سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


نسیمی از سازستان ایرانی


نسیمی از سازستان ایرانی
پیرمرد در یک زیرزمین ۸ متر مربعی با عشق و علاقه فراوان از کارش تعریف می‌کند. تقریباً همه رفتارش با دیگران متفاوت است.
به چوب، به طبیعت، به همنوع و به زندگی جور دیگری نگاه می‌کند. حتی نحوه صدا زدن فرزندانش برای اینکه به زیر زمین خانه بیایند و کاری برایش انجام دهند با سایرین فرق می‌کند.
علی رغم وجود تلفن و دیگر امکانات ارتباطی جدید با استفاده از ریتم‌هایی خاص برای هر نفر با ضربه زدن لیوان چایی به ستون فلزی ساختمان که صدایش در طبقه بالا به راحتی دریافت می‌شود، تعیین می‌کند که کدامیک از فرزندانش بیایند.
دو پسر دارد که با دو ریتم مختلف می‌تواند یکی را احضار کند. برای دخترانش البته از دو ریتم متفاوت و کمی پیچیده بهره می‌گیرد! رضا ژاله در جمع اهل موسیقی ایران به زیبا ساختن شهره است. حتی مخالفانش بر این نکته که وی سازها را در نهایت زیبایی می‌سازد، معترف‌اند. اما آنچه که ژاله را با دیگران متمایز می‌کند، جسارت او برای ساختن سازهای جدید است و این کار را با سماجت خاصی دنبال می‌کند. خودش می‌گوید «ما نیاز داریم که از تمام صداهای منطبق بر فرهنگ موسیقی خود بهره بگیریم. صدای تار و سه‌تار و کمانچه خیلی خوب است ولی نباید از دیگر صداهای دیگری که ممکن است به همین خوبی پرده گوشمان را بلرزانند، گریزان باشیم.» وی همچنین راز صداهای جدید و الگوی ساز مورد نظر برای تولید آن را الهام در خواب عنوان می‌کند و می‌گوید «برای شکل دادن به چوب و ساختن یک ساز جدید همیشه نیاز نیست در عالم بیداری فکر کنیم. زیرا وقتی خواب هستیم، ذهن ناخودآگاه ما همچنان بیدار و مشغول همان افکاری است که در عالم بیداری داشته‌ایم. در نتیجه وقتی از خواب بر می‌خیزیم، احساس می‌کنیم، رمز معما را یافته‌ایم.»
تجربه‌های زیادی در خصوص طراحی سازهای جدید پشت سر گذاشته است. نامگذاری سازهایش معمولاً با اسامی زنانه همراه می‌شود. می‌گوید، «سازها بسیار ظریف‌اند و نام‌های ظریف می‌طلبند.» به همین دلیل در کارگاه زیرزمینی و کوچک‌اش به انواع سازهایی بر می‌خوریم که با عناوینی چون، دلگشا، دلربا، نغمه و نسیم خود نمایی می‌کنند. نام دخترانش نغمه و نسیم آذین‌بخش یک ساز کششی از خانواده کمانچه و یک ساز مضرابی از خانواده تار شده‌اند.
اما پسرانش این شانس را نداشته‌اند که نام شان با سازهای پدر ماندگار شود. عنوان ژاله علاوه بر اینکه فامیل خود اوست، نام سازی کششی از خانواده کمانچه است که صدای نسبتاً متفاوتی دارد. دو نمونه از آن را ساخته است، ژاله آلتو و ژاله سوپرانو که به نظر محمد رضا درویشی، ژاله آلتو موفق‌ترین تجربه نوآوری رضا ژاله است. درویشی چند سال پیش از این ساز برای ساختن موسیقی متن یکی از تئاترهای بهرام بیضایی بهره برد.
ژاله در عین حال از بی‌توجهی برخی از بزرگان موسیقی ایرانی به سازهای ابداعی‌اش گله می‌کند. وی درخصوص تازه‌ترین ساز خود به نام نسیم که تلفیقی از تار، عود و سه‌تار است، می‌گوید: «وقتی به محمدرضا لطفی نشان دادم، فقط یک بار به صورت دست باز سیم‌هایش را به صدا درآورد و گفت صدایش مثل دوتار شرق خراسان است!
درحالی که من انتظار داشتم کمی با آن نوازندگی کند و نقطه نظرات‌اش را برای بهبود ساز ارائه دهد.» به همین ترتیب از صدا و سیما هم گله‌مند است. می‌گوید: آنچه من و همکارنم می‌سازیم، فقط صدایش از تلویزیون به گوش می‌رسد. خودش معلوم نیست چه شکلی دارد. در نتیجه وقتی یک جوان ناآشنا برای نخستین‌بار به کارگاه من می‌آید و ساز تار را می‌بیند، آن را وارونه به دست می‌گیرد و با سیم‌هایش بازی می‌کند و دست آخر با گله‌مندی می‌پرسد، صدای قشنگی دارد ولی چرا اینقدر سنگین است؟ دست چپم خسته شد!
رضا ژاله هدف از ساختن نسیم را نارضایتی برخی نوازندگان تار عنوان می‌کند و می‌گوید: «صدای تار واقعاً نظیر ندارد ولی متاسفانه پوست نازک آن در برخی موارد نوازنده را اذیت می‌کند و مشکل کوک به وجود می‌آورد. من فکر کردم اگر بتوان سازی ساخت که اولاً پوست نداشته باشد و ثانیاً از نظر شدت صدا بتواند قابل مقایسه با تار باشد، شاید بتواند جوابگوی نیاز نوازندگان نازک طبع باشد. در نتیجه با الگوبرداری از کاسه تار و عود و سه تار این ساز جدید را ساختم که فعلاً در مرحله آزمایشی است و امیدوارم با همکاری نوازندگان تار بتوانم آن را به یک نقطه آرمانی برسانم.» ساز جدید نسیم صدایی خاص تولید می‌کند که نه دقیقاً به تار می‌ماند و نه سه‌تار. اما بسته به اینکه نوازنده چگونه سیم‌هایش را به ارتعاش درآورد، رنگ صدایش بین تار و سه‌تار در نوسان است.
نگاه ژاله در ساختن ساز بیشتر معطوف به نمای ظاهر می‌شود و این موضوع را کتمان نمی‌کند و می‌گوید: «ساز را در نهایت زیبایی می‌سازم که اگر از صدای خوب بی‌بهره شد، حداقل ظاهری زیبا داشته باشد. زیرا هیچ قطعیتی برای صدای خوب ساز وجود ندارد و گاه اتفاق می‌افتند علی‌رغم زحمت زیاد هنگام ساختن، صدای جذابی از یک ساز شنیده نمی‌شود».
از سال ۱۳۵۷ ساز می‌سازد و تاکنون بیش از ۱۱۰۰ عدد ساخته است. روی تمام آنها شماره حک می‌کند و برایشان پرونده دارد. می‌داند که ساز شماره چند را به چه کسی فروخته است. می‌گوید: «علاقه خاصی به سازهایم دارم. آنها را چون فرزندانم دوست می‌دارم و گاه پیش آمده هنگام فروش گریه کرده‌ام. هر چند می‌دانستم ساز را به اهلش می‌دهم ولی همچون پدر و مادری که در شب عروسی هنگامی که دخترشان را به خانه بخت می‌فرستند، می‌گریند من نیز چنین احساسی دارم.» ژاله غالباً از سوی همکارانش متهم می‌شود که سازهایش را همچون مانکن‌ها بزک می‌کند ولی آنها توجه ندارند که وی به کارایی سازها نیز می‌اندیشد.
از جمله ابداع گوشی‌های فلزی با قطر کم که راحتی کوک را برای نوازنده به ارمغان می‌آورد. همین یک مورد به ظاهر کوچک برای یک اجرای موفق موسیقی اهمیت بسیار بالایی دارد. چه اینکه ساز خوش صدا و خوش قیافه اگر در حین اجرا، کوک از دست بدهد و یا به سختی کوک شود، اعتباری برای نوازنده آن باقی نمی‌گذارد.
سازهای ابداعی ژاله لزوماً یک کار خلاقه محسوب نمی‌شوند مگر اینکه گذر زمان مهر ماندگاری بر آنها بزند. این اتفاق ظاهراً برای ساز کششی ژاله آلتو افتاده است و همچنین ساز جدید نسیم که در صورت مساعدت اهل فن و همت خود او ممکن است جایگاهی والا در ارکسترهای موسیقی ایرانی پیدا کند. اما برخی تجربیاتش همچنان محل تردیدند، مانند کمانچه بوق‌دار که در مقایسه با کمانچه معمولی صدای افزون‌تری دارد ولی معلوم نیست که آیا مورد توجه قرار می‌گیرد یا نه. خودش هم می‌گوید «باید زمان بگذرد تا معلوم شود.»
هوشنگ سامانی
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید