شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

نقدی بر پروژه مظلوم یابی،چه نیازی به مظلوم نمایی


نقدی بر پروژه مظلوم یابی،چه نیازی به مظلوم نمایی
در مذمت و ملامت سید محمد خاتمی، تقریباً تمامی زبان ها و قلم ها، بخت خود را آزموده اند! اما نه شایسته رسانه های ماست که سیمایی ممسوخ و معوج ازسید محمد خاتمی عرضه کنند و نه سزاوار خاتمی است که قامت رسای افکارش در قاب کوچک سیمای احزاب و جناحها ، برش بخورد. شاید آنچه در ذهن و ضمیر اهل خبر و سیاست، این باشد که «ویرایش» افکار و شخصیت خاتمی، شأن و رسالت آنان است و لابد بر این «وظیفه گرایی دینی» شواهد و قراینی دارند. هرچه هست، بنیان این احساس وظیفه، جز این ذهنیت نمی تواند باشد که گویی مسؤولین رسانه ملی، میان خود و افکار خود با اصول مسلم نظام، ترادف و تطابقی قائلند و در سایه این ذهنیت، مجاز می دانند که پست و بلند اندیشه های خاتمی را معین کنند، آنها را که با ذهنیت خود متناظر و منطبق می بینند، به دست موج بسپارند تا به گوش مخاطبان برسد و آنها را که با درک خود از نظام ناسازگار می بینند، به چنگ باد بسپرند و غافلانه از آنها چشم بپوشند.
در تازه ترین اطلاع رسانی ممسوخ و معوج یک سایت وابسته اصولگرایان به تخریب سید محمد خاتمی پرداخته است . به این خبر توجه کنید :با ادغام دو مؤسسه جهانی شدن و گفت‌وگوی تمدن‌ها و تعطیلی مرکز دولتی به‌وجودآمده بر اساس ایده گفت‌وگوی تمدن‌های خاتمی، گام دیگری در القای مظلومیت وی در جامعه برداشته شد. این در حالی است که اندکی پس از پایان دوره ریاست‌جمهوری خاتمی، دفتر کوچک خاتمی در ساختمان نهاد ریاست‌جمهوری به نام «همراهان» از وی تحویل گرفته شد و پس از بروز برخی مشکلات، نوه امام خمینی، ساختمانی از بیت امام(ره) را برای فعالیت‌های خاتمی در اختیار وی گذارد.در هفته‌های اخیر نیز در مشهد، تبریز و به ویژه کرمان، بیلبوردهای تبلیغ سفر خاتمی به این شهرها، در حمله افرادی ناشناس، تخریب و پاره شد و حتی عده‌ای درصدد ممانعت از سخنرانی او در مسجد شهر بم شدند.به نظر می‌رسد کارکرد مجموع این موارد، پروژه تقویت مظلومیت خاتمی در افکار عمومی، آن هم در آستانه انتخابات مجلس هشتم است؛ امری که با تحریک حس دفاع از مظلوم مردم ایران، می تواند خدمت بزرگی به خاتمی و همراهان اصلاح‌طلبش انجام دهد. اکنون پرسش اینجاست که کارگردان پروژه «سید مظلوم» کیست و در آستانه رقابت‌های انتخاباتی اصولگرایان و اصلاح‌طلبان، چه کسانی این‌گونه به مظلومیت خاتمی که می‌تواند به محبوبیت او و همراهانش بینجامد، دامن می‌زنند؟
عملکرد خاتمی طی سالهای اخیر همواره از سوی جناح منتقد در دو فایل دنبال شده است. یکی فایلی است که از خرداد ۷۶ یعنی پس از حضور او در عرصه قدرت گشوده شد و بالطبع مبنای ارزیابی آن گامهایی بود که رئیس جمهوری برای تحقق برنامه ها و اصلاح ساختار معیوب اقتصادی و سیاسی برمی داشت. بدون شک در این فایل تنها مسائلی مطرح و جا می گرفت که در حیطه کار دولت و نهایتاً حیطه جبهه دوم خرداد رخ می داد.اما در فایل دوم، خاتمی پس از قدرت زیر ذره بین قرار گرفته است .این در حالی است که خاتمی در این برهه حیات اصلاحات رویکرد دوباره ای به اندیشه ها و برنامه های اعلام شده خود نشان داده است، نشانه های این رویکرد را که می توان در چند سفر اخیر او به مشهد ، تبر یز و کرمان به عیان دید، رئیس جمهوری سابق به محاجه ای صریح با منتقدان خود دست زده است و تلاش می کند اولاً غبار ابهام و آثار تردیدی که بر روی مفاهیمی چون آزادی، مردم سالاری و جمهوریت نشسته است را بزداید، ثانیاً انواع مانع تراشیها و بحران سازیهایی که به بهانه های واهی صورت می گیرد و راه حرکت کشور را دشوار ساخته، برطرف سازد. روی دیگر سخن خاتمی در تبیین موانع فکری اصلاحات با کسانی است که تعاریفی ناسازگار با ارزشها و باورهای جامعه از مردم سالاری ارائه کرده و بی آنکه برای فهم مطالبات جامعه تلاش کنند برداشتهای خیالپردازانه خود را در فضای جامعه می پراکنند. بنابراین، خاتمی یادآور شد که اصلاح طلبان با نگرشی واقع بینانه، شعارها و برنامه های خود را با سطح خواسته های جامعه منطبق کنند. خاتمی در این دوره با مسؤولیت و مأموریت جدیدی نیز مواجه است و آن حفظ انسجام و وفاق سیاسی جریان اصلاحات است. خاتمی در پیشبرد این بخش از وظایف خود با این کار خطیر مواجه است که اولاً سیاست آگاه سازی جامعه را تداوم بخشد، ثانیاً خطوط مختلف مواضع جناحهای سیاسی را حول محور منافع ملی متحد سازد
حال پرسش این است که آیا خاتمی نیازی به مظلومیت سازی دارد؟ این پرسش که چرا طیف منتقدان و مخالفان اصلاحات در قضاوت آنچه امروز در جامعه می گذرد، چنین شتابان در وادی انکار و تحریف گام بر می دارد، یک پاسخ قابل تأمل دارد، پاسخی که نقطه قوت خاتمی محسوب می شود، آنها دریافته اند که خاتمی برای دفاع از خود هیچگاه دیگران را نفی نخواهد کرد. منطق وفاداری او حکم می کند که او ضعفها و ناهنجاریها را در حوزه فرهنگ و سیاست به رخ «دیگران» نکشد. آیا تاکنون خاتمی گفته است که چرا پس از اتمام ریاست جمهوری اش از داشتن دفتر کار وحتی از داشتن یک وسیله نقلیه ساده نیز محرومش کرده اند؟ تاکنون شده که او با تهمتها و ناملایمت ها و اهانتها و بداخلاقی ها روبرو شود و پاسخی بدهد؟ چه کسی را می توان همانند خاتمی مظلوم پیدا که یکبار خبرهایش دررسانه ملی پخش نشود و او بیاید مظلوم نمایی کند .کارشکنی در سفرهای داخلی و خارجی را ببیند و انتقاد کند؟آیا خاتمی نیازی به مظلومیت سازی دارد؟
منبع : بنیاد باران