چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
نگاهی به چالشهای فرهنگ در فضای فیزیکی و مجازی
● صدای پای فرهنگ میآید
داستان اثرگذاری جهانی شدن بر فرهنگ داستان پر فراز و نشیبی است. چه زمانیکه دانشمندان اجتماعی فرض را بر این میگذارند که فاز جدید جهانی شدن به تدریج منجر به نهادینه شدن فرهنگ جهانی میشود و به طور خاص از ارزشها و سنتهای غربی و آمرکایی تاثیر میپذیرد و چه زمانیکه دیدگاهی انتقادی خلاف این را میگویند.
پرفسور ویلیام.دیکلمن –استاد دانشگاه مکمستر کانادا- در ارائه مقاله خود با عنوان جهانی شدن معاصر، فناوری و استقلال فرهنگی در همایش فرهنگ در فضای فیزیکی و مجازی، میگوید: فرضیات گوناگون در مورد فرهنگ جهانی میتواند راهی مفید برای ورود به بحث فرآیندهای جهانی شدن و فرهنگ باشد. اما برپایه فرضهای نادرستی در مورد نقش تغییردهنده دولت- ملتها شکل گرفتهاند. فرآیندهای جهانی شدن میتوانند فرهنگها را به مخاطره بیندازند و شیوه ساختن و ایجاد تطابق با سنتهای فرهنگی را تعیین کنند.
در عین حال سرعت، شدت و وسعت فرآیندهای جهانی شدن خطری برای فرهنگهای آسیبپذیر است.
او در ادامه میگوید: زمانیکه فرهنگها منابعی برای پاسخ دادن به خطرها نداشته باشند جهانی شدن به خطر مبدل میشود. بدینمعنا تهدید استقلال فرهنگی برای برخی اجتماعات جدی و مهلک است.
از دیروز تا امروز
تولد جهان دوم و ظهور فضای مجازی به طولانی عمر بشر دارد. سعیدرضا عاملی –دبیرهمایش فرهنگ در فضای فیزیکی و مجازی و رئیس دانشکده مطالعات جهان- در مقاله خود در خصوص پارادایم دو فضایی شدن جهان این چنین میگوید: از همان زمان که بشر امکان "حرکت نامحدود" و "تصرفات آسان" را در جهان ذهن پیدا کرد، جهان دوم متولد شد.
جهان دوم فضای مهم عمل در ذهن انسان بود که گاه خیالات و گاه نوستالژیها و دستنیافتیهای بشر را محقق میکرد. جهان دوم جهان مانوسی بود که انسان با آزادی کامل در آن رفتار میکرد ظهور جهان مجزی، فرصت یافتن جهان محسوس و واقعی زندگی با تمامی خصیصههای ذهنی در جهان مادی و در عین حال مجازی و متافیزیکی است.
عاملی در خصوص تفاوتهای جهان فیزیکی و جهان مجازی میگوید: جهان فیزیکی از یک طبیعت محلی و محدوده برخودار است و تغییرات در جهان فیزیکی تغییراتی شیئی و محکوم به اصطکاک و فرسایش است در صورتیکه جهان مجازی از یک ظرفیت جهانی و نامحدود و در عین حال از یک ذات پلاستیکی قابل تغییر برخوردار است. همچنین جهان مجازی جهان اعداد و جهان روندهای دیجیتالی است. جهان دیجیتالی مبتنی بر روندهای صفر و یک است.
با اینکه آغاز شکلگیری فضای مجازی به آغاز ذهن و جهان واقعی تصاویر ذهنی باز میگردد و عمری به طولانی عمر بشر دارد اما تحقق پیدا کردن این تصاویر ذهنی به صورت "تصاویر عینی همزمان متحرک" از تاریخ متفاوتی برخوردار است. این تاریخ متعلق به قدرت پیدا کردن ماشینهای محاسبگر و به نوعی برخوردار از اندیشه ریاضی است.
با شکل فیزیکی گرفتن جهان مجاز و ظهور جهان دوم با ماهیت واقعیت مجازی با ظهور صنعت همزمان ارتباطات و تبدیل شدن شی به عدد و امر آنالوگ به امر دیجیتال امکانپذیر شد.
عاملی با اشاره به دو فضایی شدن فرهنگ، میگوید: فرهنگ دو فضایی شده محصول دو فضایی شدن ذهن فرهنگی، دو فضایی شدن روندهای فرهنگی و دو فضایی شدن ساختارهای فرهنگساز است. تعامل میان جهان فیزیکی و جهان مجازی پیوندها و روندهای ترکیبی را به وجود آورده است. واقعی- مجازی گرایی، واقعی- مجازیسازی و واقعی-مجازی بودگی سه روند حاصل از تعامل دو جهان فیزیکی و مجازی هستند.
براین اساس تغییرات رخ داد. در ماهیت فرهنگ قابل تامل است. از سویی منابع تغذیه فرهنگ از جهان فیزیکی به جهان مجازی توسعه یافته و از سوی دیگر فرهنگ محلی و فرهنگ ملی در تناظر با سایر منابع فرامحلی و فراملی قرار گرفته است. بنابراین با طیف گستردهای از انتخابها و فرصتها مواجه میشویم.
عاملی در مورد ظرفیتهای این دو جهان، میگوید: جهان مجازی از ظرفیتهای ساختاری برخوردار است که همین ظرفیتها، تمایزها و کارکردهای متفاوتی را در مقایسه با جهان فیزیکی فراهم میکند. یکی از کانونیترین تفکیکهای این دو جهان و یکی از مهمترین تفاوتهای مکانی فیزیکی و فضای مجازی به تفاوت کار فیزیکی و مجازی باز میشود.
تفاوت کار در فضای فیزیکی و فضای مجازی تابع قانون فراگیرتری به نام "قانون زمان مجازی" است. در چنین جهان دو فضایی شدهای، فرهنگ با همان فضای زندگی و مسیر زندگی و روشهای متمایز زندگی موضوع تغییرات جدید است در جهانی که دسترسی به همه جهان از طریق "فضای نرم و منعطف مجازی" امکانپذیر شده است و همچنین در جهانی که صنعت کامپیوتر به طور خاص صنایع شبیهسازی و صنعت واقعیت مجازی که تلاش وافری برای نزدیک کردن جهان مجازی میکند، موضوع "عضویت فرهنگی"، "تعلق فرهنگی"، "هویت فرهنگی" و از همه مهمتر "قدرت فرهنگی و تمدنی" را جدیت میبخشد. در فرهنگ دو فضایی شده "مهاجرتهای فیزیکی"، "مهاجرتهای مجازی" و "مهاجرتهای فیزیکی، مجازی" اشکال مهاجرتی است که تحت تاثیر جهان دو فضایی شده جدید، اتفاق میافتد.
این مدرس ارتباطات در مورد اینکه مهاجرتهای فرهنگی صرفا از جنس فرهنگ مادی و فیزیکی است و یا منبع مجازی دارد، میگوید: در جهان دو فضایی شده مهاجرت تابع ظرفیتهای توسعه یافته جهان امروز است. عوامل مهاجرت در جهان دو فضایی شده را میتوان اینگونه نام برد: نخست آنکه مهاجرت محصول دو روند همزمان میان گفتمانهای قالب جهان میزبان و جهان مهمان است. عامل دیگر توسعه انتخابها است و براین اساس مهاجرت یا استقرار فرهنگی محصول توسعه انتخابها است. در روند توسعه انتخابها، انتخاب برتر میتواند در سرزمین بومی یافت شود و یا در آن سوی جهان قرار گیرد.
عاملی فاصله بین مبدا و مقصد و کوری عاشقانه که با توسعه نوستالژی مهاجرت همراه است را مورد سوم و فاصله بین جهان واقعی و جهان وانمایی شده را مورد دیگر در خصوص عوامل مهاجرت در جهان دو فضایی شده دانست.
سعیدرضا عاملی سیاستهای فرهنگی دو فضایی شده را در مقاله "سیاستهای فرهنگی در محیط دو جهانی شده" بررسی کرده است.
در این فضا عوامل "فشار و کشش اجتماعی و فرهنگی" فرد را در فضای فیزیکی و هم فضای مجازی در معرض انتخابهای گسترده مبدا و مقصد قرار داده است و ارزشها و تولیدات فرامحلی گستردهای را به وجود آورده که در معرض دید، انگیزه و خواستههای فردی و اجتماعی قرار میگیرد و سه نوع متفاوت مهاجرت مورد بحث قرار میگیرد. مهاجرت فیزیکی که موجب حرکت جمعیت از یک مکان و جغرافیا به مکان و جغرافیای دیگری میشود. مهاجرت مجازی که موجب تغییر "فضای فرهنگی زندگی" میشود مهاجرتهای واقعی- مجازی نوع سوم مهاجرت است که هم در مکان و هم در فضای زندگی و تعلقات فرهنگی زندگی تغییراتی ایجاد میکند.
عاملی در پایان ارائه مقاله خود در همایش فرهنگ در فضای مجازی و فیزیکی توجه به ظرفیتهای دو فضایی شده فرهنگ همراه با رویکرد راه گشاینده برای تامین سلامت و استقلال فرهنگی در جامعه ایرانی-اسلامی را مهم دانست و گفت: شباهتهای فرهنگی ایران باید با توجه به حضور و تاثیر گرفتن فرهنگ جامعه ایرانی از فضای فیزیکی ایران و همچنین فضای مجازی جهان طراحی شود. به طور حتم سیاستهای محدودکننده و آسیبشناسانه پاسخ راهگشا نخواهد بود. چرا که صرف نگاه آسیبشناسانه منجر به خلق و نوآوری نمیشود.
از سوی دیگر در کنار برنامههای فرهنگی در جهان فیزیکی باید برنامهریزی قدرتمندی ایجاد و به نوعی خطوط ارتباطی میان فرهنگ جامعه ایرانی در فضای فیزیکی و مجازی را فراهم کرد.
تغییر رویکرد در مطالعات فرهنگی
یونس شکرخواه –استادیار علوم ارتباطات گروه مطالعات بریتانیا در دانشکده مطالعات جهان- در مقاله "فرهنگ مجازی" پرسش دیگری در خصوص فرهنگ مجازی مطرح کرده است. او میگوید: هر اقدام اجتماعی در پرتو معیارهای مشخص است و حکم ابزار پیشبرد تلویحی سیاست فرهنگی را دارد. بنابراین آیا مفهوم سیاستسازی فرهنگی در فضای سایبر با سرنوشت تازهای مواجه شده است یا در بر همان پاشنه سابق میچرخد؟
شکرخواه در مورد تعاریف فرهنگ مجازی و دیدگاههای مختلف آن، میگوید: عدهای معتقدند فرهنگ سایبر محصول شبکههای کامپیوتری، ارتباطات، سرگرمی و تجارت است. عدهای دیگر بر این باورند که فرهنگ سایبر مفهومی نوپا است که از درون جنبش علمی-تخیلی سایبر پاک رشد کرده است.
دیدگاه دیگری ریشه فرهنگ سایبر را نه امروز بلکه ریشه را در واژه یونانی سایبرنتیکس میداند.
واژه سایبرنتیکس ابتدا در سال ۱۹۴۷ توسط نوربرت وینر مطرح شد. از دیدگاه وینر، سایبرنتیکس علم کنترل و ارتباطات حیوان و ماشین بود. اما امروز این مفهوم که در کانون آن مفهوم محوریتر پس فرست قرار دارد، گستردهتر شده و مفاهیم اجتماعیتری را در قالب نهادها و سازماها نیز به خود گرفته است. جمع دیگری آن را محصول ساختارهای سیاسی، اجتماعی و تاریخی فرهنگ کاپیتالیستی مسلط غربی میدانند و عدهای هم اساس فرهنگ پست مدرن را به تحولات تکنولوژیک گره میزنند که در واقع برداشتی نو از مفهومی قدیمیتر است.
هارولد آدام اینس - اقتصاددان سیاسی- معتقد بود هر تکنولوژی جدیدی به طورذاتی دارای نوعی جهتگیری در ایجاد یا گسترش زمان و مکان است. جمع دیگری نیز مفهوم دیگری به نام سایبر اسپیس را به میان میآورند و فرهنگ سایبر را فرهنگ سایبراسپیس و فرهنگ درون سایبر اسپیس میدانند و پرسش مهم در این زمینه این است که به قول چانگترو آیا این ما هستیم که در فضای سایبر به عنوان کاربر سیر میکنیم یا اینکه این فضای سایبر است که به عنوان بخشی از برنامههای خود، ما را تعریف میکند؟
از سوی دیگر دیدگاههای معطوف به مطالعات متمرکز بر تاثیرات فرهنگی را میتوان به دو گروه منتقدان فرهنگی نخبهگرا و منتقدان مارکسیست طبقهبندی کرد. گروه اول نگران گسترش فرهنگ عامل و تحلیل رفتن فرهنگ برتر نخبگی است و گروه دوم که ریشه در آرای کارل مارکس و مکتب فرانکفورت دارد نگران مشروعیت بخشی به ایدئولوژی حاکم از سوی رسانهها است.
شکرخواه در مقاله خود به مفهوم سیاستسازی فرهنگی و تداوم یا گسست آن در فضای فرهنگ سایبر پرداخته است و در نتیجهگیری خود این چنین میگوید: به نظر من مطالعات فرهنگی باید از بستر دو نوع فرهنگ مورد علاقهاش یعنی مدلهای شکسپیری و عامه در قالب بررسی رسانههای چاپی و الکترونیکی دست بردارد. مطالعات فرهنگی اکنون به ویلیامزها، هوگارتها و استوارتهالهای دیجیتال نیاز دارد.
منبع : پایگاه اطلاع رسانی فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست