دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا


فیلمنامه ای که فاقد جذابیت لازم است


فیلمنامه ای که فاقد جذابیت لازم است
● نقدی بر سناریو «قتل آنلاین» نوشته وحید نادر
اصلا نمی خواهیم پیرامون صبغه یك فیلمساز یا ژانری خاص صحبت كنیم و پیرو آن به بررسی یك اثر بپردازیم كه در این صورت می توان به كودكی كه برای اولین بار دوربین به دست می گیرد و به خیال خودش فیلم می سازد نیز با دیده تحسین نگریست. این كه ژانر وحشت چه سابقه ای در ایران دارد یا چه كسی و با چه معیاری بهترین فیلم ها را در این گونه سینمایی ساخته است، فقط در صفحات تاریخ سینما یا صرفا جهت كسب تجربه به كار می آید؛ ورنه هیچ دخل و تصرفی در ساخت یك اثر جدید ندارد تا پیرو آن بتوان به قضاوت درباره اش نشست.
یك اثر «نوآر» بر مبنای ذهن پیچیده و خلاق یك نویسنده بنا می گردد و بعد از آن است كه می تواند در هر قالبی به نمایش درآید. هرچه نویسنده بتواند به صورت منطقی مخاطب را به قضاوت زودهنگام وادار نماید داستانش جذابیت بیشتری خواهد یافت؛ جز این اگر با بهترین فیلمبرداری، صداگذاری و اسپیشال افكتها هم به چنین داستان هایی میل كنیم خدمت بی مزد و منت كرده ایم. نویسندگان بزرگی چون آگاتاكریستی خالق داستان های «پوآرو»، تامس هریس «سكوت بره ها» و خود هیچكاك كه استاد غافلگیر كردن است یقینا از این پتانسیل برخوردار بوده اند كه نامی در این ژانر برای خویش دست و پا كرده اند. تبحر در این گونه قصه پردازی علاوه بر تمرین و مطالعه، ضلع كامل كننده دیگری می طلبد كه آن استعداد ذاتی است و این كه «وحیدنادر»، نویسنده فیلمنامه «قتل آنلاین» چقدر از توانمندی های مثلث بالا برخوردار است، حكایتی است كه در ذیل به آن اشاره خواهیم نمود.
● از موضوع داستان شروع می كنیم: فردی به دلیل عقده های روانی و شوكی كه در كودكی بعد از قتل مادر به جرم خیانت توسط پدر بر او وارد شده است قصد از بین بردن دختران فاسد را دارد؛ یا نه شاید بهتر باشد بگوییم دختر و پسری كه در چت روم با هم آشنا شده اند دچار یك سری اتفاق می گردند كه آنها را تا آستانه جدایی پیش می برد و باز هم می توان ادامه داد كه یكی از دو دوستی كه بانی تاسیس یك گروه دوستی اینترنتی شده اند با انگیزه از بین بردن افراد فاسد می خواهد دوستش را كه به رغم او فاسد است از بین ببرد و بار دیگر می توان موضوعاتی دیگر از زوایای دیگر پیش كشید.
نیت ما از این اشارات این است كه بگوییم نویسنده، چند موضوع را با هم درگیر نموده تا شاید از تاروپود آنها بتواند داستانی جذاب ببافد و سرانجام نیز سرنخ ها را به جایی گره بزند كه موجب غافلگیری مخاطب گردد اما آنچه بارز است این كه نویسنده نه تنها با این كار نتوانسته به خواسته اش برسد كه حتی اندكی آزار دهنده عمل نموده و دلیلش نیز این است كه این داستان های متعدد را به یك اندازه بسط داده، شاید با اصل قرار دادن یك موضوع و پرداختن فرعی به موضوعات دیگر می توانست این نقطه ضعف را به آسانی به قوت بدل نماید.
● روایت: راوی داستان قتل آنلاین آنچنان نقاط كور فراوان در اثرش به جا گذارده كه با هیچ توجیهی نمی توان به داستان حتی تحمیلش نمود و این موارد به قدری بدیهی است كه جز سهل انگاری نویسنده، دلیل دیگری بر آن نمی توان شمرد؛ حضور قاتل در خانه سرهنگ و چت كردن با دخترش در یك قدمی او و در حالی كه به راحتی می توانست او را بكشد چه دلیلی دارد؟ قاتلی كه به راحتی آب خوردن و بدون اینكه كوچكترین ردی از خود به جا بگذارد آدم می كشد چرا بی دلیل خودش را لو می دهد؟ اصلا سرهنگ با استناد به كدام بخش داستان به یاد كیوان سالهای دور می افتد؟ یا در انتهای داستان پسر از كجا مكان اختفای همسرش را می یابد؟ گیریم او هم بنابر دوستی اش با كیوان آنجا را حدس می زند، حضور سرهنگ را چگونه می توان توجیه كرد؟ حتی حضور دزد با لباس های شبه قاتل داستان صرفا جهت ایجاد تعلیق در داستان است كه آن هم به اصطلاح خودمانی خیلی تابلوست.
● جامعه شناسی: یك نویسنده خوب علاوه بر رعایت تمامی جنبه های فنی- نوشتاری، اگر درباره اجتماع، معضلاتش و مردم می نویسد باید و حتما باید جامعه هدفش را بشناسد. واقعیت این است كه پدیده ای به اسم اینترنت در داستان تازه اگر جهت خالی نبودن عریضه نبوده باشد كه ما فكر می كنیم اینگونه است چراكه تمامی ماوقع داستان می توانست با محوریت یك گالری، فروشگاه و حتی یك تلفن یا هر چیز دیگری روی دهد صرفا قشر مرفه جامعه را درگیر خویش ننموده كما اینكه متوسط ها را بیشتر مشغول خود كرده. حالا چه اصراری وجود دارد كه حتما بالاشهری ها دچار این بحران شوند هیچ دلیلی ندارد جز ماشین های مدل بالا، خانه های شیك و در كل خلق جذابیت های كاذب كه باز هم از نقاط ضعف بی شمار داستان است.
مساله دیگر در این مورد، نادیده انگاشتن تأثیر مهم روابط خویشاوندی در جامعه ایران است. وقتی فلان مربی مشهور فوتبال پسرش را بدون اینكه استحقاقش را داشته باشد به خاطر همسرش در بازی های مهم چه بسا ملی شركت می دهد یا فلان كارمند بانك اسكناس های نو را برای آشنایش كنار می گذارد چگونه است كه دور از جان، عقل ارشدهای سرهنگ به این نكته نمی رسد كه متهم پرونده همسر تنها دختر دلبند سرهنگ است و هزار مساله عاطفی می تواند سرنوشت پرونده را عوض كند. اگر هم سرهنگ روحیه عدالت گرای بالایی دارد باید به نوعی در داستان به آن اشاره می شد.
● و سرانجام نتیجه: تراكم موضوع، تراكم هدف را به همراه دارد و این ازدحام نتایج كه قرار است عاید مخاطب شود با مواجهه شدن مخاطب با ثمراتی مثل: دوستی اینترنتی عاقبت خوبی ندارد؛ عقده های روانی كودكی جایی سر باز می كنند؛ خیلی از پدرها از بچه ها گمراه ترند یا اینكه امروزه با تمام مراقبت های پدر و مادر باز هم ممكن است بچه از راه به در شود؛ لوث شده و به شعارگویی می زند كه خود عدم تاثیرگذاری و هدر دادن وقت های گرانمایه مخاطب را باعث می شود.
در پایان لازم به یادآوری است اگرچه دشوار است در یك بررسی فنی كه باید هم خوبی ها را گفت و هم از كاستی ها انتقاد كرد اشاره ای به حسنات داستان نمی شود به این دلیل است كه ضعفها بیشتر است و غرض ما از این نوشته حكم همان داروی تلخ است ورنه فیلمنامه وحید نادر حسناتی داشته است كه ان شاءالله در یادداشتی كه در آینده بر فیلم می نگاریم به آن خواهیم پرداخت.
محمد هاشمی
منبع : روزنامه ابرار