تکامل

از وقتی که آدمی به آنچه در اطرافش می‌گذرد دقیق شد و دربارهٔ آنها به تحقیق و تفکر پرداخت، مسئلهٔ پیدایش جانداران به‌نظرش بسیار پیچیده آمد. نخست توجهش به این نکته جلب شد که هر جانداری از جاندار نظیر خود به وجود می‌آید و جاندارانی همانند خود به وجود می‌آورد. بنابراین چنین نتیجه گرفت که جانداران گوناگون، در آغاز، به همین شکلی که امروز دارند آفریده شد و تاکنون با زاد ولدهای متوالی، همانند خود را پدید آورده و از این پس پدید خواهند آورد.
با پیشرفت علم زیست‌شناسی و پیدایش دانش دیرین‌شناسی، معلوم شد که جاناران کنونی، در آغاز به‌صورت امروزی خود نبوده‌اند، بلکه تغییر و تحول یافته تا به شکل کنونی درآمده‌اند. از گذشته، جانداران بسیاری در زمان‌های گذشته می‌زیسته‌اند که از میان رفته‌اند و اطلاع ما از آنها تنها براساس فسیل‌هائی است که از آنان بر جای مانده است. نظریه‌هائی که همراه با دلایل گوناگون در این باره اظهار شد، به پیدایش تئوری تکامل انجامید.
تئوری تکامل بسیاری از مسائل مربوط به تحولات جاندران راکه در طی تاریخ حیات روی داده است تفسیر می‌کند. دراین تئوری، پرسش‌هائی از این قبیل مورد بحث قرار می‌گیرد: چه دلایل و شواهدی نشان می‌دهند که جانداران تغییر می‌کنند؟ گیاهان و جانوران چگونه در طی قرون و اعصار تغییر کرده‌اند؟ چه عواملی این تغییرات را تحت کنترل داشته‌اند؟ تغییر و تحول جانداران با چه سرعتی صورت می‌گیرد؟ تاریخچهٔ گیاهان و جانوران امروزی چگونه است؟ چه جاندارانی در گذشته می‌زیسته‌اند که امروز وجود ندارند؟ گروه‌های گوناگون جانداران چه خویشی و ارتباطی با هم دارند؟
در بین همهٔ تئوری‌های عنوان شده هر زیست‌شناسی، تئوری تکامل مقامی خاص دارد و حتی می‌توان گفت که اهمیت این تئوری به اندازه‌ای است که بدون دانستن آن فهم زیست‌شناسی دشوار می‌شود. در این مورد گفته شده است که تئوری تکامل در زیست‌شناسی، معادل تئوری اتمی در فیزیک و شیمی است.

منبع : مطالب ارسال شده