سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


شل سیلوراستاین


شل سیلوراستاین
شلدون آلن سیلوراستاین‏، شاعر، نویسنده، کاریکاتوریست، آهنگ ساز و خواننده ی آمریکایی در ۲۵ سپتامبر ۱۹۳۰ در شیکاگو به دنیا آمد و در دهم ماه می سال ۱۹۹۹، بر اثر حمله ی قلبی، در اتاق خوابش درگذشت. او یک دختر و یک پسر داشت: دخترش شوشانا در یازده سالگی از دنیا رفت. شوشانا درزبان عبری یعنی گل رز. سیلوراستاین کتاب نوری در اتاقک زیر شیروانی را به او تفدیم کرده است.
پسرش ماتیو که در زمان مرگ پدر ۱۲ سال داشت، وارث ۲۰ میلیون دلار دارایی پدرش شد.
شل پس از فراغت از تحصیل در دبیرستان روزولت، وارد دانشگاه ناوی پایر شد و به تحصیل در رشته ی هنر پرداخت. ولی پس از یک سال از آن دانشگاه اخراج شد. بعد به دانشگاه شیکاگو رفت و در رشته ی هنرهای زیبا تحصیل کرد و پس از آن برای تحصیل در رشته ی زبان انگلیسی در دانشگاه روزولت نام نویسی کرد. پس از سه سال به اجبار به سربازی رفت و دیگر به دانشگاه بازنگشت. می گفت، از اینکه به دانشگاه رفته پشیمان است: «می توانستم دنیا را ببینم، ولی وقتم را در دانشگاه روزولت تلف کردم.»
شل سیلوراستاین در سپتامبر ۱۹۵۳ در لباس سربازی به ارتش آمریکا ملحق شد. او را نخست به ژاپن و سپس به کره منتقل کردند. در دوران سربازی، به شعر و کاریکاتور روی آورد. سرباز وظیفه شناسی نبود و اغلب با افسران مافوقش درگیر می شد.
● مهمترین کتابهای سیلوراستاین که به فارسی نیز ترجمه شده، عبارتند از:
▪ لافکادیو(شیری که جواب گلوله را با گلوله داد)
▪ درخت بخشنده
▪ جایی که پیاده رو تمام می شود
▪ نوری در اتاقک زیر شیروانی
▪ بالا افتادن
▪ یک زرافه و نصفی
▪ در جستجوی قطعه ی گم شده
▪ آشنایی ِ قطعه ی گمشده با دایره ی بزرگ
▪ کتاب الفبای عمو شلبی
▪ راهنمای پیشاهنگی عمو شلبی
▪ باغ وحش عمو شلبی
▪ کی یک کرگدن ارزون می خواد؟
▪ چراغی زیر شیروانی
شل سیلوراستاین در ۲۵ سپتامبر ۱۹۳۲ در شیکاگو متولد شد.نام کامل او «شلدن آلن سیلوراستاین» (Sheldon Allan Silverstein) بود.
او در سال ۱۹۵۰ در ارتش آمریکا به خدمت فراخوانده شده و از همان زمان، کار نقاشی کارتونی را برای برخی مجلات آغاز کرد.
سیلوراستاین از کودکی استعداد ذاتی خاصی در نقاشی و نوشتن داشت. خودش بعدها در جایی می نویسد که این دو کار- نقاشی و نوشتن- تنها اموری بودند که وی در آنها موفق بود:
"وقتی بچه بودم، حدود ۱۲ الی ۱۴ سالگی، بیشتر ترجیح دادم که یک بازیکن بیس بال باشم و یا با دوستانم معاشرت داشته باشم. اما بیس بال بلد نبودم و خوشبختانه دختران و پسران دور و برم هم چندان از من خوششان نمی آمد. در این مورد، کاری از دست من بر نمی آمد. بنابراین شروع به نوشتن و نقاشی کردم و خوشبختانه در این دو زمینه، کسی را نداشتم که از او تقلید کنم، و یا تحت تأثیرش قرار بگیرم. بنابراین کم کم به سبک خودم دست پیدا کردم و قبل از این که با آثار نویسندگان و هنرمندان دیگر آشنا شوم، مشغول کارهای خلاقانه شدم.
در واقع حدود سی سالگی بود که به طور جدی با آثار نویسندگان دیگر آشنا شدم. در آن زمان با وجود این که مورد توجه مردم قرار گرفته بودم، اما باز هم، کار را به هر چیز دیگر ترجیح می دادم، چون دیگر کار کردن برایم به شکل عادت درآمده بود."
معروف ترین آثار سیلور استاین، آثاری است که او برای کودکان نوشته است، هر چند بیشتر آثار او در گروه سنی خاصی نمی گنجد و به نظر می رسد که همه آدمها در هر سنی می توانند مخاطب او قرار بگیرند.
آثاری از او که در کتابفروشی های کودک به فروش می رسند هم از سوی مخاطبان بزرگسال مورد توجه زیادی قرار می گیرند و این از ویژگیهای خاص اشعار اوست که همه گروههای سنی می توانند با آن هم ذات پنداری کنند.
اشعار او، در عین برخورداری از عنصر طنز، صریح، ساده و تکان دهنده هستند و هر یک، جنبه ای از زندگی را از بعدی جدید، به نمایش می گذارند. بعدی که با نظریات شناخته شده فلسفی، روان شناختی و جامعه شناسی کاملاً تفاوت دارد و نوع نگاه و فلسفه جدیدی را به زندگی مطرح می کند.
فلسفه ای که در طی آن، انسان با ابزار طنز و سادگی، به درک صادقانه ای از خود و جهان پیرامونش نائل می شود
سبک نگارش سیلوراستاین، سرشار از شور و انرژی و احساسی است. ویژگی اساسی نگاه او، آزادی و رهایی از هر گونه قید و بندی است که احساس و ادراک انسان را دچار قالبها و کلیشه های از پیش تعریف شده می کند.
خود او در مقدمه کتاب «چراغی زیر شیروانی» می گوید: "من آزادم، هر کجا که دلم می خواهد می روم و هر کاری که دلم می خواهد انجام می دهم و معتقدم هر کسی باید چنین زندگی کند. نباید به هیچ کس وابسته بود".
بسیاری از کسانی که فکر می کنند سیلوراستاین تنها نویسنده ای برای کودکان است، وقتی می فهمند که بزرگسالان بیشتر از کودکان، از آثار او استقبال می کنند، بسیار متعجب می شوند.
اما بزرگ ترها سیلوراستاین را بخشی از وجود خود می دانند. چرا که حرفهای ناگفته آنها را با زبان طنز بیان می کند. یکی از لقب هایی که در مورد سیلوراستاین داده شده این است: "مردی که کودکی اش را در چمدانی با خود می برد".
وقتی که سیلوراستاین در سال ۱۹۶۰، نخستین کتاب کودکش را به نام «درخت بخشند» به چاپ رساند، خیلی زود به عنوان نویسنده موفق کودکان به شهرت رسید.
هجو، نوعی سادگی و نادانی ماهرانه و بازی استادانه با لغات، از ویژگی های کار اوست. گویی که او با طبیعت انسان های هر سنی آشناست. برخلاف آنچه به نظر می رسد سیلوراستاین از ابتدا تصمیم نداشت نویسنده یا تصویر گر کتابهای کودکان شود.
اولین بار یکی از دوستانش سیلوراستاین را قانع کرد که برای کودکان بنویسد و اولین کتاب او "درخت بخشنده" که بعدها با موفقیت زیادی روبرو شد.
ابتدا توسط یک ویراستار مردود شناخته شد. چرا که به نظر می رسد کتاب میان ادبیات کودک و بزرگسال دست و پا می زند و چون مخاطب مشخصی ندارد، فروش خوبی نخواهد داشت.
البته بعدها هر دو گروه کودک و بزرگسال از این کتاب استقبال کردند و کتاب "رقصهای مختلف" که حاوی مجموعه شعرها و قصه هایی برای کودکان است نیز مورد توجه بزرگسالان قرار گرفت. نویسنده در این کتاب از ورای طنز، نگاهی به پوچی و هرج و مرج حاکم بر جامعه بزرگسالان دارد و همین موضوع جاذبه اصلی کتاب از دید بزرگترها است.
سیلوراستاین، با نگاه دو گانه و طنزآمیز خود، نویسنده ای است که تحت هیچ قالب معین و بر چسب خاصی نمی گنجد.
روح جسور و آزاد او هیچ گونه محدودیتی را بر نمی تابد و این سرزندگی مورد توجه هر انسانی با هر سن و موقعیتی قرار می گیرد.
سبک او، نو و منحصر به فرد است، چرا که به قول خودش: "خوشبختانه کسی در اطرافم نبود که از او تقلید کنم، پس راه خودم را دنبال کردم...."
سرانجام ،شل سیلوراستاین که علاوه بر ادبیات کودک در کاریکاتور ، نمایشنامه ، شعر و حتی آهنگسازی و خوانندگی دست داشت ، در سال ۱۹۹۹ در خانه شخصی خودش در کالیفرنیا ، بر اثر سکته قلبی در گذشت .
منبع : گیگاپارس


همچنین مشاهده کنید