شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


خیلی زود دیر می شود


خیلی زود دیر می شود
انگار گاهی خیلی راحت یادمان می رود که خیلی زود دیر می شود، روزهای گرم و پر حرارت جوانی را پشت سر خواهیم گذاشت و به قول پدربزرگ ها و مادر بزرگ هایمان در سراشیبی سقوط می افتیم. رضایی پور، کارشناس مسائل اجتماعی در این رابطه می گوید: متاسفانه در جامعه امروز، جوانان به دلیل عدم توجه به دوران پیری و کاهش توانایی انسان در این دوره، نسبت به سلامتی جسمی و روحی خود بی توجه هستند و این مسئله باعث خواهد شد تا در سال های پیری، روزهای سختی را پشت سر بگذارند، کاهش شدید توانایی جسمی به همراه مشکلات و ناامیدی های ناشی از نارضایتی از دوران جوانی امید به زندگی را در سال های آینده به شدت کاهش خواهد داد. وی عنوان می کند: در چند دهه اخیر افزایش میزان تولد کودکان و کاهش مرگ و میر انسان ها به علت بهبود وضعیت بهداشتی سبب افزایش تعداد سالمندان شده و به دنبال افزایش جمعیت سالمندان، روان پزشکان توجه ویژه ای به مباحث بهداشت روانی سالمندان نشان داده اند.در حال حاضر در کل جهان حدود ۴۱۰ میلیون نفر بالای ۶۵ سال وجود دارد که پیش بینی می شود تا ۴۰ سال آینده این جمعیت دو برابر شود. رضایی پور تاکید می کند که برای بسیاری از افراد ، بازنشستگی زمانی برای رهایی از مسئولیت ها و تعهدات شغلی قبلی و پیگیری زمان تفریح و استراحت و آرامش جسمی و روانی است و برای عده ای دیگر بخصوص اگر بازنشستگی با مشکلات اقتصادی و از میان رفتن اعتماد به نفس همراه شود، زمان استرس است و می تواند همراه با علایم روان پزشکی باشد. دلت جوان باشد جوان سالمندی را می توان فرایندی تعریف کرد که در سه بُعد فیزیولوژیک، روان شناختی و اجتماعی شخص را به سمت پیری می برد، تغییرات ایجاد شده در این سه بُعد با سرعت های متفاوتی ایجاد می شود. اگر فردی علی رغم این که از نظر فیزیولوژیک پیر شده است، خودش را از نظر ذهنی جوان بداند، پدیده غیرمعمولی نیست یا برعکس اگر کسی با چهره جوان همانند پیرها عمل کند نیز غیرمعمول نمی نماید؛ بنابراین جای شگفتی نیست که این پدیده در برخی افراد زودتر از موعد معمولی و در برخی دیرتر به ظهور رسد. سالمندی و پیر شدن را می توان پدیده ای شگفت آور دانست، آنچنان شگفت آور که اغلب نمی توانیم باور کنیم روزی به سراغ ما خواهد آمد؛ چرا که تحولات دوران جوانی به سالمندی آنچنان تدریجی است که هیچ گاه این تحولات قابل حس نیست به طوری که سالمندی از دید اطرافیان واضح تر از آن چیزی است که به نظر خود شخص می آید. نمی توان از رسیدن به مرحله پیری اجتناب کرد و اما می توان آن را به تاخیر انداخت و یا با مراقبت و برنامه ریزی صحیح روحی و روانی در جوانی و میانسالی، دوران پیری خوبی را پشت سر گذاشت، مراقبت هایی از قبیل معاینات طبی منظم، عدم مصرف کافئین و الکل و دخانیات، رضایت شغلی، احساس و تصور خود در نقش نوع دوستانه مفید از نظر اجتماعی مثل همسر، مشاور، والد و غیره، رژیم غذایی مناسب ، و ورزش می تواند در طی کردن دوران پیری آرام موثر باشد. قادری، روانپزشک و استادیار دانشگاه می گوید: سن پیری همراه با تغییر شکل و در بیشتر اوقات از دست دادن نقش اجتماعی قبلی است و در بسیاری از افراد سالمند تعداد نقش های موجود در دوره های قبلی از نظر شغلی، خانوادگی و اجتماعی با افزایش سن رو به کاهش می گذارد، پس افراد سالمند سالم فعالیت های اجتماعی خود را با مطابقت دادن با محدودیت های دوره سالمندی تا حد زیادی حفظ می کنند در کشورهای صنعتی و پیشرفته مقام سالمندان به ارزش آنها برای اجتماع وابسته است، بنابراین به علت افت کارایی در سالمندان قدر و منزلت آنها نیز کاهش می یابد؛ ولی در جوامعی مثل جامعه ایران به سبب اعتقادات فرهنگی و مذهبی مردم و بافت خانوادگی حاکم، سالمندان مورد احترام قرار می گیرند و از اعتبار بالایی برخوردارند، که این مسئله باعث می شود تا سالمندان به این احساس دست یابند زحماتی که برای فرزندان خو می کشند بی اثر و نتیجه نیست. وی تاکید می کند: البته خانواده هایی هستند که پدر یا مادر پیر خود را به خانه سالمندان می سپارند، گرچه آنان از نظر روحی دچار مشکل و ناراحتی می شوند اما اگر مسئولین خانه های سالمندان و خانواده های کسایی که آنان را به این مراکز می سپارند، تسهیلات و محیط گرم و صمیمانه ای را برای آنها به وجود بیاورند، بسیاری از سالمندان به دلیل زندگی و همجواری با کسانی که همچون خود در این برهه از زمان قرار دارند می توانند به راحتی این دوران را پشت سر گذاشته در همچنان تعاملات اجتماعی خود را حفظ نمایند.
● عزلت نشینی علاج پیری نیست
عزلت نشینی علاج درد پیری نیست. درست است که یک سالمند نمی تواند مثل یک جوان تحرک و جنب و جوش داشته باشد، ولی با پذیرفتن ناتوانایی های طبیعی خود و به کاربردن توانمندی های موجود، می تواند غبار افسردگی را از چهره اش پاک کند. گاهی اوقات عواملی همچون بیماری جسمی، روانی، مشکلات اقتصادی، مرگ دوستان و عوامل استرس زای دیگر مانع از ادامه تعامل اجتماعی می شود اما به طور کلی حفظ تماس با افراد و فعالیت اجتماعی برای سلامت جسمی و روانی سالمندان حایز اهمیت است؛ حتی تماس با افراد جوان می تواند احساس سودمندی و افزایش احترام به نفس را در سالمندان به وجود آورد، چرا که سالمندان در طول زندگی خود ارزش های اجتماعی و فرهنگی را به نسل بعدی منتقل کرده اند و هم اکنون می توانند حاصل تلاش یک عمر خود را در ارتباط با آنها بیابند. حضور سالمندان بر روی نیمکت پارک ها و یا بر سر میز شطرنج و کناره گیری انها از مجامع اجتماعی همگی نشان از این مطلب دارد که ایشان گوشه گیری و عزلت نشینی را تنها راه برای گذران این روزهای سخت و طاقت فرسا می دانند گرچه دلیل این مشکل را می توان هم در میل سالمندان به گوشه گیری و هم بی توجهی خانواده ها به بحران های روحی سالمندان دانست.
آرش میراب زاده، روان پزشک و استادیار دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی می گوید: به نظر می رسد در کشور ما نیز با توجه به رشد سریع جمعیت سالمندی و درگیری شغلی خانواده های جوان تر ، نیاز به تشکیل باشگاه های مخصوص سالمندان که در آن اجتماع کنند بیشتر احساس می شود تا علاوه بر تجمع در محیط های عمومی مثل پارک، محلی اختصاصی برای خود داشته باشند که علاوه بر دیدار یکدیگر و احساس مشترک در توانمندی ها و ناتوانایی های طبیعی توأم با افزایش سن، به فعالیت های متناسب با آن توانایی ها و ناتوانایی ها بپردازند. برای این منظور شناخت اعضای خانواده و در کل اجتماع از محدودیت ها و توانمندی های سالمندان ضروری به نظر می رسد تا علاوه بر درک این گنجینه های گرانبها و برخورد مناسب، از تجارب سال های پربار زندگی آنها بیشتر بهره برد.
● شانه های خمیده زیر بار اقتصاد
جنبه اقتصادی بازنشستگی هم برای خود سالمند و هم برای جامعه او از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. در بسیاری از سالمندان فقیر، نگرانی در خصوص پول و چگونگی گذراندن زندگی خود به یک اشتغال ذهنی دایم بدل می شود که با کسب لذت آنها در زندگی تداخل دارد، این نقصان در بنیه مالی ، از یک طرف مراقبت جسمی مناسب و درمان اختلالات جسمی را با مشکل روبه رو می کند و از طرف دیگر با ایجاد استرس های ذهنی و از میان بردن یا تضیف اعتماد به نفس چرخه معبوب خطرناکی از مسائل روانی را در میان سالمندان و خانواده آنها به وجود می آورد.
بازنشستگی اگر به دلخواه و قابل پیش بینی باشد می تواند توأم با لذت، و افزایش اعتماد به نفس شود. در هر حال باید به این نکته توجه داشت که یک فرد سالمند بازنشسته در گذشته فردی مفید و فعال برای جامعه بوده و دین خود را ادا کرده است. از این نظر بهتر است با او به عنوان یک عضو ارشد در اجتماع برخورد کرد که منبعی از تجارب سال های کاری است و می تواند بازوی مشاوره ای خوبی برای شاغلان جوان باشد نه این که با او به عنوان فردی غیر مفید و از کار افتاده و سربار جامعه رفتار کرد. خیلی از اوقات با اشتغال مجدد این افراد در کارهای سبک تر و به صورت نیمه وقت می توان اعتماد به نفس درهم شکسته سالمندان بازنشسته را ترمیم کرد و آنها را از تنهایی در آورد.
نویسنده : فاطمه حاتمی


همچنین مشاهده کنید