شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


بروس اسپرینگستن(Bruce Springsteen)


بروس اسپرینگستن(Bruce Springsteen)
ترانه سرا و آوازه خوان موسیقی راک وحامی توده های رنج و حاشیه نشینان آمریکا، در حمایت از اوباماسخن می گوید
بروس اسپرنگستن، خواننده ی آمریکائی راک، متولد نیوجرسی در تاریخ سپتامبر ۱۹۴۹ است. او را به تخلص "رهبر"، یا بزبانی "The Boss" می خوانند.
بیش از سی سال است که او در عرصه ی موسیقی راک رقیب نمی شناسد. از آثار مهم او Born to Run (۱۹۷۵ ) است که به عنوان سنگ محک ارزیابی موسیقی راک شناخته شده است.
علاوه بر موفقیتهای پیاپی در فعالیتهای هنری، لحظه ی تعیین کننده در زندگی هنری بروس، سال۱۹۸۴ است، که با اثر Born in The Usa آغاز میگردد. این اثر سرودی است در ستایش غرور کارگری، و در بر گیرنده ی شکست آمال و رویاهای سربازی بازمانده از جنگ ویتنام، که شکست چشیده، به آغوش سرد میهن خویش باز گشته و مورد بی مهری هم میهنان خویش قرار می گیرد.
بروس نماینده موسیقی پاپ - فولک ایالات متحده ی آمریکا شناخته شده است.
پدر او داگلاس نام داشت و در اصل هلندی - ایرلندی بود. داگلاس مردی جدی و پر آتوریته بود. مادرش که در اصل ایتالیائی بود، عادله نام داشت و زنی بود پر مهر. او اولین گیتار خویش را در ۱۳ سالگی به ۱۸ دلار خرید. بعد ها در ۱۶ سالکی مادرش گیتار کنت را با تحمل قرض به بروس هدیه کرد. پدرش مدتی کارگر کارخانه بود، بعد به نگهبان زندان و بعدها به شغل راننده ی اتوبوس مشغول شد. زندگی خانوادگی او بسیار ناپایدار و بی آینده می نمود.
روزی پدر او، داگلاس، خسته ازکار و زندگی ناپایدار خویش وارد خانه می شود و در دستهای بروس گیتاری را می بیند. پدر رو به بروس کرده می گوید:
این گیتار برای تو نان و آب نمی شود! تو باید شغلی جدی برای خود دست و پا کنی!
بروس حس و نگرانی های پدر را درک میکرد، اما به نوای دل و جان خویش گوش فرا داشت و با پیگیری و پیکار به یکی از بزرگترین خواننده های راک جهانی بدل شد.
آری او رنج نشسته بر روح وجان کودکی اش را به ترانه ها و موسیقی معطر و رنگین راک - فولک بدل ساخت، و به زبان اعتراضی توده های رنج وحاشیه نشینان آمریکا بدل گردید. آری او به زبان محنت ۲۹ میلیون آمریکائی بی خانمان((Home less و بیکاری بدل شد که به حاشیه ی هستی پرتاب شده اند و تنها دارائیشان کارتن های تیره و مچاله شده سوپر مارکتها و کاسه ی آشی است که دولتمردان نشسته در قلب قدرت و ثروت، از سر ترحم به دهانهای باز و منتظر آنان هر روزه جاری می سازند، تا خون جوشیده در پیکر فقر به عصیان مذاب شده ی آتشفشانی که بنیاد می شکند، تبدیل نگردد.
باشد که این هنرمند برجسته ی آمریکائی، برای آوازه خوانان و نوازندگان عزیز جوان موسیقی پاپ ایران نیز که به آگینه و گوهرعشق راه برده اند، و در تب میهن خویش پالوده اند، سرمشقی باشد.
نویسنده ی این سیاهه برای بروس اسپرینگستن، آرامش و عمری طولانی آرزو می کند.
● اندیشه های بروس((Bruce در باره ی اوباما (Obama)
بروس می گوید:
"اوباما، از آمریکائی سخن می گوید که من در طی ۳۵ سال فعالیت های موسیقیائی خویش از آن سخن گفته ام. ملتی پر گذشت که خواستار حل مسائل پیچیده ایست که در مقابل خویش دارد. کشوری که به سرنوشت جمعی و پتانسیل روحیه ی جمعی خویش بدرستی اشراف دارد".
او در نامه ای در سایت اینترنتی خویش می نویسد:
" اوباما، سناتور دموکرات ایلی نوز(Illinois)، بهترین کاندیدیای دموکرات است. به نظر او این کاندیدای آفرو- آمریکائی دارای کیفیت، توان فکری، و اعتماد به نفس لازم برای ریاست جمهوری آینده ی آمریکاست. او کسی است که قادر است در قرن بیست ویکم، ما را به یک حس رسالت اخلاقی رهبری کند".
او حمایت خویش از این کاندیدای دمکرات وجوان ریاست جمهوری آمریکا را در یافتن راه حلها برای مسائل عمده ی هستی، همانند، جنگ و صلح، مبارزه برای عدالت اقتصادی و نژادی، دفاع از قانون اساسی و حمایت از محیط زیست، می داند.
حمایت بروس((Bruce از اوباما، درست در هنگامی است که چند روز بعد، سرنوشت انتخابات در پنسیلوانیا، که یک سرزمین کارگری است، در بین دو کاندیدا ی دمکرات، اوباما و هیلاری کلینگتون، تعیین خواهد شد.
بروس در سخنان پایانی خویش به رای دهندگان میگوید:
خسارتی را که در هشت سال گذشته دادیم، در نظر گیرید، و پروژه ی بزرگی را پیاده کنید تا بتواند آمریکا را بما باز گرداند.
در پایان ترانه ای از او را، که در سال ۱۹۷۸ سروده شده و "The promised land "سر زمین موعود"، نام گرفته است، به زبانی که در نکاتی، از اصل ترانه فاصله می گیرد، با کلک بی تاب خویش، به سرمه میکشم:
▪ سرزمین موعود
من تمامی هستی ام را،
و گوهر نیروهایی که
در جان و روحم
باقی مانده اند،
به یگانگی می خوانم،
تا راستی را، از آن خویش،
تا راستی را، حیات خویش سازم.
□□□
صبحگاهان از خواب بر می خیزم
و پیکر خویش به کار می سپارم،
اما، گاهی چنان ناتوان می مانم
که گوئی در آستانه ی انفجار
ایستاده ام!
انفجاری که تمامی شهر را
به تخریب خواهد کشید.
و کاردی را به آرزو می خوانم
تا با آن، رنجی دردناک را،
از قلب غمین خویش،
ریشه کن سازم!
مهندس سهراب مژده
sohrab.mojdeh@yahoo.it
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ توسعه


همچنین مشاهده کنید