سه شنبه, ۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 21 January, 2025
مجله ویستا
ارزش و ارزشهای کتابخانه
این مقاله با تبیین مشکلات و علاقههای مشترکی که میان کتابخانههای مختلف وجود دارد، ارزشهای وجودی کتابخانه را شرح میدهد و هشت ارزش را به عنوان استاندارد ارزیابی آنچه کتابخانهها انجام میدهند، ذکر میکند که عبارتند از:
ـ نظارت،
ـ خدمات،
ـ آزادی فکری،
ـ رعایت حریم اطلاعات شخصی،
ـ خردگرایی،
ـ تعهد نسبت به سواد و یادگیری،
ـ برابری در دسترسی به دانش و اطلاعات مدوّن،
ـ دموکراسی.
همچنین، بیان میدارد هرچند با ورود فناوری به کتابخانهها بسیاری از خدمات و برنامههای آنها متحول و دگرگون میشود، ارزشهای کتابخانه همچنان پایدار باقی خواهد ماند.
از حضور در اینجا بسیار خوشحالم، اگرچه به خاطر فضای موجود و بیشتر از آن به سبب دانشمندان برجستهای که پیش از من در اینباره صحبت کردهاند، اندکی سرآسیمهام. دیگر اینکه بیان خوبی هم ندارم تا به صحبتهایم جلوه بدهم. با وجود این، هرچند یک کتابدار از کتابخانهای معمولی با قدمتی۹۰ ساله ـ نه ۴۰۰ ساله ـ هستم، اما این مسلم است که در ویتنی متولد شدهام و میتوانم مانند جیکتسبی[۴] و با همان توجیه زیرکانة او، ادعا کنم که یک «آکسفوردی» هستم.
● وضع کنونی ما
سرود مذهبی «اچ. اف. لایت»[۵] با نام «بمان با من» پس از بند «شامگاه به سرعت فرا میرسد» و بند معروف «دگرگونی و فنا را به هرکجا شاهدم» در خود دارد. «باب دایلن»[۶] از آهنگسازان مشهور معاصر، میگوید: «هنوز تاریک نیست، اما خواهد شد.» چنین تاریکاندیشی، مختص افرادی چون ماست که در سنین خاصی به سرمیبریم و به بازنشستگی نزدیک میشویم، اما به نظر من باید در مقابل آن مقاومت کرد. مطمئنم کتابداران در سالهای آخر امپراتوری رم بر این باور بودهاند که تمام دستاوردهای آنان در بهترین حالت به فراموشی سپرده خواهد شد، اما به واسطه عصر تاریک پیش رویشان که زبانزد همگان است، نمی توان بر بدبینی آنها خرده گرفت. «ای. اس گرایلینگ» نویسنده انسانگرا، نوشته است: «مردمان هر عصری تصور میکنند آن عصر بحران زده است. آنها با تأسف میگویند: همه چیز بدتر شده است، میزان جرایم بالا رفته، کیفیت زندگی پایین آمده و جهان آشفته است. افراد متدین فکر میکنند وضعیت عصر آنها آنقدر بد است که می تواند نشانه آخر دنیا باشد.
چنین گرایشهایی نادرست است، زیرا از این باور نشأت گرفتهاند که در جایی یا زمانی دور جهان چیزی را گم کرده است، زمانه ای راحت و لذت بخش، مثل ساعت صرف چای در بعد ازظهر، که از خطر و ناملایمات نشانی نداشت.
● چه چیزی همه ما را رنج میدهد؟
بیایید به مشکلاتی که همه کتابخانهها کمابیش با آنها دست به گریبانند نگاهی بیندازیم:
▪ هجوم اکثریت استفادهکنندگان کتابخانه از منابع چاپی به سمت منابع الکترونیکی، با این تصور که همه چیز در وب وجود دارد.
▪ بودجه مربوط به منابع و برنامههای سنتی کتابخانه به نفع بودجه مربوط به رقومیسازی منابع و خدمات الکترونیکی بشدت کاهش یافته؛ این در حالی است که از میزان انتشارات سنتی کاسته نشده است.
▪ ظهور مدیریتهای متعدد در پاسخ به مفاهیمی چون کتابخانههای رقومی و موارد مشابه، و عدم تماس مستقیم با فشارهای پیش روی کار کتابخانهای و نیازهای واقعی مراجعان.
▪ ضرورت ایفای نقشهای بیشتر بدون پشتوانة مالیِ مورد نیاز برای کتابخانههای عمومی و کتابخانههای آموزشگاهی، بخصوص در رابطه با کودکان.
▪ فشار روی کتابخانههای عمومی و دانشگاهی برای اشتراک، نگهداری و پرداخت هزینة مجموعههای رقومی، پایگاههای اطلاعاتی و ... که توسط گروههای دیگر ساخته میشوند.
▪ بیمیلی بسیاری از مدیران، هیأت امنا و ... در تأمین بودجه و بهبود ساختمان کتابخانهها.
▪ دانشآموختگان و کتابداران تازهکار که در مورد مهارتهای پایه کتابخانهای، آموزش لازم را ندیدهاند ( خدمات مرجع، فهرستنویسی ،...).
▪ قدمت حرفه کتابداری و بازنشستگی تعداد زیادی از کتابداران با مهارتهای غیرقابل جایگزین.
▪ افزایش شبکهها و دیگر برنامه های تعاونی بدون حمایت و پشتوانة مالی، همزمان با جستجوی راهی برای رفع نیازهای جامعه با توجه به بودجة موجود کتابخانه.
▪ افزایش فوقالعاده نیازهای آموزشی کتابخانهای و برنامههای مهارتهای اطلاعیابی برای همة استفادهکنندگان کتابخانه.
▪ تغییر در بسیاری از آموزشهای کتابخانهای برای رو به رو شدن با انفجار اطلاعات و گرایش به رقومیسازی .
▪ بحران در حفاظت و نگهداری منابع کتابخانهای، بخصوص منابع رقومی و الکترونیکی.
هریک از ما میتواند مواردی را به این فهرست مشکلات اضافه کند و در عین حال مبرا از بدبینی و ناامیدی تلقی شود. حداقل دو دلیل وجود دارد که معتقدم چنین کاری توجیهناپذیر است. نخست اینکه، همة ما در هر دورة زندگی این مشکل را داریم که فکر میکنیم زمان و گرفتاریهای ما منحصر به فرد هستند و تحولات به گونهای بیسابقه تغییر شکل یافته است. «اصل کوپرنیک»[۷] میگوید: همانگونه که زمین جای منحصر به فردی نیست، زمان نیز غیر عادی و خاص نمیباشد. ما سیاره خود را خاص میبینیم، زیرا تمام آن چیزی است که داریم، بنابراین میخواهیم عصر خود را نیز عصری خاص ببینیم، زیرا تنها زمان ما برای زندگی کردن است. دومین دلیل مسلم که از دلیل اول نشأت میگیرد، بیانگر آن است، اگر این زمان یک زمان خاص نیست، چرا باید فکر کنیم زمان ما از همه زمانهای مشابه در تاریخ ارتباطهای بشر و تاریخ کتابخانهها متفاوت است؟ بلکه منطقیتر آن است که فکر کنیم در نقطهای جالب از فرایند توسعة کتابخانهها و ارتباطهای بشر قرار گرفتهایم و تاکنون تغییرات و تحولات زیادی را پشت سر گذاشته و تغییرات زیادی را پیش روی خود داریم. باید توجه داشت، ما به عنوان یک حرفهمند، میتوانیم راحت باشیم و با مشکلات خود بر اساس تحلیل و منطق، خونسرد برخورد کنیم و در هنگام بروز تحول، پاسخهای در خور تحولات بدهیم. مسلماً عمدهترین تحول، استفاده از فناوری رایانهای و ارتباطهای رقومی در خدمات کتابخانهای به گونهای متعادل و عملی است. پذیرش تسلط ناگهانی مدارک الکترونیکی، معنایی کمتر از براندازی همه ساختارهای کنونی ندارد. در مورد کتابخانهها این به معنای پایان تصور مکانی از کتابخانهها، بازتعریف حرفه کتابداری، جایگزینی خدمات اطلاعرسانی برای دانش مدون و حذف خدمات و برنامههای سنتی کتابخانه ( خدمات مرجع، کنترل کتابشناختی و ...) است. این مسئله سر منشأ تمام بحثهای مربوط به تغییرات پارادایمها، مفاهیم مربوط به باز مهندسی و نیز همه آنچه از نظریههای بیاعتبار شدة مدیریت باقی مانده، میباشد. بنابراین، چقدر منطقیتر خواهد بود اگر دیدی انسانی و تکاملی داشته، برای نوآوری و ماندگاری کار کنیم و نسبت به یادگیری و تمدن شکل دهندة تاریخ کتابخانهها، تعهد بیشتری داشته باشیم.
● گوناگونی کتابخانهها
رشتهای طلایی از ارزشها و رویّهها در فعالیتهای کاری تمام کتابخانهها وجود دارد که کتابداری را بدون توجه به مکان به منزلة یک حرفه تعریف میکند. اما در هر صورت، باید اذعان داشت که گوناگونی در کتابخانهها بسیار است. آنها از نظر اندازه، وظیفه، موقعیت محلی، منابع تأمین بودجه، کارمندان و امروزه بخشی از بودجهشان را که روی فناوری رایانه صرف میکنند، تفاوت دارند. بین یک کتابخانه خصوصی کوچک حقوقی و کتابخانه یک دانشگاه تحقیقاتی بزرگ، تفاوت زیادی وجود دارد. اگر چه هر دو کتابخانه هستند، اما ویژگیهای بسیاری وجود دارد که به تمایز آنها منجر میشود و هر یک از آنها نیز به نوبة خود، با کتابخانه آموزشگاهی یک شهر بزرگ و یا کتابخانه عمومی اقماری روستا متفاوت است. با وجود این تفاوتها، مهم است بدانیم «کتابخانه بودلیان»[۸] رسالت مشترکی با یک کتابخانه سیار در جادههای جنگلهای آیداهو دارد. آنها هر دو سوابق بشری را برای استفاده کنندگان دسترسپذیر میسازند و برای رسیدن به این هدف خدمات جنبی ارائه میکنند. کتابداران متخصص بودلیان همان کار کارمندان کتابخانه سیار را انجام میدهند. خدمت به محققان، دانشجویان و استفاده کنندگان غیرحرفهای، جزء اولویتهای اول و تغذیه فکری بزرگسالان و کودکان، منوط به رسیدن کتابخانة سیار به آنها، جزء اولویتهای بعدی است. کتابخانهها مانند مؤسسههای انسانی دیگر، گزینههای مختلف و پیچیده ای برای انتخاب دارند که نتایج آن سودمند و در عین حال مبهم است. در آمریکا به ازای هر دانشگاه بدون کتابخانه که مدارک کم ارزش و گران قیمت خود را تبلیغ میکنند، دانشگاههایی واقعی با کتابخانههای برجسته وجود دارد که افزایش بودجه آنها به صورت بارزی در دفترچة راهنمایشان مشخص است این در حالی است که همان دانشگاه به احتمال زیاد سرمایه خود را در پروژة آموزش از راه دور بهکار میگیرد؛ پروژههایی که دانشجویان آن تنها به پایگاههای اطلاعاتی الکترونیکی و مجموعه بستههای منابع خواندنی دسترسی دارند. پیام ضمنی این مسئله آن است که میتوانید آموزشی با کیفیت بالا، بدون دسترسی به یک کتابخانه دانشگاهی واقعی به دست آورید. کتابخانههای دانشگاهی و عمومی بخش زیادی از بودجه آنها را برای تهیه پایانهها و پایگاههای اطلاعاتی اختصاص میدهند تا امکان دسترسی به آنها را برای کاربران خود فراهم آورند. مدارس ابتدایی و راهنمایی و دبیرستانهایی که از اعتبارات مناسبی برخوردارند، کتابخانههای عالی جامع با کتابهای جدید و زیرساختهای خوب فناوری دارند (معمولاً شهرهای بزرگ آمریکا، همچنین شهرهای کوچک که دانشگاهها و هنرستانهای صنعتی بزرگ دارند، این گونه هستند). اما مدارسی که اعتبارات مناسبی ندارند، یا اصولاً فاقد کتابخانهاند یا کتابخانههای فقیری دارند.
«بنیاد گیتز»[۹] برنامه گستردهای برای کابلکشی کتابخانههای عمومی و کتابخانههای آموزشگاهی در مناطق محروم دارد، اما تا آنجا که میدانم، برنامه مشابهی برای تأمین کتابها و یا کتابداران مورد نیاز آنها ندارند. تبعیض رقومی، واقعیتی تلخ برای اقلیتهای زیادی از مردم است. اما تبعیض در کتابخانهها و سواد، وسیعتر، سیاهتر و اصلاحناپذیرتر است.
● ساختمانهای کتابخانهها: نشانهها و نمادها
درست است که ساختمان کتابخانه، جذاب، مد روز و مکانی برای دیده شدن و بازدید کردن نیست، اما زمانی که چیزی برای من نامشخص است، لذت و راحتی مرا تأمین میکند. نوع نگاه مردم به کتابخانهها بسیار عجیب است. در برابر هر مقالة روزنامه یا مجله دربارة برتری شبکه و وب و جوانانی که بیشتر وقت خود را در دنیای دیجیتال میگذارنند، مقالهای متناقض درباره اهمیت کتاب و خواندن و ارزش وجود کتابخانه ـ معمولاً عمومی ـ در نزدیکی ما و در جامعه وجود دارد. هر دو مقاله به یک اندازه در اشتباه هستند و به بیان بهتر رویکردی افسانهوار و قالبی دارند. به عنوان مثال، مطالب مجلهها و روزنامهها، تاریخ شماری از تهدیدهای مطرح برای خدمات کتابخانههای محلی، با ساختمانهای قدیمی و نیز تهاجم وسیع و پیچیده بر ضد آنها بدون توجه به نقش نمادین کتابخانهها بوده است.
کتابخانهها نماد یادگیری و تعهد جامعة کتابخانهای نسبت به یادگیری هستند. آنها همچنین آرمانها را آشکار میسازند. یکی از بحثهای مطرح مربوط به ساخت یا باز تعمیر ساختمان کتابخانههای قدیمی در شکل نمادین و البته کاراست. سؤال اینجاست که جامعه میخواهد ساختمان کتابخانه چگونه باشد و نیز از طرف دیگر جامعه میخواهد کتابخانه نماد چه باشد؟ یک روزنامه نگار انگلیسی نوشت: کتابخانههای عمومی درآینده با شرایط بدتری مواجه خواهند شد. کمبریج، لایستر، استوکآن ترنت، و لندن بروگ شرقی از تاور هملت، تنها مکانهایی هستند که سنتگرایان آنها ـ بیشتر از غیرمتخصصان سفید پوست و طبقه متوسط ـ با مدرنگرایان شورای شهر و مسئولان محلی که قایل به جابهجایی کتابخانههای کم استفاده و قدیمی به ساختمانهای پیشرفته واقع در مراکز خرید بودند، مخالفت نمودهاند. از نظر مسؤلان، این جابهجایی باعث جذب بیشتر افراد به استفاده از خدمات کتابخانه خواهد شد. ملاحظه میکنید، «طبقه»، «تحصیلات» و «سن» عوامل اثرگذار در این بحثها به شمار میروند و دو گرایش متعارف در جامعه در باب نگاه به مکان و ماهیت برخی ساختمانها به وجود میآورند. در غرب، تناقضهای مشابه دیگری نیز وجود دارد؛ مثال ایدة کتابخانه به منزلة حیات فکری و آموزشی اجتماع، به کمرنگ شدن نقش کتابخانهها به عنوان مراکز اطلاعرسانی منجر شده است.
توجه داشته باشید، وقتی به جامعه اشاره میکنم، کلمه را در معنای وسیعی به کار میبرم. جامعه میتواند یک شهرداری، مرکز کار، مؤسسه آموزشی، مدرسه، شرکت، مرکز تحقیقات، آژانس دولتی، یا هر اجتماع دیگر از مردم در یک مکان یا برای یک هدف باشد. بحثها همیشه اساساً دربارة نقش کتابخانه در جامعه بوده، یا اینکه جامعه واقعاً به مرکزی به عنوان کتابخانه نیاز دارد؟ چنین بحثهایی به طور کلی بین مدرنگراها و محافظهکاران دیده میشود و ممکن است در نمونههای زیادی همچنین باشد. همانند اکثر تعاملهای انسانی، این بحثها نیز سطوح و درجههای اختلاف متعددی دارند. انتخاب بین قدیم و جدید، فناوری و کتاب، معنویت و مادهگرایی، یادگیری و سرگرمی، اطلاعات و دانش یا هر دو گانه دیگر نیست، بلکه مهم چگونگی برقراری تعادل میان این عوامل و خلق موقعیتی است که بهترین هریک را در برداشته باشد است. کتابخانهها ارگانیسمی پیچیدهاند که در طول زمان، تطابق فوقالعادهای در برابر تغییرات از خود نشان داده و به سختی ارزشهای پایداری را ایجاد کردهاند. ساختمانهایی که کتابخانهها را در خود جای داده و تا حدی به آن معنا میبخشند، نماد و نشانهای از این تضادها و انتخابها هستند. بعضی از افراد جامعه ساختمانهای قدیمی را دوست دارند، زیرا این ساختمانها برای آنها تداعیکنندة ارزشهای قدیمی هستند. برخی دیگر ساختمانهای جدید را تحسین میکنند، زیرا نو هستند. دیگران ـ احتمالاً اکثریت ـ هم شکوه ساختمانهای قدیمی و هم کارایی و جاذبه ساختمانهای جدید را خواستارند. هر سه دسته میتوانند در کنار یکدیگر در بازسازی کتابخانهها فعالیت نمایند (یک نمونه عالی میتواند ساختمان کتابخانه عمومی نیویورک باشد).
باید دیدگاه مشخصی نسبت به ساختمان کتابخانهها داشته و ویژگیهای هر یک را از دیگری تمیز دهیم. برای مثال، یک کتابخانه دانشکدهای جدید را «مرکز اطلاعات»[۱۰] نامیدن، کاری احمقانه است، اما جرم نیست. کتابخانه ممکن است واقعاً کارا و زیبا باشد. در چنین شرایطی، اسم آن اهمیت زیادی نخواهد داشت. «کتابخانه لید»[۱۱] در دانشگاه «نوادا» در لاس وگاس که در سال ۲۰۰۱ تأسیس شد، یک کافه تریا دارد که مراجعهکنندگان را به صرف غذا و نوشیدنی در کتابخانه تشویق میکند. بعضی ممکن است آن را سهلانگاری بدانند و از کهنه و پاره شدن کتابها، فرشها، مبلمان و ... ناراحت شوند. اما این مشکل بزرگی در کتابخانه های مدرن به شمار نمیآید، زیرا مراجعان کتابخانه به هر طریق ممکن غذا و نوشیدنی خود را در کتابخانه مصرف میکنند؛ حتی در کتابخانههایی که آوردن خوراکی ممنوع است. تعطیلی شعبهای از کتابخانه عمومی و انتقال آن به یک مرکز خرید، عجیب به نظر میرسد؛ اما ممکن است به صورت یک واقعیت پذیرفته شده و با دید قرن بیست و یکمی به عنوان یک مرکز خرید در میدان شهر به آن نگریسته شود. ازطرف دیگر، افراد مسن بدون تسهیلات حمل و نقل و بچههایی که رفتن به مرکز خرید برای آنها اتفاقی است، کسانی هستند که بیشتر از شعبه مجاور مرکز خرید استفاده میکنند. بنابراین، سردرگمی اصلی کتابخانهها، به انتخاب بین افزایش تعداد مراجعهکنندگان بالقوه و نیازهای بالفعل آن دسته از افرادی مربوط میشود که کتابخانة محلی برای آنان از مهمترین تسهیلات اجتماعی است.
ساختمان کتابخانه در فضا و ساختار خود نمادین و نشانمند است. علاوه بر این، از مرز فضا و ساختار خود نیز عبور میکند بخصوص امروزه که فناوری، گسترة کتابخانه را بیش از بیش وسعت بخشیده است. هر کسی که از کتابخانه شگفت انگیز آمریکا در هر نقطه از جهان استفاده میکند، به اندازة فردی که در سالن مطالعه اصلی ساختمان جفرسون شمارة یک جنوب شرقی واشنگتن دی سی نشسته است، کاربر کتابخانه شمرده میشود. ابزاری که امکان استفاده از راه دور را فراهم آورده، فناوری رایانه و بویژه وب است. به هر حال، ابزار (ارتباطات) به منزلة هدف بدون محتوا، بیفایده خواهد بود. به طور کلی، اشتباه است بگوییم وب کتابخانه آمریکا را ساخته است. کتابخانه آمریکا در آرشیوهای متعددی در ساختمانهای «مادیسون»، «جفرسون»، «آدامز» و مکانهای دیگر وجود دارد. در آرشیوها یا کتابخانهها سوابق بشری نگهداری میشود نه ابزارهایی که محتوا را انتقال میدهند. فناوری قابلیت گسترش برنامهها و خدمات کتابخانة کنگره یا هر کتابخانه دیگری را دارد. اما این مجموعة کتابخانه است که اساس چنین خدماتی را تشکیل میدهد. اکثریت منابع و مدارک با ارزش در سوابق بشری به شکل چاپی و دیگر شکلهای غیررقومی هستند یا به طور همزمان به شکل رقومی و غیررقومی میباشند. تنها بخش کوچکی از اسناد با ارزش پایدار سوابق بشری با اندازهای نامعلوم به شکل رقومی وجود دارد. مجموعهای که بیشترین خطر از ابتدای اختراع چاپ گوتنبرگی تاکنون، متوجه آن بوده است و به همین خاطر نیز باید مورد توجه واقع شود اما همة توجه نباید معطوف به فناوری باشد و ارزش فناوری به عنوان یک محمل نباید مارا نسبت به واقعیت برتر ارزش محتوا که از طریق آن منتشر میشود، بیتوجه کند.● کارکنان کتابخانه
حرفة ما در دو بُعد مهم، رو به تحول است. ما از نظر میانگین سنّی، مسنتر هستیم و بین کتابداران آموزش دیده در مدارس کتابداری ۲۰ سال قبل یا بیشتر و دانشآموختگان سالهای اخیر، شکافی از دانش وجود دارد. در سال ۱۹۹۸ ، ۵۷% کتابداران آمریکا ۴۵ ساله یا مسنتر بودهاند. ارقام سرشماری ۱۹۹۰ بیانگر این مطلب است که ۵۸% کتابداران بین سالهای ۲۰۰۵ و ۲۰۱۹ به ۶۵ سالگی خواهند رسید. طرح دولت منتخب فدرال برای جذب کتابداران جوان، ممکن است با مقاومت جریانهای مخالف جامعه کتابداری رو به رو شود (حتی اگر توانایی مقابله با کاهش بودجه را داشته باشند.) کتابداران در حال پیرشدن هستند، اما تعداد کتابداران جوان هم در حال افزایش است (در حالی که کتابداران مسن فقط یک زیر مجموعه کوچک هستند از این کل را تشکیل میدهند.) تعداد افرادی که حق رأی دارند، افزایش پیدا میکند و به نسبت بر تعداد کسانی که مطالعه می کنند نیز افزوده میشود (اشتراک این دو مجموعه اتفاقی نیست.) سوابق مشابه آن، میتواند در میان معلمان مدرسه، استادان دانشگاه و پرستاران پیدا شود. سؤالی که باید توجه ما را به خود جلب نماید این است که آیا کتابداری نمونهای بارزی آن اصل است که بیان میدارد فقط افراد مسن، ارزش آموزش، یادگیری، خواندن، هنرها و همه شایستگی های دیگر تمدن را میفهمند؟ این را میپرسم، نه به عنوان اظهار تأسف یک شخص قدیمی مسلک که دورههای طلایی را از دست رفته میداند ـ اگرچه ممکن است توصیف درستی باشد ـ بلکه به عنوان کسی که همه آمارهای آموزش، خواندن، رأی دادن و بقیه فعالیتهای تربیتی و اجتماعی را بررسی نموده است. در آنجا برای هر کسی بخواهد بخواند واقعیتها وجود دارد و کتابداران به تنهایی نمی توانند تمایل افراد و یا اجتماع را تغییر دهند، مگر آنکه به عنوان بخشی از یک هیئت فرهنگی و ائتلاف آموزشی شوند. مسئولان مدارس کتابداری گزارش میکنند دانشجویانشان از نظر جمعیت شناختی نسبت به کلاسهای کتابداری ۲۰سال قبل بسیار متفاوتند. تعداد دانشجویان سنتی کسانی که در نیمة اول بیست سالگی خود مدرک لیسانس دریافت کردهاند بشدت کاهش یافته و جای خود را به افراد مسنتری داده که شغلشان را به واسطة فراهم نبودن کار در دانشگاه، تنفر از تدریس در مدرسه، تغییر در زندگی شخصی و دلایل دیگر، عوض کردهاند. آنها به واسطة تبلیغات بینظیر مدارس کتابداری در باب وجود مشاغلی با نام «متخصص اطلاعرسانی» در پستهای کلی کتابخانهای جذب این مدارس شده و به تحصیل میپردازند. مورد اخیر، محصول باوری اشتباه و مبنی بر آن است که ما در زمانهای منحصر به فرد و متحول زندگی می کنیم: عصر اطلاعاتی که مستلزم تحول کامل برنامههای آموزشی کتابخانهای یا حتی حذف برنامههای آموزشی فعلی در جهت ایجاد دورههای جدید آموزشی است.
● فناوری در کتابخانهها
کتابخانهها همیشه به فناوری علاقه داشته و آن را به کار گرفتهاند و از فناوریهای جدید ارتباطی و اطلاعاتی برای پشتیبانی برنامه ها و خدمات خود استفاده کردهاند. کتابخانهها ـ از جمله بودلیان ـ در اواخر قرن نوزدهم به صورت فشرده قفسه آرایی شده بودند. این کار برای تبلیغ ماشین تحریر، فهرستبرگههای یکسان، خدمات مرجع تلفنی و کاربردهای دیگر فناوریها در یکصد سال قبل نبود. علاوه بر این، هر شکل جدیدی از فناوری ارتباطات، از میکروفرم و صفحه گرامافون گرفته تا فناوریهای جدید امروز، مشتاقانه توسط کتابخانهها برای استفادة مراجعه کنندگان به کار گرفته شده است. در سالهای پس از جنگ جهانی دوم، علاقهمندی کتابخانه به فناوری بیشتر شد. سیستم کارتهای پانچ شده و انواع سیستمهای میکروکارتها برای انواع هدفهای پردازش فنی و بازیابی، بخصوص در بسیاری از کتابخانه های تخصصی که طی سالهای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ توسعه یافته بودند، مورد استفاده واقع گردید. نهضت کتابخانههای تخصصی به نوبة خود نهضت دکومانتاسیون را در سالهای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ شکل داد. هریک از آنها به مقدار زیادی باعث ایجاد نگاه علمی به فرایندهای کتابخانهای شده و کتابداری را به طور کلی متحول نمود. کتابخانهها همچنین خیلی زود پذیرای رایانه شدند. «وانوار بوش»[۱۲] فردی اثرگذار برای استادان و دانشجویان مدارس کتابداری و محققان این حوزه در دورة پس از جنگ بود. دید او نسبت به ابزارها (رایانهها) که امکان دسترسی و تسلط روی دانش اعصار را فراهم میساخت، توجه همه کتابداران متفکر آن زمان را به خود جلب نمود.
کتابداری همچنین ۲۰ سال بعد تحت تأثیر کتابی که توسط دانشمند بزرگ رایانه «جی. سی. آر لیکلیدر»[۱۳] نوشته شده بود، قرار گرفت. «لیکلیدر» در کتابش با عنوان «کتابخانههای آینده»[۱۴] شبکهها، ایدة فضای کار تعاملی و قابلیتهای رایانه را پیشبینی کرد که به استفادهکنندگان اجازه میداد هر زمان بخواهند، بتوانند به اطلاعات جاری، صنعتی، دولتی و حرفهای و همچنین به اخبار، سرگرمی و آموزش دسترسی پیدا کنند . وب لیکلیدر ساختاری سازمان یافتهتر از وب واقعی در ۴۰ سال بعد داشت و خواندن کتابش ثابت کرد او تفاوت بین دانش و اطلاعات را درک کرده است؛ درکی که امروزه کمتر بدان توجه شده است. دو نکته اساسی در مورد کتاب لیکلیدر وجود دارد: نخست بر پایة مطالعات و گزارشهای اوایل دهه ۱۹۶۰ بود؛ یعنی خیلی پیش از کاربر جدی رایانه در کتابخانهها. دوم، حرفه کتابداری «کتابخانههای آینده» را ـ با وجود آنکه توسط فردی خارج از حوزه کتابداری نوشته شده ـ مشتاقانه پذیرفت. رایانه در دورهای رواج یافت که کمتر کسی به چنین تخصصی اعتنا میکرد. این اولین نگرشها در سالهای بعدی با ایجاد رکوردهای مارک دنبال شد که تبعات متضادی داشت. اول، عمر طولانی فهرستبرگهها به وسیلة ساخت کارت و تولید به موقع و به اندازة آن، و دوم از بین بردن فهرستبرگهها در اواخر سالهای ۱۹۷۰ و اوایل ۱۹۸۰ . رایانهها به عنوان پایه ایجاد مرکز کتابخانههای رایانهای پیوسته (OCLC) و بسیاری از سیستمهای امانت کتابخانهای و در واقع اولین سیستمهای اختصاصی کتابخانهای، به شمار میآمدند. دو دوره عصر رایانه در کتابخانهها وجود داشته است: نخست، خودکارسازی کتابخانه بود که طی آن استفاده از رایانه، فرایندهای کتابخانهای همچون امانت، فهرستنویسی، کنترل نشریههای ادواری، جستجوی پیوسته و ... را کاراتر میسازد. دوم، رقومیسازی کتابخانه است که طی آن بخشی از محتوای کتابخانهها به شکل رقومی ایجاد و ذخیره شده و از طریق سیستمهای رایانهای، دسترسپذیر میشوند. خودکارسازی کتابخانه چنان خوب انجام شده است که فهرستبرگهها و سایر مدارک همچون کاردکس، مثل در و تخته به هم جفت شدهاند. اما رقومی سازی کتابخانه با وضعی نابسامان، آیندهای غیر قابل پیشبینی دارد و بهطور قابل توجهی بر پایة نهضت خودکارسازی کتابخانه بنا شده است، اما نسبت به رایانه به ابزار متعهد نبوده است. نمونة بارز آن، نسل کنونی فهرستهای وب پایه است که از بسیاری جهات نه تنها از فهرستهای نسل اول، بلکه از فهرستهای دستی مرتب نیز عقب ماندهتر هستند. سؤال اصلی که گسترة وسیعی از جامعه و حرفة خودمان را تحت تأثیر قرار میدهد و کتابداران باید آن را مورد توجه قرار دهند، این است که وقتی فناوری به جای آنکه ابزاری برای رسیدن به هدف باشد (مثل خدمات کتابخانهای در حرفة ما) به هدف تبدیل شود، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ هیچ فرد معقولی معتقد نیست که گذشته از جمعآوری دادهها و اطلاعات، منابع قابل دسترس در وب از مجموعههای کتابخانهای بهتر باشند، اما بسیاری از افراد به گونهای عمل میکنند که گویی این مسئله را باور دارند، در حالی که در سطح بالاتر فقط درصد ناچیزی از دانش مدوّن جهان در وب وجود دارد. دانشجویان بر این باور نیستند و نتیجه رفتار آنهاست که حداقل به طور ضمنی به این سمت سوق مییابند، در حالی که باید واقعیتهای دانش مدوّن جهان، پژوهش و تحقیق را به آنها آموزش داد.
● ارزشهای کتابخانه
اکنون میخواهم دربارة هشت ارزشی که در کتابی با عنوان «ارزشهای پایدار ما»[۱۵] در سال ۲۰۰۰ منتشر کردهام، شرح مختصری بدهم. من یک کتابدار دانشگاهیام و لزوماً از خوشیها و سختیهای کتابخانههای دانشگاهی مطلعتر هستم. با وجود این، همانگونه که گفتم، عمیقاً معتقدم میان کتابخانههای مختلف علاقههای مشترکی وجود دارد.
● چرا ارزشها؟
ارزشها در عمل مفید و سودمندند، زیرا استانداردهایی برای ارزیابی آنچه انجام میدهیم بوده و به واسطة آنها مشخص میکنیم نسبت به یک هدف چقدر دور یا نزدیک هستیم. به واسطة ارزشهاست که موقعیت خود را با دیگران و با ایدهآلهایمان مقایسه میکنیم. علاوه بر این، ارزشها اساس و مبنایی برای بحث و مباحثه و مجموعهای از اصول مورد نیاز برای برقراری روابط متقابل سودمند با مردم و سایر گروهها فراهم میکنند و علاوه بر سودمندیشان به عنوان معیار رفتار، هدفها و روشهای فعالیت ما از نظر روانشناسی نیز برای افراد و گروهها مهم هستند. اگر از منظر نظام ارزشی خود موجه باشید، حتی شکست نیز برای شما قابل تحمل خواهد بود، زیرا ارزشهایتان به شما میگوید آنچه را انجام دادهاید با ارزش و هدفمند بوده و سعی کردهاید به آنچه ستوده است، برسید. فردی که در قالب ارزشهای خود موجه باشد، احترام زیادی برای خودش، حداقل در حوزة عمل یا زندگی، قایل است.
البته، اینجا نکته مبهمی نیز وجود دارد. پایبندی به ارزشها ممکن است خالصانه باشد، اما میتواند به تعصب نیز تبدیل گردد. در چنین نظامهای ارزشی نامتناسبی، تنها فرد متعصب درست میگوید؛ در حالی که به عقاید و اولویتهای دیگران همواره نه با عنوان تفاوت بلکه با برچسب «اشتباه» یا «خطرناک» نگریسته میشود. این مایة تعصب و جنگهای مذهبی است. این باور احساسی که خلوص در پایبندی به ارزشها همیشه قابل تحسین است، چیزی جز فریفتن خود نیست. جهان پر از متعصبان صادق است؛ کسانی که چنان از درستی نظام ارزشی خود مطمئنند که برای تحمیل آن به دیگران، از هر ابزاری استفاده میکنند.
● هشت ارزش
۱) نظارت: کتابداران و کارکنان آرشیو، در حفاظت و انتقال سوابق بشری به نسلهای آینده نقش منحصر به فردی دارند. بسیاری از ارزشها و وظایف ما با گروهها و علاقههای دیگر مشترک است، اما تنها به حفاظت و نگهداری اطلاعات و دانش مدوّن میپردازیم. مؤلفان، ناشران، کتابفروشان، معلمان، محققان و نگهبانان موزه از جمله افرادی هستند که از این واقعیت که سوابق گذشتگان در دسترس آنهاست، بهطور مستقیم سود میبرند. اما این فقط کتابداران و کارکنان آرشیو هستند که به حفاظت و نگهداری این اسناد پرداختهاند. اگر مقدار زیادی از اطلاعات و دانش مدوّن دنیا در دسترس باشد، آن هم فقط به شکل رقومی، برای حفاظت و نگهداری سوابق بشر با بحران رو به رو میشویم و هر آنچه را تاکنون دیدهایم، از رشد باز خواهد داشت. بنابراین، ضروری است کتابداران با هم کار کنند تا برای نظارت در آینده طرحی مناسب بریزند؛ طرحی شامل ابزارهای عملی و هزینة سودمند تا نسلهای آینده آنچه را ما میدانیم، بدانند.
۲) خدمت: کتابداری، حرفهای است که به واسطة خدمات خود تعریف میشود. ما، هم به افراد و هم به جامعة بشری خدمترسانی میکنیم. هر جنبه از کتابداری و هر عملی که به عنوان کتابدار انجام میدهیم، میتواند و باید به عنوان خدمت مورد سنجش قرار گیرد. خدمت ما میتواند گسترده باشد، همچون ادغام موفقیتآمیز آموزش کتابخانهای با برنامه تحصیلی دانشجویان. یا محدود باشد، همچون کمک به کاربر فهرست. اما هرچه باشد، میتواند و باید زندگی حرفهای ما را پر کند، به گونهای که معیاری برای سنجش همه طرحهای ما شده و به ابزاری برای ارزیابی موفقیت یا شکست برنامههایمان مبدل گردد.
۳) آزادی فکری: کتابداران به آزادی فکری اعتقاد دارند، زیرا به اندازة هوایی که تنفس میکنیم، برای ما عادی و در عین حال حیاتی است. سانسور از نظر ما منفور است، زیرا مانع ایفای نقش ما در زندگی، یعنی دسترسپذیر ساختن آزادانة اطلاعات و دانش مدون، بشر برای هرکس بدون توجه به مذهب، اقلیت، جنس، دوره یا هر دستهبندی دیگری میشود که افراد بشری را از یکدیگر جدا میکند.به عقیدة من، در مقابل آزادی فکری باید به گونهای ایدهآلگرا بوده و وظایف خود را بدون توجه به عقاید شخصی یا باورهای کسانی که میخواهند دسترسی آزادانه به دانش را محدود کنند، انجام داد. به عنوان یک کتابدار دانشگاهی باید اعتراف کنم که نسبت به کتابداران همکارم در بخشهای دیگر، وضعیت بهتری دارم. روی هم رفته، کتابداران دانشگاهی در مؤسسههایی کار میکنند که به ایدة آزادی دانشگاهی بشدت معتقدند. ما در پی خدمترسانی به افرادی هستیم که چنین اخلاقی دارند. ما معمولاً از نظر حرفهای مهجور نخواهیم شد. اکنون این وضعیت را با درگیریهای کتابداران کتابخانههای عمومی کوچک روستایی و یا کتابخانههای دور افتاده آموزشگاهی و هیئت امنایی تاریک اندیش مقایسه کنید. اگر در فهرست کتابهای چالش برانگیز یا توقیف شده که هر سال توسط انجمن کتابداران آمریکا منتشر میشود نگاه کنید، خواهید دید همگی آثار افرادی هستند که در خط مقدم مبارزه فعالیت میکنند.
۴) رعایت حریم اطلاعات شخصی: به عقیدة من، بزرگترین رسواییهایی که امروزه عموم مردم را ناراحت میکند، نادیده گرفتن حریم اطلاعات شخصی در سطح وسیع است؛ نامهها خوانده میشود، دامها گسترده، ایمیلها بازسازی شده ، پیشینههای کتابفروشیها توسط مأموران تحقیق جستجو شده، محرمانهترین جنبههای زندگی افراد آشکارا مورد اعتراض و استهزا قرار میگیرد، افکار، عقاید و روابط از سوی هواخواهان متعصب لگدکوب میشود. این جهان ۱۹۸۴ است، جهان کنترل فکر، جهان تک حزبی فکری. محرمانه بودن پیشینههای افراد در کتابخانه، مؤثرترین اسلحه در جنگ برای حفظ حریم شخصی نیست، اما هم از نظر عملی و هم از بُعد نظری اهمیت دارد. عملاً رابطه کتابخانه با مراجعانش بر پایة اعتماد استوار است. در یک جامعة آزاد، استفادهکننده کتابخانه باید مطمئن باشد آنچه را میخواند و مربوط به اوست، آشکار نمیشود. از لحاظ اخلاقی باید به این اصل پایبند باشیم که هر فردی سزاوار آزادی در دسترسی، آزادی خواندن متنها و دیدن تصاویر و آزادی فکر و بیان است. هیچ یک از این آزادیها در فضایی که استفاده از کتابخانه کنترل و الگوهای مطالعاتی افراد بدون اجازه برای هر کسی فاش میشود، امکان بقا ندارد.
۵) خردگرایی: بنیادگرایی، عقیده به خرافات و حماقتهای آشکار، در دنیای امروز به وفور یافت میشود. از شفادهندگان تا انواع سربازان، جهان پر از مردمی است که باور دارند، تنها راه حقیقت را میدانند و بشدت نسبت به آنهایی که همسو با آنها نمیاندیشند و یا بدتر به عقاید بیخردانة آنها میخندند، تعصب نشان میدهند. به نظر من، کتابخانهها نمایندة ویژة این باور روشنفکرانه و عقلایی هستند که بشر به واسطه تحصیل دانش و اطلاعات پیشرفت میکند و نباید مانعی در مسیر آنها وجود داشته باشد. ما ایستادهایم تا هر فرد بتواند هر مسیر پرسشگری را که مایل است، برگزیند. ما همچنین نمایندة خردگرایی به منزلة بنیانی برای همة خط مشیها و رویّهها در کتابخانهها هستیم. کتابداری حرفهای کاملاً خردگراست و باید در مقابل نیروهای غیر عقلایی بیرونی و درونی، مقاومت کند.
۶) تعهد نسبت به سواد و یادگیری: سواد مسئله سادهای نیست که فقط به توانایی یا ناتوانی در خواندن مربوط باشد، بلکه منظور اشاره به فرایندی است که طی آن به محض اینکه فرد توانایی خواندن را کسب نمود، در طول زندگی خود روز به روز با سوادتر شده و قدرت بیشتری در درک متنهای پیچیده به دست آورد و بدین وسیله به دانش و قوه درک بالایی نایل شود. یادگیری، عنصری کلیدی برای سازمانهای متنوع کتابخانههاست. به جای آنکه دنیا را بین بیسواد، کم باسواد و باسواد تقسیم کنیم، باید سواد را دامنهای گسترده از احتمالات دانست که در آن کتابداران، معلمان، و دانشجویان برای یادگیری و پیشرفت در یادگیری از طریق مطالعة پایدار متون به منزلة مرکز ثقل حیات فکری، با یکدیگر همکاری دارند. در اینجا، دیگر تفاوت بین انواع کتابدار بیاهمیت خواهد بود. یک کتابدار کودکان یا کتابدار آموزشگاهی، همانقدر برای مراحل اولیة سوادآموزی مهم است که یک کتابدار کتابخانه عمومی و یا کتابدار کتابخانه دانشگاهی، در مراحل بعدی مهم میباشد. ما همگی درگیر انجام فعالیتهای مشترکی هستیم؛ آماده کردن مواد، آموزش و کمک به افراد و جوامع تا از نظر فکری رشد و ترقی کنند.
۷) برابری در دسترسی به دانش و اطلاعات مدون: قبلاً دربارة اهمیت آزادی فکری برای کتابخانهها صحبت کردهام که به مسئله دسترسی به مواد و خدمات کتابخانهای نیز مربوط میشود. مهم است که همه چیز برای همگان بدون ترس یا ترجیح دسترسپذیر باشد. اما اطمینان از اینکه چنین دسترسی عملاً امکانپذیر و تنها به سود جریانهای قدرتمند و یا گروههای برتر نباشد، نیز به همان اندازه اهمیت دارد. چنین توزیع نامتقارنی در دسترسی، جزء مسائلی است که به واسطة بعضی از جنبههای فناوری به وجود آمده است. در ایالات متحده آمریکا، مشکل رو به رشدی در اشاعة مدارک دولتی دیده میشود. مسلماً اطلاعات و دانش مدوّن دولتی آنگونه که در دسترس برخی واحدهای تجاری است، در اختیار همه شهروندان قرار نمیگیرد؛ از این رو، نظام خوب کتابخانههای تحت قانون واسپاری، در اجرای هدف خود برای انتشار الکترونیکی مدارک دولتی، از سوی بعضی از عناصر کنگرة فعلی مورد اعتراض قرار گرفتهاند. به طور کلی، ایدة تقاضای دسترسی به مواد و خدمات کتابخانهای، امروز بیشتر از قبل رواج یافته است. ایدة کتابخانه مجازی اساساً یک نخبهگرایی است که خواه ناخواه بخشی از جامعه را به فقر اطلاعاتی محکوم میکند. منظورم این نیست کتابخانههایی که خیلی زیاد از فناوری برای بهبود خدماتشان استفاده میکنند، عدالت در دسترسی را زیر پا میگذارند؛ بلکه به نظر من، تناقضهایی اساسی در جامعه و فناوری مورد استفاده وجود دارد که باید ما را نسبت به باور ایجاد کتابخانههایی که آزادانه برای همه ـ صرفنظر از رکود اجتماعی و شرایط اقتصادی ـ در دسترس هستند، حساس سازد. کتابخانة ایدهآل آینده به همه مواد و خدمات از جمله مواد و خدمات الکترونیک دسترسی دارد و بهطور رایگان، بدون موانع مالی و یا تجربة فنی، در اختیار همگان خواهد بود.
۸) دموکراسی: در سال ۱۸۵۰ «تئودور پارکر»[۱۶] از مخالفان سرسخت بردهداری، دموکراسی را ایدهای آمریکایی نامید. چه طنز تلخی است حال که دموکراسی آمریکایی به ایدهآل نظری خود همچون آزادی حق رأی برای تمام بزرگسالان بدون توجه به جنسیت و نژاد رسیده و به خاطر وجود عدهای رأی دهندگانِ ناآگاه، تأثیرپذیر و یا بیتفاوت، به خطر افتاده است. حقوقی که در زمانهای مختلف توسط انقلابیون، زنان و اقلیتهای قومی احقاق شده، به واسطة فرهنگهای نامعتبر، جهل سیاسی و تنفر غیرمنطقی از دولت، از بین رفتهاند. کتابخانهها بخشی از راه حل این بیماری جدید به شمار میآیند، به عنوان جزء بنیادین فرایند آموزشی و مخزن سوابق بشری. کتابخانه، نماینده و ابزاری برای حصول دموکراسی والاتر است. بهترین پادزهر برای هماوردی با تلویزیون، یک کتاب، مقاله یا متنی مستدل میباشد. سایر باورها و ارزشهای ما کتابداران، باورها و ارزشهای دموکراتیک هستند؛ آزادی فکری، خیرعمومی، خدمت به همه، انتقال سوابق بشری به نسلهای آینده، دسترسی آزاد به دانش و اطلاعات، عدم تبعیض و ... . کتابداری که دموکرات نباشد، تقریباً غیر قابل تصور است. کتابخانهها در بستر دموکراسی رشد و تکامل یافتهاند و ایمان ما با ایمان به دموکراسی درهم تنیده است.
نه تنها برای موفقیت خود به دموکراسی نیاز داریم، بلکه باید دموکراسی را در کتابخانهها به وجود آوریم. من نیز به اندازة نفر بعد از گرایشهای زودگذر مدیریتی که به نظر میرسد دانشگاههای آمریکا بشدت به آنها معتاد شدهاند، ناراضی هستم. نکته تکاندهنده این است که مُدهای مدیریتی (MBO , TQM ) صرف نظر از کلام مدیریتی ابتدایی و تشابه ذاتی با یکدیگر، در واقع همان ارزشها و باورهایی را که در دهههای پیش در بسیاری از کتابخانهها وجود داشته است، دوباره بیان میکنند. نکته آزاردهنده در این جاست که اگر چه اصطلاحات مدیریت امسال نسبت به قبل متفاوت است، اما اساساً همان مباحث قدیمی همکاری، تحمل، تشریک مساعی، احترام متقابل، تشویق به نوآوری و تنوع را اشاعه میدهند. آنها همیشه اندکی به آنچه یکی از همکاران سابق من، آن را «فمنیسم کاربردی»[۱۷] مینامید، میافزایند و تنها تجلی ماهیت دموکراتیک کتابخانههایی هستند که خوب سازماندهی میشوند.
● بخش آخر
تغییر و تحول در اطراف ما، درکتابخانهها و در حد وسیعتر در جهان، در جریان است. ما کتابداران به واسطة ادغام یا تزریق فناوری در تمام وجوه کتابخانه و خدمات آن و با توجه به تحولات روانی حاصل از این تغییرات در ما، در پی انجام فعالیتها به روشهایی تازه هستیم. هر تغییر و تحولی مربوط به فرایند کار بوده و پدیدهای دورهای است و کاری به ماهیت وجودی ما ندارد. با این تفاسیر، برای بقا و پیشرفت در چنین زمانی باید بتوانیم از یک طرف مراحل تغییر و تحول و از طرف دیگر معانی و ارزشهای آنچه را انجام میدهیم، از یکدیگر باز شناسیم. به هر حال، در آینده کتابخانههای جدیدی خواهیم داشت و بسیاری از برنامهها و خدماتمان متحول و متفاوت از آنچه میشناسیم، خواهد شد؛ اما رسالت و ارزشهایمان همان رسالت و ارزشهای قبلی باقی میمانند. به نظر من، اکنون زمان ارزیابی آشکار فعالیتها و توانایی تمیز روشهای جدید از اصول پایدار است.
مایکل گورمن
ترجمه: ناهید انتظاریان
منابع
- Gorman, Michael. The Value and Values of libraries, Oxford, September ۲۰۰۲, from http://mg.csufresno.edu/papers/Value and Values of libraries. pdf
- Grayling A.C. Meditations for the humanist. Oxford: Oxford University Press, ۲۰۰۲.P.۴.
- American libraries, March ۲۰۰۲.
- Benjamin, Alison. "Read alert". Guardian, June ۱۳th ۲۰۰۱.
- Bush, Vannevar. As we may think. Atlantic monthly. V.۱۷۶, no.۱ (July ۱۹۴۵) pp. ۱۰۱-۱۰۸. from http://www.theatlantic.com/ doc/۱۹۴۵۰۷/bush.
- Cohen, Sacha. At the library, findings stacks of pleasure. Washington post. Jan. ۷, ۲۰۰۲, P. C۹, from http://www.sachacohen.com/at-the-library. html.
- Licklider, J.C.R. Libraries of the future.
- Monthly Labor review, July ۲۰۰۰.
- Gibson, Craig. Our enduring values: librarianship in the ۲۱st Century, from http://www.Sciencedirect.com/science? Ob=Article URL & ud.
- Speech at an Anti-Slavery convention, Boston, ۱۸۵۰.
[۱]. Michael Gorman . The value and values of libraries ; A talk given at the "Celebration of Libraries" . September ۲۰ , ۲۰۰۲.
Michael Gorman..[۲]
۳. دانشجوی کارشناسی ارشد کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه فردوسی مشهد.
۴.Jay Gatsby
۱. H.F.Lyte.
۲. Bob Dylan.
۱. Coperrnican principle.
۱. Bodlian Library.
۱.Gates Foundation.
۱. Information Center.
۲. Lied Library.
۱. Vannevar Bush.
۲. J.C.R.Licklider.
۳. Libraries of the future.
۱. Our enduring values.
۱. Theodore Parker.
۱. Applid feminism.
ترجمه: ناهید انتظاریان
منابع
- Gorman, Michael. The Value and Values of libraries, Oxford, September ۲۰۰۲, from http://mg.csufresno.edu/papers/Value and Values of libraries. pdf
- Grayling A.C. Meditations for the humanist. Oxford: Oxford University Press, ۲۰۰۲.P.۴.
- American libraries, March ۲۰۰۲.
- Benjamin, Alison. "Read alert". Guardian, June ۱۳th ۲۰۰۱.
- Bush, Vannevar. As we may think. Atlantic monthly. V.۱۷۶, no.۱ (July ۱۹۴۵) pp. ۱۰۱-۱۰۸. from http://www.theatlantic.com/ doc/۱۹۴۵۰۷/bush.
- Cohen, Sacha. At the library, findings stacks of pleasure. Washington post. Jan. ۷, ۲۰۰۲, P. C۹, from http://www.sachacohen.com/at-the-library. html.
- Licklider, J.C.R. Libraries of the future.
- Monthly Labor review, July ۲۰۰۰.
- Gibson, Craig. Our enduring values: librarianship in the ۲۱st Century, from http://www.Sciencedirect.com/science? Ob=Article URL & ud.
- Speech at an Anti-Slavery convention, Boston, ۱۸۵۰.
[۱]. Michael Gorman . The value and values of libraries ; A talk given at the "Celebration of Libraries" . September ۲۰ , ۲۰۰۲.
Michael Gorman..[۲]
۳. دانشجوی کارشناسی ارشد کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه فردوسی مشهد.
۴.Jay Gatsby
۱. H.F.Lyte.
۲. Bob Dylan.
۱. Coperrnican principle.
۱. Bodlian Library.
۱.Gates Foundation.
۱. Information Center.
۲. Lied Library.
۱. Vannevar Bush.
۲. J.C.R.Licklider.
۳. Libraries of the future.
۱. Our enduring values.
۱. Theodore Parker.
۱. Applid feminism.
منبع : کتابداری و اطلاع رسانی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست