جمعه, ۲۰ مهر, ۱۴۰۳ / 11 October, 2024
مجله ویستا

پوست اندازی میلیشیا از دل اصلاحات


پوست اندازی میلیشیا از دل اصلاحات
میلیشیا یا همان ارتش خصوصی اگرچه در برخی کشورهای چپگرا نمادی از فداکاری است اما در تاریخ سیاسی انقلاب ایران، سنبل ترور، خشونت و محاربه علیه حکومت مرکزی است.
سازمان مجاهدین (منافقین) که در پیروزی انقلاب با مبارزه مسلحانه طرفی نبسته بود و این جنبشی مردمی ناشی از جهت دهی، امام (ره) بود که پتانسیل لازم برای تبدیل جرقه انقلابی گری به آتش انقلاب را زده بود، پس از پیروزی نهضت، سعی در تحکیم ابزارهای جلب قدرت از تقویت بدنه گرفته تا ارعاب از طریق تشکیل میلیشیا کرد.
اوج اظهار وجود میلیشیای منافقین به سال ۵۹ باز می گردد. رژه های نظامی در تهران و برخی شهرستانها که در آن، دختران نیز حضور داشتند. با این حال، آنچنانکه اسناد انقلاب گویاست، میلیشیا، نه یک بازوی نظامی برای جمهوری اسلامی که شکل گرفته برای روز موعود سازمان، برای براندازی نظام بود. روز موعدی که شاید با طرح عدم کفایت سیاسی زودتر نیز رقم خورد تا سازمان که نگاه نظامی در آن بر نگاه ایدئولوژیک فریبکارانه نیز اولویت داشت، با آگاهی از استقرار توان قوای نظامی جمهوری اسلامی در جبهه ها، جنگ شهری و ترور را در دستور کار قرار دهد.
طبق اظهارات یکی از مسئولان حفاظت مرکزیت سازمان، مسعود رجوی، در اواخر سال ۱۳۵۹ برای جلب موافقت دولت‌های اروپایی و کسب نظر مثبت آمریکا از طریق رابط‌های بعضی از دولت‌های غربی، به فرانسه رفت. عراق، در اوج تهاجم خویش بود و در حالی که بخش‌هایی از نقاط استراتژیک و مراکز کلیدی مرزهای ایران اسلامی را در اشغال داشت، ‌ارتش، سپاه و بسیج، کلیه نیروهای خود را از شهرها خارج کرده و در جبهه‌ها مستقر نموده بودند. سازمان،‌در تحلیل خود، توان نظامی ـ پلیسی حاکمیت،‌را در اوج ضعف و ضربه‌پذیری تلقی می‌کرد. نفوذی‌های آموزش دیده و پرورش یافته، آخرین اطلاعات خویش را از درون نهادها به سازمان ارائه می‌دادند. همه چیز دقیق و حساب شده می‌نمود. «میلیشیا»، که فلسفه وجود‌ی‌اش تشکیل ارتش خصوصی و در واقع نیروی مسلح سازمان برای روز موعود بود، تسلیح و آماده شده بود.
تظاهرات مردم و حضور خیابانی خودجوش در ۳۰ و ۳۱ خرداد ۶۰ که یادآور ۱۰ روزه مابین ۱۲ تا ۲۲ بهمن ۵۷ بود، پروژه سازمان و میلیشیای آن را ناکام گذاشت اما این تجربه ناکام باعث نشد که برخی گروههای سیاسی از بخشی از کارکردهای میلشیایی در سهم خواهیها و قدرت طلبی های سیاسی خود چشم پوشی کنند و به تأسی از پدرخواندگان میلیشیای ایرانی، گروههای هدف نظیر دانشجویان و کارگران، در این نگاه بر دیگران برتری یافتند.
بت عیار میلیشیا در دانشگاهها اگرچه طی ۲۹ سال اخیر هر زمان به شکلی درآمده اما وجه مشترک آن ترور است.
ماده حیاتی میلیشیا فضای رادیکالیزه، خشونت و تندروی است. جستاری در فراز و فرودهای یک دهه اخیر جنبش دانشجویی، کدهای دقیقی از عاملان تزریق این مشخصه ها را بدست می دهد. به این ترتیب که در ۱۸ تیر ۷۸، تمام آمال ضدانقلاب داخلی و خارجی یکسره به این میلیشیا گره خورد و بار دیگر، در ۲۳ تیر ۷۸، یک حضور عظیم مردمی، به مثابه آنتی میلیشیای برانداز عمل کرد.
با این حال، به موازات سرخوردگی میلیشیا در دانشگاهها در این مقطع، رویش های جدیدی سطح اصولگرایی شکل گرفت بطوریکه به ندریج جایگاه دانشجویان مسلمان از انفعال و تماشاگری به کنشگری فعال تبدیل یافت و در ضمن با تشکیل کانونهای متنوع فرهنگی و هنری در دانشگاهها و اقبال اپوزیسیون سرخورده به این محافل، رادیکالها را تنهاتر گذاشت و آشوب تعدیل شد.
۳ تیر ۸۴ اما به نظر، همچنانکه در حوزه های گوناگون سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و... نقطه عطف است در نوع ادامه حیات ملیشیا در دانشگاهها نیز اینگونه است.
میلشیای در دانشگاه این بار از اصلاحات پوست انداخته است و فراگفتمان اسلام خواهی و عدالت طلبی را آلترناتیو، فریباتر از سوسیالیستی ترین تا لیبرال ترین شعارهای خود می بیند.
بنابراین میلیشیا در این مقطع بار دیگر، مشی حذفی خود را در پیش می گیرد:
- صدای مقابل به هیچ وجه نباید شنیده شود.
- هزینه حضور احمدی نژاد در دانشگاه باید آن قدر بالا رود که وی جرأت حاضر شدن در مراکز دانشگاهی را نداشته باشد.
- خشونت و درگیری فیزیکی بار دیگر باید به محیطهای دانشگاهی بازگردد.
- و...
این موارد، جزیی از پازلی است که در ۲ سال اخیر، چیده شده است. دقیقاً در راستای تکمیل همین پازل است که علی افشاری و اکبر عطری در محل سخنرانی وزیر خارجه رژیم صهیونیستی حاضر می شوند و علیه رئیس جمهور ایران مصاحبه می کنند و دنباله های داخلی آنان نیز در مقطعی که رسانه های صهیونیستی به دنبال مفری برای برون رفت از انفعال پدید آمده در اثر سخنرانی احمدی نژاد در دانشگاه کلمبیایند، این سیگنال را به بیرون ارسال می کنند.
میلیشیا این بار اما با یک چالش بزرگ مواجه است.
اگر در خرداد ۶۰ و تیر ۷۸، این حضور توده های مردم بود که میلیشیا را ناکام می گذاشت، اکنون نسل جدید دانشجویان انقلابی و اصولگرا، رودروی این طیف، ایستاده و از مواضع خود دفاع می کنند و فتنه را در نطفه خفه.
میلیشیا از دل اصلاحات پوست اندازی کرده و مستظهر به حمایت کم نظیر شکست خوردگان سیاسی برای بهره کشی های همیشگی آنان نیز هست اما همانگونه که ۳۱ خرداد ۶۰ و ۲۳ تیر ۷۸، به عنوان روزهایی خوش در شکست این جماعت، در تاریخ ایران اسلامی ثبت شده است، ۲۰ آذر ۸۵ و ۱۶ مهر ۸۶ نیز، در سطحی دیگر، یادآور روزهای شیرین شکست میلیشیای اصلاحات از دانشجویان اصولگرا خواهند ماند.
یاسر انصاری
منبع : رجا نیوز