چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
محفل تصورات و تخیلات
معماری و باغسازی با وجود تلاش ما مبنی بر نادیده گرفتن این واقعیت، ارتباط بسیار نزدیکی با یکدیگر دارند. این ارتباط نه فقط بهدلیل پیچیدگی برنامهریزی و طراحی آنها بلکه به خاطر این است که هر دو از طریق تأثیر متقابل بر یکدیگر، نفوذ هنر به حیطه طبیعت و انعکاس طبیعت در هنر، هویت خودشان را بیان میکنند.کل تاریخ باغسازی، از تفسیر اصل سودمندگرائی آن بهمثابه Hortus تا ولایش رمانتیک در مفهوم زیبائی مطلق طبیعت، همگی در درهمتنیدگی باغسازی و معماری در پیوستاری دیالکتیکی از سبک و روابط عملکردی متفقالقولاند. البته این موضوع به هیچوجه از استقلال تاریخی یا تصور ادراکی مستقل باغسازی نکاسته و سبب تبدیل آن به یک نوع معماری کمارزش نمیشود.بهطور خیلی خاص هر دو برای شکلگیری، نیازمند فضاهای فرهنگی مشابه و طرحریزی بهصورت پیکرهبندی فضائی هستند که همین امر لحظات بحرانی را در خیلی از دورههای تمدن بشری نشان میدهد. تعجبآور نیست که معماری همزمان با شکلگیری مجازی فضای طبیعی در کنار مفهوم ”محیط“ که خطوط تعیینکننده و مفاهیم خاص مبتنی است، بنیان مییابد. اما حتی اگر ما به دور از فضای مملو از اسطورهها و حتی فراتر از تصویر ساده یک Pagus ـ زمین زراعی که نحوه محاسبه و تعیین حریم مرزها در آن شروع علم هندسه بود ـ بنگریم، باغسازی به سادگی میتواند سبکشناسی و همزمان با آن پایههای عملکردی که متضمن اصول و مبانی طرح معماری هستند را نیز ایجاد نماید. زمانیکه یک باغ شکل گرفته و به یک منظر تبدیل میشود. درک بصری آن به همان شرایطی که پیوسته برای درک معماری لازم بودهاند، نیازمند است. با توجه به اینکه باغسازی بعضی روابط و خطمشیهای سبکی ـ عملکردی طرح معماری را ترسیم میکند در سایر موارد مرتبط، این معماری است که پایه و اساس منظر را بهعنوان هسته درونی خلق طرح باغ تعریف میکند. اینکه این اسناد هسته اصلی باغسازی را شکل میدهد (همانطور که شاهد هستیم در تداوم عینی آن در زمان حاضر از طریق تمامی روشها و طراحیهای معماری مورد تأیید قرار میگیرد) گذشته از تعریف کاملاً غیرعادی و نوآورانهای که از طرف کنسرواتوار نیز ناسیونال پارک باغ و منظر برای این رقابت ارائه شده که اولین آن در سال ۱۹۹۲ میلادی در Chaumontsur-loire ارائه داده، جشنواره بینالمللی ”باغها“ توسط همان هنرستان در سال ۱۹۹۳ میلادی برپا گردید و حدود ۳۰۰ پروژه از سراسر دنیا جمعآوری شد که نتیجه آن بیش از ۲۰۰ طرح باغ بهعنوان سرنمونهائی برای پروژههائی بود که توسط شوراهای شهرها به اجراء گذاشته شد.از این پروژهها پارکی توسط جاکوس ویتز طراحی گردید که شامل ۳۰ قطعه زمین هر یک با حدود ۲۴۰ مترمربع بود.طراحی این باغها بدون هیچ محدودیتی و صرفاً با در نظر گرفتن بودجه ۱۲۱۹۵ یوروئی و موضوع طرح شده در آن سال، تحت عنوان ”تحریک تمایلات از طریق هنر“ بهعنوان یک تصور محض انجام گردید.این تجربه خاص توانست توصیههائی را ارائه نماید که در تمام موقعیتهای شهری و غیرشهری در سراسر دنیا قابل اجرا هستند. Chaumontsur-loire یک نوع طرح یا ترجیحاً کارگاه متادیزان است، یعنی جائی که رشد و نمو سریع گیاهان بهطور طبیعی سبب بهوجود آمدن فرمها و فضای خاصی در طول مسیرهای طراحی شده و محیط خاصی را حادث میکند. در نمونههای تمرینی سبکشناسی داخل پارک، هدف عمده معرفی ایده طرح میباشد که این امر بر خود طراحی آن پروژه ارجحیت دارد. در معرفی این شیوه در طبیعت هیچ مشکل خاصی وجود ندارد چرا که این ایده حاصل از یک فرآیند تطبیقی در زمینه راستای بهرهبرداری زیرکانه از پتانسیلهای عناصر موجود و ارتباط نزدیک بین باغسازی و بیان است که روح مشتعل رمانتیک را به جنبش درآورده و در نهایت احتیاط و با نوعی حس دلتنگی یا حتی مثل نوعی آزادی نه چندان مطلوب بهسوی نئورمانتیسم سرد عصر حاضر سوق مییابد. مناسبترین راهحل برای رسیدن به فرضیاتی که خطمشی و قواعد منطقی کار را مشخص میکند، ارائه طرح اصلی است. لذا در طراحی باغ، از روشهای طراحی معماری به تبعیت از توانائیهایش و در راستای اهداف خاص میشود. تاریخ، خود را تکرار میکند. بهره بردن از چشماندازهای حسرت برانگیز و دورنمای بناهای یک باغ عربی، سودمندگرائی صومعههای رهبانی اروپائی، باغ ویلاهای رنسانس، پارک ـ اقامتگاههای پادشاهی و منظرسازی درون شهری با استفاده از باغات در باغشهرها و کلانشهرهای امروزی (تقابل نزدیک بین هنر و طبیعت در زمینه مشترکی از پیکرهبندی فضائی) همه و همه در آهنگی مغشوش از تاریک و روشن مدرنیته در کنار تحقیقات ادراکی و متصل به تجربه معماری را نشان داده و مشترکاً خطمشی و روشهای فرهنگی ـ اجتماعی جدیدی را ایجاد میکند.با این حال دیگر آثار حاصل از تجربه Chaumant-sur-loire نیازمند بررسی و تجزیه و تحلیل ویژه هستند. در چارچوب اصلی طرح مذکور اساساً معماری باغ، سبک مستقل مربوط بهخود را طلب میکند و این مثل تجربهای است که امکان کاهش و به حداقل رساندن بهرهبرداری فضائی را نداشته اما در مقابل آن فرصتی برای درک و احساس زیبائی آشکار طبیعت فراهم مینماید. اگر چه این روزها صحبتهای زیادی درباره ”زیبائیهای باغ“ مطرح است اما درباره صحت واقعی این ادعاها به اندازه کافی بررسی و فکر نشده است. آنچه که باید روشن شود این است که که ذات زیبائی درون یک باغ چیزی نیست که از طریق یک تفکر مشخص قابل درک باشد بلکه باید تمام حواس ما در پاسخ به طلب باغ به بازی درآمده و این زیبائی را احساس نمایند. ما طبیعت را در یک باغ مجدداً کشف نمیکنیم بلکه با چشمها، گوشها، انگشتان، بینی و حتی با زبانمان غرق آن میگردیم. زمانیکه وارد یک باغ میشویم و با احساس پاک در آن گردش میکنیم، آهنگ ملایم طبیعت آن در وجود ما نفوذ کرده و باعث بهوجود آمدن احساس تسکین و آرامش میشود.ممکن است تصور شود که چنین چیزی با معماری هم اتفاق میافتد، همانند بهوجود آوردن یک سطح یا محیط داخلی و یا یک فضای عملکردی که با کمی دقت در طراحی آن جهت ایجاد احساس خوب وقتی در آن فضا حرکت میکنیم (صرفاً با اولویت قرار دادن بینائی نسبت به سایر حواس). کیشوکورکاوا با علاقه زیادی به این موضع اشاره کرده، که تنها رابطه حسی که ما با عناصر معماری میتوانیم داشته باشیم دستگیره درها هستند. علاوه بر این بعضی نویسندگان مثل گاتسون باشلار بیشتر به حس اقامتگاه و شرایط تأکید دارند که بهطور غیرقابل اجتنابی وجود خویش را آشکارا فاش میکنند تا بنیانهای زیبائیشناختی. بهطور کلی آنچه که باید بهعنوان یک تجربه اساسی در طراحی باغ مورد بررسی قرار گیرد انتخاب توالی داخلی فضاهای کار معماری است، بهطوریکه با وجود دارا بودن زیبائی هر کدام از فضاهای متوالی تفاوت بین آنها بهطور واضح تشخیص داده شود. یک آزمایش صورت گرفته در هنرستان هنرهای زیبا تمامی این موضوعات پیچیده را بهعنوان پس رفت آنچه که اساساً فراسبکی تلقی میگردد تجزیه و تحلیل کرده و آن معماری را بهعنوان یک مرجع غیرمستقیم در نظر گرفته که ضمن حضور دائمی، تأثیر کامل و واقعی در کار ندارد. باغ خودش را به همان صورتی که هست نشان میدهد: بدون کاستن یا پنهان کردن چیزی از جذابیت ظاهری و معجزه رنگهایش، با آن تاریک و روشنی که از طریق بازی با نور و سایه ایجاد میکند، با یک ترکیب متناوب از پس زدن غافلگیر کردن، با برگهای سرزنده و آرامش کامل. صرفنظر از چیرگی معماری و دانش بشری، زندگی گیاهان اینجا بهعنوان یک عامل مهم زیستی در نظر گرفته شده و بهعنوان اصولی است که مانند موضوع مهم و برجستهای در این کارگاه نامعمول بهکار میرود. از میان استراتژیهای مختلف یک نوع طبقهبندی سبکی با در نظر گرفتن ترتیب مناسب، انجام شده و دائماً مورد استفاده قرار میگیرد و آنچه این پروژه را از سایر تجربیات مشابه معماری متمایز میکند امکان کنترل نتایج این ابتکار مبتنی بر تجربه است. قاعدهبندی الگوی اولیه در یک مقیاس تجربی چیزی است که در معماری تکذیب میشود ولی این در واقع اولویتی است در باغسازی. جائی که یک تکه از چمن یا حتی کاشت یک بذر باعث افزایش ارزش زمین میشود.
ماریوز ویتا
ماریوز ویتا
منبع : ماهنامه معماری و فرهنگ
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست