یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

نگاه جبهه ای در گفتمان سیاسی


نگاه جبهه ای در گفتمان سیاسی
«شیوه تعامل با دولت» آشکارا یکی از مهمترین مسائلی است که جامعه سیاسی ایران طی ۹ماه آینده با آن مواجه خواهد بود. اگرچه بسیاری عوامل در شکل گیری این پدیده و تبدیل شدن «دولت» به دغدغه اول جامعه سیاسی دخیلند و خواهند بود، اما هیچ چیز در این میان مهم تر از انتخاباتی که خرداد سال آینده برگزار خواهد شد، نیست. مبارزه انتخاباتی در ماه های آتی اقتضائات خود را به فضای سیاسی کشور تحمیل خواهد کرد و مهم ترین جلوه گاه آن نیز شکل گیری و بعد شفافیت انواعی از مناسبات خصمانه و دوستانه از جانب احزاب و گروه ها و شخصیت های سیاسی با دولت خواهد بود. این فرایندی است که اکنون با قطعیت می توان گفت آغاز شده اما برای پیش بینی عاقبت آن جز حدس و گمان و تحلیل منطقی این مناسبات، ابزار دیگری در دست نیست.
اگر بپذیریم که «تعیین نسبت خود با دولت» یکی از فوری ترین اموری است که سیاسیون در چند ماه آینده باید انجام دهند آنگاه می توان این مسئله کلی را به عناصر سازنده آن تفکیک کرد. دو گروه بزرگ سیاسی یعنی «اصلاح طلبان» و «اصولگرایان» باید تصمیم بگیرند که در دو سطح «ادبیات و گفتمان سیاسی» و «رفتار سیاسی» چگونه با دولت برخورد خواهند کرد و کدام روش آنها را بهتر و سریع تر به اهدافشان می رساند. همین جا این پرسش به میان می آید که «اهداف این گروه ها چیست» و به محض رویارو شدن با چنین پرسشی است که «نگاه جبهه ای» کارآمدی خود را از دست می دهد و ناچار باید در «گروه ها» و بلکه «افراد» بحث کرد.
تکلیف اصلاح طلبان با دولت روشن است. همه آنها می خواهند دولتی با گفتمان و رفتار دولت نهم و به ریاست کسی چون محمود احمدی نژاد به هر شکل ممکن از صحنه سیاست ایران حذف شود و گمان می کنند «هر چیزی» که به جای آن بنشیند «الزاماً بهتر» خواهد بود. هیچ نشانه ای در دست نیست که این نوع نگاه به دولت نهم در بین اصلاح طلبان تا لحظه انتخابات ممکن است حتی اندکی تغییر کند، برعکس تقریباً تمامی آنها تصور می کنند کارآمدترین روش برای توفیق در انتخابات آینده این است که هرچه شدیدتر و مؤثرتر به دولت حمله کنند (احتمالاً زمانی به نادرستی این سیاست پی خواهند برد که دیگر دیر شده است.)به همین دلیل است که توقع انصاف و اخلاق در مواجهه با دولت از جانب میراث بران تساهل و تسامح دوم خردادی فقط نوعی ساده اندیشی و خودفریبی است و پیدا است که تخریب همه جانبه و هماهنگ به عنوان یک دستور کار دائمی تا تب ۲۲خرداد ۸۸ ادامه خواهد داشت. مهم ترین مددکار اصلاح طلبان در این راه هم بی تردید عامل خارجی است که ظاهراً برای شب انتخابات خواب های مفصلی دیده است و درباره آنها جداگانه باید بحث کرد؛ لیکن همین حالا هم اگر کسی حوصله کند و فقط راس انتقادهای جماعت اصلاحات چی از دولت را با آنچه غربی ها بویژه آمریکا و اسرائیل می گویند مقایسه نماید، با یک هماهنگی بالای ۹۰درصدی رو به رو خواهد شد. ممکن است بعضی چهره های اصلاح طلب که اسناد توطئه چینی های ضدملی آنها هم اکنون موجود است و ان شاءالله زمان ارائه آن فراخواهد رسید در مقابل این سخن دوباره برآشفته شوند اما ضمن دعوت به آرامش تنها چیزی که فعلاً خوب است گفته شود این است که چنین هماهنگی همه جانبه ای حتی اگر تصادفی باشد، تصادف قابل تاملی است.
اینکه اکنون می بینیم کسانی که خود تا دیروز «یارانه» را چیزی اساساً زائد و قطع آن را فرض واجب می دانستند، درباره طرحی که تنها یکی از فقرات آن ساماندهی یارانه هاست با بدترین تعابیر سخن می گویند (فقط به این دلیل که احمدی نژاد جرئت ورزیده و گام در این وادی نهاده اما آنها عمدتاً به علل سیاسی انگیزه برای اجرای اصلاحات بنیادی در اقتصاد ایران نداشتند) و حتی از گرفتن عیب و ایراد نقطه گذاری و انشای فرم جمع آوری اطلاعات اقتصادی خانوارها نمی گذرند دقیقاً به این دلیل است که «دستور کار تخریب همه جانبه» با قدرت پی گیری می شود و می خواهند بفهمانند تخفیفی در کار نیست. کافی است دولت خود نیز بی سلیقگی کند و خویش را به سببی در موضع تهمت قرار دهد. تیرهای فتنه بی امان خواهد بارید. مقابله با این فضا البته چندان دشوار نیست.
به وقت ضرورت- که چندان دور نیست- یکی از آسان ترین کارها این خواهد بود که به مردم نشان داده شود کسانی در دوره خود کشور را به چه سمتی می بردند و حالا کشور به چه سمتی در حال حرکت است، ضمن اینکه خویشتنداری اصولگرایان در افشای خط و ربط های آقایان فقط از سر صبر به امید اصلاح است والا گفتنی های بر هم انباشته که مردم برای شنیدن آن نامحرم نیستند بسیار است.
درون جریان اصولگرا اما بحث شکل متفاوتی به خود می گیرد.
از حیث ادبیات و گفتمان، اکنون مهم ترین تکلیف اصولگرایان - حتی آنها که انتقادهای جدی به بخش هایی از عملکرد دولت دارند- این است که مرز خود را با اصلاح طلبان و کسانی که تخریب «تصمیم و پروژه سازمانی» آنهاست حفظ کنند و هر گاه آهنگ انتقاد از دولت کردند به یاد داشته باشند ثمره سخن آنها نهایتاً باید تقویت نهاد دولت باشد نه تضعیف آن در مقابل کسانی که می خواهند از نو بساط انحراف و وادادگی پهن کنند.
فراتر از گفتمان سیاسی در حوزه رفتار سیاسی اصولگرایان هم ظاهراً تجدید نظرهایی لازم است. سال ۱۳۸۸ آخرین باری نیست که در ایران انتخابات ریاست جمهوری برگزار می شود و این دقیقاً بدان معناست که فرصت های بیشتر باقی است و نباید با تصمیم های نادرست و شتابزده یا غلبه دادن احساسات و دلخوری ها بر مصالح کلی کشور صحنه انتخابات سال آینده را گرفتار آشفتگی های غیر ضروری ساخت.
مهدی محمدی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید