پنجشنبه, ۱۳ دی, ۱۴۰۳ / 2 January, 2025
مجله ویستا
سوگها و عزاها ، استان اردبیل
مردم اردبیل سوگواریهای مربوط به ماههای مبارك و عاشورا و تاسوعا را مانند دیگر نقاط ایران انجام میدهند، ولی سوگواریهای خصوصی آنها ویژگیهایی دارد كه شرح مختصر آن چنین است:
مراسم سوگواری پس از فوت هر كس بالای سر او یا در خانه یا به هنگام دفن در گورستان اجرا میشود. شعرهایی كه در این مراسم خوانده میشود، «آغی» نام دارد. در این شعرها از متوفی تعریف میكنند و نقایص و معایب او را به فراموشی میسپارند.
در بین مردمان قدیم آذربایجان، گریه كردن برای قهرمانان فوت شده یكی از آداب و عادات رسمی بود. روزی كه قهرمان میمرد، مردم را در یك جای معین جمع میكردند و برای آنها میهمانی ترتیب میدادند. «آغیچی» یا مرثیهخوان، نخست از قهرمانیهای متوفی سخن میگفت و به تعریف و توصیف او میپرداخت، سپس وارد آهنگی حزنانگیز میشد و برای قهرمان «آغی» میخواند.
«آغیها» در زمانهای طولانی نه تنها برای قهرمانان، كه برای همه فوتشدگان خوانده میشدند و از همین رو، در ادبیات فولكوریك مردم آذربایجان تعدادشان فراوان و از نظر مفهوم و معنی رنگارنگ است.
آغاجدا خزل آغلار برگها روی درخت میگریند
دیبینده گؤزهل آغلار و یك زیبارو در زیر آن
بئله اوغلو اؤلن آنا چنین پسر مرده مادری
سرگردان گزر آغلار سرگردان میگردد و میگرید
جان قارداش، جانیم قارداش جان برادر، جانم برادر
آغلاییر جانیم قارداش جانم میگرید، برادر
باش قویوم دیزین اوسته سرم را روی زانویت بگذارم
قوی چیخسین جانیم قارداش تا جانم درآید، برادر
باغچادا تاغیم آغلار در باغچه بوتههایم میگریند
باسما یارپاغیم آغلار دست نزن كه برگ و بارم میگرید
نه قدر ساغام آغلارام تا زندهام خودم میگریم
اؤلسم تورپاغیم آغلار وقتی كه مردم خاكم میگرید
مراسم سوگواری پس از فوت هر كس بالای سر او یا در خانه یا به هنگام دفن در گورستان اجرا میشود. شعرهایی كه در این مراسم خوانده میشود، «آغی» نام دارد. در این شعرها از متوفی تعریف میكنند و نقایص و معایب او را به فراموشی میسپارند.
در بین مردمان قدیم آذربایجان، گریه كردن برای قهرمانان فوت شده یكی از آداب و عادات رسمی بود. روزی كه قهرمان میمرد، مردم را در یك جای معین جمع میكردند و برای آنها میهمانی ترتیب میدادند. «آغیچی» یا مرثیهخوان، نخست از قهرمانیهای متوفی سخن میگفت و به تعریف و توصیف او میپرداخت، سپس وارد آهنگی حزنانگیز میشد و برای قهرمان «آغی» میخواند.
«آغیها» در زمانهای طولانی نه تنها برای قهرمانان، كه برای همه فوتشدگان خوانده میشدند و از همین رو، در ادبیات فولكوریك مردم آذربایجان تعدادشان فراوان و از نظر مفهوم و معنی رنگارنگ است.
آغاجدا خزل آغلار برگها روی درخت میگریند
دیبینده گؤزهل آغلار و یك زیبارو در زیر آن
بئله اوغلو اؤلن آنا چنین پسر مرده مادری
سرگردان گزر آغلار سرگردان میگردد و میگرید
جان قارداش، جانیم قارداش جان برادر، جانم برادر
آغلاییر جانیم قارداش جانم میگرید، برادر
باش قویوم دیزین اوسته سرم را روی زانویت بگذارم
قوی چیخسین جانیم قارداش تا جانم درآید، برادر
باغچادا تاغیم آغلار در باغچه بوتههایم میگریند
باسما یارپاغیم آغلار دست نزن كه برگ و بارم میگرید
نه قدر ساغام آغلارام تا زندهام خودم میگریم
اؤلسم تورپاغیم آغلار وقتی كه مردم خاكم میگرید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست