یکشنبه, ۱۲ اسفند, ۱۴۰۳ / 2 March, 2025
مجله ویستا
مسلخ جنینهای ناخواسته

دستانش میلرزید. هنوز صدای دکتر را در گوشش میشنید که میگفت: مبارک است! شما باردارید.
اما او نه ذوق کرد و نه قند توی دلش آب شد. نمیدانست چطور خبر را به همسرش بدهد. با خود فکر کرد، چه مبارکی، وقتی هیچکس برای به دنیا آمدن این کودک لحظهشماری نمیکند.
آخر مرد از همان روز اول شرط کرده بود که تا بهتر شدن وضع مالیشان، پای هیچ بچهای به زندگیشان باز نشود و حالا خوب میدانست که با گفتن این موضوع چه عکسالعملی از طرف مرد خواهد دید. میدانست که راضی کردن مرد به نگه داشتن جنینی که در رحم دارد، غیرممکن است.
گیج و ناامید از همه جا بلند شد، عرق سردی روی پیشانیاش نشسته بود. پاهایش توان حرکت نداشت؛ اما او چارهای جز عملی کردن تصمیمی که گرفته بود ، نداشت.
ساختمان پزشکانی که مطب خانم دکتر در آن واقع شده، در یکی از خیابانهای شمال شهر است. برای رسیدن به مطب باید یک حیاط و تعدادی پله را طی کنیم. یکی از دوستانم با کودک ۸ ماههاش مرا همراهی میکند. در مطب هنوز بسته است. کنار در مطب، روی دیوار تابلویی نصب شده که روی آن نوشته دکتر ... داخلی، زنان، اطفال، پوست، مو و زیبایی، همراه با یک شماره نظامپزشکی در زیر آن.
با خود میاندیشم که حتما باید سن و سالی از خانم دکتر گذشته باشد که توانسته این همه تخصص را یکجا جمع کند!
در این فکر هستم که با صدای دوستم متوجه حضور زن جوانی میشوم که با عبور از پلهها، کلید میاندازد و در مطب را باز میکند. بلافاصله داخل میشویم.
منشی میگوید خانم دکتر امروز با کمی تاخیر به مطب میآید؛ اما چارهای نیست پس باید منتظر بمانیم.
هنوز چند دقیقهای از ورودمان نگذشته که منشی شمارهای میگیرد و آرامآرام مشغول صحبت میشود. از فرصت استفاده کرده و هر از گاهی داخل سالن قدم میزنم تا محیط اطراف را به امید یافتن نشانهای، با دقت بیشتری بررسی کنم.
جالب اینجاست که تابلوها و عکسهای نصبشده روی دیوار و بروشورها و مجلههای پزشکی که روی میز وسط مطب قرار داده شده همگی به نوعی بیانگر این است که در مطب خدمات پوست و زیبایی به بیماران ارائه میشود؛ اما روی دیوارها هیچ نشانهای که بیانگر فعالیت خانم دکتر در حوزه زنان و زایمان باشد، دیده نمیشود.
بالاخره حرفهای خانم منشی هم با آن طرف خط تمام میشود. حالا دیگر بیشتر از نیم ساعت است که به انتظار نشستهایم. دیگر کمکم حوصلهمان سر میرود. کودک ۸ ماهه دوستم هم بیتابی میکند.
مطب خلوت است؛ نه رفتی و نه آمدی. حداقل در مدت حضور ما که خبری از یک مراجعهکننده هم نیست. سر صحبت را با منشی باز میکنیم که همیشه مطب اینقدر خلوت است؟! منشی هم برای بازارگرمی میگوید: البته که نه. شما زود تشریف آوردهاید وگرنه تا یک ساعت دیگر اینجا جای سوزن انداختن هم نیست! از ظاهر و شیوه سخن گفتن منشی کاملا میتوان فهمید که اگر کمی خودمانیتر شویم، شاید بتوانیم اطلاعاتی از آنچه در این مطب میگذرد به دست بیاوریم. (البته وقتی خانم دکتر آمد و ما توانستیم با او صحبت کنیم، تازه فهمیدم چقدر خوب شد که پیش از آمدن خانم دکتر، توانسته بودیم مقداری اطلاعات از زیر زبان منشیاش بیرون بکشیم.)
دوستم از منشی پرسید که آیا خانم دکتر هنوز هم کار سقط جنین انجام میدهد؟ منشی با کمی تردید پرسید برای خودتان میخواهید؟ و دوستم در جواب با این بهانه که فکر میکند باردار است اما به خاطر فرزند کوچکش هنوز شرایط به دنیا آوردن یک بچه دیگر را ندارد، اعتماد منشی را برای ادامه گفتگو جلب میکند.
منشی میگوید که قبلا دکتر خودش این کار را انجام میداده، اما حالا دیگر مدتی است که این کار را نمیکند و به جای او یک ماما که کارش هم خیلی خوب است و چند سال است که در این کار تجربه و مهارت دارد، در صورتی که مورد خاصی باشد، کار سقط جنین را انجام میدهد. وقتی از منشی قیمت تقریبی را میپرسیم، ضمن اشاره به این که به ماه بارداری بستگی دارد، از ذکر رقم دقیق طفره میرود و ترجیح میدهد در صورت نیاز، خانم دکتر خودش قیمت را بگوید. شاید هم میترسد نکند بعدا دکتر او را مواخذه کند.
همچنان که با منشی مشغول صحبت هستیم، سر و کله خانم دکتر هم پیدا میشود. چند دقیقه بعد منشی ما را به داخل اتاق راهنمایی میکند.
خانم دکتر برخلاف تصور، نسبتا جوان است. پس از چند سوال و جواب ساده، در حالی که معتقد است کمی دیر مراجعه کردهایم، بلافاصله یک سونوگرافی مینویسد تا اطلاع دقیقتری از وضعیت جنین داشته باشد.
او میگوید تا جواب آزمایش را نیاوریم، نمیتواند دقیق اظهارنظر کند اما به همین نکته بسنده میکند که اگر جنین هنوز به دو ماهگی نرسیده باشد، میتوان با روش آمپول و قرص، سقط را انجام داد.
ما که هنوز جواب اصلی را نگرفتهایم، در حالی که تلاش میکنیم هر طور شده حرف آخر را از زیر زبان خانم دکتر بیرون بکشیم، میپرسیم که اگر نیاز به سقط با روشی غیر از آمپول باشد، حدودا چقدر برایمان هزینه برمیدارد؟
دکتر که به نظر میرسد هنوز نمیخواهد تمام برگ برندههای خود را یکدفعه رو کند، باز هم تاکید میکند که اول باید جواب آزمایش را ببیند و بعد با توجه به وضعیت جنین درباره نحوه سقط صحبت خواهد کرد و در صورتی که به روشی غیر از آمپول و قرص نیاز باشد، خودش راهنماییمان میکند.
اگرچه خانم دکتر با آرامش سعی میکند ما را متقاعد کند که هر اتفاقی بیفتد، جای نگرانی نیست و موضوع قابل رفع است، اما کاملا مشخص است که او ارائه آخرین راهکارش را برای زمانی نگه داشته که جواب آزمایش مشخص کند بیمار ما در ماه چندم بارداری است تا شاید بتواند با بهرهبرداری از این موضوع آن وقت تازه وارد اصل مطلب شود.
اصرار فایدهای ندارد. باید جواب آزمایشها را بیاوریم تا بتوانیم راجع به چگونگی سقط جنین صحبت کنیم، اما دکتر تاکید میکند که هر چه سریعتر، بهتر.
برای این که شک خانم دکتر را بیش از این برنیانگیزم، با این سخن که بزودی با جواب آزمایش برمیگردیم، اتاق را ترک میکنیم.
در سالن مطب، هنوز هم حتی یک بیمار ننشسته است. از منشی خداحافظی میکنیم. در حال ترک مطب هستیم که زن میانسالی همراه با دختربچه کوچکی وارد میشود.
همچنان که پلهها را طی میکنم، صحبتهای رد و بدل شده بین خانم دکتر و خودمان را مرور میکنم. اگرچه او در ظاهر چیزی را بروز نداد، اما با زبان بیزبانی و در لفافه، اصل موضوع سقط جنین را هم انکار نکرد. شاید هم صبر کرد تا ببیند تا چه حد میتواند از این آب گلآلود ماهی بگیرد!
● قتلگاه جنینهای ناخواسته
بوی الکل فضای اتاق را پر کرده است، انگار وارد اتاق تزریقات شدهای. یک تخت رنگ و رو رفته با ملحفهای کثیف در گوشهای از اتاق قرار گرفته است. کپسول اکسیژن و وسایل جراحی قدیمی و کثیف، تمام وسایل موجود در اتاق را تشکیل میدهد. لکههای خون روی دیوارها خودنمایی میکند. خانم دکتر، مانند خیلیهای دیگر تخصص پزشکی ندارد و فقط چند ترم در رشته مامایی تحصیلات دانشگاهی را گذرانده است. دختر جوان در حالی که دستانش میلرزد، روی تخت دراز میکشد. اگرچه آمپول بیحسکننده برایش تزریق شده است، اما نمیداند که چرا اینقدر نگران است.
زن، کارش را شروع میکند و دختر ۲ ساعت تمام با همه وجودش درد میکشد و در هر لحظه جدا شدن بندبند وجودش از هم را تجربه میکند. حالا دیگر جنین ناخواسته، مرده است؛ به قیمت تمام آن چیزهایی که دختر جوان میخواست آنها را زنده نگه دارد.
بجز درصد کمی از مراجعان که زنان شوهرداری هستند که به دلیل بارداری ناخواسته، فرصت کم برای کسب اجازه قانونی و ناتوانی از پرداخت دستمزد هنگفت پزشک و هزینه بیمارستان، به این افراد غیرمتخصص مراجعه میکنند، درصد عمده مراجعان شامل دختران و زنانی میشوند که علنی شدن روابط نامشروع به خودی خود میتواند عواقب زیانباری را متوجه آنها کند، چه رسد به آن که این روابط به بارداری و تولد یک موجود فاقد هویت هم منجر شود.
در این شرایط، بیماران با وقت قبلی و معمولا در ساعات کمرفت و آمد برای این که توجه کسی به آنها جلب نشود، مراجعه میکنند. زمان عمل بیش از۲۰ دقیقه و زمان استراحت بیمار تا رفع علائم بیحسی، بیش از یک ساعت طول نمیکشد. هیچ بیماری اجازه ندارد بیش از این مدت در محل بماند. هیچ کدام از بیماران با یکدیگر مواجهه حضوری ندارند، چرا که به آنها گفته شده مواظب باشند که حتی منشی و مستخدم مطب هم نفهمد آنها برای چه به اینجا مراجعه کردهاند. در واقع تمام تلاشها برای از بین بردن هرگونه نشانه و سرنخی از فعالیت غیرقانونی مراکز زیرزمینی سقط جنین از طریق گردانندگان آن صورت میگیرد.
● آمارهای سیاه
اگرچه منابع رسمی، آمار دقیقی از میزان سقطهای غیرقانونی در کشور ارائه نمیکنند، اما افزایش تعداد زنان و دخترانی که اقدام به سقط میکنند، در سالهای اخیر بوضوح قابل مشاهده است. سقط جنین در کشور ما ممنوع است و فقط در شرایطی با آن موافقت میشود که ماندن جنین در رحم مادر، خطر جانی برای او به همراه داشته باشد. غیرقانونی بودن سقط جنین، این مساله را به موضوعی سیاه و زیرزمینی تبدیل کرده است.
در این میان، مهمترین و دردناکترین نکتهای که در گزارشهای کارشناسان فنی امور تخلفات پزشکی پس از بازدید از این اماکن به چشم میخورد، غیربهداشتی بودن وسایل پزشکی و کمبود امکانات و تجهیزات در این مراکز هنگام عمل جراحی است که در موارد بسیاری نیز به مرگ دختران و زنان مراجعهکننده منجر شده است.
اطلاعات جسته و گریخته حکایت از آن دارد که سالانه حدود ۸۰ هزار جنین به صورت قانونی و غیرقانونی در کشور سقط میشوند که در این میان، هر ساله دهها زن جوان که به دلیل ناخواسته باردار شدن، تن به تیغ تیز پزشکان قلابی در شرایط کاملا غیربهداشتی میدهند و جان خود را در این راه میگذارند. بیشتر دختران و زنانی که به سقط جنین دست میزنند، زیر ۲۵ سال هستند که شاید مهمترین دلایل آن، روابط ممنوع قبل از ازدواج بوده یا این که در دوران نامزدی باردار شدهاند.
آمار سازمان جهانی بهداشت نیز از ۲۱۰ میلیون بارداری در سال خبر میدهد که نزدیک به
۵۰ میلیون آن به سقط جنین منجر میشود. ظاهرا ۲۰ میلیون از این سقطها، غیرقانونی و اغلب در شرایطی غیربهداشتی انجام میشود. سهم کشورهای توسعهنیافته از این سقطهای غیربهداشتی ۹۵ درصد است. برخی معتقدند: ۳۰ درصد از سقطهایی که در ایران انجام میشود، غیرقانونی است که در موراد بسیاری نیز به مرگ مادران میانجامد و این معضلی است که از چشم مسوولان نیز دور نمانده است.
آمار بالای دختران و زنان جوان که در پی عوارض و آسیبهای شدید جسمی ناشی از سقط جنین غیربهداشتی به دست پزشکان قلابی، رنجور و درمانده به مراکز درمانی مراجعه میکنند، بیانگر فعالیت غیرقانونی و زیرزمینی شبکههای متعدد سقط جنین در کشور است که تنها در صورت فوت قربانیانشان، راز آنها برملا میشود.
طعمههای آنها، دختران و زنان جوانی هستند که به آخر خط رسیدهاند و فقط به پاک کردن ننگی که بر دامن دارند، فکر میکنند و بسیاری از آنها اگر شانس بیاورند و از قتلگاه جنین خویش زنده بیرون بیایند، تا سالها نهتنها باید درد عوارض و بیماریهای ناشی از آن را با خود یدک بکشند بلکه حتی برای همیشه از نعمت به دنیا آوردن فرزند و تجربه حس مادری محروم شوند.
● تجارت کثیف
اما در پس این فعالیت به ظاهر خیرخواهانه، همگی آنها فقط یک هدف اصلی و مشترک را دنبال میکنند و تنها یک چیز را میشناسند؛ تجارت سیاه و کسب درآمدهای هنگفت.
نرخ آنها نیز متفاوت است؛ از ۵۰۰ هزار تومان در اتاق خانهای قدیمی و در یکی از محلات جنوبی شهر گرفته تا بالای ۲ میلیون تومان در یکی از اتاقهای به ظاهر بهداشتی و شیک در شمال شهر.
البته بررسیها نشان میدهد که در میان ادارهکنندگان مراکز غیرقانونی سقط جنین، تعدادی پزشک و ماما هم عضویت دارند که تعدادشان بسیار کم است.
حضور و فعالیت پزشکان متخصص زنان و زایمان و ماماها در کار سقط جنین با ملاحظات و سیاستهای خاصی صورت میگیرد، به این معنی که در واقع گردانندگان مراکز غیرقانونی سقط جنین با پزشکان و ماماهایی که با آنها همکاری میکنند، وارد یک معامله دوطرفه و پایاپای میشوند، به این ترتیب که صاحبان این مراکز از حضور یک پزشک متخصص زنان و زایمان یا یک ماما برای کار سقط جنین به عنوان یک امتیاز مثبت و ریسک پایین و همچنین نداشتن عوارض جانبی استفاده میکنند و در یک کلام، انجام این عمل بدون درد و ظاهرا اصولی.
در نهایت صاحبان این گونه مراکز از تمامی این امتیازات به بهانه دریافت مبالغ هنگفت از مشتریان درمانده و مستاصل خود بهره میجویند.
این پزشکان و ماماها نیز برای این که مستقیما وارد عمل شده و موقعیت حرفهای خود را به خطر نیندازند براساس توافقی که از قبل صورت گرفت، یک روز در هفته را به مطب یا مکانی که از سوی گردانندگان این مراکز به کار سقط جنین اختصاص داده شده، آمده و کارشان را انجام میدهند.
آنچه در این میان میماند، مبالغ کلانی است که میان آنها در این رابطه تقسیم شده و هر دو طرف را صاحب درآمدهای زیادی میکند.
بعلاوه برخی مکانها مانند مطب متخصص زنان، آرایشگاههای زنانه، تعدادی از پارکهای خاص در تهران، پارتیها و دورههای گروهی زنان، فرصتی را برای واسطههای سودجو فراهم میآورد تا با شناسایی طعمههایی که از پزشکان متخصص برای سقط جنین جواب رد شنیدهاند برای معرفی آنها به پزشکان قلابی و گردانندگان مراکز غیرقانونی سقط جنین، مبالغی حق واسطهگری دریافت کنند.
افراد فرصتطلب، طعمههای خود را که همان زنان و دختران خام و بیتجربه هستند به مطبهای مخفی در یک زیرزمین تاریک، سالن آرایشگاه یا یک انباری نمور و متروک کشانده و آنها را به پزشکان قلابی میسپارند تا از شر جنین ناخواسته خلاصشان کنند. ناراحتیهای قلبی و گوارشی، فشار خون، از کار افتادن کلیهها، خونریزیهای شدید، افسردگی، گوشهگیری، عذاب وجدان، و از همه دردناکتر زایمانهای دشوار و سخت بعدی و یا نازایی همیشگی از عواقب تلخ و دردناکی است که اگر این دختران شانس بیاورند و جان سالم از قتلگاه بیرون ببرند، تا مدتها همراهشان خواهد بود.
● فروش قرصهای سقط جنین در سوپرمارکتها
در این آشفتهبازار که هر کسی در تلاش است تا به نوعی، سهمی از این تجارت سیاه را از آن خود کند، برخی از ماماها و پزشکان غیرمتخصص که بهصورت غیرقانونی اقدام به سقط جنین بیماران خود میکنند، از آنجا که ریسک عمل جراحی و خطرات شغلی ناشی از عواقب بدوی مانند ناموفق بودن عمل، آسیبدیدن مادر و یا حتی لو رفتن کار غیرقانونیشان و در نتیجه لغو پروانه طبابتشان را در نظر میگیرند، بناچار به کسب سود و منفعت کمتری قناعت کرده و جنین بیمار خود را با آمپول و شیاف، سقط میکنند.
این در حالی است که استفاده از شیاف و آمپول در اغلب موارد، در همان دفعه اول منجر به سقط کامل جنین نشده و تنها باعث مرگ جنین میشود، در شرایطی که جنین هنوز در رحم مادر باقی مانده و آزمایشها نیز همچنان باردار بودن زن را نشان میدهد.
پس بناچار، بیمار درمانده و مستاصل به همان پزشک مراجعه کرده و در ازای پرداخت مبالغ بیشتر، مجددا تعداد دیگری شیافت یا آمپول را دریافت میکند تا شاید این بار دیگر سقط جنین به طول کامل انجام شود.
نمونه این ادعا را میتوان در مراجعه چند ماه اخیر زنی ۲۹ ساله به مطب یک پزشک متخصص زنان و زایمان یافت که قصد سقط جنین ناخواستهای را داشته که یک ماهه باردار بوده است. پزشک زنان که سقط را فقط با شیاف انجام میدهد، تعداد دو عدد شیاف هر یک به مبلغ ۸۰ هزار تومان به زن جوان میفروشد، زن جوان چند روز بعد مستاصل و دستپاچه در حالیکه برگه آزمایشی را که دال بر باردار بودن اوست به همراه دارد به نزد پزشک مراجعه میکند و پزشک پس از بررسی متوجه میشود که نیاز است تا استفاده از آمپول و شیاف تکرار شود.
جالب اینجاست که بنا به گفته این زن جوان، در مراجعه به یک داروخانه مشخص میشود قیمت هر یک از این شیافها ۱۰ تومان (توجه کنید ۱۰ تا تکتومانی) بوده در حالی که خانم دکتر به ازای هر شیاف ۸۰ هزار تومان از او گرفته است!
خوب چه میشود کرد، شاید این هم نوعی کار و کاسبی است دیگر.
اما در این میان، شبکههای زیرزمینی دارو نیز بیکار ننشسته و از آب گلآلود ماهی میگیرند. گردانندگان این شبکهها با وارد کردن آمپول و شیافهای سقط جنین که اغلب آنها از کشور هند وارد شده و ضمن اینکه از لحاظ قیمت ارزانتر از بقیه هستند، از کیفیت پایینتری نیز برخوردارند آنها را براحتی در اختیار پزشکان و یا دکترهای غیرمتخصصی که اقدام به سقط جنین میکنند قرار میدهند.
عمق فاجعه زمانی است که گاهی پزشکان متعهد و متخصص و یا اعضای انجمن داروسازان، نسبت به فروش برخی از این شیافها یا آمپولها در فروشگاهها و سوپرمارکتهای بزرگ به صورت غیرقانونی و مخفیانه و با هدف کسب سود سرشار هشدار میدهند که این مساله نیز ضرورت نظارت بیشتر متولیان امر همچون وزارت بهداشت و نیروی انتظامی را برای شناسایی و برخورد قاطع با متخلفان بیان میکند.
اگر فکر میکنید که پزشکان قلابی یا ماماها و برخی از پزشکان متخصصی که دست به کار غیرقانونی سقط جنین میزنند، همگی از جنس زن هستند، کاملا در اشتباهید! چرا که گفتگوی ما با تعدادی از زنان جوانی که اقدام به سقط جنین نوزاد ناخواستهشان کرده بودند، این حقیقت را آشکار کرد که پزشکان متخصص زنان و زایمان که دست بر قضا مرد هم هستند، پذیرفتهاند که کار سقط جنین را برای آنها انجام دهند.
به نظر میرسد، برخی پزشکان مرد متخصص زنان و زایمان هم با درک موقعیت و سود سرشاری که این تجارت زیرزمینی میتواند برای صاحبانش به ارمغان بیاورد، از قافله عقب نمانده و در کنار برخی از پزشکان قلابی زن، وارد میدان شدهاند.
این مساله ضرورت توجه بیشتر مسوولان نسبت به این قضیه را آشکار میکند که ارتکاب سقط جنین غیرقانونی فقط توسط زنان صورت نگرفته و لازم است تا وزارت بهداشت و مراجع قضایی نظارت دقیقتری بر فعالیت پزشکان مرد متخصص زنان و زایمان هم داشته باشند.
سقط جنین همواره یکی از بحثهای مگویی بوده که مسوولان یا در پاسخ سکوت کردهاند، چون نمیخواستند تار و پود قضیه از هم شکافته شود یا واقعا پاسخی دراینباره نداشتهاند.
آمار مصرف آمپولها و قرصهای سقط جنین و مراجعه دختران و زنان کمسن و سال به مراکز زیرزمینی سقط جنین بیانگر واقعیت رشد خزنده این بحران طی سالهای اخیر در جامعه است، در حالی که هنوز آنچنان که باید نسبت به عوارض و خطرات جانی مصرف خودسرانه داروهای سقط جنین و کورتاژهای غیربهداشتی زنان و دختران جوان، آگاهی لازم داده نشده است. اما حقیقت این است که دیگر نمیتوانیم و نباید شیوع آرام و بیصدای این بحران را نادیده بگیریم. زنگهای خطر مدتهاست که به صدا درآمده است.
شاید وقت آن رسیده که دامنه آموزش را وسیعتر کنیم. آموزش پیشگیری از بارداری برای هر قشری و در هر رده سنی ضرورتی اجتنابناپذیر است.
دیگر وقت آن رسیده به جای اینکه چشمهایمان و گوشهایمان را ببندیم و نبینیم و نشنویم که دامنه سقط جنین به دختران زیر ۲۰ سال هم کشیده شده، باید با پذیرش واقعیت به فکر راه چارهای اساسی در این زمینه باشیم.
● ما آبرو میخریم!
بیشتر گردانندگان مراکز غیرقانونی سقط جنین، شباهت زیادی به یکدیگر دارند. اغلب آنها به صورت تجربی و بدون سواد علمی و تخصصی دانشگاهی، با وسایلی غیربهداشتی و کثیف و در محیطی کاملا آلوده کار میکنند، البته برخی از آنها نیز تنها تا چند ترم در رشته مامایی تحصیل کردهاند و به هر دلیل از ادامه آن انصراف داده یا حتی اخراج شدهاند، با معرفی خود به عنوان پزشک متخصص زنان و زایمان، مدتها با تجهیزات غیربهداشتی، آموختههای اندک و ناکافی خود را روی زنان و دختران مستاصل و درمانده پیاده میکنند تا در این مدت، حتی به قیمت بازی با جان بیمارانشان، بتدریج تجربه و مهارت لازم را برای سقط نوزادان ناخواسته به دست بیاورند.
در این شرایط، این پزشکان قلابی همواره در خلوت خود و با این ادعا که با کارشان به دختران جوانی که حفظ آبرویشان به تار مویی بند شده، خدمت میکنند و آنها را از نگاه شماتتبار خانواده، اطرافیان و برچسبهای تلخ و گزنده جامعه که همچون سوهانی روح و جسم رنجور و ناتوانشان را خواهد آزرد، میرهانند و اقدام غیرقانونی خود را توجیه میکنند.
پوران محمدی
منبع : روزنامه جامجم
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست