شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


مدارس آمریکایی در ایران


مدارس آمریکایی در ایران
تأسیس مدارس آمریكایی در ایران، با آغاز فعالیت میسیون آمریكایی در این كشور همراه است. گفتگو از فعالیت فرهنگی میسیون شاید در نگاه اول غریب بنماید؛ زیرا میسیونر مترادف با انسان والایی است كه در سخت‌ترین شرایط و با امكاناتی ناچیز، سخاوتمندانه و با فداكاری تحسین‌برانگیز به یاری محرومان جهان می‌شتابد. در حقیقت فعالیت میسیون چه در مرحله تكوینی خود كه موجدش كلیسا بود و انگیزه‌اش رساندن پیام انجیل به مردم دنیا، و چه بعد از آن كه به اقصی نقاط سفر كرد و به همه جا سركشید، آگاهانه یا ناآگاهانه، پنهان یا آشكار، با سیاست استعماری غرب مرتبط بود.(۱)
این واقعیت از چشم میسیونرها پوشیده نبود. از این رو همواره می‌كوشیدند تا آن را به گونه‌ای توجیه كنند. «دكتر جان‌الدر» كه در دوران سلطنت خاندان پهلوی مدت‌ها رئیس میسیون پروتستان در ایران و همچنین رئیس هیئت مدیره كالج البرز بود، (۲) در پیشگفتار یكی از كتاب‌های خود برای اینكه خاطر خوانندگان نوشته‌اش را یكسره آسوده كند و تردیدها را از اذهان بزداید، بر این نكته تاكید كرد كه : «خدمات میسیونرهای مسیحی در ایران و سایر كشورهای دنیا از ناحیه دولت آنها نبوده و مطلقاً از طرف كلیساهای آمریكا به وجود آمده و توسط خود آنها اداره می‌شود».(۳) به هر حال در سال ۱۸۳۲/ م ۱۲۱۱ ش، دو كشیش آمریكایی به نام‌‌های «اسمیت» و «دوایت» از سوی هیئت میسیونری آمریكا برای مطالعه در احوال مسیحیان آذربایجان به ایران آمدند. این در حالی است كه هیئت اعزامی پیشین، كار در میان مسلمانان ایران را صلاح نمی‌‌دانست. اسمیت پس از بازگشت به آمریكا در گزارشی به هیئت میسیونری درباره آسوری‌های ارومیه نوشت : «مزرعه‌ای كه در اینجا موجود است به نظر من آماده حصار می‌باشد. اینجانب، در تمام مسافرت خود مردمی ندیده است كه به اندازه آسوری‌های ایران حاضر به قبول انجیل مسیح باشند.» (۴)
گزارش اسمیت، جمعیت مبشرین پروتستانی مذهب آمریكا را بر آن داشت تا كشیشی به نام «جوستن پركینز» را برای تبلیغ روانه آذربایجان سازد. وی با پزشكی به نام «آساهل كوانت» همراه با همسرانشان وارد ارومیه شدند.
با وجود این تبلیغات میسیون بر اساس مذهب پروتستان بود، خشم كاتولیك‌ها برانگیخته شد و در كار پركینز دشواری‌هایی پدید آمد. پركینز برای رهایی مدرسه خود از تعرض كاتولیك‌ها، به یاری قاسم میرزا، عموی محمد شاه كه به او انگلیسی آموخته بود، فرمانی از شاه گرفت تا به آسودگی به كار خود بپردازد.
پركنیز در ۱۸۴۶ م (۱۲۲۵ ش) دبستان خود را به خارج ارومیه انتقال داد و آن را به یك مدرسه شبانه‌روزی تبدیل كرد.
كمی پیش‌ ا‌ز آن، یعنی در ماه مارس ۱۸۳۸، خانم گرانت همسر یكی از پزشكان دستگاه میسیونری كه زبان تركی آذربایجانی را به خوبی فرا گرفته بود، دبستان دخترانه‌ای تأسیس كرد كه فقط چهار شاگرد آسوری داشت.
خانم گرانت یك سال پس از آن درگذشت و به جای او دوشیزه «فیدلیافیسك» از آمریكا به ارومیه وارد شد. در سال (۱۸۴۳ م، ۱۲۲۱ ش) فیسك مدرسه‌ای شبانه‌روزی تاسیس كرد تا در محیطی مطمئن و به دور از تأثیرات خانواده، تعلیمات انجیل را آموزش دهد. میسیون نیز برای تشویق خانواده‌ها پرداخت هزینه خورد و خوراك شش نفر دانش‌آموز این مدرسه را به عهده گرفت. بدین قرار، پس از گذشت دو سال تعداد شاگردان مدرسه به چهل تن رسید. در این هنگام میسیون نیز از پرداخت هزینه تحصیل بچه‌ها سرباز زد.
میسیون علاوه بر مدارسی كه در ارومیه داشت، مدارس دیگری در روستاها احداث كرد.
در همه این مدارس، علوم جدید، زبان انگلیسی، تعلیمات دین مسیح و مختصری زبان فارسی تدریس می‌شد. (۵)
پركینز، مؤسس میسیون ایران در آخرین روز سال ۱۸۶۹ م (۱۲۴۸ ش) پس از ۳۶ سال اقامت در ایران درگذشت. با مرگ او نخستین مرحله از خدمات میسیونرهای پروتستان در ایران به پایان رسید. همزمان با مرگ پركنیز، هیئت مركز میسیون در آمریكا تصمیم گرفت، دامنه فعالیت خود را در ایران گسترش دهد. از این رو، نام «میسیون برای نسطوریان ایران» به «میسیون آمریكایی در ایران» مبدل شد و توجه میسیون به نقاط دیگری چون تهران، تبریز و همدان معطوف گشت.
در ۱۸۷۲ م/ ۱۲۵۰ ش، یك هیئت میسیونری آمریكایی به ریاست «جیمز باست» مامور تشكیل شعبه میسیون در تهران یا همدان گردید. باست، پس از بررسی‌های همه جانبه، تهران را برگزید و پس از ورود به این شهر، به فراگیری زبان فارسی پرداخت. در آن هنگام ارمنی‌های ساكن پایتخت، دبستان كوچكی داشتند كه هزینه آن از رهگذر شهریه دانش‌آموزان تامین می‌شد. در ۱۲۵۱ ش، میسیون دبستان دیگری برای ارامنه در نزدیك دروازه قزوین احداث كرد. این مدرسه كه در آغاز فقط ده شاگرد داشت، نخستین پایه دبیرستان البرز به شمار می‌آید. (۶)
در ۱۸۸۵ م/ ۱۲۶۴ ش، میسیونر «اسموئل وارد» از آمریكا به تهران آمد. همان وقت میسیون در خیابانی كه بعدها قوام‌السلطنه نامیده شد (۳۰ تیر كنونی) زمینی خرید تا ساختمانی برای تاسیس یك مدرسه در آن بنا كند. گفتنی است كه كلنگ این ساختمان را ناصر‌الدین شاه به زمین زد. پس از انجام كار، طبقه دوم ساختمان به آقای وارد و خانواده‌اش واگذار شد تا در آن زندگی كنند. طبقه اول به محل مدرسه اختصاص داده شد و پانزده نفر دانش‌آموز مدرسه دروازه قزوین نیز به آنجا منتقل شدند. در ضمن چند كودك یهودی هم در مدرسه پذیرفته شدند. در آن حال، مدرسه شش كلاس و پنجاه دانش‌آموز داشت. به تدریج در میان برخی از خانواده‌های مسلمان این تمایل پیدا شد كه كودكان خود را به آن مدرسه بفرستند. (۷)
دوره تحصیل در این مدرسه هفت سال بود و در آن، گذشته از انگلیسی، فارسی و عبری نیز تدریس می‌شد. با گذشت زمان بر وسعت مدرسه و تعداد شاگردان همچنان افزوده می‌شد، تا آنجا كه در سال تحصیلی ۷۶- ۱۲۷۵ ش، یكصد و سی و چهار دانش‌آموز در آن تحصیل می‌كردند كه نیمی از آنان مسلمان بودند. (۸)
در ۱۸۹۸ م/ ۱۲۷۷ ش، اسموئل وارد از ایران به آمریكا رفت و به جای او دكتر «ساموئل جردن»، به تهران اعزام شد. در آن هنگام دبستان مزبور، شش كلاس برای دانش‌آموزان مقطع ابتدایی داشت. جردن در آغاز كار دو كلاس دبیرستانی به آن افزود و سرانجام موفق شد دبیرستان با شش كلاس ایجاد كند. به این ترتیب در ۱۹۱۳م/ ۱۲۹۲ ش، ایران دارای دوره كامل دوازده ساله آموزش ابتدایی و متوسطه شد. (۹)
برای توسعه دبیرستان مزبور، در سال ۱۲۹۲ ش، زمین بزرگتری به مساحت صد و پنجاه هزار ذرع خریداری شد. این زمین كه از یوسف‌آباد تا خیابان پهلوی سابق (ولی‌عصر فعلی) امتداد داشت، از املاك بهجت‌آباد و جزو مرده ریگ میرزا یوسف‌خان مستوفی‌الممالك بود دختر مستوفی‌الممالك و شوهرش شاهزاده جلال‌الدوله این املاك را در بانك شاهنشاهی انگلیس به گرو گذاشته بودند.
میسیون آمریكایی همین زمین را از بانك خرید؛ اما بر سر تعیین حدود املاك مزبور با مشكلاتی مواجه شد. از آن جمله میرزا هاشم آشتیانی كه خود را برای زمین‌های بهجت‌آباد سهیم می‌دانست و سندی هم برای گرفتن حق در دست داشت، بر ضد آمریكایی‌ها اقامه دعوا كرد.
علی‌اكبر داور، از سوی آمریكایی‌ها به حمایت فراخوانده شد، او هم پنجاه و چهار هزار ذرع از زمین‌های خریداری شده را به میرزا هاشم واگذار كرد. همچنین میرزا حسن‌خان مستوفی‌الممالك نسبت به زمین‌هایی كه با نام اراضی جلالیه خریداری شده بود، اعتراض داشت كه سرانجام با میانجی‌گری ارسلان خلعتبری و به خاطر اهداف تربیتی آمریكایی‌ها، از اعتراض خود چشم پوشید. (۱۰) همان‌طور كه قبلاً دكتر جردن پس از ورود به ایران، ریاست مدرسه هشت كلاسه‌ای را به عهده گرفت كه ارزش گواهینامه آن برابر با گواهینامه دوره متوسطه بود. حال در خور یادآوری است كه در همین هنگام بود كه مدرسه آمریكایی راه خود را یافت و بر‌آمد و بلند آوازه شد. این مدرسه پس از انتقال به محل ساختمان دبیرستان البرز در سال ۱۳۰۸ش، با داشتن نهصد دانش‌آموز در شمار یكی معروفترین و مهمترین مدارس كشور در آمد.
دكتر جردن در واقع بنیانگذار اصل كالج البرز است و چهل دو سال تمام ۱۸۹۹- ۱۹۴۰ م ۱۲۷۸- ۱۳۱۹ش، در ایران به سر برد و به خوبی با فرهنگ و ادب ایران آشنا شد. سرانجام دولت ایران در سال ۱۳۱۲ش، مدارس ابتدایی خارجیان از جمله مدارس آمریكایی را تعطیل كرد و به دنبال آن در سال ۱۳۱۹ش، نیز مدارس متوسطه را به تعطیلی كشاند. از‌ آن پس میسیون آمریكایی مدرسه مختلطی به نام «كامینتی اسكول» تاسیس كرد و به اداره آن پرداخت و چون با وجود این مدرسه به اهداف خود دست نمی‌یافت، دو موسسه دیگر به نام‌های «ایران بتیل» و «بنیاد البرز» را تاسیس و به آن اضافه كرد. (۱۱)
پی‌نوشت‌ها:
۱ـ درباره پیوند میسیون با استعمار غرب ر ك: مقاله پیوند تاریخی كیش مسیح با استعمار غرب و ... مجله دانشكده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد بهار و تابستان ۱۳۶۶.
۲ـ مشاغل دیگر جان‌الدر در ایران عبارت بود از رئیس كمیته فولبرایت ایران، عضو كمیته آیزنهاور، رئیس كمیته كلی‌سایی كمك به زلزله‌زدگان و رئیس مدرسه آمریكایی.
۳ـ الدر، جان؛ تاریخ میسیون آمریكایی در ایران، ترجمه سهیل آذری، انتشارات نورجهان، ۱۳۳۳ ش، ص ۱ .
۴ـ همان، ص ۴.
۵ـ كاویان‌پور، احمد؛ تاریخ رضائیه، انتشارات آسیا، ص ۲۳۶.
۶ـ سالنامه دبیرستان البرز، سال تحصیلی، ۲۹ـ ۱۳۲۸، ص ۲.
۷ـ سده‌نامه دبیرستان البرز، سال تحصیلی ۱۳۵۴، ص ۲.
۸ـ تاریخ میسیون آمریكایی در ایران، همان، ص ۳۷.
۹ـ سالنامه دبیرستان البرز، سال تحصیلی ۲۹ـ ۱۳۲۸، ص ۳ و ۵.
۱۰ـ همان.
۱۱ـ سده‌نامه دبیرستان البرز، سال تحصیلی ۲۹ـ ۱۳۲۸، ص ۵ـ ۱۱.
جهت اطلاع بیشتر ر ك: گنجینه اسناد، سال سوم، زمستان ۱۳۷۲؛ تاریخ روابط ایران و ممالك متحده آمریكا.


همچنین مشاهده کنید