دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
مجله ویستا
دغدغههای دیجیتال شدن در آوردگاه سنت و نوآوری
![دغدغههای دیجیتال شدن در آوردگاه سنت و نوآوری](/mag/i/2/18vcr.jpg)
واقعیت آن است که همین استادکاران و اپراتورهای با سابقه، خود نیازمند آموزشهای نوبتی و ضمن کار هستند ولی سالهای سال از آن محروم بودهاند. آنها به تجربه و رنج و مرارت، نکاتی را که میبایست به آسانی فرا بگیرند، از بین دهها کار مختلف بیرون کشیدهاند.
در شرایط فقدان نظام آموزشی کارآمد، این استادکاران بیشترین بار مسؤولیت را در تربیت نیروی انسانی و حفظ حداقل کیفیت در کارگاهها به عهده داشتهاند. البته خدمات ارزنده استادکاران چاپ، نتوانسته کاستیها و نارساییهای صنعت چاپ کشور را جبران کند، اما آنها نباید به عنوان مقصر این وضع نابسامان صنعت چاپ قلمداد شوند. تقصیر اصلی متوجه برنامهریزان و مسؤولان دولتی و صنفی است. شاید سهمی از این تقصیرها به مدیران چاپخانهها هم برسد، ولی استادکاران و ماشینچیهای خبره و تعمیرکاران و نسل قبلی مدرسان و مؤلفان فعال در صنعت چاپ، هر یک به سهم خود به این صنعت خدمت کردهاند. بیانصافی است که آنها را مورد مؤاخذه قرار دهیم، برعکس، آنها سزاوار تحسین و تمجید هستند.
ولی تحسین و تمجید از استادکاران نباید به تداوم نظام استاد- شاگردی منجر شود. صنعت چاپ ایران به تربیت نیروی کار در سطوح مختلف و متناسب با استانداردهای معتبر جهانی نیاز دارد.
پس از طرح دو نکته فوق، حالا ارتباط این مطالب را با نکتهای که در آغاز مطرح شد، برقرار میکنیم. این که مراد از این واژهها و اصطلاحات جدید چیست؟ و در شرایط امروز و آینده نزدیک، نسل قدیمیتر در چاپخانهها چه جایگاهی دارند.
بد نیست همین جا تأکید شود که هنوز اتفاق عجیبی نیفتاده و بسیاری از دانستهها و تخصصهای استادکاران و افراد با سابقه صنعت چاپ، نقش اساسی در این حرفه ایفا میکند و با وجود دستگاههای جدیدی مثل CTP و کاربرد نرمافزارهای مختلف، هنوز هم کارها به همت همان ماشینچیها به چاپ میرسد.
واقعیت آن است که از دیدگاه فنی، اصل چاپ همان نشستن مرکب بر روی کاغذ (یا سطح چاپی) است و در این خصوص چیز زیادی تغییر نکرده است و هدف همه نرمافزارها همچنان تضمین بهترین شرایط مناسب برای نشستن مرکب بر کاغذ، بدون خطا، با بهترین کیفیت و به رنگی نزدیک به اوریژینال است. در آغاز این نوشته، بین چاپ دیجیتال و تکنولوژی دیجیتال تفاوت قایل شدیم. چاپ دیجیتال به تنهایی سهم قابل توجهی در کل گردش مالی چاپخانهها و تولید کارهای چاپی ندارد. این میزان در کشور ما به جرا‡ت پایینتر است. اما روند آینده چاپ به سود این روش در حال تغییر است.
اما تکنولوژی دیجیتال، چیز دیگری است. وقتی از اسکنر، ایمیجستر، پلیتستر و حتی سنسورهای مختلف در ماشین چاپ معمولی و حتی دستگاههای صحافی صحبت میکنیم، در واقع مقولههای دیجیتال را مورد بحث قرار میدهیم، هر چند که هیچ سخنی از چاپ دیجیتال در میان نیست.
تکنولوژی دیجیتال دیرزمانی است که در بخشهای مختلف پیش از چاپ، چاپ و پس از چاپ رواج یافته، همچنان که در منزل و اداره نیز حضور آن را احساس میکنیم. در این مفهوم، دیجیتال هیچ چیز پیچیدهای نیست، حالا در بسیاری از خانهها به جای دستگاه گرام و ضبط صوت و نوار کاست، سیستمهای صوتی تصویری دیجیتال وجود دارد. هم کودکان و هم پیران یک خانواده به راحتی با دستگاههای ویدئو سیدی کار میکنند و فیلم و کارتن و موسیقی اصیل ایرانی از طریق درایو CD پخش میکنند.
در صنعت چاپ نیز به ویژه در بخش پیش از چاپ، تکنولوژی دیجیتال منشأ تحولات زیادی بوده است. بدین ترتیب طرز کار یک دستگاه خروجی فیلم (ایمیج ستر) و یا خروجی پلیت (پلیتستر) برای یک لیتوگراف، پدیدهای شگفتآور قلمداد نمیشود. آنها به خوبی کار کردن با فیلم یا پلیت حاصل از این دستگاهها را فرا میگیرند.
اما مسأله فقط به دستگاهها و خروجی آنها منحصر نمیشود. آنچه در این بین تغییر اساسی کرده است، ورود نرمافزارها به حوزه پیش از چاپ و چاپ است. نرمافزارهایی که بر اساس روشهای دستی و اجرایی معمول در لیتوگرافی و چاپ ساخته شدهاند، ولی یک استادکار قدیمی لیتوگرافی که آموزشهای لازم برای کار با نرمافزار را ندیده است، در برابر آن مستأصل میماند و اینجاست که او اقتدار حرفهای و استادی خویش را از دست رفته میبیند، در حالی که این نرمافزار میخواهد کار همان استادکار را انجام دهد. واقعیت آن است که نرمافزارها برای اجرای هر چه دقیقتر و مطمئن همان پروسه تهیه شدهاند که پیش از این با دست و ابزار و مواد مختلف در کارگاهها انجام میشد. پیچیدهترین و گرانترین نرمافزارهای
imposition، تنها و تنها همان عملیات فرمبندی و مونتاژ لیتوگرافی را انجام میدهند. در آنها هیچ اتفاق جدیدی نمیافتد، همانکاری که دهها سال پیش توسط کارگران لیتوگرافی و مونتاژکاران مختلف در لیتوگرافیها صورت میگرفت، به همان صورتی که آنها با دست و چسب و قیچی انجام میدادند- و البته بسیار سادهتر از آن کاری که آنها میکردند- توسط نرمافزار ایمپوزیشن انجام میشود.
مگر غیر از این است که برنامهنویسان این نرمافزارها، همه اطلاعات خود را در مورد فرمبندی از مشاهده دقیق طرز کار لیتوگرافان و مونتاژکاران کسب کردهاند؟
مگر غیر از این است که این نرمافزارها هم مثل یک مونتاژکار، ابتدا مشخصات ماشین چاپ و نوع صحافی را میپرسند؟ این که آیا صحافی به صورت مفتولی است یا تهچسب و تهدوخت و سپس بر اساس شرایط و مشخصات کاغذ و تیراژ و ماشین چاپ و ... نوع فرمبندی را برای فرم ۸ صفحهای یا ۱۶ صفحهای و یا رقعی و پالتویی و ... انتخاب شود. در گذشته همین بوده، حالا با پیشرفتهترین نرمافزارها نیز همین است. تازه هنوز هم در استفاده از نرمافزار مونتاژ، برخی فاکتورها را همان لیتوگرافان و اپراتورها بر اساس شناختی که از روند کار چاپی دارند، تعریف میکنند.
در مورد سایر بخشهای آمادهسازی دیجیتال نیز، وضع به همین صورت است. بدون شک همه نرمافزارهای چاپ ابتدا بر اساس مطالعه دقیق رفتار کارگران لیتوگرافی و چاپ در مراحل مختلف تهیه شدهاند و سپس بر اساس نیاز کاربران توسعه یافتهاند و امکانات بیشتری ایجاد کردهاند. (برای مثال کارهایی که با روتوش دستی و سیانور کاری و فیلماژ و ساعتها صرف وقت امکانپذیر نبود، اینک به مدد راهحلهای نرمافزاری در کامپیوتر قابل اجراست.)
در واقع نرمافزارها تحقق روِیاهای طراحان و لیتوگرافان و چاپکاران هستند و بخش عمده آنها، تقلیدی از کارهایی است که دستاندرکاران این حرفهها سالهای سال به کمک ابزار و مواد مختلف انجام میدادهاند.
پس اشکال استادکاران قدیمی ما کجاست؟ در حالی که آنها بیش از هر کس دیگری و آسانتر از هر مهندس کامپیوتری میتوانند منطق این برنامهها را درک کنند، چرا میدان را به نسلی واگذار میکنند که سابقه چندانی در این حرفه نداشته است؟
مشکل از آنجا پیدا شد که بعضی از قدیمیها به خاطر سطح سواد یا دشوار یافتن کار با منوهای انگلیسی نرمافزارها و اساساً احساس بیگانگی و هراس از کامپیوتر از آشنایی با نرمافزارها اجتناب ورزیدند، این وضعیت ارتباط آنها را با بخشی از کار قطع کرد. هر چند که شمار قابل توجهی از افراد میان سال، کم و بیش با تکنولوژیهای جدید هماهنگ شدند و تا حدی ارتباط خود را با حرفه تجدید کردند، اما همچنان این نقطه ضعف را با خود دارند که از تمام ظرفیت و امکانات نرمافزاری استفاده نمیبرند، در نتیجه از سرمایهگذاریهای خود بهره مطلوب را نمیبرند و مشکلات و ضعف کیفیت و اشکالات چاپی هنوز هم به صورت کم و بیش پابرجاست.
● چه چیزی واقعاً جدید است؟
در مورد نرمافزارهای پیش از چاپ به عنوان نمونه نرمافزار فرمبندی را مثال زدیم. اما موارد دیگری مثل گردش کار دیجیتال، مدیریت رنگ و دهها واژه و اصطلاح جدید چه میشوند؟ درست است که نرمافزار فرمبندی شبیهسازی همان عملیاتی است که قبلاً مونتاژکاران روی فیلم و آسترلون انجام میدادند، آیا <ورک فلو>، <ترپینگ>، <پری فلایت> و ... هم همان وضع را دارند؟
اجازه بدهید در یک کلام پاسخ بدهیم که بهطور کلی همه اینها، مربوط به آمادهسازی و چاپ است. کاری که قبلاً هم انجام میشده. تازهها، شاید از انگشتان یک دست هم بیشتر نباشد. اما آنچه از ریشه تفاوت کرده، حالت نرمافزاری به جای عملیات دستی است.
گردش کار (Work Flow) چیز جدیدی نیست. مدیریت رنگ (Color Management) هم به هیچ عنوان جدید نیست.
مگر در لیتوگرافی و چاپ سنتی گردش کار و نظم و ترتیب و سیستمهای کنترلی وجود نداشته است؟ آنچه امروزه به عنوان پدیدهای جدید مطرح میشود، در واقعdigital work flow ، یعنی گردش کار دیجیتال است. علاوه بر اهمیت این نرمافزار و مزایای آن نسبت به روشهای سنتی، آنچه حالا باعث مطرح شدن بیشتر آن میشود، یکی اهمیت گردش کار دیجیتال در انجام درست کار با دستگاههای جدید است و دیگری بهایی که باید برای آن پرداخت شود. کسانی که دستگاه کامپیوتر به پلیت خریداری میکنند، علاوه بر هزینه دستگاه، میبایست برای نرمافزار گردش کار دیجیتال نیز هزینه کنند. (گرچه بعضی از خریداران ایرانی دستگاههای CTP ترجیح دادهاند از زیر بار آن شانه خالی کنند.)
به همین ترتیب مدیریت رنگ نیز پدیده جدیدی نیست. زیرا در لیتوگرافی و چاپ سنتی، رویههای تعریف شده دقیقی در مورد کنترل حروف، تصاویر، ترامها، نمونهگیری فیلم، پلیت، نوع کاغذ و مرکب، دما و رطوبت محیط، مشخصات کاغذ و راه و بیراه آن، میزان اسید در آب ماشین و حتی عملیات پس از چاپ و ... وجود داشته و اعمال میشده است. آنچه امروزه به عنوان پدیدهای جدید مطرح میشود، در واقع نرمافزارهای مدیریت رنگ است وگرنه آنچه امروزه باید برای یک چاپ خوب کنترل شود، دیروز نیز به نوعی دیگر وجود داشته است. بنابراین درک مضمون مدیریت رنگ برای یک لیتوگراف و چاپکار باید بسیار آسان باشد و در صورت آموزش و عادت کردن به کار با نرمافزارهای کامپیوتری، بسیار استادانه خواهند توانست از این نرمافزارها استفاده کنند.
علیرغم این توضیحات باید بپذیریم آنچه امروزه به صورت دیجیتال ارایه میشود و در پروسه آمادهسازی و چاپ به کار میرود، باید با شناخت روشهای دیجیتال اجرا شود. وقتی همه طراحان کارهای خود را به صورت فایل ارایه میدهند، لیتوگراف باید بتواند آن را بررسی کند و اشکالات احتمالی آن را برطرف سازد.
همچنین باید بپذیریم که برخی از مفاهیم و عملیات کلیدی در نرمافزارهای پیش از چاپ به قدری پیشرفتهاند که باید آنها را دستاوردها و دانش فنی تازهای قلمداد کرد. دستاندرکاران چاپ و به ویژه متصدیان و مسؤولان هر بخش تخصصی باید در حد کار خود، اطلاعات تخصصی را در مورد کار با این نرمافزارها داشته باشند.● چه چیزهایی قدیمیاند؟
از حوزه نرمافزارها که فاصله بگیریم، یعنی جایی که پلیت تهیه شده به چاپخانه ارسال میشود و تا مرحله صحافی و پایان کار، اغلب کارها و اقدامات مشابه همان روشهای سنتی است. پلیتهای جدید ممکن است از نظر نوع دارو تفاوتی با پلیتهای معمولی داشته باشند ولی وضع به طور کلی تغییر نکرده است. وقتی پای مرکب و کاغذ به میان میآید، همه مسایل و مشکلات قبلی خودنمایی میکنند و اینجاست که همان استادکاران قدیمی و اپراتورها و ماشینچیهای با تجربه میتوانند کاری بکنند.
گرچه ماشینهای جدید از نظر سیستمهای کنترل و برخی امکانات مجهزتر شدهاند، ولی در مجموع چیزی ندارند که چاپکار با سابقه پس از گذراندن یک دوره کوتاه، در برابر آن دربماند. رفتار عجیب و غریب کاغذ در چاپ افست، تنظیم آب و مرکب، کنترل میزان چسبندگی و خشک شدن و مقادیر افزودنیها به مرکب و آب در چاپ افست و نیز شناخت آنیلوکس مناسب و تنظیم رنگ در چاپ فلکسو و یا تنظیم دقیق تیغه دکتر بلید و کیفیت رنگها در چاپ هلیوگراور و... همه در تخصص استادکاران با سابقه است.
اشکال آن جایی پیدا میشود که رویههای مناسب اعمال نمیشوند و این اشکال ربطی به دیجیتال و غیردیجیتال ندارد. همان کاستیها که در روش سنتی، آفت صنعت چاپ ما بود، حالا در روش دیجیتال نیز خود را نشان میدهد. اشتباهات و نارساییهای قدیمیها، حالا توسط نسل جدید هم تکرار میشود.
● حکایت مشکلات، همچنان باقی است
مشکلات نسل قدیم در بیتوجهی به آموزش و اعمال نکردن رویهها و دستورالعملها و بیاعتنایی به ابزارها و روشهای کنترلی بود. جای تأسف دارد که بگوییم، نسل جدید نیز کم و بیش همین کاستی را دارد. اشکالات سیستم سنتی در سیستم دیجیتال هم دارد تکرار میشود. اگر بعضی استادکاران قدیمی فوت و فن کار را در هالهای از ابهام بیان می کردند و به جای توضیح دقیق و روشمند دلایل خراب شدن یا عالی شدن یک کار چاپی، سخنان مبهم و احساساتی تحویل میدادند، حالا نسل جدید هم مسایل علمی و تجربی و مستند مربوط به نرمافزارهای پیش از چاپ را در هیاهوی چند اصطلاح مغشوش و عبارت انگلیسی گم میکنند. مفاهیمی که اغلب به درستی درک نشده و آموزش کافی برای به کار بستن آنها ندیدهاند.
اشاره کردیم که بعضی از خریداران دستگاههای پلیتستر، به خاطر صرفهجویی(!) و یا بیعلاقهگی نسبت به عملیات نرمافزاری، از خرید سیستم گردش کار دیجیتال، چشمپوشی کرده و به جای استفاده از آن، به نظارت خویش بسنده میکنند.
شگفتتر آن که بعضی از مراکزی که برنامه گردش کار را خریداری کردهاند، نیز از آن استفاده نمیکنند!
آیا چنین رفتارهایی در مراکز مجهز به سیستمهای دیجیتال، هیچ تفاوتی با رفتار چاپخانهداری که با یک دستگاه ملخی یا افست تکرنگ کار میکرد و ابزار کنترل را غیرضروری میدانست، وجود دارد؟
آیا این طرز کار، تفاوتی با آن چاپخانهدار قدیمی دارد که دنسیتومتر همراه با دستگاه را به عنوان خرت و پرت در کمد میگذاشت؟
بهتر است به جای بیان جملاتی که گاه رنگ خرافه میگیرند و آن همه صحبت درباره مثلاً ترام اف.ام و مسایل ریز تخصصی و جزییات دیگر، به این ضعفهای بنیادی توجه شود. اگر کتابهای هنرستانی رشته چاپ را که سالها پیش توسط مهندس بیژن درویش نوشته شدهاند، ورقی بزنیم، خواهیم دید که بحث انواع ترامها تحت عنوان ترامهای فانتزی در آن مطرح شده است (در زمانی که حتی ایمیجستر هم نبود)، تازه این مطالب چند ده سال پیش از نگارش آن کتابها در صنعت چاپ کشورهای دیگر به طور عملی اجرا میشده است.
خانواده چاپ در کشور ما، به دور از مراکز آموزش دانشگاهی از این مقولات برکنار بودهاند و از بسیاری قابلیتهای مواد، روشها و تجهیزات بیبهره ماندهاند. اگر به نظام استاد- شاگردی انتقاد میشود، به خاطر همین رفتارهاست. اگر به مدیران قدیمی صنعت چاپ خرده میگیرند، به خاطر بیتوجهی به روندهای جاری در روزگار خودشان است، نه به خاطر این که چرا از چاپ دیجیتال بیخبرند.
مشکل ما اصلاً دانستن یا ندانستن چاپ دیجیتال نیست. مشکل این است که هر کاری را درست مطابق اصول و استانداردهای آن- استانداردهایی که وجود دارند و کار ما را ساده میکنند- انجام نمیدهیم و پیوسته در حال دور زدن آنها و انجام رویههای خودساخته هستیم و درست به همین خاطر بهای سنگینی میپردازیم.
بله، آنچه امروز به نام <دیجیتال ورک فلو> و <پری فلایت> و <مدیریت رنگ> و ... بیان میشود، در گذشته نیز رویهها و استانداردها و دستورالعملهای خود را داشته است و اغلب خانواده چاپ ما نسبت به آن بیتوجه بودهاند.
دنسیتومتر و اسپکتروفتومتر، وسایل ضروری لیتوگرافی و چاپخانههای سنتی بودهاند. اما محض رضای خدا یک چاپخانه، سراغ دارید که از آن استفاده کرده باشد؟ نوار کنترل رنگ فوگرا یا استانداردهای مشابه، در سیستم فیلم و زینک و چاپ افست معمولی، از جمله ابزار کنترل بودهاند، کدام چاپخانهها از آن استفاده میکردند. سیستمهای پروف (نمونهگیری پیش از چاپ) به روشهای مختلف در دهههای گذشته، جزو استانداردهای مدیریت رنگ بوده، چند کار چاپی در کشور ما بر اساس نمونهگیری به چاپ رسیده است؟
دانستن خواص مرکبها و داروها از ضروریات کار چاپ محسوب میشده است. چند درصد از چاپکاران ما مشخصات فنی و دستورالعملهای روی قوطی مرکبها را خواندهاند و به کار بستهاند؟
چند درصد از لیتوگرافان دستورالعمل روی پلیتها را قبل از پاره کردن و دور ریختن آنها خواندهاند، اغلب آنها حتی داروی مناسب برای هر پلیت را به کار نمیبردند.
آیا شرایط نگهداری کاغذ و پلیت در چاپخانههای ما مطابق استانداردهای موجود بوده است؟
استفاده از نفت و بنزین در چاپخانه چه معنایی داشته؟
کدام چاپخانه دما و رطوبت مناسب را در چاپخانه رعایت میکرده است؟
از این موارد میتوان فهرست بلندبالایی تهیه کرد. اما اجازه بدهید گذشته را رها کنیم و به حال برگردیم.
تمام موارد گفته شده در بالا، (بله تمام موارد) همین امروز نیز مطرح هستند.
دستگاههای جدید و ماشینهای چند رنگ و گرانقیمت با امکانات ویژه وارد چاپخانهها شدهاند، اما در بسیاری از موارد، رویههای مدیریتی و گردش کار به همان صورت گذشته و پر از ایراد و اشکال است. نسل جدید ما که انتظار میرود رویکردی علمی و مطابق با استانداردهای جهانی را به کار گرفته باشد، نیز کم و بیش در چنبره همان کاستیها افتاده است.
کدام سیستم مدیریت رنگ بدون استفاده از نمونهگیری، بدون تعیین مشخصات ماشین چاپ، بدون بررسی کیفیت سیلندر و لاستیک و مرکب و سیستم آب و شرایط محیطی چاپخانه و آموزش اپراتور جواب میدهد. آیا اینها همه به نرمافزار مربوط میشوند؟ کیفیت کدام کار صحافی تنها با نرمافزارهای پیش از چاپ تضمین میشود؟ آیا در ایران که هیچ- در اروپا- چند مرکز چاپی بر اساس ۴ CIP کار خود را از پیش از چاپ تا پس از چاپ کنترل میکنند؟ همه جا هنوز عامل انسانی یعنی مدیریت و اپراتوری آموزش دیده، تضمینکننده کیفیت محصول چاپی است. در واقع همه چیز به مدیریت و دیدگاههای کارشناسی مدیران مربوط میشود.
● بازبینی در دیدگاه مدیران
اشکالات فراوانی که در این مطلب به آنها اشاره رفت، در مجموع متوجه مدیران واحدهای آمادهسازی و چاپ و به طور ریشهای مربوط به مسؤولان صنفی و برنامهریزان صنعت چاپ ایران است.
مدیران چاپخانهها در صورتی که ویژگیهای چاپ را به عنوان یک صنعت پیشرو و دارای استانداردهای مدون بشناسند و تربیت نیروی کار را به عنوان یک ضرورت دریابند و اعمال رویههای معتبر را در کار خویش لحاظ کنند، خواهند توانست با کمترین هزینه و آسیب، به بالاترین کارآیی دست یابند.
مبدا حرکت برای رسیدن به چنان هدفی، آگاهی و درک شرایط روز صنعت چاپ است.
اگر در مواردی، کارآمدی استادکاران قدیمی، معلمهای قدیمی و منابع قدیمی مورد تردید قرار میگیرد، نه به خاطر دانش و تجربه آنها، که به خاطر به روز نشدن و دور ماندن از تحولات صنعت چاپ است.
همه دانش و تجربه مردان قدیمی صنعت چاپ همین امروز نیز مورد نیاز تمامی چاپخانهها است.
آنچه در کتابها و منابع سالهای گذشته آمده، امروز نیز مورد نیاز دانشجویان و مدیران و اپراتورهای صنعت چاپ است. آنچه آنها کم دارند، هماهنگ شدن با تازههای صنعت است.
● پایان سخن
برخورد منطقی با تحولات صنعت چاپ و همراهی با تکنولوژی جدید نباید به تخطئه قابلیتهای افراد حرفهای صنعت چاپ منجر شود.
هنگام سخن گفتن از روندهای دیجیتال، بهتر است به این نکته توجه کنیم که مهارتهای دیجیتال، نه تنها در جایی کارآیی دارند که عملیات بهصورت دیجیتال صورت میگیرد (مثل آمادهسازی و خروجی فیلم یا پلیت)، بلکه در بسیاری از جنبههای دیگر همان دانش سنتی چاپ (یعنی مسایل موجود در چاپخانه) تعیینکننده هستند. بنابراین چاپکاران قدیمی، امروز هم میتوانند نقش تعیینکنندهای در کیفیت و کارآیی چاپخانه داشته باشند، به شرطی که در جریان تحولات حرفه خویش باشند و برای فراگیری تازههای آن بکوشند. در غیر این صورت به سرنوشت حروفچینهای سربی دچار میشوند که یکباره اقتدار حرفهای خود را از دست دادند و در بازار کار کسی سراغی از آنها نگرفت.
به یاد داشته باشیم که تحولات دیجیتال در حوزه چاپ، یکشبه اتفاق نمیافتد، در این فاصله مجال آن هست که نسل جدید متخصصان و کاربران سیستمهای دیجیتال و نسل قدیمیتر، همدیگر را پیدا کنند و با کمترین آسیب و حفظ همه تجربههای گرانبها برای بهرهمندی از دستاوردهای جدید آماده شوند.
نویسنده : مرتضی تفرشی
منبع : مجله صنعت چاپ
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست