جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


طرح جامع انرژی از منظر پیشرفت و عدالت


طرح جامع انرژی از منظر پیشرفت و عدالت
در لغت، فرهنگ به معنای سرمایه های مادی و معنوی یک ملت است ولی در عمل، الگوهای رفتاری و شخصیتی افراد یک جامعه در سطوح و نقاط مختلف است که فرهنگ عمومی آن جامعه را شکل می دهد.
بی تردید اصلاح فرهنگ در هر زمینه ای مستلزم اصلاح الگوی رفتاری در آن زمینه است و از همین روست که تا الگویی به صورت نهادینه اصلاح نگردد به یک فرهنگ پایدار تبدیل نمی شود.
نکته مهمی که در اصلاح الگوها باید به آن توجه کرد این است که تغییر در جهت اصلاح، روندی است که در طول زمان محقق می شود و لذا گرچه استفاده از روش های آموزشی از طریق مدارس، رسانه ها و نهادهای ذیربط موثر است ولی برای تکمیل و تسریع این روند، وضع قوانین مرتبط و مناسب ضروری است. از طرف دیگر اصولا قوانینی موثر و گره گشا هستند که جامع، کامل و مانع باشند و در اجرای آنها آثار جانبی و صدمه به دیگر بخش ها وارد نشود.
بی تردید برای تدوین چنین قوانینی، داشتن اطلاعات صحیح و جامع در قالب یک طرح جامع ضروری است. از این رو می توان اذعان کرد که دستیابی به یک الگوی پایدار در مصرف و تولید بهینه انرژی در کشور نیازمند داشتن طرح جامع انرژی است. از طرفی طرح جامع انرژی زمانی در اجرا موثر خواهد بود که با کلیات نقشه راه آینده کشور همخوانی داشته باشد و لذا با توجه به محوریت پیشرفت و عدالت در فعالیت های کشور در دهه پیش رو، می توان گفت در تدوین طرح جامع انرژی کشور نیز باید منظر پیشرفت و عدالت را در نظر داشت تا مصادیق اجرایی آن نیز قابل تعریف باشد و در اجرا نیز به نتیجه مطلوب برسد.
برخی از مباحث کلی که از منظر پیشرفت و عدالت باید در طرح جامع انرژی گنجانده شوند عبارتند از: کاهش خام فروشی و ایجاد ارزش افزوده و اشتغال زایی با توسعه صنایع پایین دست در پهنه کشور با توجه به توانمندی های خاص و عام هر منطقه، برداشت صیانتی از مخازن نفت و گاز و حفظ منابع ملی با الزام به استفاده مناسب و بهینه برای نسل فعلی و نگهداری برای نسل های آینده، برداشت حداکثری از مخازن نفت و گاز مشترک با همسایگان، افزایش ضریب بازیافت از مخازن نفت و گاز با استفاده از روش های موثر و فن آوری های نوین، حفظ محیط زیست با رعایت ضوابط زیست محیطی در اجرای طرح ها و همچنین اختصاص درصدی از منابع حاصله از اجرای طرح ها برای ترمیم های ناشی از آسیب های احتمالی زیست محیطی، افزایش درصد استفاده از انرژی های نو در سبد انرژی کشور با تولید انرژی و حرارت از منابع تجزیه شونده و نو مانند باد و خورشید و حتی زباله ها در مناطقی که قابل استفاده است، درآمدزایی با استفاده از فرصت های سوآپ نفت و میعانات گازی، بهینه سازی پالایشگاه های نفت با هدف بهینه نمودن فرآورده های تولیدی آنها.
در کنار این نکات اصلی، پرسش های متعددی نیز وجود دارد که دستیابی به پاسخ کارشناسی و دقیق به آنها برای تدوین این طرح، جامعیت آن را افزایش می دهد. میزان مناسب گاز یارانه ای و غیر یارانه ای که باید با توجه به پراکندگی جمعیتی دهکها در اقلیم های مختلف برای تامین گرما و مصارف خانگی و صنایع کوچک اختصاص داد، میزان مناسب گاز مورد نیاز واحدهای پتروشیمی برای هر دو بخش خوراک و سوخت با توجه به اولویت اشتغال زایی این صنعت در کشور، میزان گاز تزریقی به چاه های نفت با توجه به نوسانات قیمتی هر دو حامل و پارامتر افت فشار در چاه های نفت، میزان مناسب صادرات گاز و تعیین اولویت در طرح های صادراتی با توجه به منافع میان مدت و بلند مدت ملی، تعیین نقطه بهینه مصرف سی.ان.جی در سبد انرژی کشور، میزان گاز مورد نیاز سوخت نیروگاه ها و نحوه بهینه کردن آن و تعیین میزان نیروی برق مورد نیاز کشور و نوع و پراکندگی نیروگاه ها با توجه به اقلیم های مختلف از جمله این پرسش هاست.
گرچه مدتی است مطالعات ارزشمندی توسط کمیسیون انرژی مجلس و وزارت نفت در این خصوص صورت گرفته است ولی بی تردید افزودن منظر پیشرفت و عدالت در تدوین مباحث کلی این طرح، نه تنها فرآیند تصویب و اجرایی نمودن آن را تسریع می کند بلکه در اجرا نیز به دلیل همخوانی با نقشه راه آینده کشور، طرحی موثرتر و نتیجه بخش تر خواهد بود.
مسعود فزون بال
منبع : شبکه اطلاع رسانی شانا