چهارشنبه, ۲۲ اسفند, ۱۴۰۳ / 12 March, 2025
مجله ویستا
شناخت نوجوانی و تبعات و مشکلات آن

۱) یادگیری چگونه دانستن
۲) یادگیری چگونه انجام دادن
۳) یادگیری چگونه با دیگران زیستن
۴) یادگیری چگونه شدن.
● شناخت نوجوانی
دوره نوجوانی دوران تحول و تغییرات تجلی شکل گیری شخصیت و یا دوره “تولد دوباره انسان” است. دوره نوجوانی “دوران منفی”، “دوره زندگی تشنج انگیز” و “دوره توفان و فشار” است. دوره نوجوانی دوره “نشاط و شادابی”، “دوره هدایت و هویت یابی” و “دوره مسئولیت پذیری” است. دوره نوجوانی “نقطه عطف زندگی انسان” است. دوره نوجوانی برزخی است که حدفاصل بین کودکی و بزرگسالی است. نوجوان از یکسو در حال گسیختن پیوندهای خود با دوران کودکی و از سوی دیگر شیفته دستیابی به استقلال دوره جوانی و بزرگسالی است ولی به طور کامل نه این است و نه آن و خود نیز در این کشمکش اسیر است.
بیشک نوجوان پس از گذر از دوران حساس و هیجان آمیز بلوغ به تدریج با نرمی و آرامش به کانون گرم و پرعطوفت خانواده علاقهمندتر میشود و محبت و جوشش و دلبستگی و همدلی خود را بیش از پیش به خانواده ابراز میکند. خوشبخت خانوادهای است که تا پایان دوران نوجوانی با صبر و شکیبایی و سعهصدر وانعطافپذیری منتظر آرامش فرزند نوجوان خود باقی میمانند.
معمولا ما والدین با توجه به طرز تفکر و برداشت خود، افکار و رفتار نوجوان را ارزیابی میکنیم در صورتی که بهتر است به دورانی که خود نوجوان بودهایم برگردیم و احساسات، عقیدهها و آرمانها و آرزوهایی را که داشتیم به خاطر بیاوریم. در این صورت توفیق آن را خواهیم یافت که مسائل را از دید نوجوان خود نگاه کنیم تا بتوانیم با او ارتباط مناسبتری برقرار کنیم.
به تعبیر سهراب سپهری:
چشمها را باید شست
جور دیگر باید دید
چترها را باید بست
زیر باران باید رفت
یا به فرموده امام علی(ع:)
آداب و رسوم زمان خودتان را با زور و فشار به فرزندانتان تحمیل نکنید زیرا آنان برای زمانی غیر از زمان شما آفریده شدهاند.
● تعریف نوجوانی
نوجوانی دوره انتقال از کودکی به بزرگسالی است. تقریبا از یازده سالگی آغاز میشود و تا هجده سالگی ادامه مییابد. دورهای است آکنده از تعارض و نوسان بین وابستگی و استقلال. نوجوانی دورهای است شبیه به رویا که در آن هر حادثه و اتفاقی ممکن است رخ دهد. در این دوره اضطرابها، دلهرهها، کابوسها، ترسها، درهم شکستن ارزشها و در هم آمیختن تفکرات یا خیال پردازیها امری عادی تلقی میشود.
رابطه نوجوان با خودش، با خانوادهاش، با دوستانش و به طور کلی با همه به هم میخورد. کمحوصلگی، حساسیت، استقلالطلبی، حادثه جویی و مواردی از این قبیل نوجوان را ناآرام جلوه میدهد. اما این جلوههای گوناگونی نوجوانی هیچ کدام بیهوده و بیمارگونه نیستند و هر کدام برای خود فلسفهای دارند، مثلا:
اگر نوجوان ستیزهجوست در ستیزهجوییهایش میل به مهم جلوه کردن دارد، دوست دارد مورد توجه قرار بگیرد، در گروه خود موقعیت خاصی داشته باشد و همه او را به عنوان یک فرد با ارزش بشناسند.
مد پرستی و قهرمان دوستیاش حاکی از نیاز یک نوجوان به مدل و راهنما و الگوست.
نوجوان اگر خردهگیر و عیب جوست برای این است که حس داوری و تشخیص او رو به توسعه است، میخواهد معنا و مفهوم درست زندگی را دریابد، میخواهدحقایق دینی و مذهبی را بهتر بشناسد. او میخواهد بهترین نوع سیاستها را دریابد و راجع به جامعه خود اظهارنظر کند.
نوجوان اگر بیانضباط و گریزان از اطاعت و مقررات است میتواند به این دلیل باشد که میل به استقلال و کسب شخصیت دارد.
اگر نوجوان لجباز و سرکش است میتواند به این دلیل باشد که شوق به آزادی و خودمختاری دارد،دوست دارد بزرگسالان در کارهایش دخالت نکنند، دوست دارد اتاق مخصوص به خود داشته باشد و با سلیقه خودش آن را تزئین کند.
نوجوان در رویاسازیها و خیال پردازیهایش در جستجوی آیندهای نامعلوم و کشف استعدادها و آرمانهای خویش است، اگر جلوههای نوجوانی به درستی فهمیده و شناخته شوند زندگی با نوجوانان کار دشواری نخواهد بود واگر میلهای طبیعی نوجوان به اندازه صحیح ارضا شوند و در مسیر خود به حرکت درآیند نوجوان میتواند به آسانی خود را با جامعه تطبیق دهد.
نیازهای نوجوانی
۱) نیاز به امنیت خاطر:
نوجوان در این دوره بیش از هر زمانی نیازمند آرامش درونی برای تحصیل و فعالیت میباشد و هرچه خانه و مدرسه و جامعه بتوانند آرامش روحی او را فراهم نمایند رشد و بالندگی مطلوب او را تامین نمودهاند.
۲) نیاز به عدالت:
روحیه غالب نوجوان در این دوره عدالت خواهی و آرمانگرایی است و در مقابل کوچکترین تبعیض و ظلمی که احساس کند واکنش نشان داده و اعتراض میکند.
۳) نیاز تعلق به گروه:
نوجوان میزان لیاقت خود را با توجه به تعلق گروه میسنجد. حتی برای عضویت در گروه خاص و مورد علاقه خود حاضر است به کارهای خطرناک دست بزند.در این دنیای متغیر نوجوان با تعلق به گروه احساس آرامش میکند.
۴) نیاز به هویت یابی:
بخشی از شخصیت را به نام هویت میشناسیم و نوجوان مایل است با کشف پاسخ به این سوال که من کیستم؟ و برای چه زندگی میکنم؟ هویت و شخصیت خود را بشناسد و بشناساند.
۵) نیاز به معنویت:
معنویت و ایمان به خدا داربست وجودی نسل نوجوان است و گرایش به دین و ابعاد اخلاقی نیز از این مقوله است.
۶) نیاز به موفقیت و عزت نفس:
برای درک صحیح و تقویت موفقیت و عزت نفس در نوجوان بهتر است او را با رفتار خودش مقایسه کرد نه با دیگران و این موفقیت برای او همانند آب گوارایی خواهد بود در صحرای سوزان.
۷) نیاز به تکریم و محبت: نوجوان بیش از بزرگسالان نیازمند تکریم و محبت از سوی دیگران (بویژه والدین) میباشد تا همواره روانی شاد و دلی بانشاط داشته باشد.
۸) نیاز به نوجویی:
نوجوان کنجکاوانه به دنبال کشف پدیدههای جدید است و از رفتارهای عادی و یکنواخت همیشگی گریزان است و همواره به دنبال هوای تازهتری میگردد.
● ویژگیهای نوجوانی
▪ قد و وزن نوجوان رشد سریع دارد.
▪ از نظر اخلاقی، روح عرفان و اخلاق و معنویت در نوجوان تجلی مییابد.
▪ احساس فداکاری و مبارزه طلبی دارد.
▪ در مقابل ناکامیها حالت یاس و نومیدی دارد.
▪حالت خودآراستگی رویایی و خیال پردازی دارد.
▪ نوجوان خود را کشف میکند یعنی حالت “خودگردانی” پیدا میکند.
▪ معیار دوستیاش بیشتر بر مبنای عواطف شکل میگیرد.
▪ به جنس مخالف گرایش و تمایل ارتباط پیدا میکند.
▪ نوجوان مسئولیت پذیر میشود. اتخاذ تصمیم میکند و مسئولیت اعمال خویش را بر عهده میگیرد.
▪ نوجوان با دیگر (بویژه همسالان) ابراز همدردی نموده و دیگران را درک میکند.
▪ ابتدای نوجوانی دوره “حساسیت” است. نوجوان با کوچکترین تحریکی عصبانی میشود.
▪ هیجانهای دوره نوجوانی بسیار متغیر و متناقض هستند.
▪ نوجوان دارای خلق و خوی کاملا متنوع است.
▪ در موقع خشم، رفتار ظاهری خویش را نمیتواند کنترل کند و دارای حالت عدم تعادل عاطفی و هیجانی است.
● اندیشههای نوجوان
▪ نوجوان دنیا را زیبا و قشنگ میبیند.
▪ نوجوان به ندای فطری و الهام وجدان اخلاقی پایبند میباشد، عاشق حق و حقیقت و علاقهمند به پاکی و تقدس است.
▪ نوجوان به نیکی و درستکاری حساسیت دارد و از آن لذت میبرد و خوشحال و بانشاط میگردد.
▪ نوجوان همواره در اندیشه پاکی، فضیلت و نجابت است و میکوشد گفتار و رفتارش بر راستی و درستی استوار باشد.
▪ نوجوان از اعمال نادرست دیگران رنج میبرد و مایل است دنیای جدیدی براساس اخلاق، عدل وانصاف پایهگذاری کند.
▪ دوست یابی نوجوان به لحاظ اهمیت زیاد فداکاری میل به سوی حقیقت از هر نوع ناپاکی و تباهی مصون است.
▪ نوجوان برای بنیاد شخصیت خویش نیاز به راهنما و رهبری دارد تا بتواند وی را الگوی خود قرار دهد. بهترین الگو ابتدا والدین هستند.
● مشکلات نوجوانی و راهکارهای عملی والدین
بعد از شناخت همه جانبه دوره نوجوانی، ضروری است که با مشکلات نوجوانی و راهکارهای عملی در تربیت نوجوان نیز آشنا شویم.
۱) کشمکش بین استقلال و وابستگی:
با توجه به اینکه این دوره حد فاصل دوران کودکی و بزرگسالی است از دست دادن حمایتهای بیقید و شرط والدین برای کسب احساس استقلال از یک طرف و لذت مورد حمایت و پشتیبان آنها بودن و همانطور کودک ماندن و بدون زحمت و دردسر همیشه مورد محبت قرار گرفتن از طرف دیگر در نوجوان کشمکش درونی ایجاد میکند و جنگ روانی عمیقی در ذهن او به وجود میآورد.
بعضا خانواده و مدرسه و جامعه نیز از او توقعات متناقض دارند. گاهی او را به چشم یک کودک نگاه کرده و برخوردی تحقیرآمیز دارند و گاهی هم توقعات از او بیش از حد توان اوست و به چشم بزرگسالان به او مینگرند که این خود به کشمکشهای درونی نوجوان دامن زده و او را با مشکل روبرو میسازد.
۲) طغیان علیه مراجع قدرت:
نوجوان برای کسب استقلال علیه همه مراجع قدرت من جمله والدین و کادر مدرسه طغیان میکند. گاهی اوقات رفتارهایی علیه آنها از خود نشان میدهد،درگیریهایی ایجاد مینماید و به اعمالی دست میزند که روابط او را با آنها و سایر مراجع قدرت به شدت تیره میکند. مثلا بگومگو میکند، بحث و مجادله طولانی انجام میدهد. بر خلاف خواسته والدین دیر به خانه میآید، از انجام تکالیف درسی خودداری میکند، سیگار میکشد و حتی ممکن است دست به اعمال بزهکارانه بزند.
این مورد در خانوادههای با محدودیت زیاد و یا مدارسی که مقررات سخت و خشک را بدون نظرخواهی و مشورت با نوجوان اجرا میکنند از شدت بالاتری برخوردار است.
۳) هویت فردی:
یکی دیگر از مشکلات مهمی که نوجوان با آن روبرو میشود مسئله تشکیل “هویت فردی” اوست. بدان معنی که سوالهای متعددی درباره مفهوم زندگی، نقش او در زندگی، مفهوم مرگ و زندگی پس از مرگ و به طور کلی سوالهایی نظیر من کیستم؟ و به کجا میروم؟ ذهن او را به خود مشغول مینماید که باید به آنها پاسخ دهد. احساس هویت شخصی در نوجوانان کم کم براساس همانندسازیهای مختلف گذشته آنها تکوین مییابد. با ورود به دوره نوجوانی، ارزشهای گروه همسالان و همچنین ارزیابیهای معلمان و سایر بزرگسالان نیز مطرح است و هر اندازه ارزشهایی که از طرف دوستان و همسالان ابراز میشود با ارزشهای والدین و معلمان همخوانی بیشتری داشته باشد به همان نسبت کار هویت یابی نوجوان آسانتر پیش میرود.
۴) چگونگی ارضای نیازهای جدید (جنسی:)
رشد و نموغدد داخلی و ترشحات هورمونهای جنسی به نوجوان امکان برقراری روابط جنسی را میدهد وانگیزه و کشش جنسی نسبت به غیرهمجنس در او ایجاد میگردد و از طرفی نخستین برخورد نوجوان با جنس مخالف اغلب با ترس و پریشانی خاطر همراه است. جوان تازه بالغ نیاز جدید و مبهم و تمایلات قوی و نامعلومی را احساس میکند که او را از جلدش خارج کرده و به سوی جنس مخالف میکشاند. جهشهای شدید محبت، عقبنشینیهای توضیح ناپذیر و حرکات بدون دلیلی که او را آشفته میسازد. نوجوان میخواهد این همه انرژی را که به وجود آمده و موجب هیجان او شده است در جایی آزمایش نماید اما در عین حال نگران عواقب آن است. او بیداری و رشد تمایلات جنسی رادارد ولی هدف ندارد و چون غریزه جنسی کاملا زیرزمینی است و جهت یابی آن با کورمالی انجام میشود و در فرد محجوب و کم رو نوعی اضطراب و گیجی ایجاد میکند. در جوامعی که آموزش ارضای صحیح غریزه جنسی و راههای کنترل آن برای نوجوان آموزش داده نمیشود این مشکل مضاعف است و در اینجاست که متاسفانه لغزش و سقوط در پرتگاه در کمین است.
۵) عدم کنترل بر رفتار و هیجانانات ناشی از تغییرات جسمی و روانی دوران بلوغ:
به دلیل رشد سریع جسمی و تغییرات مشهود در اندامهای بدن نوجوان در دوران بلوغ بعضی از رفتارهای هیجانی و عدم کنترل او طبیعی است.مثلا جلو آمدن سر نوجوان به دلیل احساس بلندتر شدن گردنش و یا بزرگ شدن بینی و یا عدم کنترل در دستهایش برای جابه جایی خصوصا اشیای ظریف از طرفی عدم آگاهی و آموزش صحیح او در مقابله با این مسائل از طرف دیگر او را از نظر روحی تحت تاثیر قرار داده به طوری که در خود احساس بیکفایتی و حقارت مینماید که همین امر موجبات اضطراب را در وی فراهم میآورد.
۶) ترس از آینده:
با پیدایش نیازهای جدید در نوجوان و کشش به سوی ارضای نیازهای آنی و مقطعی آینده را در ذهن نوجوان مبهم و دور از دسترس تصویر مینماید به طوری که حتی چگونگی تامین اقتصادی و تشکیل خانواده برای خود در آینده و ازدواج و تحصیلات عالی را قلههایی دور از دسترس میپندارد که دستیابی به آنها بسیار دشوار و در بسیاری از موارد از محالات است که البته نقایص تربیتی و آموزشی در درون خانواده، مدرسه و جامعه و محرومیتهای شدید مالی خانواده به شدت و عمق این مشکل نیز میافزاید.
۷) دغدغه اقتصادی:
یکی از مهمترین مشکلات نوجوانی این است که فرد قبل از اینکه به بلوغ اقتصادی برسد به بلوغ جنسی رسیده است و از طرفی چون به دنبال استقلال و کسب هویت جدید برای خود نیز میباشد همیشه به فکر دستیابی زودتر به منافع اقتصادی است و در این ارتباط میبینیم نوجوانانی را که مدرسه و تحصیل را رها کرده و به دنبال شغل و کسب درآمد میباشند و این خصوصا در جوامعی که ارزشهای انسانی و معنوی جای خود را به ارزشهای مادی داده و شخصیت افراد برحسب درآمد و پول آنها مورد ارزیابی قرار میگیرد بسیار مشهودتر است و در این ارتباط اوضاع و احوال اقتصادی، اجتماعی و بیثباتی جامعه، جنگ بیکاری کمبود امکانات و فقر مالی خانواده از عوامل تشدید کننده مشکل محسوب میشوند.
۸) تعارض بین خواستههای والدین و گروه همسالان:
چون در این دوران نوجوان بیشتر تحت تاثیر گروه همسالان میباشد و والدین را مرتبط به نسل گذشته میداند که نیازها و خواستههای عصر حاضر او را درک نمیکنند لذا نوجوان خود رادر این میان کاملا گیج احساس میکند چون حاضر نیست که محبت والدین را هم از دست بدهد. در چنین مواقعی نوجوانان بعضا همانند هنرپیشهها نقش بازی میکنند تا از مقبولیت والدین و گروه همسالان هر دو برخودار شوند.
۹) ترس و اضطراب:
ناتوانی در سازگاری با موقعیتهای جدید موجب تشدید ترس و اضطراب در نوجوان میشود مانند ترس از عدم موفقیت در امتحان یا مورد سرزنش قرارگرفتن در خانه و مدرسه، ترس از پذیرش مسئولیت و ارتباط با جنس مخالف یا مورد پذیرش دوستان واقع نشدن.
۱۰) به هم ریختگی ارتباط با دیگران:
فشارهای روانی عاطفی و اجتماعی در این دوران موجب میشود که نوجوان با خودش، با خانوادهاش، با دوستانش و به طور کلی با همه رابطهاش به هم میخورد و احساس کوچک شمردن خود و حقارت دارد و حالت عصبی در او افزایش مییابد.
● راهکارهایی برای کاهش مشکلات نوجوانی
۱) شناخت شخصیت نوجوان:
ما والدین با شناخت ویژگیهای دوره نوجوانی بسیاری از رفتارهای ناخوشایند آنان را غیرطبیعی نپنداریم که موجب بروز عکس العمل در ما شود و به تیرگی روابط با نوجوان نینجامد.
۲) استفاده از روش تغافل (نادیده گرفتن:)
از موثرترین روشهای تربیتی در این دوره “روش تغافل” است.یعنی مسائل و مشکلات نوجوان را بزرگ نشان ندهیم که در او ایجاد وحشت نماید و یا او را به لحاظ رفتارهایش دائم بازخواست ننماییم بلکه نوجوان بایستی همواره در حالت خوف و رجا باشد.
۳) ایفای نقش راهنمایی به جای دستور:
در برخورد با مسائل نوجوان بهتر است از خودش کمک بگیریم یعنی این واقعیت را بداند که نخستین مسئول حل مشکل او خودش است و برای حل آن باید اقدام نماید و ما والدین فقط وظیفه راهنمایی او را داریم که از عواقب تصمیم خودش مطلع شود.
۴) آموزش:
مهمترین دلیل ترس واضطراب از هر موضوعی جهل و ناآگاهی نسبت به آن موضوع میباشدکه ضروری است برای کاهش ترس و اضطرابهای نوجوانی آموزشهای لازم در مورد بلوغ، دوست یابی، حل مسئله گذراندن اوقات فراغت، برنامهریزی درسی و مواردی از این قبیل به نوجوان آموزش داده شود.
۵) برقراری رابطه دوستانه و عاقلانه:
ما والدین با مراقبت دوستانه و عاقلانه خود احساس ایمنی و اطمینان را در وجود نوجوان ایجاد میکنیم.
۶) اعتمادسازی:
باید بیاموزیم که چگونه حس اعتماد نوجوان را نسبت به خودمان جلب و جذب کنیم چنانچه اعتماد میان نوجوان و والدین کمرنگ شود او برای حل مسائل خود به دیگران مراجعه میکند.
۷) ارتباط کلامی مقدمه ارتباط عاطفی:
ما والدین با تنظیم ساعات کار خود و بسترسازی مناسب در منزل بایستی فرصت کافی برای “ارتباطهای کلامی”با اعضای خانواده بویژه نوجوان را فراهم آوریم چرا که ارتباط کلامی خود مقدمه “ارتباط عاطفی”است که نوجوان سخت به آن نیازمند است.
۸) تاکید بر محبت و پرهیز از خشونت:
ارتباط با نوجوان اگر براساس عشق و علاقه و صمیمیت استوار باشد اعتماد به نفس را در او تامین و تضمین مینماید واگر با فشار و خشونت همراه باشد ممکن است موجب اختلاف عصبی و دشواریهای روانی در او شود.
۹) الگوهای رفتاری والدین:
نوجوان علاقهمند است که والدین دارای شخصیتی مستحکم و با ثبات و پایدار باشند چون به اتکای شخصیت و همانندسازی آنان نیازمند است و توجه والدین به الگوهای رفتاری خود مورد تاکید است.
۱۰) پرهیز از مناقشات خانوادگی:
خانه باید محل آرامش وامن و مستحکمی برای اعضای خانواده بویژه نوجوان باشد و مناقشات و جروبحثها و دعواهای علنی والدین به آن لطمه نزند و بهانه گریز نوجوان از خانواده را فراهم نیاورد.
۱۱) گوش دادن:
با نوجوان صحبت کنیم و به سخنان او با علاقه گوش فرا دهیم و بدانیم که خوب گوش کردن به حرفهای نوجوان رمز ارتباط موثر با اوست.
۱۲) تکیه بر نقاط قوت:
با مشاهده برخی ضعفها نوجوان را تحقیر و سرزنش و یا با دیگران مقایسهاش نکنیم بلکه بیشتر سعی نماییم برای از بین بردن ضعفهایش نقاط قوتش را تجلی بخشیم.
۱۳) انتظار به اندازه:
با کسب شناخت همه جانبه از نوجوان، به اندازه توان و ظرفیت وجودیش از وی انتظارداشته باشیم.
۱۴) اجازه خطا کردن به نوجوان را بدهیم:
نوجوان باید بیاموزد که از مشکلات گریزان نباشد بلکه برای حل مشکلاتش به دنبال کشف راه حل باشد و این زمانی است که اجازه خطا کردن را به او بدهیم تا از خطا کردن احساس گناه نکند و بتواند فرصت یافتن راه حل را بیابد.
۱۵) مشورت با نوجوان:
نوجوان در اندیشه مستقل شدن است بنابراین نبایستی عقاید خود را بر او تحمیل کنیم بلکه بایستی او را تحمل کرد و با مشورت گرفتن از او در امور خانه در کسب استقلال یاریاش کنیم.
۱۶) فعال بودن نقش پدر در تربیت نوجوان:
همان گونه که “مادر”نخستین گذرگاه کودک و نوجوان به زندگی اجتماعی است آنچه که بسیار مورد نیاز یک نوجوان است وجود “پدری” است که بتواند بر او تکیه کند. “پدری” که گرم و مهربان و پرشور باشد.
۱۷) پذیرش بدون قید و شرط نوجوان:
نوجوان را همان طور که نشان میدهد بپذیریم نه آن طور که در رویا و تخیل خود تصور میکنیم و بدانیم اگر نوجوان در خانواده مورد احترام قرار گیرد یاد میگیرد خودش را آن طور که هست بپذیرد.
علیرضا زکیزاده
منبع : روزنامه رسالت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست