع‌ قدرت‌ غیرجاندار یا غیرانسانی‌ از طریق‌ ابزار و تكنیك‌های‌ سازنده‌ و خلاق‌ برای‌ دگرگون‌ و متحمل‌ ساختن‌ طبیعت‌.
ج‌) وجه‌ قدرت‌ اجرایی‌ هماهنگ‌: كه‌ از طریق‌ نظارت‌ و مراقبت‌ متمركز شده‌ است‌ به‌ كنترل‌ اطلاعات‌ و نظارت‌ و بازبینی‌ فعالیت‌های‌ جمعیت‌ فعال‌ توسط‌ دیگر سازمانها.
د) وجه‌ قدرت‌ نظامی‌: تمركز ابزار قلمرو خشونت‌ در دست‌ دولت‌.
این‌ وجه‌ چهارگانه‌ نمادین‌ مدرنیته‌ قابل‌ تقلیل‌ به‌ یكدیگر نیستند. زیرا شكل‌ و منطق‌ هر كدام‌ كاملا با شكل‌ و منطق‌ سه‌ وجه‌ دیگر تفاوت‌ دارد.
نهایتا «گیدنز» از ویژگی‌ خطرپذیری‌ دنیای‌ تجدد، دنیایی‌ كه‌ در آن‌ درها بر روی‌ تمامی‌ احتمالات‌ و ممكنات‌ باز هستند یاد می‌كند و بر این‌ مبنا مفهوم‌ اعتماد در اشكال‌ مختلف‌ آن‌ بخصوص‌ در سطوح‌ فرافردی‌، نهادی‌ و انتزاعی‌، تبدیل‌ به‌ مساله‌یی‌ حیاتی‌ برای‌ جامعه‌ جدید می‌شوند.
«كومار» از منظر جامعه‌شناختی‌ فردی‌ شدن‌، تمایز، تخصصی‌ شدن‌ و عرفی‌ شدن‌ را به‌ عنوان‌ ویژگی‌های‌ تجدد مطرح‌ می‌كند. به‌ نظر او اول‌، عضو پایه‌ در ساختارهای‌ مدرن‌ فرد است‌. در حالی‌ كه‌ در جوامع‌ روستایی‌ یا دهقانی‌ گروه‌ یا اجتماع‌ واحد اصلی‌ را تشكیل‌ می‌دهند، دوم‌، نهادهای‌ مدرن‌ وظایف‌ تخصصی‌ و خاصی‌ را در نظام‌ اجتماعی‌ با تقسیم‌ كار پیچیده‌ و بسیار توسعه‌ یافته‌ انجام‌ می‌دهند. سوم‌، نهادهای‌ مدرن‌ قایل‌ به‌ حقوق‌ و امتیازات‌ ویژه‌ برای‌ گروه‌ها و افراد خاص‌ نیستند و به‌ واسطه‌ رسم‌ یا سنت‌ هدایت‌ نمی‌شوند. در عوض‌ آنها تمایل‌ دارند تا تحت‌ كنترل‌ قواعد و قوانین‌ كلی‌ باشند و با چراغی‌ راهنمایی‌ شوند كه‌ مشروعیت‌ خود را از یافته‌ها و روش‌های‌ علم‌ می‌گیرد.
جامعه‌شناسان‌ معتقدند كه‌ تجدد به‌ دلیل‌ نفوذ و فراگیری‌ گسترده‌یی‌ كه‌ دارد تمامی‌ بخش‌ها و صحنه‌های‌ حیات‌ اجتماعی‌ را تحت‌ تاثیر قرار داده‌ است‌ و آنها را دستخوش‌ تغییر كرده‌ است‌ به‌ گونه‌یی‌ كه‌ كمتر جایی‌ را می‌توان‌ در زندگی‌ اجتماعی‌ پیدا كرد كه‌ بازتاب‌ و انعكاس‌ تجدد در آن‌ وجود نداشته‌ باشد. «زتومكا» این‌ تاثیرگذاری‌ را در حوزه‌های‌ گوناگون‌ اینگونه‌ مطرح‌ كرده‌ است‌:
رشد اقتصادی‌ با قلمرو گسترده‌ و سرعتی‌ بی‌ سابقه‌.
گذار از تولید كشاورزی‌ به‌ تولید صنعتی‌ به‌ عنوان‌ بخش‌ محور اقتصادی‌.
تمركز تولید اقتصادی‌ در شهرها و گسترش‌ مناطق‌ شهری‌.
جایگزینی‌ منابع‌ و انرژی‌ مكانیكی‌ به‌ جای‌ انرژی‌ انسان‌ و حیوان‌.
نفوذ نوآوری‌های‌ فنی‌ در تمامی‌ عرصه‌های‌ زندگی‌ اجتماعی‌.
وجود بازارهای‌ آزاد و رقابتی‌ نیروی‌ كار.
تمركز نیروی‌ كار در كارخانه‌ها و كارگاه‌های‌ صنعتی‌ بزرگ‌.
نقش‌ محوری‌ مدیران‌، تجار و سرمایه‌گذاران‌ صنعتی‌ در تولید.
مالكیت‌ و موقعیت‌ در بازار تعیین‌ كننده‌های‌ اصلی‌ پایگاه‌ اجتماعی‌ شده‌اند. اینها جایگزین‌ سن‌، قومیت‌، جنسیت‌ و دیگر عوامل‌ سنتی‌ شده‌اند.
افزایش‌ نابرابری‌های‌ اجتماعی‌ به‌ گونه‌یی‌ كه‌ بخش‌ وسیعی‌ از جمعیت‌ جامعه‌ به‌ فروش‌ نیروی‌ كارشان‌ می‌پردازند و فاقد دارایی‌ هستند و در سود حاصل‌ شده‌ چندان‌ سهمی‌ ندارند. ظهور و گسترش‌ طبقه‌ متوسط‌ كه‌ عمدتا در حوزه‌های‌ تجاری‌، اداری‌، حمل‌ و نقل‌، علمی‌ آموزشی‌ و خدماتی‌ ایفای‌ نقش‌ می‌كنند.
رشد فزاینده‌ نقش‌ دولت‌ با عهده‌داری‌ كاركردهای‌ جدید در قالب‌ تنظیم‌ و هماهنگی‌ تولید، توزیع‌ مجدد درآمدها، حمایت‌های‌ اقتصادی‌ و گسترش‌ بازارهای‌ خارجی‌.
گسترش‌ حاكمیت‌ قانون‌ و پیوند بین‌ دولت‌ و شهروندان‌.
رشد شهروندی‌ و رشد دسته‌ها و گروه‌های‌ اجتماعی‌ با حقوق‌ سیاسی‌ و مدنی‌ بیشتر.
بسط‌ سازمان‌ دیوانسالاری‌ عقلانی‌ و غیرشخصی‌ به‌ عنوان‌ نظام‌ مدیریتی‌ و اداری‌ در تمامی‌ حوزه‌های‌ حیات‌ اجتماعی‌.
عرفی‌ شدن‌ جامعه‌.
تثبیت‌ نقش‌ محوری‌ برای‌ معرفت‌ علمی‌.
ظهور فرهنگ‌ توده‌یی‌.
دموكراتیك‌ شدن‌ آموزش‌ و پرورش‌ و ورود بخش‌های‌ وسیعی‌ از جمعیت‌ در سطوح‌ آموزش‌ عالی‌.
جدایی‌ قلمرو و محیط‌ كار از زندگی‌ خانوادگی‌.
خصوصی‌ شدن‌ زندگی‌ خانوادگی‌ و خارج‌ شدن‌ از حیطه‌ كنترل‌ اجتماعی‌ واحدهای‌ اجتماعی‌ گسترده‌تری‌ چون‌ جامعه‌.
جدایی‌ كار از اوقات‌ فراغت‌ و گسترش‌ زمان‌ و قلمرو مربوط‌ به‌ اوقات‌ فراغت‌.
توجه‌ به‌ تملك‌ و مصرف‌ كالاها در زندگی‌ روزانه‌ نه‌ به‌ قصد بهره‌گیری‌ از آنها بلكه‌ به‌ دلیل‌ نقش‌نمادین‌ كه‌ برخورداری‌ و مصرف‌ این‌ كالاها دارند.
مجموعه‌ این‌ پیامدها اثرات‌ مثبت‌ و منفی‌ تغییرات‌ حاصل‌ شده‌ در دوره‌ تجدد هستند. تجدد به‌ رغم‌ پیامدهای‌ مثبت‌ خود، پیامدهای‌ منفی‌ نیز داشته‌ است‌ كه‌ خود مبنایی‌ برای‌ نقد تجدد نیز بوده‌اند. بیگانگی‌، نابسامانی‌، ظهور جامعه‌ توده‌یی‌، فرسایش‌ محیط‌ زیست‌، نابرابری‌ در سطح‌ بین‌المللی‌، تعارض‌های‌ فرهنگی‌ و... از عمده‌ موارد این‌ پیامدها هستند.
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید