یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

آقای سازگارا، شما دیگر چرا؟


آقای سازگارا، شما دیگر چرا؟
آقای سازگارا هم از جمله روشنفکران مقیم آمریکا هستند که هر وقت موضوع دیکتاتوری مطرح می‌شود، بلوک شرق سابق، خصوصا اتحاد شوروی را مثال می‌زنند. به قول معروف دیواری کوتاه‌تر از آن‌ها پیدا نکردند.
امثال آقای سازگارا شاهد هستند که آمریکا و متحدان او چه بر سر عراق و افغانستان آوردند، از کودتاهای آمریکا در سراسر دنیا خصوصا کودتای سیاه ۲۸ مرداد هم مطلع هستند، اما چون نمک‌گیر شده‌اند به روی خود نمی‌آورند!! آقای دکتر سروش هم به پاس سرکوب چپ و فحاشی به اتحاد شوروی بورسیه‌ی آمریکا شدند و اکنون سال‌هاست به عنوان استاد مهمان آن‌جا تدریس می‌کنند.
اصولا شرط مصاحبه با صدای آمریکا این است که مصاحبه شونده ضد چپ باشد و چشم خود را به روی آن‌چه آمریکا در جهان کرده و می‌کند ببندد.
این روشنفکران غالبا مانند همان کسانی هستند که کنار گود نشسته‌اند و داد می‌زنند لنگش کن! این‌ها فراموش می‌کنند که در روابط دیپلماتیک دولتی، اخلاق جایی ندارد و چه بسا ممکن است روزی برای کشور میزبان حکم کبریت سوخته‌ای را پیدا کنند!
مثلا بوش پدر بعد از حمله به عراق، شیعیان را تشویق به قیام علیه صدام نمود و به آن‌ها قول کمک داد، شیعیان قیام کردند اما کشتی‌بان را سیاستی دیگر آمد، آمریکا ترجیح داد فعلا صدام سرکار بماند و به تحریم اقتصادی و نظامی او اکتفا کرد. صدام هم سر فرصت شیعیان را قتل‌عام نمود!!
ای کاش کتاب‌های مایکل‌‌مور در مورد روابط عراق و آمریکا را می‌خواندید تا متوجه می‌شدید زمانی چه روابط گرم و صمیمانه‌ای داشتند و امروز!! ملاحظه می‌فرمایید وقتی مردم می‌گویند سیاست پدر و مادر ندارد چندان بی‌راه و پرت نیست!
آقای سازگارا، این‌طور که شنیده‌ام شما دکتر تاریخ هستید، نمی‌دانم آیا به حرکت تاریخ هم اعتقاد دارید؟ حرکت تاریخ به زبان ساده می‌گوید ماه پشت ابر نمی‌ماند. حرکت تاریخ معتقد است که «سرمایه» ظالم‌ترین دیکتاتوری است.
دیکتاتوری سرمایه بود که در دهه‌ی ۶۰ در اندونزی خیلی بیش‌ از نیم میلیون نفر را قتل‌‌عام کرد و در شیلی حمام خون به راه انداخت. دیکتاتوری سرمایه بود که با پرتاب بمب اتمی روی شهرهای ناکازاکی و هیروشیما مردم بی‌گناه را به خاکستر تبدیل نمود وگرنه ژاپن قبلا تسلیم شده بود. آمریکا می‌خواست به اتحاد شوروی، نشان بدهد که اگر پا از گلیم خودش بیرون بگذارد سرنوشت مردم ناکازاکی و هیروشیما را پیدا خواهد کرد.
چرا راه دور برویم، آیا کودتای سیاه ۲۸ مرداد دیکتاتوری سرمایه نبود که امپریالیسم می‌خواست ثروت ملی ما را به یغما ببرد که برد.
آقای بهارلو از مجریان صدای آمریکا غالبا می‌فرمایند: نمی‌دانم چرا هر وقت صحبت بهبود روابط ایران و آمریکا پیش می‌آید عده‌ای کودتای ۲۸ مرداد را پیش می‌کشند؟ آقای نوری‌زاده که می‌فرمایند: آمریکا ۳۰ درصد بیش‌تر در این کودتا دست نداشت! به عبارت دیگر بیش‌تر گناه را به گردن انگلستان متحد قدیمی و اصلی آمریکا می‌اندازد.
حداقل می‌توانیم بگوییم ۲۵ سال دیکتاتوری سرمایه در ایران موجب شد ملت ایران در آغاز انقلاب دست چپ و راست خود را نشناسد و بسیاری از مشکلاتی که مردم ایران امروز گرفتار آن هستند از عوارض آن ۲۵ سال است.
ملاحظه بفرمایید دیکتاتوری سرمایه موجب گردید که بیش‌تر از ۵۸ هزار نفر آمریکایی در جنگ ویتنام و ۳۵۰۰ نفر سرباز آمریکایی تا امروز در جنگ عراق کشته شوند.
آقای بوش علی‌رغم مخالفت تمام دنیا با دخالت آمریکا در عراق و افغانستان، رسما اعلام فرمودند تا پیروزی کامل از عراق بیرون نخواهد رفت! دیکتاتوری سرمایه یعنی این که صدای آمریکا به‌ندرت تظاهرات مخالفان جنگ در آمریکا را پخش می‌کند. وقتی آمریکا و انگلستان این‌طور جوانان خود را در عراق و افغانستان قربانی می‌کنند پس وای به حال بقیه‌ی دنیا!!
اصلا آقای سازگارا، فکر نمی‌کند این مساله‌ی القاعده و طالبان و تروریسم بین‌المللی ساخته و پرداخته‌ی خود آمریکا و جهان سرمایه‌داری برای رونق مجتمع‌های صنعتی، نظامی باشد؟
بالاخره باید همیشه بهانه‌ای برای ترساندن مردم دنیا از یک دشمن فرضی وجود داشته باشد، دیروز اگر کمونیسم بین‌الملل بود، امروز تروریسم بین‌المللی هست.
آقای سازگارا، مصدق کمونیست نبود که آمریکا سرنگونش ساخت. اختلاف او با شاه این بود که اختیارات شاه را قانون اساسی مشخص ساخته و درآمد حاصل از فروش نفت باید صرف ساختن زیربنای اقتصاد مملکت شود نه خرید اسلحه و کالاهای لوکس.
آمریکا در ۲۸ مرداد بین مصدق و شعبان بی‌مخ، شعبان را انتخاب کرد، اعلیحضرت دستور فرمودند بزرگ‌ترین باشگاه و تاسیسات ورزشی کشور را برای شعبان بسازند و به ایشان درجه‌ی افتخاری و لقب سرهنگ تاج‌بخش عطا فرمودند. اعلیحضرت به سخنان پر مغز شعبان گوش می‌فرمودند اما اعتنایی به نصایح مصدق نداشتند.
آمریکا همیشه طرفدار جوجه دیکتاتورهای جهان سوم و چهارم بودند. کائوکی نخست وزیر سابق ویتنام بعد از شکست آمریکا در ویتنام به آمریکا پناهنده شد و آن‌جا مشروب‌فروشی باز کرد. کسی نبود از این ژنرال بپرسد، که خوب تیمسار اگر قرار بود شما آخر و عاقبت عرق فروش شوید، چرا این همه تن به نوکری دادید و دست به آدم‌کشی زدید؟
حالا حساب امرای لشکری و کشوری رژیم سابق ایران در لوس‌آنجلس است که آرزو دارند آمریکا به ایران حمله کند و آن‌ها به قدرت باز گردند. زهی خوش خیالی و تهی مغزی. مارکس می‌گوید: تاریخ دو بار تکرار می‌شود، یک‌بار تراژدی، یک‌بار کمدی!
منوچهر بصیر
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ توسعه


همچنین مشاهده کنید