سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
مجله ویستا
مراقب این جعبه جادویی باشید!
تماشای تلویزیون وقت نامحدودی از دوران کودکی را به خود اختصاص میدهد. این اوقات برای کودکان پیش از دبستان بیش از دانشآموزان دبستانی و در ایام تعطیلات سال نو و تابستان بیش از ایام مدرسه است.
زنان خانهدار، کودکان و بازنشستگان در میان گروههای سنی مختلف بیشترین وقت را صرف تماشای برنامههای تلویزیونی میکنند و در این میان تاثیرپذیری کودکان بیش از گروههای سنی دیگر است.
زمانی برنامههای خاص کودکان که از دو شبکه یک و دو پخش میشد، داستانهایی از زندگی جاری کودکان مانند «حنا دختری در مزرعه»، «بولک و لولک» بود ولی اینک کارتونهای کودکانهای که هر روز از شبکههای تلویزیونی به عنوان برنامههای خاص این گروه سنی پخش میشود، «دیجیمونها» و انواع دیگر کارتونهای خشنی است که دو گروه با ابزار جنگی عجیب و غریب بدون هیچ دلیل مشخصی درحال جنگ دائمی با یکدیگر هستند. سادهترین کارتون کودکانه و مورد توجه تمامی گروههای سنی، کارتون «تام وجری» است.
برنامههای کودک در تلویزیون ما (البته آن دسته از برنامههای خریداری شده از شرکتهای خارجی) آکنده از خشونت و جنگهای بیدلیل است که هیچ کدام از طرفین مخاصمه نه شر و نه خیراند.
چه اگر چنین بود، نابودی شر و پایداری خیر تا حدودی ذهن کودک و نوجوان بیننده را در برابر خشونت ارائه شده توجیه یا محافظت میکرد. متاسفانه برنامههای خشن تلویزیونی در طی سالیان اخیر منحصر به برنامه کودک نیست و سریالها و فیلمهای سینمایی نیز آکنده از رفتارهای پرخاشگرانه شده است و در ایامی چون تعطیلات نوروز که عده زیادی از هموطنانمان اوقات فراغت خود را در پای گیرندههای تلویزیونی صرف میکنند و مدیران این رسانه هم برای پر کردن اوقات فراغت مردم برنامههای این رسانه را افزایش میدهند، به یکباره تلویزیون آکنده از فیلمهای سینمایی خشن و پر زد وخورد میشود.
این میزان خشونت در برنامههای نوروزی که قرار است اوقات خوشی را به بینندگان خود هدیه کند، نه تنها هدف اولیه را تامین نمیکند، بلکه اثرات و ز یانهایی را به ویژه برای کودکان و نوجوانان به همراه میآورد.
● تمایز واقعیت از خیال
بزرگسالان به دلیل قوه تمیز خیال از واقعیت از اینگونه برنامهها آسیــب روانی دریافت نمیکنند، ولی اطفال به ویــژه کودکــان پیــش دبستانی، به روشنی قادر به تمایز بیــن خیــال و واقعیت نیستند و با شدت بیشتری از صحنههای پرخاشگرانه متاثر میشوند.
پژوهشهای متعدد نشان دادهاند که تائیرپذیری کودک و نوجوان از برنامههای خشن امری اجتناب ناپذیر است. نیرومندی رابطه خشونت مشاهده شده در تلویزیون با رفتار پرخاشگرانه مانند رابطه کشیدن سیگار با سرطان ریه است.
امروزه سلامت روانی کودکان و نوجوانان نه تنها در کشورما بلکه در سرتاسر دنیا در پای منفعت طلبی شرکتهای فیلم سازی قربانی میشود. چرا که خشونت در برنامههای تلویزیونی به تجارتی پر سود برای تولید کنندگان فیلمها تبدیل شده است.
کودکان روشهای زندگی، سیستمهای ارزشی، واکنش به تحریکات محیطی و دیگر ویژگیهای انسانی را از اطراف خود میآموزند و تلویزیون یکی از عوامل آموزنده در دسترس کودکان است. تلویزیون تاثیر عمدهای بر زندگی کودکان دارد، اما این تاثیر در یک زمینه اجتماعی بزرگتر ظاهر میشود، هیچ کودکی در خلأ تلویزیون تماشا نمیکند. اعضای خانواده، همسالان، ارزشهای اجتماعی و فرصتهای تربیت و تحول، در تاثیرپذیری کودکان از برنامههای خشونتآمیز تلویزیون نقش دارند.
به عبارت دیگر آن دسته از کودکانی که در محیطهای ناآرام و پر تنش زندگی میکنند، تاثیر بیشتری از برنامههای خشن تلویزیون دریافت میدارند، ولی این به این معنا نیست که کودکان رشد یافته در خانوادههای آرام از این تاثیر مبرا هستند.
همانطور که کودکان مهارتهای شناختی و اجتماعی را از طریق مشاهده عملکرد والدین، خواهران، برادران، هم کلاسیها و معلمان خود میآموزند با تماشای برنامههای خشونتآمیز تلویزیون یاد میگیرند که پرخاشگرانه رفتار کنند. به عبارت دیگر فیلمها و کارتونهای خشن نه تنها کودک را سرگرم نمیکنند، بلکه به او یک شیوه زندگی و عکس العمل را میآموزند.
امروزه نقاشیهای بسیاری از کودکان به ویژه پسران آکنده از رنگهای تند و صحنههای زد و خورد است.
کودکان بازیهای خود را براساس کارتونها یا فیلمهای تاثیر گذار تلویزیون طراحی میکنند. نیم نگاهی بر بازیهای کودکان خانواده، این تاثیر عمیق و هولناک را آشکار میسازد و دیری نخواهد گذشت که این تاثیر در کودکان پا را از صفحه نقاشی بیرون نهد و به زندگی جاری کودکان، نوجوانان وجوانان وارد شود. کودکان رفتار ضد اجتماعی را از طریق مشاهده برنامههای خشونتآمیز میآموزند.
به عبارت دیگر، با تماشای شخصیتهای تلویزیونی مورد علاقه که به گونه خشونتآمیز رفتار میکنند این امکان وجود دارد که بینندگان جوان با بازیگران همانندسازی کنند.
به ویژه در اغلب فیلمهای خشن سینمایی فرد مزدور که به اعمال خشونتآمیز و قتل و خیانت دست میزند در خلال یا پایان فیلم پاداش یا مزدی دریافت میدارد، این مسئله یعنی مشاهده افرادی که با انجام رفتار پرخاشگرانه و خشونتآمیز به پاداش میرسند بر رفتار کودکان مشاهدهکننده تاثیر دارد و آنان را به تقلید از رفتار بازیگر فیلم ترغیب میکند.
به هر روی تاثیرپذیری کودکان و نوجوانان (به ویژه پسران)، از برنامههای خشونتآمیز تلویزیونی انکارناپذیر است، ولی این تاثیر همواره یکسان نیست. برخی کودکان اندک مدتی بعد از دیدن اینگونه برنامهها به اعمال پرخاشگرانه مبادرت میکنند و در برخی دیگر پتانسیل گرایش به رفتارهای قانون گریز و ضد اجتماعی در سنین جوانی و بزرگسالی افزایش مییابد. کودکان از سنین خیلی پایین حتی از دوسالگی از رفتار پرخاشگرانه تقلید میکنند.
تاثیر مشاهده خشونت در هشت سالگی عمیقتر و پایدارتر از نوزده سالگی است، چرا که در این سنین مرز مشخصی میان خیال و واقعیت در ذهن کودک وجود ندارد و کودک بر خیالی و ساختگی بودن صحنههای فیلم آگاهی ندارد و آنها را واقعی تصور میکند، و هرچه صحنه واقعیتر قلمداد شود تاثیرپذیری بیننده کمسال شدت مییابد.
در خلال این برنامهها کودک دنیا را آکنده از ترس، وحشت و ناامنی مییابد و باز هم درهمین فیلمها میآموزد که یگانه راه زندگی کردن در این دنیای سراسر وحشت، توسل به خشونت است. نمایش خشونت، اعتقادها و ارزشهای کودک را زیر تاثیر خود میگیرد.
کودکانی که از طریق تلویزیون برنامههای خشونتآمیز زیادی را مشاهده میکنند به احتمال بیشتر بر این اعتقاد هستند که رفتار پرخاشگرانه شیوه قابل قبولی برای حل تعارضهاست. علاوه بر این، کودکانی که خشونت بیشتری در تلویزیون مشاهده میکنند در تعامل با دیگران منتظر پرخاشگری از جانب آنها هستند و همواره دنیا را محل خطرناکی میبینند.
در واقع فیلمها و برنامههای خشن تلویزیونی تاثیری مخرب و دراز مدت بر کودکان دارد و با توجه به این موضوع باید از مدیران تهیه فیلمهای خارجی صدا و سیما و مدیران پخش شبکهها پرسید که با چه مجوزی طیف وسیعی از کودکان و نوجوانان این کشور را در معرض زهرآلودهترین تیرها قرار میدهند.
در چنین شرایطی، وظیفه صدا و سیما آموزش و پیشگیری است. آموزش به والدین که چگونه با کودکان خود در برابر برنامههای آسیبزا رفتار کنند. مسئولان محترم رسانه ملی به خاطر داشته باشند که تلویزیون تنها سرگرمی بسیاری از کودکان سرزمین ماست. بسیاری از کودکان ایرانی دسترسی به امکانات ورزشی مطلوب ندارند، بسیاری از آنان رایانه شخصی ندارند، بسیاری از آنان از ابتداییترین حقوق یک کودک محرومند. این کودکان یا در کوچهها با یک توپ پلاستیکی بازی میکنند یا پای تلویزیون هستند، الگوی رفتاری، سیستم ارزشی و نوع نگرش خود به دنیا و زندگی را از این طریق دریافت میدارند.
زنان خانهدار، کودکان و بازنشستگان در میان گروههای سنی مختلف بیشترین وقت را صرف تماشای برنامههای تلویزیونی میکنند و در این میان تاثیرپذیری کودکان بیش از گروههای سنی دیگر است.
زمانی برنامههای خاص کودکان که از دو شبکه یک و دو پخش میشد، داستانهایی از زندگی جاری کودکان مانند «حنا دختری در مزرعه»، «بولک و لولک» بود ولی اینک کارتونهای کودکانهای که هر روز از شبکههای تلویزیونی به عنوان برنامههای خاص این گروه سنی پخش میشود، «دیجیمونها» و انواع دیگر کارتونهای خشنی است که دو گروه با ابزار جنگی عجیب و غریب بدون هیچ دلیل مشخصی درحال جنگ دائمی با یکدیگر هستند. سادهترین کارتون کودکانه و مورد توجه تمامی گروههای سنی، کارتون «تام وجری» است.
برنامههای کودک در تلویزیون ما (البته آن دسته از برنامههای خریداری شده از شرکتهای خارجی) آکنده از خشونت و جنگهای بیدلیل است که هیچ کدام از طرفین مخاصمه نه شر و نه خیراند.
چه اگر چنین بود، نابودی شر و پایداری خیر تا حدودی ذهن کودک و نوجوان بیننده را در برابر خشونت ارائه شده توجیه یا محافظت میکرد. متاسفانه برنامههای خشن تلویزیونی در طی سالیان اخیر منحصر به برنامه کودک نیست و سریالها و فیلمهای سینمایی نیز آکنده از رفتارهای پرخاشگرانه شده است و در ایامی چون تعطیلات نوروز که عده زیادی از هموطنانمان اوقات فراغت خود را در پای گیرندههای تلویزیونی صرف میکنند و مدیران این رسانه هم برای پر کردن اوقات فراغت مردم برنامههای این رسانه را افزایش میدهند، به یکباره تلویزیون آکنده از فیلمهای سینمایی خشن و پر زد وخورد میشود.
این میزان خشونت در برنامههای نوروزی که قرار است اوقات خوشی را به بینندگان خود هدیه کند، نه تنها هدف اولیه را تامین نمیکند، بلکه اثرات و ز یانهایی را به ویژه برای کودکان و نوجوانان به همراه میآورد.
● تمایز واقعیت از خیال
بزرگسالان به دلیل قوه تمیز خیال از واقعیت از اینگونه برنامهها آسیــب روانی دریافت نمیکنند، ولی اطفال به ویــژه کودکــان پیــش دبستانی، به روشنی قادر به تمایز بیــن خیــال و واقعیت نیستند و با شدت بیشتری از صحنههای پرخاشگرانه متاثر میشوند.
پژوهشهای متعدد نشان دادهاند که تائیرپذیری کودک و نوجوان از برنامههای خشن امری اجتناب ناپذیر است. نیرومندی رابطه خشونت مشاهده شده در تلویزیون با رفتار پرخاشگرانه مانند رابطه کشیدن سیگار با سرطان ریه است.
امروزه سلامت روانی کودکان و نوجوانان نه تنها در کشورما بلکه در سرتاسر دنیا در پای منفعت طلبی شرکتهای فیلم سازی قربانی میشود. چرا که خشونت در برنامههای تلویزیونی به تجارتی پر سود برای تولید کنندگان فیلمها تبدیل شده است.
کودکان روشهای زندگی، سیستمهای ارزشی، واکنش به تحریکات محیطی و دیگر ویژگیهای انسانی را از اطراف خود میآموزند و تلویزیون یکی از عوامل آموزنده در دسترس کودکان است. تلویزیون تاثیر عمدهای بر زندگی کودکان دارد، اما این تاثیر در یک زمینه اجتماعی بزرگتر ظاهر میشود، هیچ کودکی در خلأ تلویزیون تماشا نمیکند. اعضای خانواده، همسالان، ارزشهای اجتماعی و فرصتهای تربیت و تحول، در تاثیرپذیری کودکان از برنامههای خشونتآمیز تلویزیون نقش دارند.
به عبارت دیگر آن دسته از کودکانی که در محیطهای ناآرام و پر تنش زندگی میکنند، تاثیر بیشتری از برنامههای خشن تلویزیون دریافت میدارند، ولی این به این معنا نیست که کودکان رشد یافته در خانوادههای آرام از این تاثیر مبرا هستند.
همانطور که کودکان مهارتهای شناختی و اجتماعی را از طریق مشاهده عملکرد والدین، خواهران، برادران، هم کلاسیها و معلمان خود میآموزند با تماشای برنامههای خشونتآمیز تلویزیون یاد میگیرند که پرخاشگرانه رفتار کنند. به عبارت دیگر فیلمها و کارتونهای خشن نه تنها کودک را سرگرم نمیکنند، بلکه به او یک شیوه زندگی و عکس العمل را میآموزند.
امروزه نقاشیهای بسیاری از کودکان به ویژه پسران آکنده از رنگهای تند و صحنههای زد و خورد است.
کودکان بازیهای خود را براساس کارتونها یا فیلمهای تاثیر گذار تلویزیون طراحی میکنند. نیم نگاهی بر بازیهای کودکان خانواده، این تاثیر عمیق و هولناک را آشکار میسازد و دیری نخواهد گذشت که این تاثیر در کودکان پا را از صفحه نقاشی بیرون نهد و به زندگی جاری کودکان، نوجوانان وجوانان وارد شود. کودکان رفتار ضد اجتماعی را از طریق مشاهده برنامههای خشونتآمیز میآموزند.
به عبارت دیگر، با تماشای شخصیتهای تلویزیونی مورد علاقه که به گونه خشونتآمیز رفتار میکنند این امکان وجود دارد که بینندگان جوان با بازیگران همانندسازی کنند.
به ویژه در اغلب فیلمهای خشن سینمایی فرد مزدور که به اعمال خشونتآمیز و قتل و خیانت دست میزند در خلال یا پایان فیلم پاداش یا مزدی دریافت میدارد، این مسئله یعنی مشاهده افرادی که با انجام رفتار پرخاشگرانه و خشونتآمیز به پاداش میرسند بر رفتار کودکان مشاهدهکننده تاثیر دارد و آنان را به تقلید از رفتار بازیگر فیلم ترغیب میکند.
به هر روی تاثیرپذیری کودکان و نوجوانان (به ویژه پسران)، از برنامههای خشونتآمیز تلویزیونی انکارناپذیر است، ولی این تاثیر همواره یکسان نیست. برخی کودکان اندک مدتی بعد از دیدن اینگونه برنامهها به اعمال پرخاشگرانه مبادرت میکنند و در برخی دیگر پتانسیل گرایش به رفتارهای قانون گریز و ضد اجتماعی در سنین جوانی و بزرگسالی افزایش مییابد. کودکان از سنین خیلی پایین حتی از دوسالگی از رفتار پرخاشگرانه تقلید میکنند.
تاثیر مشاهده خشونت در هشت سالگی عمیقتر و پایدارتر از نوزده سالگی است، چرا که در این سنین مرز مشخصی میان خیال و واقعیت در ذهن کودک وجود ندارد و کودک بر خیالی و ساختگی بودن صحنههای فیلم آگاهی ندارد و آنها را واقعی تصور میکند، و هرچه صحنه واقعیتر قلمداد شود تاثیرپذیری بیننده کمسال شدت مییابد.
در خلال این برنامهها کودک دنیا را آکنده از ترس، وحشت و ناامنی مییابد و باز هم درهمین فیلمها میآموزد که یگانه راه زندگی کردن در این دنیای سراسر وحشت، توسل به خشونت است. نمایش خشونت، اعتقادها و ارزشهای کودک را زیر تاثیر خود میگیرد.
کودکانی که از طریق تلویزیون برنامههای خشونتآمیز زیادی را مشاهده میکنند به احتمال بیشتر بر این اعتقاد هستند که رفتار پرخاشگرانه شیوه قابل قبولی برای حل تعارضهاست. علاوه بر این، کودکانی که خشونت بیشتری در تلویزیون مشاهده میکنند در تعامل با دیگران منتظر پرخاشگری از جانب آنها هستند و همواره دنیا را محل خطرناکی میبینند.
در واقع فیلمها و برنامههای خشن تلویزیونی تاثیری مخرب و دراز مدت بر کودکان دارد و با توجه به این موضوع باید از مدیران تهیه فیلمهای خارجی صدا و سیما و مدیران پخش شبکهها پرسید که با چه مجوزی طیف وسیعی از کودکان و نوجوانان این کشور را در معرض زهرآلودهترین تیرها قرار میدهند.
در چنین شرایطی، وظیفه صدا و سیما آموزش و پیشگیری است. آموزش به والدین که چگونه با کودکان خود در برابر برنامههای آسیبزا رفتار کنند. مسئولان محترم رسانه ملی به خاطر داشته باشند که تلویزیون تنها سرگرمی بسیاری از کودکان سرزمین ماست. بسیاری از کودکان ایرانی دسترسی به امکانات ورزشی مطلوب ندارند، بسیاری از آنان رایانه شخصی ندارند، بسیاری از آنان از ابتداییترین حقوق یک کودک محرومند. این کودکان یا در کوچهها با یک توپ پلاستیکی بازی میکنند یا پای تلویزیون هستند، الگوی رفتاری، سیستم ارزشی و نوع نگرش خود به دنیا و زندگی را از این طریق دریافت میدارند.
سایت تبیان
منبع : روزنامه اطلاعات
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست