شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


در اندیشه برداشت های دیگر از موسیقی دفاع مقدس


در اندیشه برداشت های دیگر از موسیقی دفاع مقدس
پیش از شروع به نوشتن این مطلب، یکی از دوستان نویسنده در تاریخ دفاع ۸ ساله، به آرامی و با تأکید، یادآور شد که ما «موسیقی جنگ» نداریم بلکه موسیقی دفاع مقدس داریم؛ در واقع ، تأکیدش بر پرهیز از واژه «جنگ» بود. دوست ما بار سیاسی و حتی تاریخی این واژه را در نظر داشت. درست می گفت که ما مردمی جنگ طلب نیستیم. ولی نمی شد انکار کرد که همین واژه منحوس که به قول ملک الشعرای بهار «فغان ز جغد جنگ و مرغوای او که تا ابد بریده باد نای او در تمام ۸ سالی که ایران درگیر آن بود، میلیون ها بار از طریق رسانه های نوشتاری و شنیداری و دیداری، پخش شد.
شاید اشاره آن دوست، حاکی از این معنا بود که تکرار لفظ «جنگ»، آن هم بعد از پایان آن خود به نوعی، دلالت دارد بر ادامه آن ها و این که دفاع مقدس برای فرهنگ ما زیبنده تر است. برای ما که هیچ وقت ملتی جنگ طلب نبوده و نیستیم؛ و بر این اساس، موسیقی ویژه جنگ را هم تا پیش از ۱۳۵۹ نداشته ایم.
اگر یکی دو واقعه گذرای معاصر تاریخی را در نظر نگیریم، باید اذعان کنیم که تجربه ۸ ساله رویارویی نظامی ما با کشور بیگانه ( و نه غیر مسلمان)، تجربه ای تازه و از هر جهت تکان دهنده بود. دیگر ملل جهان و حتی همسایه های شمالی و شرقی و غربی ایران، هر کدام به نوبه خود چنین تجربه ای را داشتند و خاطره آن و حتماً موسیقی آن را هم ساخته، اجرا کرده و محفوظ نگه داشته اند (شنیده شد که در روسیه، هنوز سمفونی لنین گراد ساخته شوستاکوویچ نسبتاً پرطرفدار است) اما ایرانیان چنین تجربه ای را نداشتند. حتی اشغال توسط نیروهای نظامی بیگانه را نیز ندیده بودند. مگر در مقاطعی بسیار گذرا و موقت، مثل شهریور ،۱۳۲۰ واقعه آذربایجان سال ۱۳۲۱ و...
جنگ کوتاه مدت «ظفار» که در اواخر دهه ۱۳۵۰ اتفاق افتاد و دولت شاهنشاهی با شرایط مالی فریبنده و پیشنهادهای کلان، سرباز می خرید و آنجا می فرستاد. هیچ کدام از آنها، منتج به تولید موسیقی ای نشد که یادآور آن باشد. زیرا وقایع کوتاه مدت بودند و همچنین، تأثیری از لحاظ عاطفی و اعتقادی بر مردم نداشتند. اما در مورد ۸ سال دفاع مقدس ۱۳۶۷ -۱۳۵۹ و بیست سال بعد از آن، چنین قضاوتی نمی توان داشت و باید با تأمل به آن نزدیک شد. موسیقی آن ۸ سال، گستره ای جدی و شایسته بررسی است.
از موسیقیدانان مرکزنشین، آنهایی که با انقلاب و پیروزی آن در بهمن ۱۳۵۷ پیوند فکری داشتند و در جریان آن فعالیت می کردند، برای مدتی کوتاه به فضای رزم و رزمندگان پیوستند. بخش مهمی از تک نوازان معروف، آهنگسازان و بویژه خوانندگان که بعد از انقلاب، فضا را برای زندگی و نوع کار خود مناسب نمی دیدند، به تدریج مهاجرت کردند و به آنچه در ایران اتفاق می افتاد، اعتنایی نکردند. بسیاری از آنها بدون هیچ اثری از کشور رفتند، اما بعضی از آنها آثاری ساختند گاه بس زیبا و شاید ماندگار، و بدون این که از کار خود وسیله ای تبلیغاتی بسازند، بار سفر را بستند و رفتند. یک فهرست دستنویس خصوصی از ضبط های موسیقی در استودیوهای رادیو و تلویزیون سال های ۱۳۶۲-۱۳۵۹ که شامل مشخصات دقیق آثار (سرودها)، سازندگان شان و شناسنامه ضبط آنهاست، نام هایی را پیش رو قرار می دهد که باعث حیرت هستند؛ و اتفاقاً، گاه زیباترین سرودها را هم آنها ساخته اند که هر سال موقع سالگرد دفاع مقدس، از آنها استفاده می شود. در حالی که خالقان حقیقی آنها فراموش شده اند. زنده ساختن نام و آوازه آنها، و اگر دیر نشده باشد، قدردانی از آنها، فصل مشترک کار میان کارشناس فرهنگ مردم، و مورخ بخش هنر در تاریخ دفاع مقدس است.
با وجود بی تجربگی در کار خطیر موسیقی ساختن برای نبردی عظیم، موسیقیدانان ما خیلی زود از عهده برآمدند. آنها به کیان ملی و حفظ حدود کشورشان اعتقاد داشتند و با جان و دل و با اعتقاد بسیار آهنگ می ساختند. این در شرایطی اتفاق افتاد که اصل موسیقی، با عنوان یک هنر و یک حرفه، از ۱۳۵۸ مورد شدیدترین بی مهری ها و ضربه های سخت بود. مراکز آموزش موسیقی همه بسته شده بودند. فعالیت واحدهای موسیقی در رسانه ها محدود شده بود. نشریه ای منتشر نمی شد و از کنسرت ها خبری نبود. تولید آثار موسیقی عملاً مفهومی نداشت و از ارکستر سمفونیک برای نواختن در تیمارستان ها، پادگان ها و میادین خاک آلود عمومی استفاده می شد. موسیقی در جریان و در فضای پرشور دفاع مقدس، کارآمدترین هنر بود، ولی وجود آن از اصل، برای مسئولین وقت، مردود شناخته می شد. فراگیر شدن عنوان «سرود» که هنوز هم در بعضی یگان های دولتی و رسانه ها برای نامیدن هر نوع موسیقی اعم از ترانه، قطعه سازی بی کلام و... به طرزی بی مسمی به کار می رود، یادگار استفاده فراوان از آن واژه، از آن فرم در تولیدات صداوسیما در ۸ سال دفاع مقدس بود. چرخ عظیم این همه تولید از یک فرم مشخص (سرود) در خدمت یک هدف مشخص (تقدیس دفاع در مقابل دشمنی) را موسیقیدانانی می چرخاندند که تقریباً تمام آنها در نظام آموزشی تحصیل، تمرین و تجربه کرده بودند و در رشته تخصصی خود، تحصیلات آکادمیک منظمی را داشتند. تنی چند از خوانندگان در این بین استثنا بودند و از محیط های دیگری نظیر فضاهای مداحی و آواز سنتی ایرانی برخاسته بودند. اطلاق واژه «عظیم» به این مجموعه تولید، از سر انشاپردازی و خرج کردن صنعت مبالغه نیست، سیدمحمدعلی گلپایگانی (گلریز)، خواننده نامی موسیقی دفاع مقدس در آن سال ها، از ۶۰۰سرود و خواننده ای دیگر، اسفندیار قره باغی، از ۸۰۰قطعه ای که خوانده است، سخن گفته اند. غیر از این، حساب باقی خواندگان و همچنین حساب واحدهای تولید موسیقی در مراکز استان های سراسر کشور، جداگانه باید در نظر گرفته شود.
در بین این همه سرود، تعدادی مشخص و البته نه چندان اندک شمار، از دیدگاه هنر موسیقی، بداهت ملودی ها، هارمونی قوی، ارکستراسیون خوش خوان و اجرای دقیق و دلنشین، آثاری قابل توجه هستند که متأسفانه در هیچ کتاب یا مقاله ای، نظر عنایتی به آنها نشده است. این بی اعتنایی از طرف منتقدین، محققان و حتی موسیقیدانان چنان شدید و برخورنده است که سازندگان خلاق و معتقد آن سال ها را نیز به سکوتی سنگین و از سر اجبار وا می دارد. گفتمان جدیدی که بین موسیقیدانان در بیست سال گذشته جریان داشته، آثاری این چنین را هر قدر هم که از ارزش های هنری، تکنیکی و بیانی برخوردار باشند با برچسب هایی مثل «دولتی» و «تاریخ مصرف گذشته» و «فرمایشی» و «مناسبتی» و «سفارشی»، از نظر می اندازند و آنها را غیرقابل اعتنا می دانند. نسل جدید منتقدان جوانی که نشریات تخصصی موسیقی را می گردانند نیز هیچکدام به این آثار توجهی نداشته اند و گویا ملاک «جدی بودن» و «روشنفکر بودن» و «مستقل بودن» در گفتمان پنهان و آشکار جامعه هزار رنگ موسیقی ایرانی، بویژه در تهران، بر حسب دوری و نزدیکی از آنچه که منسوب به نظام است، سنجیده می شود.
دلایل متعددی برای بی پایه بودن چنین مواضعی می توان آورد. اما نه در متون نوشتاری و نه در فضاهای فرو بسته تبادل افکار بین اهل موسیقی، بستر مناسبی برای ایجاد چنین بحث هایی، در حال حاضر وجود ندارد. سیاست زدگی بر تمام زوایای آشکار و پنهان زیست بوم محدود موسیقی در ایران سایه انداخته و امکان تحقیق، گردآوری و نتیجه گیری را از محققان علاقه مند به این موضوع مهم، سلب کرده است.
این آثار برگزیده هیچگاه انتشار وسیع نیافتند. ارگان هایی که صدها، هزارها و بلکه میلیون ها عکس، تراکت، پوستر، جزوه های ریز و درشت و انواع و اقسام لوح های یادبود را برای بزرگداشت خاطره دفاع مقدس تولید کرده بودند، به نشر محصول زحمت شبانه روزی، استعداد و اعتقاد ده ها هنرمند موسیقیدان (آهنگساز، نوازنده، تنظیم کننده، صدابردار، رهبر، خواننده و ... شاعران آن سرودها)، اهتمامی نکردند. جشنواره موسیقی دفاع مقدس که هر ساله برگزار می شد، سهم قابل توجهی در سفارش و انتشار آثاری داشت که بیشتر آنها بعد از پایان دوره هشت ساله دفاع مقدس ساخته شده اند. اما تا جایی که نگارنده مطلع است، آلبومی از برگزیده سرود های آن دوره، نشر عمومی نیافته است. آثاری که در دوره طپش حیات یک جریان تولید می شوند، کارکردی خاص دارند و آثاری که بعد از پایان یافتن آن دوره و فاصله گیری تاریخی از آن تولید می شوند، کارکردی دیگر دارند. هر دو این ها، مجموعه ارزشمند موسیقی دفاع مقدس را می سازند. به اضافه صدها قطعه از آفریده های مردمی (در قالب نوحه و سرودهای بی ساز و با اجرای دسته جمعی) که فصل مشترک فرهنگ شفاهی فرهنگ عامه با موسیقی مردمی هستند. بخش غیرسازی (صرفاً متکی برآواز و کلام) در مجموع موسیقی دفاع مقدس، همان قدر مهم است که آثار متعددی که در قالب سرود و یا قطعه برای ارکستر سمفونیک، برای این واقعه بزرگ ساخته شده است.
با تمام تفاخری که گاه در بعضی مصاحبه ها و نوشته ها مبنی بر تملک گنجینه صوتی دفاع مقدس در زمینه موسیقی و سرود و نوحه و ...، دیده می شود، صریح و بی پرده باید گفت که هنوز اقدام جدی در زمینه گردآوری، شناسایی منابع، تهیه شناسنامه مشخصات آثار و... در این زمینه دیده نشده است.
تنی چند از مهمترین موسیقی سازان سال های دفاع مقدس ازدنیا رفته اند و یا از ایران مهاجرت کرده اند و یادر داخل کشور، گوشه نشینی اختیار کرده اند؛ و گله مندند که با وجود خدماتی که در آن دوره به احترام اعتقادات مردم و نظام انجام داده اند، از تخصص و تجربه آنها استفاده ای نمی شود و با آنها رفتار شایسته و درستی نشده است. بسیاری از آنها یک ورق پارتیتور و یک حلقه ریل از آثار اجرا شده خود را ندارند و راهیابی به آرشیوهای همیشه قفل صدا و سیما نیز کاری است بسیار دشوار که از همه کس برنمی آید. با این حال، جمع آوری و تدوین و نشر برگزیده ای از آن آثار، برای حفظ و معرفی وجه هنری سال های دفاع مقدس در زمینه موسیقی، کاری ضروری است که باید زیر نظر نهادهای ذیربط، صورت بگیرد.
نخستین قدم، گردآوری کامل، تهیه شناسنامه دقیق و سپس تهیه نسخه مجدد از آنها با سیستم دیجیتالی است، زیرا بیشتر این آثار روی نوارهای ریل ضبط شده اند و اگر نگهداری دقیق از آنها در کار نباشد، بعد از چند سال، بیم پاک شدن آنها می رود.
در صورت گردآوری و تدوین این مجموعه پراهمیت می توان آنها را از منظرهای گوناگونی دسته بندی کرد و مورد بررسی قرار داد. نخستین تقسیم بندی می تواند بر اساس همزمانی تاریخی باشد. این که سرودی نافذ و تأثیرگذار در زمان کدام عملیات نظامی ساخته شده و پخش آن چه تأثیری روی رزمندگان و مردم داشته، حاکی از یک نوع نگاه است و این که آن اثر موسیقایی در بطن خود حامل چه ارزش هایی از نظر هنری، تکنیکی و اجرایی است، حاکی از نوع نگاه دیگری است که با همدیگر تضاد و تنافری ندارند. دارا بودن کیفیت والای هنری «مناسبتی» بودن آن اثر را نفی نمی کند و همچنین اگر کاری با سفارش از سوی مرجعی البته دولتی ساخته شده باشد، نمی توان از مطالعه جنبه های زیباشناختی و موسیقایی آن صرف نظر کرد.
بخشی از آثار مربوط به دفاع مقدس، در سال های بعد از آن ساخته شده اند. نظیر قطعاتی که آقایان: روشن روان، انتظامی و شریفیان ساخته اند و اکثر آنها شنیده شده اند. بیشتر این آثار و بلکه تمام آنها، برای ارکستر بزرگ (بخوانیم ارکستر سمفونیک) و گاه گروه کر همراه آن نوشته شده و اجرا شده اند که در عرف معمول موسیقیدانان ما محمل مناسبی هستند برای نمایاندن شکوه و عظمت نبرد ۸ ساله ایران و عراق. رویکرد به موسیقی دفاع مقدس، در سال های بعد از اتمام آن، در بطن خود محتوی نوعی حس بزرگداشت، تکریم و ادای احترام به خاطره ای است که قرار است همیشه شکوهمند و مقدس شمرده شود. طبیعی است که در هر حکومتی، آهنگساز، وقتی که سفارش ساخت اثری با حجم زیاد و بودجه سنگین را می گیرد، خواه ناخواه مبانی مورد تأیید در ایدئولوژی نظام حاکم را رعایت می کند و سعی دارد که توانایی اش را در استفاده از فوت و فن و تکنیک اجرایی قوی و چشمگیر خرج کند. این جزو ماهیت کارهای سفارشی است و از آن گریزی نیست بویژه این که اثر ساخته شده توسط آهنگساز، حتماً باید در کلیشه های جا افتاده در ذهن مسئولان، خوش نشیند و آن را برای عموم مردم و مسئولان رده بالاتر، «قابل دفاع» نشان بدهد تا بتوان آن برنامه ها و سفارش ها را مکرر کرد. این شرایط، محل وسیع و مساعدی برای خروج از «هنجار»های شناخته شده و تجربه گرایی با هدف محض هنری وجود ندارد. آهنگسازان شناخته شده ما در این سال ها آثار فاخر و قابل اجرایی را در ارتباط با دفاع مقدس ۸ ساله ساخته اند و نوع قرائت آنها از «موسیقی جنگ»، به عنوان فرمول رایج و همیشگی شناخته شده است، اما نگاهی درونی تر، بری از دغدغه های «سفارش»، ایمن از قرائت های مغرضانه نظریه سازان معطوف به ارباب قدرت (بخوانید سفارش دهندگان)، و مصر دریافتن فرم ها و فضاهای بدیع برای بیان حس های ناگفته، هنوز در عرصه موسیقی ویژه «دفاع مقدس»، متولد نشده است. آن قرائت همیشه حمایل آویخته و تاج گل در دست و سرودخوان، حاوی تمام برداشت ما از آن دوران نیست. جای قرائت های مختلف از انواع دیگر خالی است. آثاری که حاوی نگاه عمیق تر، درونی تر، بیان غیر مستقیم و «موسیقایی» تر (یعنی بدون استفاده از شعر و گروه کر و...) باشد و حضور مؤلف در آن حس شود. چنین اتفاقی در عرصه شعر جدید و در عرصه داستان نویسی نوین ایران افتاده و متن هایی ارزشمند تولید شده که خواندن آنها هم حاوی حرمتی عمیق و بی تظاهر به آن ۸ سال تکرار نشدنی است و هم حاوی حس زیبای التذاذ هنری و مشارکت در بازآفرینی «متن»ی که ابتدا توسط مؤلف آن نوشته شده و در قرائت های مختلف، گویی با هر خواننده (و در موسیقی: شنونده) آن، تولدی دوباره می یابد. تولد سلسله آثار جدید موسیقایی معطوف به خاطره سالهای دفاع و روحیه آن دوره، می تواند بر پایه چنین بینشی نیز باشد، هرچند که مطابق کلیشه ها نباشد.
سید علیرضا میر علی نقی ـ پژوهشگر و مؤلف در زمینه تاریخ موسیقی معاصر ایران ـ عضو هیأت مؤلفین دانشنامه دفاع مقدس
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید