یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

انتخابات لبنان در کشاکش قدرتها


انتخابات لبنان در کشاکش قدرتها
انتخابات ریاست جمهوری لبنان نزدیک به دو سال است که در صحنه سیاسی این کشور به عنوان یکی از مهمترین موضوعات، مورد توجه احزاب و گروه های سیاسی و همچنین مقامهای این کشور قرار گرفته است.
از زمان ترور رفیق حریری نخست وزیر فقید لبنان تا صدور قطعنامه ۱۵۵۹ و سپس خروج نیروهای سوری از خاک لبنان همراه با شکل گیری دو بلوک قدرتمند موافقان و مخالفان دولت که برگزاری اقسام مبارزات سیاسی در قالبهای گوناگون را درپی داشته است، انتخابات ریاست جمهوری در صحنه لبنان، مؤلفه ای اساسی بوده است.
رقابت سیاسی اخیر در لبنان زمانی به اوج خود رسید که دو قطب قدرتمند حاضر در تحولات این کشور در حال حاضر از یک سو به دنبال تأمین منافع ملی و حفظ تمامیت ارضی لبنان می باشند و از سوی دیگر سایه برخی ملاحظات و فشارهای سیاسی خارجی را بر سر اقدامهای خود مشاهده می کنند.
به نظر می رسد فضای سیاسی داخلی لبنان اکنون چنان ملتهب و نگران کننده است که عناصر داخلی از یک سو شتاب زیادی برای توافق و اجماع نظر درخصوص یک فرد برای تصاحب کرسی ریاست جمهوری دارند، ولی از سوی دیگر اصرار برخی گروه ها بر نامزدهای خاص تحت فشار مستقیم خارجی، هر نوع توافق و اتفاق نظر را با اما و اگرهایی مواجه ساخته است.
این حوادث درحالی صورت می گیرد که در عرصه بین المللی نیز این نگرانی موج می زند و کشورهای گوناگون براساس منافع و مصالح خود، در تلاشند ضمن بهره گیری از ظرفیتهای موجود در این عرصه، به نقش آفرینی بپردازند و این فضای مشوش تا آنجا جلو رفته که در حال حاضر دبیرکل سازمان ملل نیز خود را به خاک لبنان رسانیده تا بتواند از اهرم یک نهاد بین المللی برای آرامش سیاسی و همچنین در صورت امکان، تأثیرگذاری در انتخاب فرد مورد نظر حداکثر استفاده را بنماید.
در چنین فضایی، برای درک بهتر شرایط سیاسی لبنان و در عین داشتن دورنمای نزدیک به واقعیت براساس مؤلفه های بازیگری سیاسی و نیروهای موجود، نکات ذیل می تواند راهگشا باشد:
نخست، آنچه مسلم است، برخلاف بازیهای سیاسی عناصر داخلی و علاقه مندی دخالت عناصر خارجی در مسیر انتخاب ریاست جمهوری در لبنان، این سرزمین براساس حافظه ذهنی و واقعیات ملموس، به سوی کسی جلب توجه می نماید که بر عنصر حفظ مصالح و تمامیت ارضی و همچنین استقلال کشور متمرکز باشد و بتواند منافع ملی را پاس بدارد.
دوم، قطب بندی سیاسی لبنان اگرچه تاکنون فراز و نشیبهای بسیاری داشته است، ولی محور اصلی تفکر تقریبی همه گروه های سیاسی مشهور بر عنصر توافق با عنایت به شاخصهای داخلی است. در عین حال، تمامی رایزنیها و گفتگوهای سیاسی مقامهای حزبی و دولتی تاکنون نتوانسته است سایه پررنگی بر تحولات داشته باشد.
سوم، اگرچه در دو سال گذشته آمریکا و فرانسه به دلایل گوناگون برای میدان داری حوادث در لبنان تلاش بسیاری کرده اند، ولی سوابق اقدامهای این دو قدرت در کنار نحوه نگرش گروه ها و اقشار و فعالیت همه جانبه احزاب مخالف دولت در بریدن دست هر نوع دخالت خارجی در انتخابات، در مجموع شرایطی را به دست داده تا عناصر خارجی فعال در تحولات لبنان تاکنون، توفیقات ملموس و حایز اهمیتی را حاصل نکنند.
چهارم، عناصر نیروهای مردمی و اجتماعی در کنار فعالیتهای همه جانبه، در تلاشند ضمن حضور فعال در عرصه تحولات، در عین حال تلاطمهای سیاسی این جامعه شکننده را نیز مدیریت کنند و با وجود تمامی ناملایمات سیاسی که از طریق فشارهای دولت در اظهارات و مواضع و بیانات تا تهدید به بستن حسابهای مالی افراد هوادار حزب ا... و دیگر گروه های مقاومت نمود دارد، تا حد ممکن به مسؤولیت تاریخی و سیاسی خود عمل نمایند.
در نهایت اینکه، بازی انتخابات در عرصه لبنان با وجود تمامی فشارها و دخالتها بازهم در دستان عناصر داخلی است و اکنون برخی افراد صاحب مقام در حال ارایه فهرستهایی برای ایجاد وفاق و ائتلاف راهگشا هستند؛ لذا باید با گذر زمان دید در فاصله چند روز مانده به پایان وقت قانونی، چگونه این گره کور به دست مردان سیاست علاقه مند به لبنان گشوده می شود.
اگرچه بسیاری بر این باورند که قدرت متعرض خارجی، برای اعمال نظر تنومند و نیرومند است، ولی تاریخ تحولات لبنان در دو دهه اخیر نشان داده نیروهای اصیل داخلی، همیشه صحنه گردان اصلی حوادث و تحولات هستند.
دکتر حسن لاسجردی
منبع : روزنامه قدس


همچنین مشاهده کنید