سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


ابوالفضل بیهقی تاریخ نگار شیرین سخن


ابوالفضل بیهقی تاریخ نگار شیرین سخن
ابوالفضل محمد بن حسین بیهقی که در سال ۳۸۵ هجری قمری در روستای حادث آباد از توابع بیهق (سبزوار) به دنیا آمد از جمله مشهورترین و نام آورترین نویسندگان ایران زمین در گستره ای زمانی به وسعت تمام تاریخ است.
مهمترین و ارزشمندترین اثر بیهقی که عمده دلیل اشتهار روزافزون او بوده است، تاریخ بیهقی است که مشتمل بر شرح سلطنت آل سبکتگین و بالغ بر ۳۰ مجلد می شده و شاید چنانکه دکتر عزیزالله بیات در کتاب، شناسایی منابع و ماخذ تاریخ ایران، ابراز داشته تاریخ آل ناصر نام داشته است. با تمام این اوصاف، شوربختانه امروزه از این کتاب به جز بخش دوم جلد ششم و مجلدات هفتم، هشتم و بخشی از جلد دهم چیزی در دست نیست. مطالبی از نخستین مجلدات از دست رفته تاریخ بیهقی را می توان در کتاب زبده التواریخ نویسنده نامدار سده هشتم، حافظ ابرو، یافت اما از بیست مجلد آخر در هیچ یک از آثار نویسندگان بعدی حتی نشانی نمی توان جست.
اهمیت تاریخ بیهقی که به پارسی شیرین و بلیغ نگاشته شده و به تعبیر دکتر پرویز رجبی، نگارنده کتاب سده های گمشده، نثر زیبای آن نیز انعکاسی از درون زیبای نگارنده آن است بیشتر از دو جهت می باشد:
الف) از جهت تاریخ نگاری
ب) از لحاظ هنر نویسندگی
در حقیقت، هرچند موضوع اصلی تاریخ بیهقی شرح رویدادهای روزگار سلطان مسعود غزنوی است و علاوه براین حاوی اطلاعات ارزشمندی درباره سلسله های سامانی، صفاری و سلجوقی نیز می باشد، اما اهمیت آن تنها در آن نیست که بخشی از رخدادهای سیاسی دوره غزنوی را شرح داده است، بلکه اهمیت آن بیشتر از جهت روش کار مولف و دقت و بی طرفی در تنظیم مطالب و نقل حوادث است و ارزش آن بیشتر به سبب صفای نیت، لطف اندیشه و نفس شاعرانه ابوالفضل بیهقی است.
بیهقی که خود در کتاب خویش اذعان داشته «سخنی نرانم که آن به تعصیی و تربدی کشد تا خوانندگان این تصنیف گویند شرم باد این پیر را» ارج و ارزش کتاب خویش را به هنگامی که از هدف خود سخن می گوید چنین وصف کرده است:
«غرض من آن است که تاریخ پایه ای بنویسم و بنایی بزرگ افراشته گردانم، چنانم که ذکر آن تا آخر روزگار باقی ماند.»
و به راستی نیز چنین کرد، زیرا تاریخ او مشتمل بر مطالب بکر دست اول است. وی که به قول کلیفورد ادموند باسورث، نویسنده کتاب تاریخ غزنویان، خردمند و منصف بود نه تنها وقایع سیاسی را نقل کرد، بلکه به طور مشروح درباره کار دیوان ها و مبارزات گروه های فئودال نیز سخن گفت. او با اینکه خود می دانست «سخن حق و نصیحت تلخ باشد» و با وجود آنکه برای تخت و تاج سلطان احترام قائل بود خود را محق نمی دانست که از اعمال ناشایست و ناروای سلطان چشم پوشی نماید. در واقع، همانگونه که باسورث نیز در کتاب خویش بیان داشته است بیهقی در کتاب خود شواهد مغایر هم را با دیدی انتقادی مورد سنجش قرار داد.
بیهقی که به قول استاد فیاض، بیهقی شناس معاصر، گزارشگر حقیقت بود در کتاب خویش به هیچ وجه درصدد پنهان کردن معایب و مفاسد مقامات اداری، درباریان و اشتباهات سلاطین غزنوی برنیامد. او مناظر زنده ای از وضع زندگی اسف بار توده های مردم که زیر بار سنگین مالیات شانه خم کرده بودند ترسیم کرد. به تعبیر دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن، استاد پرآوازه ادبیات و نویسنده کتاب جام جهان بین، دوست و دشمن و بیگانه و خودی در کتاب او گویی سرانجام اعضای یک خانواده می شوند.
آنچه روشن است، در هیچ یک از منابع به جای مانده از آن روزگار و از جمله در کتاب های تاریخ یمینی، تاریخ گردیزی این اندازه اطلاعات گرانبها و پربهره درباره مناظر زندگی فردی و اجتماعی آن زمان باقی نمانده است.
بیهقی که نگارش کتاب مقامات ابونصر مشکان بدو منتسب است و ابن فندق نیز نوشتن کتاب زینت الکتاب را به او نسبت داده در کتاب خویش اخبار مفصلی را درباره روابط خارجی غزنویان ذکر کرده است . با این وجود، بیهقی با وجود آنکه در دربار غزنوی مقام دبیری داشت نتوانسته است متن اصلی هیچ یک از نامه ها را در کتاب خویش نقل کند.
در تاریخ بیهقی که به گفته بارتولد، مستشرق پرآوازه و عالی قدر روس، کمتر از آنچه تاکنون استحقاق داشته مورد کاربرد قرار گرفته به سبب آنکه نگارنده اش دقت زیادی در یادکرد مطالب تاریخی داشته از اماکن بسیاری نام برده شده است و به همین جهت این اثر ارزشمند حاوی اطلاعات جغرافیایی به نسبت افزونی نیز می باشد.
دکتر جواد هروی، نویسنده کتاب تاریخ سامانیان، بدان باور است که کتاب بیهقی یک متن صرف تاریخی نیست بلکه مقصود اصلی بیهقی از نگارش این کتاب بیشتر جنبه های ادبی و اخلاقی بوده است. جملات ذیل که عینا از تاریخ بیهقی نقل می شوند بر درستی کلام فوق گواهی می دهند:
«و هر کس که این نامه بخواند به چشم خرد و عبرت اندر این نامه نگریست، نه بدان چشم که افسانه است تا مقرر گردد که ای چه بزرگان بوده اند.»
«خردمند آن است که در قناعت زند که برهنه آمده است و برهنه خواهد گذشت»
«کار امروز به فردا افکندن از کاهلی تن است»
«مردمان این جهان اسیر زر و سیم باشند»
«نگر تا کار امروز به فردا نیفکنی که هر روزی که می آید کار خویش می آورد»
«خردمندان را در این باب عبرت بسیار است»
«تا برجایم سخن حق ناچار بگویم و به تملق و زرق مشغول نشوم »
درحقیقت، ابوالفضل بیهقی که تاریخ را گنجینه ای از شگفتی ها می دانست به همان سان که دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن اذعان داشته است تاریخ نویس یا وقایع نگاری معمولی نبود. او از خود دارای جهان بینی بود و این جهان بینی در سراسر کتاب او جلوه می نماید.
به عنوان پایانی براین مختصر می توان گفت: کتاب بیهقی در جو تامل و تنبه شناور است، در آن همه وقایع و کسان از گذرگاه اندیشه او می گذرند، به داوری گذارده می شوند و آنگاه به قرارگاه ابدی تاریخ رهنمون می گردند.
نویسنده : امیر نعمتی لیمایی
کتاب نامه:
۱- اذکایی، پرویز; تاریخ نگاران ایران; تهران: بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، ۱۳۷۳
۲- اسلامی ندوشن، محمدعلی; جام جهان بین; تهران: امیرکبیر، ۱۳۷۰
۳- باسورث، کلیفورد ادموند; تاریخ غزنویان; ترجمه حسن انوشه، تهران: امیرکبیر، ۱۳۸۱
۴- بیات، عزیزالله; شناسایی منابع و ماخذ تاریخ ایران; تهران: امیرکبیر، ۱۳۸۳
۵- رجبی، پرویز; سده های گمشده ( تاریخ دوره اسلامی ایران) ; جلد دوم، تهران: پژواک کیوان، ۱۳۸۵
۶- زرین کوب، عبدالحسین; تاریخ در ترازو; تهران: امیرکبیر، ۱۳۸۳
۷- هروی، جواد; تاریخ سامانیان (عصر طلایی ایران بعد از اسلام); تهران: امیرکبیر، ۱۳۸۰
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید